۱۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۶
کد خبر: ۲۱۲۶۴۶

اصول اخلاقی نقد و انتقاد در جامعه اسلامی

خبرگزاری رسا ـ‌ با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره اصول و شیوه نقد و انتقاد برآنیم در این یادداشت با استفاده از مبانی ارزشمند اسلام و حول محور سخنان رهبری به اصول اخلاقی نقد و انتقاد در جامعه اسلامی بپردازیم.
نقد
کلمه "نقد" در نگاه اول در بر دارنده بار معنایی منفی و به معنای اشکال گرفتن، مچ گیری و خرده گیری است؛ ولی در واقع نه تنها نقد را نباید اشکال تراشی دانست، بلکه باید باور داشت که یکی از مراحل مهم و تاثیر گذار در مسیر رشد و تکامل فردی، گروهی و سازمانی، نقد و انتقاد سازنده و دلسوزانه و علمی است.
رهبر معظم انقلاب امسال در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در بخشی از سخنان خود به مقوله نقد و انتقاد پرداختند و با توجه دادن به اصول اساسی در شیوه نقد و انتقاد، راهبرد رسانه ها و افراد دلسوز را در نقد دولت معین کردند. با توجه به اهمیت مسأله نقد و انتقاد در رشد جوامع و ضرورت ترویج و تثبیت فرهنگ اسلامی نقد در جامعه ایران اسلامی، در این نوشتار سعی خواهیم کرد با استفاده از آموزه های اخلاقی و اجتماعی دین مبین اسلام، به بررسی مقوله نقد و انتقاد و اصول اخلاقی حاکم بر آن بپردازیم.
نقد را در لغت به معنای ارزیابی، بررسی، شناسایی کردن، زیر و رو کردن، جدا کردن خوب و سره از بد و ناسره و تشخیص محاسن و معایب، معنا کرده اند.[1] امروزه نقد را به معنای قضاوت و ارزیابی درباره اعمال، افکار و آثار دیگران می دانند. در نقد و انتقاد، طلب و بی طرفی، بررسی و پنهان ها را بیرون کشیدن باید مد نظر باشد.[2] در واقع باید گفت که نقد به معنای عیب گیری و اشکال تراشی نیست؛ بلکه باید نقد را ارزیابی و وارسی یک اندیشه یا عملکرد دانست.
البته برخی معتقد هستند که نقد با انتقاد فرق دارد؛ در نقد، هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت در کنار هم ذکر و بررسی می شود؛ ولی انتقاد فقط ناظر بر نکات منفی و کاستی های مورد نقد است و برخلاف نقد، استدلال، ضابطه و معیار مشخصی ندارد.[3] ولی به نظر می رسد این تفکیک بیشتر سلیقه ای و بر خواسته از فرهنگ غلط محیط و اجتماع است.
امروزه در جوامع توسعه یافته، پدیده نقادی به علت اثرات مطلوبی که بر رشد و اصلاح رفتارهای فردی و جمعی افراد و گروه ها می گذارد، مورد توجه قرار گرفته است. در واقع نقد دو لبه دارد؛ در عین اعتراف به نقاط مثبت یک سیستم یا شخص و یا برنامه، از ناکارآمدی و نقص بخشی از همان مورد نقد هم پرده بر می دارد. بنابر این باید گفت نقد به جای جنبه تخریبی، بیشتر در بر دارنده و نمایانگر عزمی جدی برای درمان یک بیماری قابل علاج در یک سیستم و رویکرد و برنامه است.
نقد در آموزه های اسلام نیز مورد توجه قرار گرفته شده است و با عناوین اخلاقی گوناگونی همچون تواصی به حق، نصیحت، بهترین هدیه، امر به معروف و نهی از منکر و... بحث و توصیه شده است. ولی آنچه که در دین اسلام بسیار مهم است، رعایت اخلاق و آداب حاکم بر این وظایف شرعی است.
به عبارت دیگر اگر قبول داشته باشیم که ایجاد جامعه دینی و ایمانی، وظیفه اساسی دین در عرصه اجتماع است، باید اذعان کنیم که این هدف هیچ گاه محقق نخواهد شد، مگر با ایجاد فرهنگ نقد، دلسوزی، نصیحت، انصاف و در یک کلام روح مسؤلیت همگانی در جامعه و این روح هنگامی در جامعه جاری و ساری خواهد شد که هر نوع نقد و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکری همراه با دلسوزی و احترام و محبت و خیرخواهی باشد.
اصول اخلاقی حاکم بر نقد
نقد و انتقاد به عنوان عملی که اقشار و سطوح بسیاری از اجتماع را در بر می گیرد، بیش از هر عملی نیازمند رعایت و پاسداشت اصول اخلاقی است. اگر این عمل که تاثیر بسیاری در رشد و تکامل فردی و گروهی جامعه دارد به دور از اصول اخلاقی انجام پذیرد، شکی نیست که اثرات مخربی در فرآیند رشد و انسجام و همدلی اجتماعی و سیاسی بر جا خواهد گذاشت.
توجه به اصول اخلاقی زیر، برای رسیدن به حداکثر فواید موجود در نقد و انتقاد ضروری به نظر می رسد:
1) حقیقت جویی و حقیقت گویی
یکی از مهمترین اصول نقد در فرهنگ دینی، داشتن علم و اطلاع کافی نسبت به عیب و کاستی مورد نظر است. داشتن آگاهی تا آنجا مهم و تاثیر گذار است که یکی از شروط اساسی در واجب شدن امر به معروف و نهی از منکر به شمار رفته است.[4] اخلاقاً داوری و قضاوت درباره شخص یا اثری بدون داشتن آگاهی های لازم، کاری است ناپسند. این عمل در فرهنگ قرآنی نیز به شدت مذموم است و خداوند متعال در آیه ای به صراحت رسول مکرم اسلام(ص) را از ورود به حیطه ای که علمی درباره آن ندارد، نهی کرده است.[5]
فرد منتقد باید در نقد به‌ دنبال کشف حقیقت و راستی باشد و پس از تحقیق درباره صحت و سقم هر مسأله ای زبان به نقد بگشاید. چه بسیار شایعاتی بر اثر تکرار رنگ حقیقت گرفته اند، در حالی که پوچ و بی اصل و سند هستند. از نظر اخلاقی بسیار ناپسند است که بدون دلیل و یقین، زبان به نقد و عیب نمایی کرد.[6]
2) انصاف و عدالت
نقد سازنده نقدی است که به دور از سیاه نمایی و پوشاندن خوبی ها باشد.[7] ذکر و تاکید بر خوبی ها و زیبایی ها باعث پذیرفته شدن هر نقد و انتقادی از سوی شخص یا گروه نقد شونده خواهد شد. علاوه بر این نادیده انگاشتن خوبی های یک عمل، رویکرد و... چون نوعی کتمان حقیقت است و نیز باعث انحراف ذهن مخاطب از فهم تمام حقیقت است، نوعی دروغ عملی به شمار می رود و امری ناپسند از منظر دین و اخلاق است.
در فرهنگ اسلامی نیز رعایت انصاف در گفتار و کردار باعث الفت بین قلب ها، افزایش محبوبیت، افزایش تاثیر بین مردم و بهترین نوع از عدالت شمرده شده است.[8]
باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید رعایت انصاف را به معنای چاپلوسی و تملق گرفت. حقیقت و واقعیت باید گفته شود؛ ولی نه به صورت ناقص و سیاه، بلکه با توجه کردن و نمایاندن جلوه های روشن و تاریک هر موضوعی به طور متعادل و هماهنگ.[9]
3) رعایت ادب در گفتار و حفظ شخصیت مخاطب
رعایت ادب در گفتار و کردار، فارغ از بحث نقد و انتقاد، یکی از توصیه های مهم در آموزه های دینی ما به شمار می رود.[10]
قبل از شروع هر نقد و انتقادی نسبت به هر شخص و تفکر و گروه، باید توجه داشته باشیم که رعایت شخصیت و جایگاه اجتماعی و دینی هر کسی در جامعه اسلامی لازم و ضروری است و نقد اگر با رعایت این ادب و آداب دیگرش همراه نباشد، اثرات سوئی در فضای اخلاقی جامعه خواهد گذاشت.
با تامل در سوره مبارکه "همزه" که در آن به بحث عیب جویی پرداخته شده و از آن به شدت نهی شده است، متوجه می شویم که بین نقد و عیب جویی مرزی بسیار دقیق و ظریف وجود دارد که همین نزدیکی مرز ما را مجبور می کند که در فضای نقد و انتقاد بسیار با احتیاط و آرام گام برداریم تا مبادا با نام نقد به تخریب شخصیت و عیب جویی از مومن یا گروهی از مومنان بپردازیم.
حفظ آبروی مومن، بسیار در آیات و روایات مورد تاکید واقع شده است.[11]
4) دلسوزی و خیرخواهی
فلسفه نقد پیش رفتن، اصلاح و به کمال رساندن است و لازمه تمام این ها دلسوز بودن و خیرخواه بودن است. اگر کسی بدون دلسوزی نسبت به رشد فرد یا جامعه ای اقدام به لیست کردن عیب های موجود بکند، این کار را سیاه نمایی و تخریب و تضعیف به شمار می آورند و حق هم همین است؛[12] هر چند از همین سیاه نمایی ها هم می توان استفاده کرد. ولی این توجیه کننده اخلاقی بودن این کار نمی شود.
در فرهنگ قرآنی بر روی دلسوزی و خیرخواهی پیامبران و مخصوصا نبی مکرم اسلام(ص) بسیار تاکید شده است و غالب پیامبران را با واژه برادر قوم خودشان توصیف کرده است که در بردارنده شفقت و دلسوزی ویژه آنهاست.[13]
5) مخفیانه و خصوصی باشد
هر چند آنچه که در جامعه ما و نیز سایر جوامع رواج یافته است این است که نقدها و عیب ها را در رسانه های عمومی و جمع های گسترده مطرح می کنیم، ولی با مراجعه به فرهنگ اسلام و آموزه های وحیانی، در می یابیم که نقد عمومی و علنی ثمره ای منفی و تخریب کننده تر دارد و تاثیرات مثبت آن یا نیست و یا بسیار کم و ناچیز است.
در روایتی از امیرالمومنین علی(ع) آمده است که: «نصیحت شخص در آشکار، تخریب شخصیت وی هست.»[14]
نکته ای که در انتقادها باید مورد توجه قرار بگیرد این است که نقد اگر به هدف اصلاح و رشد و از روی دلسوزی باشد، لازمه اش این است که علنی نشود و به صورت شخصی و خصوصی به شخص مورد نظر گفته شود.[15]
در فرهنگ قرآنی و روایی ما با قوانین و آموزه هایی مانند امر به معروف و نهی از منکر، تواصی به حق، ضرورت نصیحت امام و والی، ضرورت نصیحت برادر دینی و... مواجه هستیم که با نگاهی دقیق به عنصر اساسی، این آموزه ها ما را به این نکته رهنمون می سازد که روح حاکم بر این دستورات دینی، ترویج و تثبیت روح مسؤولیت همگانی در قبال رشد و پالایش و تکامل فردی و اجتماعی جامعه اسلام است.
اما نباید از نظر دور داشت که دین مبین اسلام در هر حال بر رعایت حدود و آداب اخلاقی رفتارهای ما نیز تاکید دارد. به عبارت دیگر در دین اسلام هدف وسیله را توجیه نمی کند و البته وسیله در نسبت سنجی با هدفی مقدس، معتبر و مقبول می شود. در آموزه های دین اسلام هم نیت مهم است، هم خود عمل و هم کیفیت اجرای آن عمل.
این از نظر اخلاق اسلامی پسندیده نیست که شخصی کاری خوب را به نحوی بد و زشت انجام دهد. نمونه این دیدگاه را در تاکید بسیار زیاد عالمان دینی بر رعایت ادب و اخلاق و نرمی گفتار در هنگام امر به معروف و نهی از منکر می توان مشاهده کرد.
نقد باید آگاهانه، منصفانه، دلسوزانه، خیرخواهانه، مخفیانه و با حفظ و رعایت ادب و تواضع در بیان حق و نیز قبول حق همراه باشد. اگر منتقدی در نقد خویش در هر عرصه ای -مخصوصا عرصه سیاست که بسیار مستعد بروز اختلاف و سوءتفاهم هست- آداب و اخلاق حاکم بر مقوله نقد و انتقاد را رعایت کند، می توان انتظار داشت که فضای جامعه اسلامی ما به سوی همدلی، همیاری و احساس مسؤولیت همگانی که مورد نظر اسلام است، پیش خواهد رفت و در این فضا است که نقدها را عیاری گیرند.
در عالم سیاست توجه به این نکته هم بسیار مهم است که نباید به بهانه نقد و پالایش دولت یا مسؤلی، به افشای اسرار نظام اسلامی و یا برجسته کردن نقاط ضعفِ دشمن شاد کن پرداخت. نقد آگاهانه و دلسوزانه نه دوست را نا امید می کند و نه دشمن را به طمع می اندازد.[16]
رعایت تمام این اصول ما را در ایجاد و تحکیم فضای اخوت دینی که در روایات به شدّت بر آن تاکید شده است، یاری خواهد کرد. فضایی معقول، معنوی و پر از عدالت و انصاف که بستری خواهد بود برای شکوفایی استعداد ها و رسیدن به رشد و کمال انسان ها در پرتو آموزه های اسلام ناب محمدی(ص).
صابر جعفرزاده
/928/702/ر

منابع و مآخذ

1) قرآن کریم
2) اجوبه الاستفتائات(ترجمه)، سیدعلی خامنه ای، فقه روز(وابسته به انتشارات انقلاب اسلامی)، تهران، اول1392.
3) الحدیث(روایات تربیتی از مکتب اهلبیت (ع))، مرتضی فرید، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1377.
4) روش نقد ج1 ، علی صفائی حائری(عین-صاد)، لیله القدر، قم، 1386.
5) قرب الأسناد، عبدالله بن جعفر حمیری(قرن 2 ه.ق)، نشر آل البیت(ع)، قم، اول 1413 ه.ق .
6) فرهنگ عمید، حسن عمید، نشر امیر کبیر، تهران، 1359 .
7) فرهنگ معین(فارسی)، محمد معین، نشر زرّین، تهران، اول 1382 .
8) لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا ( زیر نظر: محمد معین و جعفر شهیدی)، دانشگاه تهران، تهران، 1373 .
9) معجم مقائیس اللغه، ج5 ، احمدبن فارس(395 ه.ق)، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، اول 1404 ه.ق .
10) منتخب مبزان الحکمه(عربی-فارسی) 2 جلدی، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، قم، نهم 1389.
11) مقاله: درآمدی بر روش شناسی و انواع نقد رأی / حسین اعظمی چهاربرج/ فصلنامه نقد رأی / سال اول / شماره اول / زمستان 1391.
12) تارنمای پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب به آدرس : http://www.leader.ir/langs/fa
پی نوشت ها
 [1] .ابن فارس/ معجم مقائیس اللغه/ج5/ص467 و فرهنگ فارسی دهخدا و عمید و معین / ذیل واژه نقد.
[2] . علی صفائی حائری/ روش نقد/ ج1 / ص15 .
[3] حسین اعظمی چهاربرج / درآمدی بر روش شناسی و انواع نقد رأی / فصلنامه نقد رأی / سال اول / شماره اول / زمستان 1391[4] . ترجمه اجوبه الاستفتائات / سید علی خامنه ای/ ص225 / سوال1057 .
[5] . « وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤَادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً » / سوره إسراء / آیه 36
[6] . قال رسول الله(ص): « إیاکم والظن فإن الظن أکذب الحدیث ». قرب الأسناد / ص29 / حدیث 94 .
[7] رهبر معظم انقلاب : « انتقاد به معناى انکار جهات مثبت نیست؛ انتقاد این است که انسان کار مثبت را بگوید، نقص و ضعف را هم بگوید » / 14خرداد 1392 / سخنرانی در سالگرد امام خمینی(ره)
[8] منتخب میزان الحکمه / ج2 / ص1217 / احادیث 6101 الی 6107 .
[9] رهبر معظم انقلاب : « انتقاد باید به معنى عزم و نیت براى پیمودن آینده‌ى پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معناى سیاه‌نمائى و منفى‌بافى و بى‌انصافى» / 14خرداد 1392 / سخنرانی در حرم امام خمینی(ره)
[10] منتخب مبزان الحکمه / ج1 / ص44 / احادیث 115 الی 163 / به عنوان مثال : قال امیرالمومنین: «الأدب کمال الرَّجُل»
[11] . محمدی ری شهری / منتخب میزان الحکمه / ج2 / ص800 / احادیث 4047 الی 4053 .
[12] رهبر معظم انقلاب: « بیان انتقادى با تخریب فرق میکند؛ بیان انتقادى با کامل کردن پازل دشمن فرق میکند؛ با بدبین کردن مردم یا گستردن بدبینى در فضاى عمومى کشور فرق میکند؛ باید اینجورى نباشد؛ باید واقعاً دلسوزانه باشد.» 2 شهریور 1390 / دیدار با اساتید دانشگاه ها.
[13] . ن.ک : سوره توبه/آیه 128 و سوره اعراف/آیات 65 و 72 و 85 .
[14] . الحدیث/ جلد 2 / صفحه 130.
[15] رهبر معظم انقلاب : « نقد در منبرهای عمومی خیلی به مصلحت نیست. » 16 تیرماه 1392 / دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام.
[16] رهبر معظم انقلاب: « بیان انتقادى با تخریب فرق میکند؛ بیان انتقادى با کامل کردن پازل دشمن فرق می کند؛ با بدبین کردن مردم یا گستردن بدبینى در فضاى عمومى کشور فرق میکند؛». 2 شهریور 1390 / دیدار با اساتید دانشگاه ها.
ارسال نظرات