۲۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۴
کد خبر: ۲۲۱۰۵۰

چه زمانی حقیقت انتظار را درک می‌کنیم؟

خبرگزاری رسا ـ زمانی می توانیم حقیقت انتظار را درک کنیم که بدانیم امام زمان(ع) را برای چه می خواهیم و تا این حالت اضطرار و افتقار را نداشته باشیم، دنبال حضرت نخواهیم رفت. پس علت عدم ادراک حقیقی انتظار، نداشتن حالت انتظار است.
انتظار

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مفهوم انتظار یعنی امیدوار به آینده بودن وناراحتی از وضع موجود، انتظار عامل حرکت‌دهنده انسان به سمت تعالی و رشد است. انتظار، واژه آشنایی است که در درون خود اضطرار و افتقار و نیاز را دارد و تا انسان مضطر نباشد دنبال فریادرسی نخواهد بود، این انتظار ریشه در ظلم و ستم، جنگ و خونریزی و جهل دارد که نابسامانی‌هایی را در جهان ایجاد نموده است که در مکتب انتظار با رعایت ادب انتظار این نابسامانی‌ها از بین خواهد رفت و تکلیف منتظران در رعایت این آداب نهفته است. این آداب در انس، عهد، توجه، توسل خلاصه می‌شود که در این مقاله بدان پرداخته می‌شود.

 

انتظار

انتظار، اصطلاحی است که به معنای عدم‌رضایت به وضع موجود و انتظار عملی برای تغییر آن و حاصل‌شدن وضعیت مناسب است، بر این اساس می‌توان فهمید که انتظار مفهومی است مرکب از دو جزء، نفی و اثباتی. نفی آنچه در جریان است و اثبات آنچه انتظار و توقع آن می‌رود. اکنون آنچه بیان شد را در قالب مثالی می‌آوریم؛ اگر کسی به مسافرتی رود و این سفرش از حد معمول به طول انجامد و از سویی خبری نیز از او بدست نیاید، پدر و مادر از این فرد مسافر و هم از وضعیت موجود ناراضی‌اند؛ و طالب تغییر این وضعیت هستند. اینان نسبت به وضعیتی که در آن به بسر می‌برند حالت بی تفاوتی ندارند، بلکه در تمامی لحظات در پی آنند که از سویی از این وضعیت خارج شوند و از طرفی دیگر وضعیت مطلوب را فراهم آورند، این حالت را انتظار می‌خوانند و این پدر و مادر را منتظر.

 

درک حقیقت انتظار

زمانی می توانیم حقیقت انتظار را ادراک کنیم که بدانیم امام زمان(ع) را برای چه می‌خواهیم و تا این حالت اضطرار و افتقار را نداشته باشیم، دنبال حضرت نخواهیم رفت. پس علت عدم ادراک حقیقی انتظار، نداشتن حالت انتظار است. مادامی که شخص اضطرار نداشته باشد، آرزوی وضعیت بهتر را در سر نمی‌پروراند و هیچ تهیأ و آمادگی برای تغییر وضعیت موجود از خود نشان نمی‌دهد.

 

اضطرار یعنی این‌که بدانیم همه درها بسوی من بسته شده است، درست مثل زمانی که به دریا می‌رویم و در زیر پای خود، شن و ماسه دریا را احساس کرده خیلی مضطر نبوده و از خود و دست و پای خود کمک می‌گیریم و از شن و ماسه بیرون می‌آییم و احساس نیاز به نجات غریق نمی‌کنیم؛ اما وقتی در وسط دریا قرار داریم و پایمان به هیج جا بند نیست و به هر طرف که می‌چرخیم، موج مانند گردابی ما را در خود می‌پیچاند، آن نیاز واقعی، که عشق به بقاء و حیات است در درون ما ایجاد اضطرار می‌کند و صدایمان بلند می‌شود. اگر مضطر حقیقی هستیم باید روحمان این‌گونه برای امام زمان(ع) فریاد بزند، اما متأسفانه مضطر نشده‌ایم و به حکومت دنیا بر خود راضی شده ایم، در انتظار این روحیه(اضطرار) باید حکمرانی کند تا شخص بتواند دوام و استمرار داشته باشد و به فعالیت و کوشش بپردازد، وقتی اضطرار نبود یعنی انتظار نیست و این همان زندگی بدون امید است که رو به تباهی و سقوط کشانده می‌شود.

 

ادب انتظار

کسی که تولد فرزندی عزیز و یا مهمانی محبوب دارد، بی تفاوت، بی خیال، بی‌توجه و بی‌مسؤولیت نیست، انتظار در حالت و در عمل تأثیرگذار است و منتظر آدابی را دنبال می‌کند؛ 1- توجه 2- عهد 3-انس 4-توسل

 

توجه: وجاهت یافتن است و آنچه باعث می شود به دلدار روی بیاوریم، تجربه جمال، جلال و کمال و تجربه محبت و عنایت اوست. سپس مقایسه دلدارها با هم و مقایسه دلدار با خویش، زمینه‌ای برای انتخاب و ترتیب اهمیت‌ها می‌شود. توجه به امام زمان(ع) که در دعای توسل می‌خوانیم؛ «انا توجهنا واستشفعنا بک الی الله»، از آنجا شکل می‌گیرد که ما محبوب‌های دیگر و رهبران دیگر را تجربه می‌کنیم و به ضعف‌ها و محدودیت‌ها و یا پستی‌ها و زشتی‌های آن راه می‌یابیم و از آنجا که می‌بینیم دیگران ما را برای خویش می‌خواهند توجه به امام زمان(ع) مرحله رشد و توسعه درونی ما قرار خواهد گرفت کسی که سر در لاک تعلق‌ها و بت‌ها، دارد نمی تواند به مهدی(ع) روی بیاورد و نمی‌تواند همراه حجت بیاید و دوام نمی‌آورد، از میان راه بریده و به خاطر تعلق‌ها می ماند.

 

همراهی حجت خدا، همراهی در اهداف را می‌خواهد و آن کسی که به هدف‌هایی کوتاه تر از ولی، دل بسته است، ناچار از ولی جدا می‌شود. برای کسی که دنیا برایش وسعت است در کنار مهدی(ع) جایی نیست. برای کسی که وجاهت و آبرو را در حوزه خانواده و فامیل و شهر و مملکت و یا تمام زمین می‌خواهد وسیله وجاهت او، می‌تواند دنیا خواهی‌های متفاوت باشد، اما برای کسی که از حوزه زمین فراتر می‌رود و عظمت آسمان‌ها و وجاهت عندالله، و در حضور حق را خواستار می‌شود. آری، انتظار یعنی توجه پیدا کردن به امام(ع) که انسان را وسعت درونی وسعه صدر می‌دهد و بجایی می‌کشاند که معیت و همراهی با اورا رقم می‌زند و از بسیاری از تیرها و نیزه‌های وجاهت دنیایی محفوظ می‌ماند.

 

عهد

با جهت‌گیری و انتخاب، به ارزش و وجاهت رسیده و با همین جهت‌گیری بیعت می‌نماییم «و ابذل مالی و اهلی و نفسی و جمیع ما خولنی ربی بین یدیک و هذا عهدی الیک و میثاقی الیک اذ انت نظام الدین و یعسوب المتقین؛ آنچه دارید نزد ولی می‌گذارید، چون آنچه نزد شما بماند رفتنی و ضایع شدنی است که «ما عندکم ینفد و ماعندالله باق» در هر حال پیمان بر ساختن و سوخنتن و جان باختن و هستی به پای دوست انداختن، پیمان کسانی است که پناهی جز امام زمان(ع) نمی‌بینند و جز قلعه توحید و ولایت پایگاهی ندارند. آنهایی که از ولی تمنایی دارند در واقع ولی را نردبان خواسته و واسطه هوس هایشان نموده‌اند، که سوختگان عشق می‌خواندند؛ ما را از تو به جز تو تمنایی نیست... پس در مکتب انتظار عامل «عهد» انسان را سوق به مرحله جان فشانی و سوختن در برابر دوست می کشاند تا جایی که با سوختن همه اطراف خود را روشن می سازد و تعداد فراوانی از این نور بهره مند می‌گردند.

 

انس

در راه هدف‌های بزرگ، درگیری‌های بزرگ، و تنهایی‌ها و غربت‌های وحشتناک این انسان، که ریشه از انس گرفته، دل‌گرمی، می‌خواهد و دلگرمی او کسی جز امام زمان(ع) نمی تواند باشد. چون انس با کسی که از همه تعلقات رهایی دارد می تواند انسان را آرام نماید. در انتظار اگر انس نباشد، پذیرش ولایت هم ممکن نخواهد بود، چرا که در بسیاری از افعال و اعمال امام(ع) لب به اعتراض گشوده می‌شود که فعل امام با اعتقادش همسانی ندارد. ولی وقتی مأنوس بود، ولایت پذیر مطلق خواهد بود و لب به چون و چرا نمودن در افعال و رفتار امام(ع) نمی‌کند.

 

توسل

از ولی خدا کاری باید انتظار داشت که از عهده دیگران ساخته نیست، کاری که از تجربه و علم و عقل و غرایز فردی و جمعی ساخته است، نیاز به این وسائل هدایت و قرب ندارد باید به هرکس در هر کاری که برای آن مهیا شده و خلقت یافته توسل جست و بهره گرفت، این سخن حق تعالی است که می فرماید: «ولله الأسماء الحسنی فادعوه بها؛ و برای خداست اسماءحسنی، پس به وسیله آنها خدا را بخوانید و دعا کنید». از حضرت صادق(ع) روایت شده است: «نحن والله الأسماءالحسنی؛ به خدا سوگند ما اسماء حسنی هستیم» و همچنین امام رضا(ع) فرمودند: «اذانزلت بکم الشده فاستعینو بنا علی الله عزوجل وهو قوله عزوجل ولله الأسماءالحسنی فادعو بها» بی شک هم کسانی که در دوران انتظار، هراسناک از غرق شدن در گرفتاری‌ها و سختی‌های طاقت فرسا هستند بالضروره باید متوسل به امام(ع) شوند و از راه توسل برای رسیدن به قله تعالی استفاده کنند. کسانی که در سیل خروشان دریا می‌خواهند غرق شوند به آنها گفته می‌شود به قلعه کوهی که مرتفع است بروید، به ماهم دستور داده‌اند در هر زمانی بالخصوص زمان انتظار حضرت قائم(ع) به سمت حضرت بروید تا از امواج خروشان سیل های آخر الزمان محفوظ بمانید و راه آن توسل و مرتبط شدن با ایشان است و این ادبی است که باید در انتظار رعایت کرد. بالاخره توجه و عهد و انس و توسل ما را به حقیقت انتظار یعنی آمادگی می رساند و این آداب همان زمینه سازی است که نه تنها در فکر و روحیه بلکه در عمل ما موثر خواهد بود. به طوری که ما را آنچنان مودب می نماید که دشمن به هیچ وسیله ای نمی تواند ما را در بحران های گوناگون متوقف نماید.

 

شعار منتظران حضرت مهدی(ع)

شعاری که اهل انتظار همیشه در خونشان می‌جوشد، شعار «یالثارات الحسین(ع)» است که از ظهر عاشورا و از درون خاک خونین کربلا برخواست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد. منتظر یعنی کسی که هر زمانش بیداری است، برای مقاومت در مقابله با دشمنان امام حسین(ع) و هر روزش عاشوراست و منتظران مهدی(ع) همچون یاران حسینند که پولاد دل و همه وجودشان یقین به خداست که اگر بر کوه‌ها روی آورند آنها را از جای برکنند و این شعار نمایانگر تعالی روح منتظران حقیقی حضرت قائم(ع) است که منتظر بذل جان خود هستند تا نثار امام خود نمایند.

 

انتظار چه زمانی آگاهانه است؟

امام صادق(ع) فرمودند: «اقرب ما یکون العباد من الله و أرضی ما یکون منهم اذا افتقدوا حجه‌الله عزوجل ولم یظهر لهم ولم یعلموا امکانه وهم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجه‌الله ولا میثاقه فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء؛ زمانی که بندگان به خدای بزرگ نزدیک ترند و از خدا از ایشان بیشتر راضی است، زمانی است که حجت خدای تعالی از میان آنان ناپدید شود و ظاهر نشود و آنان جایش را هم ندانند. با این همه بدانند که حجت و میثاق خدا از بین نرفته و باطل نشده است. در آن حال، در هر صبح و شام چشم انتظار فرج باشید».

 

فضیلت بندگان خدا در این زمان و رضایت بیشتر خداوند از آنان بدین جهت است که آنان بی آنکه امام خویش را ببینند و معجزاتش را مشاهده کنند و در حیرت‌ها به در خانه‌اش پناهنده شوند، تنها با اعتماد به خدا و پایبندی و به تقوی و دوستی اهل‌بیت(ع)، میثاق الهی را نگهبانی کرده و مرزهای عقیده را پاس می‌دارند. امام صادق(ع) فرمودند: ابوبصیر خوشا به حال شیعیان قائم ما که در دوران غیبت او در انتظار ظهورش به اطاعت او رو می‌کنند، آنان اولیاء خدا هستند که هیچ ترس و اندوهی برایشان نیست.

 

با هم آمدن دو وصف «انتظار در غیبت» و «اطاعت در ظهور» برای شیعیان حضرت مهدی(ع) نشان دهنده نوعی ملازمت بین این دو وصف است. به این معنا که شیعیان منتظر در دوران غیبت چنان امام خود را شناخته و در اطاعتش می‌کوشند که اگر دوران ظهور تحقق می‌یافت، در زمره مطیعین حقیقی او بودند.

 

انتظار، دوران تکلیف حساس

. . . غیبت جریانی بسیار عمیق و انتظار، جریانی بسیار سازنده و مهم است. دوره غیبت و انتظار از یک جهت مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج می‌شود تا بنگرد شاگردان در غیاب او چه می‌کنند، و درباره تعالیم و تکالیف خود چگونه رفتار می‌نمایند. انسان منتظر، باید همواره مراقب خود باشد و در علم و عمل بکوشد و بداند که معلم. . . در لحظه ممکن است برسد. . . باید همیشه در حالی بسر برد که رضایت کامل خاطر معلم را فراهم آورد.

 

دوران انتظار، دوران تکلیف است و آن تکلیف، نگهبانی دین خداست و حفظ مرزهای عقیدتی و حراست باورهای مقدس است. پیامبر(ص) خطاب به اصحاب فرمودند: شما اصحاب من هستید لیکن برادران من، کسانی‌اند که در آخرالزمان می‌آیند آنان به نبوت و دین من ایمان می‌آورند با این‌که مرا ندیده‌اند. . . هر یک از آنها اعتقاد و دین خویش را با هر سختی نگاه می دارد چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست می‌کنند یا آتش پر دوام چوب داغ را در دست نگاه می دارد، آن مومنان، مشعل های فروزانند در تاریکی ها، خداوند آنها را از آشوب های تیره و تار «آخرالزمان» نجات خواهد داد

 

نتیجه گیری

انتظار مفهومی است که در زندگی اجتماعی و فردی بشر نقش بسزایی را ایفا می کند به گونه‌ای که حرکت و انتظار همیشه در کنار هم قرار دارند و از هم جدا نمی‌شوند، انتظار تحرک بخش است، و ارزش مردم را از انتظاری که دارند باید شناخت، هرچه انتظار مقدس تر باشد ارزش ایشان والاتر خواهد بود. اگر انتظار از انسان گرفته شود امیدواری به آینده از او جدا شده است و این انسان، ادامه حیات برایش بی‌لذت خواهد بود و هیچ رشدی نخواهد داشت.

 

حال که منتظر در نعمت انتظار به سر می برد باید آداب آن را نیز رعایت نماید یعنی توجه به امام(ع)، انس او و ارتباطش را و عهدی را که با او می‌بندد را پایبند باشد تا مشمول فیوضات امام(ع) گردد. همچنین در انتظار مهم‌ترین تکلیف را که حفظ مرزهای عقیدتی است مراعات نماید تا از این طریق آمادگی خود و جامعه را برای ظهور آن حضرت افزون‌تر نماید و انتظاری را برای خود رقم بزند که ریشه در آگاهی و شناخت داشته باشد نه آنکه بدون علم و بدون مکتب عملی نام خود را منتظر نهد و با این اوصاف منتظر ظهور منجی باشد، بلکه باید با عمل خود افضلیت اعمال را برای خود به رقم بزند که امام صادق(ع) فرمودند: «افضل الاعمال انتظار الفرج» و نفرمودند؛ «افضل الحالات»، پس مکتب عملی در انتظار، مهم‌ترین عامل ترقی انسان محسوب می‌شود که باید بدان توجه کرد./907/د101/ی 

منبع: بنیاد مهدویت اصفهان

 

ارسال نظرات