صراط مستقیم، علی ابن ابیطالب است
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبر گزاری رسا، عبدالله حیدری از کارشناسان شبکه های وهابی نور و کلمه طی یک کنفرانسی گفت که شیعه معتقد است منظور از صراط مستقیم در قرآن و روایات حضرت علی(ع) است ، این در حالی است که هیچ روایتی از منابع شیعه و سنی درباره این که منظور ازصراط مستقیم علی(ع) باشد وجود ندارد.
مقصود از راه راست یا همان«صراط مستقیم» که بارها در قرآن کریم به آن اشاره شده است، چیست؟ کدام راه و مسیر است که میتواند انسان را به خوشبختی و سعادت و قرب الهی و کمال وجودیاش رهنمون سازد و این صراط چیست که یک مسلمان حداقل در هر روز 17 بار از پروردگارش تمنا میکند که او را به آن سو و جهت هدایت کند؟
قرآن کریم در مواضع متعددی، بحث صراط مستقیم را پیش کشیده است و برای آن که با حقیقت این موضوع آشنا شویم، چارهای جز تمسک به قرآن و تفاسیر این کتاب الهی نداریم.
علاوه بر آیه ششم سوره حمد که در آن میخوانیم«ما را به راه راست هدایت فرما»، در چندین جای دیگر نیز قرآن کریم به عبارت صراط مستقیم اشاره دارد که برخی از آنها عبارتند از:
در«آیه 52 سوره شوری» داریم: «براستی که تو بخوبی به راه راست هدایت میکنی»، همچنین در«آیه 126 سوره انعام» آمده است«و راه راست پروردگارت همین است»، و در آیه شریفه«51 سوره آلعمران» می خوانیم«در حقیقت خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید [که] راه راست این است».
قطعا با تدبر در ظاهر آیات قرآن نیز میتوان به وجوهی از حقایق صراط مستقیم پی برد، چه آن که به نظر میرسد یکی از مهمترین مسائلی که در این باره وجود دارد، این است که صراط مستقیم الهی با هدایت خاص الهی محقق میشود و خداوند، کسانی که زمینه مناسب را در خود داشته باشند، به این مسیر هدایت میکند.
به گفته علامه طباطبایی(ره)، اصحاب صراط مستقیم در صورت عبودیت خدا دارای ثبات قدم به تمام معنا هستند، هم در فعل و هم در قول و هم در ظاهر و هم در باطن و ممکن نیست آنان بر غیر این صفت دیده شوند و در همه احوال از خدا و رسول خدا اطاعت میکنند و نکته مهم اینکه اصحاب صراط مستقیم، قدر و منزلت و درجه بالاتری از درجه مؤمنین خالص دارند.
به نظر علامه، صراط مستقیم راهی است به سوی خدا که هر راه دیگری که خلایق به سوی خدا دارند، شعبهای از آن است و هر طریقی که آدمی را سوی خدا راهنمایی میکند، بهرهای از صراط مستقیم دارد، قرآن صراط انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان را ،صراط مستقیم دانسته و با در نظر گرفتن روایات متواتره، آن را صراط امیرمؤمنان علیبن ابی طالب(ع) شمرده و آن جناب را اولین فاتح این صراط دانسته است.
بحرانی در کتاب نفیس»غایه المرام» روایت هایی از خاصه و عامه نقل می کند که مراد از صراط مستقیم در آیه شریفه« 153 سوره انعام» علی بن أبی طالب(ع) است: »و همانا راه راست من همین است، پس از آن پیروی کنید و به راه های(متفرقه) نروید که موجب تفرقه و جدایی از راه او شود، این است آن چه خدا شما را به آن سفارش کرد، باشد که شما پرهیزگار شوید».
اما آن روایتی که از عامه نقل می کند حدیثی است از شیرازی که از اعیان علماء عامه است و کتابی در مناقب دارد، از قتاده از حسن بصری در مورد آیه شریفه در«غایة المرام ص 434» آورده است: گفت«مراد از صراط مستقیم که واجب الاتباع است طریق علی بن أبیطالب و ذریه اوست که راه راست و منهاج مستقیم است؛ پس باید از آن پیروی کنید و بدان چنگ زنید! چون آن صراط و منهاج بسیار روشن و واضح است و هیچ گونه انحراف و کج روی در آن نیست!».
روایت دوم را راوی از عبدالله بن عُمر روایت کرده است که: عبدالله بن عُمر به من گفت« من از این مرد أصلع پیروی می کنم، (مراد از اصلع حضرت أمیرمؤمنان(ع) است، چون اصلع به کسی گویند که جلوی سرش مو نداشته باشد و حضرت أمیر این گونه بودند) چون او اولین کسی است که ایمان آورده است، و پیوسته حق با اوست، و من از رسول خدا(ص) شنیدم که در تفسیر این آیه»أَفَمَنْ یَمْشِی مُکِبا عَلَی' وَجْهِهِ» می گفت«مردم همگی به روی خود به زمین افتادهاند غیر از علی بن أبیطالب(ع)».
و همچنین بحرانی در«غایه المرام» از طریق عامه آورده است که مراد از صراط دربارۀ آیه مبارکه ذیل ولایت اهل البیت است.
آیه شریفه «74 سوره مؤمنون»: «و آن کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند از جاده و صراط کنار میافتند و خارج می شوند» و در «غایه المرام» از طریق عامه آورده است که مراد از صراط، ولایت اهل البیت است.
إبراهیم بن محمد حموینی از أمیرمؤمنان(ع) در گفتار خدای تعالی: وَ أَن الذِینَ لاَیُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ عَنِ الصرَ'طِ لَنَـ'کِبُونَ روایت کرده است که آن حضرت فرمودند«عَنْ وَلاَیَتِنَا؛ مراد از پرت شدن و خارج شدن از صراط، خارج شدن از ولایت ما اهل بیت است».
علاوه بر این در معانیالاخبار از امام صادق(ع) روایت شده است: «صراط عبارت از أمیرمؤمنان علی(ع) است» یا اینکه«عبارت از شناخت و معرفت علی(ع) است» و در روایت دیگری«صراط مستقیم عبارت از شناخت مطلق امام معصوم(ع) است» و همچنین در حدیث دیگری آمده که«ماییم صراط مستقیم(منظور اهل بیت است»).
فیض کاشانی در کنار روایتهایی که نقل میکند، درباره حقیقت صراط مستقیم اظهار میکند که امام معصوم(ع)، همان صراط مستقیم است و او همواره بدون انحراف به سوی صراط مستقیم گام برمیدارد و معرفت و شناخت او، معرفت صراط مستقیم است و معرفت مشی و رهسپاری امام(ع)، همان مشی بر صراط مستقیم است و هر آن که امام(ع) را بشناسد و براساس راه او، سیر کند، به فیض دخول در بهشت میرسد و از آتش نجات مییابد و هر آن که امام خود را نشناسد و نداند که چه میکند، پس قدم او لغزش پیدا کرده و در آتش فرومیافتد.
همچنین در«ترجمه المیزان، ج یک، ص 78» علامه طباطبایی نیز ضمن یک بحث روایی به احادیثی مهم اشاره میکند که بیان آن ها میتواند بسیار راهگشا باشد.
امام صادق(ع) فرمودند: صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خداست و این دو صراط است؛ یکی در دنیا و یکی در آخرت، اما صراط در دنیا عبارت است از امامی که اطاعتش بر خلق واجب شده و اما صراط در آخرت، پلی است که روی جهنم زده شده، هرکس در دنیا از صراط دنیا به درستی رد شود، یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی میگذرد و کسی که در دنیا، امام خود را نشناسد، در آخرت نیز قدمش بر پل آخرت میلرزد و به درون جهنم سقوط میکند./9161/خ