۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۱
کد خبر: ۱۶۷۱۶۶
کارشناس حوزوی؛

چشم‌پوشی از امر به معروف و نهی از منکر گناه است

خبرگزاری رسا ـ کارشناس حوزوی مسائل قرآنی گفت: گروهی از مؤمنان هستند، که تساهل و تسامحی در احکام و تکالیفشان ندارند، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می‌دانند، اما با گناهکاران تساهل و تسامح دارند، مثلاً در مقابل گناه و تخطی اعضای خانواده یا افراد جامعه چشم پوشی می‌کنند، چشم‌پوشی از امر به معروف و نهی از منکر نیز گناه است،
حميد ملکي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام حمید ملکی، کارشناس مسائل قرآنی، در برنامه پرسمان که از رادیو معارف پخش می‌شد، به ارائه بحث تساهل و تسامح در دین پرداخت و گفت: گروهی از مؤمنان هستند، که تساهل و تسامحی در احکام و تکالیفشان ندارند، حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می‌دانند، اما با گناهکاران تساهل و تسامح دارند، مثلاً در مقابل گناه و تخطی اعضای خانواده یا افراد جامعه چشم پوشی می‌کنند.

وی ادامه داد: چشم‌پوشی از امر به معروف و نهی از منکر نیز گناه است، در روایت داریم که خدای سبحان به حضرت شعیب وحی کرد که من از قوم تو صد هزار نفر را عذاب می‌کنم، چهل هزار نفر از شروران و گناهکاران و شصت هزار نفر از خوبان، حضرت شعیب (ع) گفت پروردگارا، شروران را عذاب می‌کنی، چون گناهکارند، اما چرا خوبان قوم مرا عذاب می‌کنی؟ خداوند پاسخ داد، چون آن‌ها با اهل گناه مسامحه کرده‌اند.

این کارشناس قرآنی ابراز داشت: اگر شما، خدا را دوست دارید، باید آنچه را که او می‌پسندد، دوست داشته باشید و آنچه که مورد غضب او است، دوست نداشته باشید، خداوند معصیت را دوست ندارد، شما نمی‌توانید در مقابل معصیتی که افراد انجام می‌دهند بی‌تفاوت باشید، نباید به امر خدا بی‌توجهی شود، آیه قرآن هم در این مورد می‌گوید «کفار دوست دارند که شما اهل مسامحه و سازش باشید تا آن‌ها هم با شما کنار بیایند».

حجت‌الاسلام ملکی اظهار داشت: حضرت علی (ع) می‌فرماید «وقتی معلوم شد حرف خدا، قیامت، قرآن و وعده خدا حق است، چرا با آن مسامحه کنیم؟ اگر این کار را بکنید و در امر خدا بی‌توجهی کنید، هستی‌تان را باخته‌اید»، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های تسامح و تساهل، دوستی است، ما نباید با شخصی که باعث سست شدن پایه‌های ایمانمان می‌شود، دوستی برقرار کنیم.

وی ادامه داد: کسی که به اعتقادات ما خدشه وارد می‌کند و موجب تسامح و تساهل در دین ما می‌شود، ارزش دوستی و رفاقت را ندارد، حتی اگر از بستگان ما باشد، این به معنای ترک صله رحم نیست، مسأله دین، آن قدر مهم است که خداوند در قرآن اشاره می‌کند، که اگر پدر و مادر امر کنند شما سست ایمان یا اهل تساهل و تسامح شوید، از آن‌ها اطاعت نکنید».

حجت‌الاسلام ملکی، در پاسخ به پرسش «آیا زندگی در بهشت به خاطر ابدیت و این که انسان در آنجا هدفی برای ارتقا پیدا کردن و بهتر بودن ندارد، پوچ و بی معنا نمی‌شود و این همه خوشی که خداوند وعده داده است، انسان را دل‌زده نمی‌کند؟» گفت: بهشت درجاتی دارد، مفسران می‌گویند بهشت به تعداد آیات قرآن درجه دارد.

وی ادامه داد: هر کس به اندازه عملی که انجام می‌دهد، وارد این لایه‌های درجاتی می‌شود، در قیامت تکامل وجود ندارد، یعنی بر اساس اعمال انجام شده است و نمی‌توان آن را ارتقا داد، اما در برزخ جای تکامل هست، یعنی اگر کسی باقیات الصالحات و خیرات جاریه داشته باشد، ممکن است در برزخ از درجه‌ای به درجه بالاتر برسد، اما در قیامت تکاملی نیست، ما تلاشی برای تکامل نداریم، یعنی هدفی نداریم.

این کارشناس حوزوی در پایان ادامه داد: اما این بی‌هدفی خسته کننده نیست، در روایت داریم، هر کس در هر درجه‌ای از بهشت، هر روزش نو است، یعنی اصلاً تکرار و درجا زدن احساس نمی‌شود، این‌که در نهج‌البلاغه حضرت می‌فرماید «بهای شما بهشت است به کمتر از بهشت نفروشید»، چون بهشت خیلی جای عزیز و عظیمی است، منتها ما چون با دنیا مقایسه می‌کنیم، احساس دل‌زدگی و خستگی از ابدیت پیدا می‌کنیم. /9194/پ202/ن

 

ارسال نظرات