۲۱ آذر ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۵
کد خبر: ۱۴۹۵۳۰
نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان (24)؛

پرهیز از کارهای مزاحم انجام تکالیف شرعی

خبرگزاری رسا ـ آیت‌الله مصباح یزدی در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی پیش‌گیری از اتلاف وقت گفت: طلبه دارای تقوایی باشد که وقتش را بیهوده تلف نکند و از کارهایی که مزاحم انجام تکالیف شرعی اوست پرهیز کند.
نسيم هدايت ، علي وافي

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صد‌ها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.

با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازه‌وارد به حوزه‌های علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.

در بخشی از این کتاب، آیت‌الله مصباح یزدی به این پرسش که«در زمان سابق طلاب مقید بودند فقط در شب‌های تعطیلی به امور غیر درسی بپردازند و شب‌های تحصیلی به مطالعات درسی اختصاص داشت اما امروزه با وجود سرگرمی‌های متنوع مثل رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه‌ها، دید و بازدید‌ها و مراسم‌های گوناگون برای جلوگیری از اتلاف وقت، چه باید کرد؟» این‌گونه پاسخ داده است:

اینجا دو مسأله وجود دارد:

یکی این‌که سابقاً طلبه‌ها طوری زندگی می‌کردند که شرایط آن زمان ایجاب می‌کرد، حالا شرایط اجتماعی و وظایف اجتماعی تغییر کرده است.

شنیده‌اید که خیلی از بزرگان برای تحصیل به نجف می‌رفتند. گاهی در طول سال چند نامه از پدر و مادر و بستگانشان می‌آمده که تعداد آن‌ها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسیده است، اما آن‌ها حتی این چند نامه را هم باز نمی‌کردند، برای این‌که ذهنشان فقط مشغول و متمرکز در درس باشد که آن هم عمدتاً همان درس فقه و اصول بوده است.

خوب یک زمانی آن طور اقتضا می‌کرد. هم وجود چنین افرادی ضرورت داشت و هم عمده نیازهای جامعه را برطرف می‌کرد، ولی امروز چنین نیست و اوضاع با آن زمان خیلی تفاوت دارد.

فرض بفرمایید در کتاب‌ها می‌خواندیم که جمعیت ایران پانزده میلیون است. اوایل انقلاب رسید به حدود سی و پنج میلیون، الآن جمعیت ایران بالغ بر شصت میلیون نفر است. از آن طرف امروز ارتباط با جهان خارج بسیار تغییر کرده است. آن زمان ارتباطات به قدری محدود بود که انسان گاهی از وقایع خانه همسایه دیوار به دیوارش هم اطلاع پیدا نمی‌کرد اما امروزه در حالی‌که ما در خانه خودمان نشسته‌ایم از حوادثی که در اقصی نقاط عالم اتفاق می‌افتد آگاه می‌شویم. گاهی هم‌زمان فیلمش را هم می‌بینیم و خواه نا خواه تأثیر فرهنگی هم می‌بخشد. انسان نمی‌تواند خودش را از این‌ها دور بدارد و بگوید که من اصلاً کاری به این چیزها ندارم، سرم را می‌گذارم روی کتاب، نه رادیو گوش می‌کنم، نه تلویزیون می‌بینم، نه روزنامه می‌خوانم و نه کلمه‌ای در این باره حرف می‌زنم.

چنین کسی ممکن است برای خودش آدم سالمی باشد، اما به درد اجتماع نمی‌خورد. اگر درس خواندنش «لا اقل بخشی از درس خواندنش» برای انجام وظایف اجتماعی است هرگز در این زمینه موفقیتی نخواهد داشت، بلکه گاهی می‌تواند مضر هم باشد، چون به خاطر نداشتن اطلاعات، طعمه خوبی می‌شود برای شیاطین که از او سوء استفاده کنند.

بنابراین زمان ما، به خاطر این تغییراتی که در دنیا پیدا شده، شرایط خاصی را به وجود آورده، یعنی وظایف جدیدی را برای ما ایجاب می‌کند که دیگر نمی‌توانیم مثل آن زمان، سرمان را بگذاریم روی کتاب و فقط درس بخوانیم و مثلاً یک روز جمعه را به تفریح، صله رحم، یا تأمین مایحتاج زندگی و از این قبیل چیزها اختصاص دهیم، بلکه باید برنامه‌هایمان را به گونه‌ای تنظیم کنیم که بتوانیم غیر از درس، به مسائل ضروری دیگر نیز بپردازیم. این فکر غلطی است که ما توقع داشته باشیم طلبه‌ی امروز باید مثل یک طلبه روستایی 200 سال پیش زندگی کند و با همان روش درس بخواند.

دوم این است که شرایط فرهنگی روز که متأثر از فرهنگ غربی است، مفاسدی را به بار آورده است. کسی که به تماشای تلویزیون می‌نشیند ابتدا می‌خواهد مثلاً به عنوان بک وظیفه شرعی از اخبار اطلاع پیدا کند. بعد می‌بیند فیلمی نمایش می‌دهند، کنجکاو می‌شود ببیند این چیست، بعد از تماشای فیلم به نظرش جالب می‌رسد «بالاخره هر کس با هر سلیقه‌ای یک فیلمی را می‌پسندد» بعد متوجه می‌شود که این یک سریال است، ادامه‌اش کی؟ چه شبی؟ چه ساعتی است؟ و همین‌طور فرصت‌ها را به هدر می‌دهد.

حالا که دیگر صحبت از مسائل رادیو و تلویزیون بحثی قدیمی است و مسأله اینترنت و استفاده از کامپیوتر بلایی به جان انسان‌ها شده است. خود غربی‌ها الآن اعتیاد به کامپیوتر را در کنار اعتیاد به مواد مخدر و الکل می‌دانند و بیمارستان‌هایی را برای معالجه معتادین به کامپیوتر اختصاص داده‌اند. خوب این افراط و تفریط‌ها کم و بیش به جوان‌های ما هم سرابت می‌کند. در مقابل این‌ها چه باید بکنیم؟ اینجاست که باز مسأله تربیت و جهات اخلاقی نقش مهمی ایفا می‌کند.

برای طلبه‌های مبتدی که در مدرسه هستند، برنامه‌های درسی و مدیریت مدرسه تا حد زیادی می‌توانند نقش داشته باشند. برنامه‌ریزی باید طوری باشد که بدون این‌که طلبه احساس فشار کند، فرصتی برای این چیزها نداشته باشد، برنامه‌های خوب و جالبی برایش ترتیب داده شود، از همان برنامه‌های علمی، تربیتی، اخلاقی، که اصلاً فرصتی برای اتلاف وقت پیدا نکند، ضمن این‌که بتواند نیازهایش را در حد اطلاعات تأمین کند. این نقش را باید مدیریت مدرسه ایفا کند.

اما برای آن‌هایی که خارج از مدرسه و متأهل هستند، کار کمی مشکل می‌شود، چون همه چیز به اراده خود فرد بستگی دارد و باید خودش را کنترل کند که این زمینه‌ها را نیز باید درس‌های اخلاقی و تربیت اخلاقی در مدرسه فراهم سازد و همه این‌ها ایجاب می‌کند که روحانیت به طور کلی و مخصوصاً دستگاه مدیریت حوزه به مسأله تربیت اخلاقی و تقویت اراده افراد در مقابل این انگیزه‌های شیطانی و عوامل فرهنگ غربی اختصاص دهند، که وجود این انگیزه‌‌‌ها و آن فرهنگ منحط کم‌ترین ضررش اتلاف وقت است، ولی به این حد ضرر محدود نمی‌شود و خواه نا خواه ضررهای دیگری به همراه دارد، آدم را از تکالیف شرعی باز می‌دارد، از مسائل معنوی دور می‌سازد، گرایش‌های مادی و حیوانی را تقویت می‌کند و هزار درد بی درمان دیگر.

وقتی کسی با این شرایط بزرگ شود و بسیاری از وقتش صرف برنامه‌ها، بازی‌های کامپیوتری و تماشای بعضی صحنه‌های مبتذل بشود، در آینده چه خدمتی به اسلام خواهد کرد؟

بنابراین چیزی که در درجه اول اهمیت قرار دارد برنامه‌های مدارس است که باید مدیران مدارس با دقت و ظرافت آن را رعایت کنند، برنامه‌هایی که هم خسته کننده نباشد و هم از آن اتلاف وقت طلبه و این که به چیزهای مبتذل و بی فایده بپردازد جلوگیری کند. علاوه بر آن یک دست‌مایه‌ای برای تقویت اراده و تقوا به او بدهد که وقتی مستقل شد و خودش تصمیم گیرنده بود، در محیط خانواده یک مایه اخلاقی کسب کرده باشد که حیاتی بوده و دارای تقوایی باشد که وقتش را بیهوده تلف نکند و از کارهایی که مزاحم انجام تکالیف شرعی اوست پرهیز کند./997/پ203/ن

ارسال نظرات