۳۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۹
کد خبر: ۲۱۳۸۲۵
به سوی تربیت مسجدی(6)

سهم کنشگران تربیتی در عرصه فرهنگ را مشخص کنیم

خبرگزاری رسا ـ استاد مرکز تخصصی تبلیغ حوزه علمیه قم با تاکید بر ضرورت جایگاه شناسی تربیت در هندسه فرهنگی کشور، بیان داشت: نگاه ویژه به عرصه تربیت اسلامی، جامعه را در عرصه تقابل تمدنی با فرهنگ غرب توانمند می سازد.
سعيد روحاني
حجت الاسلام سعید روحانی یکی از مدیران موفق عرصه فرهنگی است که توانسته است در طول چند سال اخیر در جایگاه مسئول دبیرخانه کانون های فرهنگی و هنری استان قم، فعالیت های ابتکاری و جدیدی راه اندازی کند و با کمک گرفتن از توان علمی و تبلیغی طلاب و روحانیان حوزه، شکلی جدیدی از فعالیت های فرهنگی را که مبتنی بر عناصر تربیت، نظم تشکیلاتی، خرد جمعی و بهره گیری از توان دستگاه های موازی است، رقم زند. در یک روز گرم تابستانی که در گرما گرم فعالیت های اوقات فراغت کانون های فرهنگی و هنری مساجد بود، ما را به حضور پذیرفت. با او در مورد مقولاتی همچون فرهنگ، تربیت و مسجد و نقش هر کدام، به تفصیل سخن گفته ایم. از رویکردهایی که در متن جامعه نسبت به مسجد وجود دارد گفت و گو کردیم و از تجربیات با تیم کاری ای او که بیشتر از طلاب حوزه علمیه هستند، سخن گفتیم که مشروح آن تقدیم خوانندگان گرامی خبرگزاری رسا می شود.
 
رسا - لطفا به عنوان سوال اول نگاه خود را به مفاهیمی همچون فرهنگ و تربیت بیان بفرمائید.
به نظر می رسد این مقولات مفاهیمی مقول به تشکیک است به این معنا که هر فرد حتی یک شخص لیبرال می تواند معانی متفاوتی از برخی عبارات همچون فرهنگ، تربیت یا کادر سازی ارائه دهد. بدون شک در نگاه یک فرد لیبرال، تربیت معنایی زمینی و به معنای پرورش استعدادهای فردی و شخصی است؛ به این معنا که تربیت برخواسته از مفاهیم لیبرالی بر ارزش های اومانیستی استوار است و در صدد است تا حس گرایی، عقلانیت مدرن و جامعه پذیری قراردادی را القاء کند.
در نگاه اسلامی، تربیت جایگاه ویژه ای دارد و اندیشمندان اسلامی پیرامون آن بسیار نوشته و گفته اند و این به دلیل اهمیت این مساله در نظام فکری اسلامی است؛ به این معنا که اسلام به عنوان یک دین آسمانی تکامل اخلاقی را هدف گذاری کرده و این معنا بدون تربیت محقق نخواهد شد. در دین مبین اسلام انسان ها باید توسط مربی آموخته شوند و معلومات به همراه مهارت ها را فراگیرند. انسان نیاز به دانستن مباحثی همچون عقاید، اخلاق و احکام دارد و از سوی دیگر نیاز به مهارت هایی دارد تا بتواند این ارزش ها را محقق سازد.
متاسفانه یکی از معضلاتی که امروز جامعه ما با آن روبرو است، بحث انتقال ارزش های دینی به نسل جدید است؛ امروز نسل انقلاب و رزمنده، هنوز به صورت کامل نتوانسته است ارزش های آن روزگاران را به نسل سوم و چهارم انقلاب منتقل کند. خیلی کتاب و مقاله و رمان نوشته شده، فیلم های مختلفی اکران شده و البته هر کدام به اندازه خویش موثر بوده است، اما حس پایداری و استقامت تا چه اندازه منتقل شده است؟ ایثار و از خودگذشتگی چگونه به نسل جدید تزریق شده است؟ این احساسات چگونه از افراد به یکدیگر منتقل می شوند؟ این ها مباحثی است که باید مورد به مورد بحث و بررسی و تدقیق شود و با ذره بین، مقدار رشد فضایل اخلاقی در نسل جوان انقلاب رصد شود.
مساله حاکم شدن ارزش ها بر دل انسان ها، پروسه ای است که بسیار سخت تر از انتقال علم و آگاهی ها است. انتقال حس نیاز به علم و دانش و مهارت و نفس گرم دارد، نیاز به ممارست شدید دارد، برنامه ریزی می خواهد. اگر در جامعه خودمان دیدیم که نوجوان و جوانی که سال ها در مسجد فعال بود، با ورود به دانشگاه دچار انقلاب شخصیتی شد، یعنی ظرف دانش افراد را پر کرده ایم، اما نتوانسته ایم عواطف و هنجارها و علایق و سلایق اصیل اسلامی را منتقل کنیم. البته باید تذکر دهم که بسیاری از آفت های ما در کار تربیتی و فرهنگی، ریشه در دشمن ناشناسی ما دارد. نه خودمان درست دشمن را شناخته ایم و نه به متربیان آموزش مناسب داده ایم. دشمن خود را در عرصه ماهواره، اینترنت، گوشی تلفن همراه، محیط درس و محیط کار به دقت نمی شناسیم. هژمونی فرهنگ غرب را حس و مبانی توسعه غرب را فهم نکرده ایم.
تربیت در معنای صحیح را می توان به مهیا کردن زمینه های رشد و شکوفایی انسان در ساحت های فردی و اجتماعی و در مسیر خلیفه الهی توصیف کرد و فرهنگ را می توان مجموعی از ارزش ها، هنجارها، عادات و رسوم و علامت های هر جامعه بیان داشت که می تواند دینی یا غیر دینی باشد که البته فرهنگ اصیل دینی و اسلامی مطلوب ما است.
 
رسا مشکلات فرهنگی جامعه همواره یکی از دغدغه های مسئولان عالی نظام اسلامی بوده است که البته چاره اندیشی های گوناگونی هم برای آن شده است؟ به نظر شما چگونه می توان از ظرفیت های تربیت اسلامی در بحث بهسازی فرهنگ دینی استفاده کرد؟
به نظر می رسد باید سهم تربیت را در کار فرهنگی مشخص کنیم و با مطالعات گسترده و با کار میدانی گسترده، نخست جایگاه واقعی تربیت در هندسه فرهنگی مشخص شود و بعد در مرحله برنامه ریزی و عملیاتی شدن آن دقت کنیم. آنچه را نمی توان فراموش کرد، این است که بسیاری از افراد اثرگذار جامعه به خصوص افرادی که امروز در عرصه فرهنگ اسلامی در کشور در حال ایفای نقش هستند، درست تربیت شده اند؛ یعنی خروجی سیستم های تربیتی به خصوص نظام های تربیتی که بر اساس و محوریت مسجد شکل گرفته است، تربیت نسلی است که در عرصه تهاجم فرهنگی در حال مبارزه و نبرد تاریخی با فرهنگ لیبرال دموکراسی است.
بدون تعارف باید محک را مشخص کنیم که این برنامه های مختلفی که در عرصه فرهنگ تعریف و اجرا می شود، در عمل چه نتایجی دارد؟ منکر این واقعیت نیستم که "کار فرهنگی زمان بر است" اما ببینیم نیروهای اثرگذار انقلاب اسلامی ایران کجا تربیت شده اند؟ در مسجد و زیر نظر امام جماعت و در قالب کانون و هیئت و بسیج یا در فرهنگسراها و جشنواره و همایش ها؟ کدام دستگاه ها در عرصه اوقات فراغت با کمترین هزینه ها بیشترین کارآیی را داشته اند؟ کدام مراکز کمترین میزان هدررفت بودجه را داشته است؟ کدام مرکز توانسته است فعالین اجتماعی را تا این اندازه به کنش وا دارد؟ کدام دستگاه تا این اندازه داری سیستم نظارتی خودکنترلی است؟ کدام نهاد دارای این مقدار فروانی و تنوع در زیست بوم های جغرافیایی است؟
حقیقت این است که هنوز آن جایگاه ارزشمندی که امام خمینی(ره) برای مساجد ترسیم می کردند، درک نکرده ایم؟ مگر امام خمینی چگونه انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند؟ مگر غیر از این بود که شبکه به هم پیوسته مساجد در کل کشور با هدایت روحانیان و فعال سازی پایگاه های مردمی توانست نظام 2500 ساله ستم شاهی را سرنگون سازد؟
به نظر می رسد باید در "مهندسی فرهنگی" که از مقولات مورد تاکید مقام معظم رهبری است، سهم کنشگران تربیتی را در عرصه فرهنگی مشخص سازیم. تدقیق در عناصر سازنده فرهنگی می تواند عمق استراتژیک کارویژه تربیت را مشخص سازد. نگاه به عواملی که می تواند ما را در رویکرد تقابل تمدنی با غرب توانمند سازد، نگاه ویژه به عرصه تربیت اسلامی و در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات آن است.
در نگاه تربیتی اسلام، باید متربی ای با اوصاف والا تربیت شود، وقت و فرصت کافی برای کار با کودک و نوجوان و جوان صرف شود و داده های آموزشی، فضای رسانه ای و جو عمومی همگرا باشد. این یک نقص بزرگ است که رسانه های کشور در بخشی از اخلاق و عفاف و حجاب و حیا سخن بگویند و بعد عکس یا خبر یا فیلمی پخش شود که ناشر رذایل اخلاقی باشد! در چنین فضایی نه تنها ارزش ها مهار می شوند، بلکه به صورت ناخودآگاه به مخاطب القاء می شود که ارزش های دینی و اسلامی قابلیت تحقق ندارد.
 
رسا - بشر معاصر، زیستن در عصر ارتباطات را تجربه می کند، دورانی که انسان ها در تعاملی جهانی هستند و وسایل ارتباط جمعی و پیشرفت تکنولوژی موجب شده تا افراد در هر نقطه جهان به راحتی با افکار و اندیشه های مختلف آشنا شوند. عصری که فرقه ها و نحله های جدید دچار رشد قارچ گونه شده است.
به نظر شما در چنین زمانی با این شرایط، وظیفه مسئولان فرهنگی کشور چیست؟ چگونه می توان خطرات و آفات این دوره را تقلیل داد؟
در عصر جدید که ایسم های گوناگون، مکاتب مختلف، اندیشه های مدرن و پست مدرن در حال ترویج و مخاطبین دچار معلومات زدگی و فراوانی داده های ذهنی مجازی شده اند، باید به هوش برنامه ریزی کرد.
در این دهکده جهانی باید بن مایه های افکار را شناخت؛ درست است اول باید خودمان را قوی کنیم، یعنی مسئولان امور و متصدیان کار فرهنگی و ایفاء کنندگان نقش مربی خود زمان و مکان را دقیق بشناسند، خطرات را درک کنند، جریان های فکری و فرهنگی و سیاسی را رصد کنند، اندیشه های بنیادین در علوم انسانی غربی را فهم کنند.
درک واقعیت های جهان معاصر در قالب غرب شناسی و شناخت فرهنگ و تمدن غربی یکی از ضروریات دانشی در حوزه و دانشگاه است. چه بسیار افرادی که دارای تحصیلات قوی حوزوی یا دانشگاهی هستند، اما به دلیل اینکه در عرصه فکری دشمن شناسی نکرده اند، در مسیر به مشکل برخورده اند و چه بسا در صدد توجیه و تبیین ارزش های غربی از متون اسلامی برآمده اند و بین مفاهیم خلط کرده اند. شناخت لیبرالیسم، نهیلسیم، سکولاریسم، آمپریالیسم و... می تواند از باب "تعریف الاشیاء باضدادها" به ما کمک شایانی کند.
امروز توانمند شدن مربیان و پرکردن فاصله بین نسلی با متربیان می تواند نظام تربیت را در عصر جدید را رونقی مجدد دهد. در زمان ما که نوجوان و جوان با فیس بوک زندگی می کند و با وایبر و تانگو و کوکو خوابش می برد و هر لحظه در حال آبدیت است، نمی توان مربیان بسته و خسته در خویشتن را به کار گرفت. ضرورت تجهیز مربیان به علوم روز و بهره گرفتن از تجربیات دیگران، یکی از موارد حیاتی برای مربیان تعلیم و تربیت اسلامی است.
نکته مهم این است که تربیت نیاز به دانش و مهارت همزمان دارد؛ یعنی فردی به خوبی می تواند در تربیت نسل جوان موفق باشد که بتواند از تکنیک های تربیتی به شکل صحیح کمک بگیرد، بداند چه وقت بخندد، چه وقت قهر کند و چه وقت هدیه بدهد.
بدون شک در عصر اینترنت، تربیت در فضای بسته جواب نمی دهد؛ بلکه تئوری تربیت در فضای باز باید پیگیری شود. باید کوشید تا نوجوان آنچه باید از دین و فرهنگ دینی بداند، با آموزش فراگیرد و در کنار آن به قوت تعقل و تفکر مجهز شود تا بتواند در مقابل رقبای فکری و فرهنگی راه را درست تشخیص دهد. در فضای تربیت باز، به واکسینه کردن متربی نیاز داریم؛ یعنی اینکه برخی چالش های زندگی آینده برای نوجوان به صورت هدفمند طراحی شود تا در انتخاب هایش آبدیده شود و بتواند با مشورت در جنگ نمایشی و آزمایشی موفق شود.
 
رسا - یکی از مکان هایی که همواره پیرامون آن از سوی بزرگان دینی تاکید شده است "مسجد" است. سیره نبی مکرم اسلام(ص) هم نشان می دهد که مسجد چگونه در هندسه اجتماع نقش آفرین است و در جنگ و صلح و تدریس و تبلیغ از این فضای معنوی استفاده کرده اند. اما در این میان دیدگاه هایی هم هست که باید مساجد مخصوص نماز و اعمال عبادی باشد، دیدگاه شما چیست و در فضای مذهبی شهر قم چگونه با این انگاره ها کنار آمدید؟
مسجد به عنوان خانه پرهیزگاران و محل امن و آسایش متدینین مطرح است؛ با بررسی مساجد می توان به درکی دقیق از وضعیت اجتماعی دینداری در شهرها و روستاها در طول تاریخ رسید و وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بلاد مختلف را از زوایه جامعه شناختی محک زد. مساحت، موقعیت جغرافیایی، نوع تزئینات، متعلقات همچون بازار، آب انبار، کتابخانه و... می تواند نشانگر ظهور و بروز دینداری مردم در اعصار گوناگون باشد؛ به عنوان نمونه شهرهایی داشته ایم که مساجد در نقطه مرکزی آنها قرار داشته است و از نظر شهری، تمامی مسیرها از آنجا می گذشته است.
فضای فیزیکی مسجد که دارای نقش مکانت است، در کنار امام جماعت و مأمومین، کنشگران عرصه مسجد هستند؛ هر چقدر این سه به طراز اسلامی بیشتر نزدیک باشند، مسجد ایده آل تر است؛ توضیح اینکه مقام معظم رهبری در پیامی که به اجلاس نماز داشتند از "مسجد طراز اسلامی" سخن گفتند و تاکید داشتند که باید در این راه حرکت کنیم. برای تحقق این مهم باید ابتدا با یک کار پژوهشی بنیادی مشخص کنیم کارویژه های مسجد در اسلام چیست؟ و در مرحله دوم تلاش کنیم تا با برنامه ریزی اصولی به این سمت حرکت کنیم.
آنچه که ما می دانیم، این است که مسجد کارکردهای گوناگونی دارد که بارزترینش عبادت است؛ یعنی نیایش یکی از ابعاد مهم مسجد است، اما نباید تلقی شود که جایگاه تفکر و تعقل و تعلیم و تربیت نیست؛ بلکه مسجد بهترین مکان برای فعالیت های فرهنگی و اجتماعی است.
فرصت آن نیست که از حوزه روایی به ابعاد گوناگون کارآیی مسجد در سیره رسول الله و ائمه طاهرین علیهم السلام ورود پیدا کنیم، اما باید گفت در این بخش به شدت کارکردهای اجتماعی همچون مشورت، دستگیری از مستمندان و ارتباط بین فردی مومنین در سایه مسجد در سیره نبوی(ص) روشن است؛ البته برخی به دلیل تسلط روحیه فردی تلاش می کنند تا مسجد را در امور عبادی منحصر کنند و حتی ایجاد مشوق ها و جذابیت ها برای مسجد را درست نمی دانند.
از منظر جامعه شناسی، مساجد امروز در کشور ما بیشترین درصد پراکندگی در شهرها را دارد، از سرمایه های وقفی و خیرین بهره مند است، کارها زیر چتر امام جماعت در گردش است؛ یعنی دارای خود نظارتی درونی است، خانواده ها به آن اعتماد دارند، نوجوان و جوان به آن تمایل دارند و... . خوب اینها امکاناتی است که مساجد دارند و ما چه امکان دیگری برای رونق گرفتن فضاهای تربیت و نشر و رشد نوجوان و جوان می خواهیم؟ در این فضا بهترین کار برنامه ریزی درست جهت رونق کار فرهنگی است. بله این کار دارای الزاماتی است که باید به آن متعهد باشیم، ذهنیت متولیان مسجد و هیئت امناء را نسبت به فعالیت های فرهنگی و کارکردهای مسجد شفاف کنیم و محدودیت های شرعی و عرفی مسجد را بپذیریم. نباید به گونه ای رفتار کرد که کارویژه اصلی مساجد، یعنی نیایش تحت الشعاع قرار گیرد. نباید بین صاحبان نقش در مسجد اختلاف و اختلاط رخ نما شود.
مقام معظم رهبری در بیانی می فرمایند، "امام جماعت مدیر طبیعی مسجد است" نباید دستگاه های فعال در حوزه مسجد این مدیریت را بی اثر یا کم اثر کنند؛ بلکه برنامه ریزی ها باید به گونه ای باشد که همه احساس کنند فرهنگ زیر نظر امام جماعت و با راهنمایی او در حال رقم خوردن است.
باید کنشگران فعال عرصه مسجد قبول کنند که کسب اعتماد هیئت امنای مساجد، یکی از بزرگترین سرمایه ها است. تجربه نشان داده اگر این سرمایه ها به درستی توجیه و هدایت شوند، روز به روز مساجد رونق می گیرند.
از سوی دیگر متولیان مسجد باید متفطن باشند که در فضای امروز زندگی ما که رسانه ها با ترویج بی دینی و لا ابالی گری و بی حیایی سازمان دهی شده مشغول هستند و حجم حملات دشمن، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی را دامن زده، آیا جفا نیست که نتوان از مکانت مسجد استفاده کرد؟ تصمیم گیران مساجد این را قبول کنند که نوجوان و جوان با همه شلوغی ها و حرارت و شوری که دارد و در برخی مواقع باعث همهمه در مسجد می شود، فرزندان خودشان هستند که دوست هایشان را در قاب و قالب مسجد تعریف کرده اند. با این نگاه می توان از عتاب ها و خطاب ها کاست و با نوجوان و جوان بیشتر همراه شد؛ نه اینکه خدایی نکرده با یک برخورد تند، افراد را از مسجد فراری دهیم.
ما در مساجد استان قم تلاش کردیم تا همه امور را به واسطه امام جماعت به پیش ببریم و با دخیل کردن آنها، فعالیت فرهنگی را بر عهده جوانان مومن و ولایی قرار دهیم و با آموزش ائمه جماعات، کادر کانون های فرهنگی و هنری و با برگزاری جلسات متعدد و همچنین بازدید از مساجد، این دغدغه را جامه عمل بپوشانیم. یکی از افتخارات ما این است که در راستای تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر تقویت کانون های فرهنگی و هنری مساجد با همکاری بسیج، در بسیاری از مساجد، کانون فرهنگی دارای ارتباطی وثیق با پایگاه های بسیج است و در مواردی این دو نهاد تاثیرگذار برای افزایش رونق کار فرهنگی، دارای مدیریت واحد در عرصه مسجد شده و هم افزایی به اوج خود رسیده است.
 رسا ـ از وقتی که در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید، سپاسگزارم.
گفت و گو از علیرضا استادیان
/909/501/ر
 
ارسال نظرات