۰۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۷
کد خبر: ۱۹۳۵۶۶
تحلیلی بر فیلم سر به مهر؛

معنویت راه رهایی از مشکلات در "سر به مهر"

خبرگزاری رسا ـ سر به مهر عنوان فیلمی است که با توجه به موضوع و خط داستان، می‌توان به آن لقب فیلمی دینی داد؛ فیلمی که در آن مخاطب مشاهده می‌کند که چگونه می‌توان در این دنیای مدرنیته و شلوغ که هر روز بر غلظت سیاهی آن افزوده می شود، با چنگ زدن به معنویت به آرامش درونی دست یافت.
معنویت راه رهایی از مشکلات در "سر به مهر" فيلم سر به مهر فيلم سر به مهر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سر به مهر داستان دختری به نام صبا است؛ دختری که به پایتخت آمده و دغدغه هایی همانند کار و ازدواج دارد؛ اما مشکلاتی که او را در پایتخت دچار آسیب کرده، مسائلی نظیر کم رویی و انزوا طلبی است و این مسائل سبب بروز بحران های روحی برای او شده است.

شخصیت اول فیلم که مشکلات روزمره خود را در وبلاگش به اشتراک می گذارد تا دوستانش او را راهنمایی کنند، به راه حلی دست می یابد و این راه حل، ارتباط با خدا از طریق نماز خواندن است و به نوعی می توان گفت که نماز خواندن است که به کمک صبا می آید.

مشکل اصلی و داستان اصلی فیلم از جایی آغاز می شود که با اشتغال صبا به کار و پیدا شدن یک خواستگار برای او، صبا از خواندن نماز جلوی دیگران خجالت می کشد و در بیشتر مواقع برای خواندن نماز اول وقت با مشکل مواجه می شود.

به نظر می‌رسد یکی از کلیدی ‌ترین صحنه ‌های فیلم، صحنه مصاحبه کاری صبا در برج میلاد باشد. برج میلاد که نماد ارتفاع و بلندی است، در کنار صوت زیبای اذان قرار می‌ گیرد. مصاحبه کننده، همان خواستگار صباست ـ که این جا نماد عشق زمینی محسوب می‌شود و وقتی صدای او کم‌کم در میان نوای اذان محو می‌ شود، می‌ دانیم که این توجه صباست که یکسره از زمین کَنده شده و به آسمان معطوف شده است. این جاست که در می ‌یابیم او پاسخ خود را یافته. صبا از ابتدای فیلم به دنبال آرامش است و او این آرامش را در رفاقت با خدا می‌ یابد.

سکانس آخر این فیلم را شاید می توان نقطه اوج داستان دانست؛ آن جایی که صبا غول کم رویی خود را شکست داده و با دادن پیامک به کسی که می خواهد با او ازدواج کند، به او می گوید که رفته نماز بخواند و فارغ از همه چیز به نماز می ایستد.

پیوند شخصیت اول فیلم با وبلاگ نویسی را می توان بهترین گزینه نمایش انسان حاضر در جامعه مدرن دانست؛ جامعه ای که امروز اگر چه به ظاهر مدرنیته و روشنفکرانه تن داده است، اما همواره نشان داده که مستعد پذیرش معنویت است.

در این بین از پیوند مسأله وبلاگ نویسی و نماز نمی توان گذشت. درد دل کردن و کمک خواستن از دوستان در وبلاگ، مسأله ای است که شخصیت اول با آن زیاد سر و کار دارد؛ اما بعدها این خواهش ها در عهد و پیمان شخصیت اول فیلم با خدا بسته می شود و به نوعی توکل را به مخاطب آموزش می دهد. در نماز روی صحبت با خدا است و نه کس دیگر؛ در نماز خداوند نزدیک‌ ترین و صمیمی ‌ترین محمل برای ابراز راز‌ها و نیاز‌ها است.

هادی مقدم دوست در مقام کارگردان فیلم، با هوشمندی این اشتراک را به عنوان تم اصلی فیلم خود در نظر گرفته و خلوت وبلاگی را به سوی خلوت عبادی سوق داده است.

فیلم به بیان موضوعی پرداخته که در سینمای امروز کمتر کسی دغدغه پرداختن به این موضوعات را دارد. خجالت از نمایش دین داری در جامعه، مسأله ای است که امروز در میان جوانان مشاهده می شود.

می توان گفت این فیلم قصه برخی از جوان های این آب و خاک است که به خاطر این که جلوی هم کم نیاورند، هر روز بی دین و بی دین تر می شوند.

در این فیلم برای کم رویی دارویی نیز تجویز می شود و آن دارو باور قلبی و درونی انسان جهت غلبه بر ترس در برابر مشکلات دنیای درونی است.

درمان به وسیله دین که در این فیلم برای کم رویی تجویز شده، پناه آوردن به معنویت است؛ مسأله ای که امروز در کشورهای غربی نیز یافت می شود.

اما مسأله ای که باید به آن توجه داشت، این است که معنویت در نسخه‌ های غربی، اکثراً با انحراف همراه است. این اسلام است که معنویت اصیل را به جهانیان معرفی کرده است.

نماز که یکی از پایه های اصلی دین اسلام است را می توان نمونه ای از معنویت دانست که ورود آن به زندگی هر شخصی، می تواند آن فرد را بر مشکلات پیروز و او را به آرامش برساند.

رستگاری در زندگی با توسل و ورود معنویت، آن چیزی است که در فیلم سر به مهر به خوبی نمایان شد.

یکی از دلایلی که می توان با آن بر دینی بودن فیلم سر به مهر تأکید کرد، هدایت کردن مخاطب در این فیلم به تعالی، امید و اطمینان است.

وجود امید، جاری بودن زندگی و زنده بودن حس همیاری و کمک در این فیلم، سبب شده است تا موضوع محوری فیلم، هر چیز جز نماز هم که بود، محصول کار اثری دینی و متعالی درآید.

اما سکولار بودن شخصیت اول فیلم، مسأله ای است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ این مسأله در حالی است که شخصیت اصلی فیلم به ‌عنوان یک تازه نماز خوان، به مسائلی نظیر پوشش و مراوده با جنس مخالف بی توجه است و برای ازدواج، برای او مهم نیست که آیا شخص مقابلش نماز می خواند یا خیر؟

به طوری که در قسمت هایی از فیلم برداشت می شود دین فقط یک چیز شخصی است و آن هم تنها در ذهن خود فرد وجود دارد؛ حتی در خانواده هم این رعایت نشود اشکالی ندارد. این محدود کردن قلمرو دین را می توان یک نوع قرائت سکولار از دین دانست.

نمایش نماز منطقی‌ ترین و بهترین نوع پایان بندی برای «سر به مهر» است. شخصیت اصلی فیلم، در طول داستان نماز می‌خواند، اما از اقامه آن جلوی دیگران امتناع دارد. این چالش سرانجام به اتمام می‌رسد و او تصمیم می‌گیرد که نمازش را بی‌ واهمه از واکنش اطرافیان ادا کند.

نمایش نماز را می توان حضوری عارفانه در شلوغی دنیای اطراف قلمداد کرد و چه دلنشین است که این عبادت نه در خانه و مسجد، بلکه در نمازخانه سینما تجلی می‌یابد.

در آخر، دیدن فیلم شریف «سر به مهر» پیشنهادی‌ است که می‌شود به هر دوستی داد.

محمدرضا پورصفار

 

/9464/702/ر

ارسال نظرات