انتظار عامل ایجاد وحدت و همگرایی مردم در جامعه
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، انتظار به ظهور موعود یکی از اعتقادات جدانشدنی مسلمانان مخصوصا شیعیان است، در روایات بسیاری از لسان پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) بر اهمیت انتظار و فضیلت منتظران تاکید شده است، برای بررسی بیشتر این موضوع گفتگویی را با حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
به عنوان اولین سوال لطفا بفرمائید چه آثاری بر انتظار مترتب است که این چنین مورد تأکید قرار گرفته است؟
برای انتظار آثار متعددی را می توان ذکر کرد که اگر به راستی به تمام شرایط و ویژگیهای انتظار و منتظران توجه شد، آثار تربیتیای فوق العاده ای به دنبال خواهد داشت که به برخی از آنها اشاره می کنم.
1. گسترش امیدهای واقعی؛ همان گونه که پیش از این یاد شد انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام «امید به آینده» تجلی مییابد؛ آیندهای که به مراتب، عالیتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد؛ این مسئله بویژه برای جوانان، دارای اهمیّت بیشتری است؛ زیرا آنان میتوانند در پرتو «امید به فردایی بهتر» به نیروی فراوان خود جهت و معنا بخشند.
2. پویایی در جهت رسیدن به هدف؛ زندگی انسان آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم بخورد. آنگاه که انسان به وضعیت موجود راضی نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است. همانا در انتظار به سر میبرد.
3. ایجاد وحدت و همگرایی؛ انتظار افزون بر آثار فردی دارای آثار اجتماعی نیز است که از مهم ترین آنها می توان به وحدت و همدلی بین منتظران اشاره کرد. این همدلی به خاطر توجه به هدف مشترکی است که در مسئله انتظار به روشنی تمام در چشم انداز آن قابل رؤیت است.
4. احساس حضور؛ یکی از آثار غیر قابل تردید در انتظار راستین، احساس حضور در محضر آن امام غایب است. یک منتظر راستین همواره بر این باور است که تمام رفتار و اعمال او در نظرگاه آن امام پنهان است و این خود در اصلاح رفتار وی بسیار مؤثر است. این مهم نه فقط به اصلاح فرد منجر میگردد که رفته رفته به اصلاح و سلامت اخلاقی جامعه میانجامد که خود در زمینه سازی ظهور، نقشی بس مهم و انکار ناپذیر خواهد داشت.
بنابراین انتظار یک «مصلح جهانی» به طور قطع به معنای آماده باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همة جهان است. اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همة ظلمها و نابسامانیها، شوخی نیست و نمیتواند کار سادهای باشد. آمادهباش برای چنین هدف بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی، باید به گستردگی و عمق آن باشد. افزون بر آن، این که منتظران راستین وظیفه دارند مراقب حال یکدیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگین ـ که انتظارش را میکشند ـ یک برنامة فردی نیست.
درباره فضیلت منتظران راستین سخنهای شگفتآوری نقل شده است. در این باره توضیح دهید؟
در سخنان معصومین(ع)آنچنان مقام و منزلتی برای منتظران راستین حضرت مهدی(عج) برشمرده شده که به راستی جای شگفتی و تعجب دارد. و این پرسش را پیش رو قرار می دهد که چگونه ممکن است چنین حالتی از چنین ارزشی والا برخوردار باشد. البته توجه به جایگاه ارجمند انتظار و نیز وظایف منتظران تا حدودی می تواند پاسخی به این پرسش باشد.
در اینجا به برخی فضایل و برتریهای منتظران با استفاده از روایات نورانی معصومین(ع)اشاره میشود.
منتظران راستین، برترین مردم همة روزگاران، بسان حاضران در خیمه آن حضرت هنگام ظهور خواهندبود. ثواب ایشان مانند پاداش نمازگزار و روزه دار است. (شیخ کلینی، الکافی، ج2، ص222، ح4.) و ایشان گرامیترین امت و رفیق پیامبر(ص) هستند. آنها بسان مجاهدان در راه خدا در رکاب حضرت رسول(ص) هستند و پاداش هر یک از آنها برابر با هزار شهید از شهیدان صدر اسلام است. (شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج 1، ص 323، ح 6)
چرا این همه فضیلت برای انتظار و منتظران راستین آن حضرت در نظر گرفته شده است؟
در پاسخ به این پرسش که: چرا این همه فضیلت و پاداش؟ چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد.
1ـ انتظار اساس پیوند شیعه با امام معصوم: چنانکه میدانید «ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیّع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجّت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از دیگر مکتبها است. از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین(ع)و به طور کلی تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همة فضیلت ها و شرط اساسی قبولی همة اعمال عبادی است. با توجّه به این نکات در مییابیم که «انتظار» در زمان غیبت و عدم حضور ظاهری امام در جامعه به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت واپسین امام از سلسله امامان شیعه است و همین انتظارموجب میشود که ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همة اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند.
2ـ انتظار، ملاک ارزش انسانها: آرزوها و آمال انسانها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنها است؛ تا آنجا که برخی میگویند: «بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی.» آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از کمال روح و رشد شخصیّت انسانها و بلندای همّت آنها میکند. به عکس آرزوهای خرد، حقیر و بی ارزش نشان از بی همتّی و رشد نیافتگی افراد دارد.
بنابراین چون انسان منتظر برترین و ارزشمندترین آمال و آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخورداراست.
3ـ انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و جامعه: چنانکه از مطالب بعدی «وظایف منتظران» روشن خواهد شد، انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد، و اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده عمل کند به الگوی مطلوب انسان دیندار دست مییابد و از جایگاه و مرتبة والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر انسان منتظر با رعایت همه ی شرایط انتظار به همان شأن و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کمال میرسد. با توجه به نکات یاد شده در مییابیم آن همه فضیلت برای چیست.
یکی از وظایف مهم منتظران، شناخت امام زمان(ع) است. این شناخت یعنی چه؟ و چرا شناخت امام زمان(ع) اهمیت دارد؟
آموزههایِ آفتابگون قرآن و معارفِ دریاوش اهل بیت(ع)، به ما میآموزد که، هدف از آفرینش، بندگی خداوند است. و اساس و پایة این بندگی، شناخت پروردگار است. و عالیترین تبلور این شناخت در شناخت پیامبر خاتم(ص) و اوصیای او است. زیرا از راه پیامبر و اوصیای اوست که انسان آموزههای دینی را فرا میگیرد و از همین دانش و آگاهیها به خدای متعال معرفت پیدا میکند.
حقیقت یادشده به زیبایی تمام در فرمایش امام باقر(ع) منعکس شده است. که فرمود: «همانا کسی خدا را بندگی می کند که به او شناخت داشته باشد ...]مراد از شناخت خدا[، تصدیق خدا و رسولش و پیروی از علی(ع) و امام دانستن او و سایر امامان هدایت و برائت از دشمنان آنها است. و خدا این گونه شناخته میشود».
بنا بر این به روشنی معلوم می شود که شناخت امام از شناخت خداوند متعال جدا نیست، بلکه یکی از ابعاد آن است.
چنان که دعای معرفت، اشاره لطیفی به آن دارد، آن جا که عرض میکنیم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حجّتکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حجّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»؛ (الکافی، ج1، 342، باب فی الغیبة، ص 335) «خدایا! خودت را به من بشناسان؛ که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی شناسم. خدایا! رسول خود را به من بشناسان؛ که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نمی شناسم. خدایا! حجّتت را به من بشناسان؛ که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می شوم».
از این دعا نکات ارزشمندی استفاده می شود:
نخست این که: در دوران غیبت می بایست شناخت خدا و رسول و امام را از خدا خواست. بنابراین نباید به دانش و آگاهی های خود در زمینه ی خداشناسی و پیامبر شناسی و امام شناسی اتکا کرد و خود را از عنایات خداوند بی نیاز دانست، بلکه در هر حال باید به پروردگار توکّل کرد و از خداوند در خواست شناخت کرد.
دوم این که: در این دعا لازمة شناخت خدا، شناخت پیامبر(ص) و لازمة شناخت پیامبر، شناخت امام(ع) و حجت دانسته شده است. بنابراین، اگر امام عصر(عج) شناخته نشود، پیامبر و خدا نیز به درستی شناخته نشده و انسان در گمراهی و ضلالت خواهد بود. /997/د102/ب6
منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی