انتقاد آیت الله مصباح یزدی از کسانی که عزت خود را در برقراری ارتباط با دشمن میدانند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) شب گذشته در دفتر مقام معظم رهبری در قم با اشاره به آیه«الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» اظهار داشت: آن کسانی که سعی می کنند با کفار و بیگانگان ارتباط برقرار کنند و به مؤمنان اهمیت نمی دهند، آیا می خواهند از آنها عزت کسب کنند؟
وی افزود: اینها فاقد عزت هستند، می خواهند با کفار نرد دوستی بریزند و از این طریق عزت کسب کنند؛ تا زمانی که با خدا ارتباط نداشته باشند این احساس ذلت بر طرف نخواهد شد؛ نخست وزیری که فدائیان ترورش کردند به منتقدان می گفت مگر ما در برابر غربی ها چه داریم که بخواهیم نفت را صادر نکنیم، ما آن زمان حتی سنجاق قفلی را هم وارد می کردیم و اغلب فروشندگان آن یهودی ها بودند.
غرب زدگی ریشه در بی عقلی و بی ایمانی دارد
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری با بیان این که عقل و ایمان موجب می شود انسان در برابر جلوه گری دیگران خود را نبازد و در شناخت حق دچار اشتباه نشود، گفت: پیشرفت های مادی برخی کشورها و القائات آنان ناخودآگاه انسان را به این فکر فرو می برد که ما نیز باید مانند آنها شویم و برای این کار باید ببینیم آنها چه کرده اند که به اینجا رسیدند.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم ابراز داشت: برخی می گویند برای این که ما هم مانند کشورهای پیشرفته شویم، باید آزادی زنان، تساوی حقوق و عشرت کده داشته باشیم تا مردم نشاط بیشتری پیدا کرده و کار کنند؛ اینها ملاک برتری ها را مادی و راه دست یابی به آن را در تقلید رفتار آنها می دانند و می گویند با این کار به عزت، خوشی و رفاه می رسیم.
آیت الله مصباح یزدی این طرز فکر را ریشه در بی فکری و عدم تعقل دانست و گفت: این مسائل به صورت ناخود آگاه در ذهن کسانی که قدرت منطقی ضعیفی دارند شیوع دارد؛ فکر می کنند اگر مانند دیگران نباشند منزوی شده و تمسخر می شوند بنابراین آنها را تصدیق می کنند؛ گاهی این حرف ها را به زبان می آورند و گاهی در دل این گونه می اندیشند اما ابراز نمی کنند.
وی در تبیین یک دیدگاه عامیانه که مانع شناخت حق می شود، بیان داشت: کسانی که به واسطه علم، صنعت، تکنولوژی، ورزش و سینما شهرتی پیدا می کنند و ستاره می شوند؛ به طور طبیعی نظر عموم مردم ساده و کسانی را که خیلی در صدد تحقیق نیستند را به خود جلب می کنند، مردم دوستشان دارند، امضا می گیرند و می خواهند مانند آنها شوند.
تقلید کوکورانه از ستاره های ورزشی و سینمایی ناشی از ضعف عقل است
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: برخی دلشان می خواهد از رنگ لباس، مدل مو، حرکات و رفتار از آنها تبعیت کنند تا شبیه آنها شوند، شلوار پاره می پوشند چراکه فلان بازیگر در فیلمی چنین پوششی داشته، این کار نوعی ضعف شخصیت و تقلید کورکورانه است؛ این رفتار نامعقول و ناشی از ضعف عقل است؛ کار به جایی می رسد در مورد مسائلی آن فرد مشهور تخصص ندارد نظر وی را می پرسند.
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: اگر یک جامعه ای در جهان گل کرد نیز امتیازاتی مادی از این دست خواهد داشت؛ مسائل صنعتی، داشتن تفریح گاه، موزه، علم، صنعت نظامی، تبلیغات رسانه ای برتر موجب می شود ملت هایی که اینها را ندارند خود را ضعیف دانسته و احساس حقارت کنند مانند بچه ای که در برابر هم سالان خود که ظاهری آراسته دارند احساس حقارت می کنند.
نظر اکثریت همیشه ملاک درست برای تشخیص حق نیست
نماینده مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر این که نظر اکثریت یا اقلیت هیچ گاه ملاک شناخت حق نیست، خاطرنشان کرد: در رد یا قبول نظر اکثریت یا اقلیت باید به دنبال دلیل معتبری باشیم؛ اگر نظر اکثریت همیشه معتبر بود انبیاء حرفی برای گفتن نداشتند زیرا همه آنها برخلاف نظر اکثریت رفتار می کردند و نظر می دادند؛ اکثر مردم به پیامبران می گفتند پیشینیان ما چنین روشی داشتند و ما هم از آنها پیروی می کنیم و با حرف های شما کاری نداریم.
آیت الله مصباح یزدی با بیان این که 70 آیه با این مفهوم داریم که اکثریت مردم نمی دانند و نمی فهمند، گفت: این ملامت هایی که در تبعیت از اکثریت شده است برای جایی است که ابتدا به ساکن نظر اکثریت را ملاک قرار دهیم و عقل، مشورت و نظر اقوال دیگر را در نظر نگیریم.
وی بیان داشت: اگر اکثریت بی سواد یا همه افراد یک روستا که بی سواد هستند در یک موضوع تخصصی نظر واحدی داشته باشند و چند دانشمند یا محقق در آن زمینه، نظری در مقابل آن داشته باشند، عقل به ما حکم می کند که نظر افراد خبره معتبر است؛ ملاک اینجا اکثریت و اقلیت نیست بلکه ملاک علم است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: اما اگر در یک گروه متخصص که هیچ کدام نسبت به یکدیگر برتری و ارجحیت ندارند و در عرض هم هستند اختلاف نظر باشد و هیچ راه دیگری از جمله برهان عقلی، آیه قرآن و روایت برای شناخت حق نباشد، آنگاه نظر اکثریت معتبر است؛ در همه جای دنیا از جمله مجلس شورا چنین کاری می کنند چرا که در غیر این صورت باید آن کارها را تعطیل کنند و متضرر می شوند.
استدال عقلی راه صحیح در شناخت مسائل مرتبط با سعادت بشر است
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر این که معیارها برای تشخیص حق در باورها و ارزش ها، آفت دارد، گفت: حق در رفتار یعنی دنبال آن چیزی باشیم که منتهی به سعادت ابدی ما می شود؛ باید ببینیم معیار صحیح در تشخیص حق چیست؟
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم راه صحیح در شناخت حق و مسائل ضروری مربوط با سعادت ابدی بشر را استفاده از استدلال عقلی دانست و گفت: ما باید نسبت به وجود خداوند و معاد یقین پیدا کنیم؛ این مسائل علم می خواهد و به ظن نمی شود اکتفا کرد، اما در مسائل دیگر می توانیم بگوییم هرچه خدا و پیامبر(ص) می گویند درست است هرچند که عقل ما نرسد.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: این روش مشکل مردم را حل می کند و راه ساده ای برای رهایی از بن بست و دوری از خطا است؛ البته باید سعی کنیم این مسائل را نیز به تفصیل بشناسیم اما باید احتمال خطا در فهم خود بدهیم و بگویید حق با وحی الهی است.
آیت الله مصباح یزدی مسامحه در اعتقادات اصلی را جایز ندانست و گفت: این مسائل شوخی بردار نیست چراکه مربوط به ابدیت ما می شود؛ اما در مسائل روز مره دنیا آنقدر پیچیدگی و تزاحم وجود دارد که معمولا عقل انسان نمی تواند به آنها احاطه پیدا کند، در این موارد خداوند بر ما منت گذاشته و پیامبران را فرستاده است.
برخی در دفاع مقدس با مغالطه در آیه قرآن از جنگ فرار می کردند
وی ادامه داد:«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ» برای کمک به ما است چون خداوند می داند که در همه مسائل عقل ما نمی رسد بنابراین بعد از پیامبر(ص) و امامان در مسائل فقهی باید به مراجع عظام تقلید و در مسائل حکومتی از ولی فقیه تبعیت کنیم.
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) تأکید کرد: راه برای ما باز است؛ مشکل برای کسانی است که در مبانی اولیه گیر دارند؛ اینها وقتی می بینند مسائل مدنظرشان با قرآن و روایات نمی سازد می گویند حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی چنین می گویند؛ شما قرآن را در دست دارید پس به چه حقی سراغ دیگرانی می روید که عصمت ندارند؟
یکی از مهم ترین موانع در شناخت حق را یک سلسله عوامل روانی دانست و گفت: گاهی افراد نمی خواهند حق را بشناسند زیرا می دانند که با قبول آن باید تن به سختی دهند مانند دوران دفاع مقدس که عده ای می گفتند حفظ نفس واجب است و برای آن دلیل قرآنی می آوردند و با این مغالطات از زیر بار آن فرار می کردند./928/پ201/ع