استاد طبسی در گفتوگوی تفصیلی و تحلیلی با رسا؛
اعتقاد به منجی نقطه اشتراک تمام مذاهب و ادیان/ وهابیت عامل اجرایی آمریکا برای ریشهکنی اسلام است
خبرگزاری رسا ـ به طور کلی اعتقاد به مهدویت نقطه اشتراک میان تمام مذاهب و منجی نقطه اشتراک میان تمام ادیان است. ولی پذیرش آنها چیزی بر اعتقادات ما نمیافزاید و عدم پذیرش آنها نیز چیزی از اعتقادات ما کم نمیکند؛ چرا که ما منابع و مصادق خاص خود را داریم، پذیرش آنها حجت برخودشان است.
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، وهابیون که از مغرضترین افراد نسبت به اهلبیت(ع) به ویژه امام زمان(عج) هستند چند سالیست که با صرف هزینههای کلان به دنبال جوسازی و دروغ پراکنی علیه ائمه اطهار(ع) و عقاید شیعه هستند.
آنها روایات جعلی مختلفی را در برنامههای ماهوارهای علیه صاحب الزمان(عج) بیان کرده و با این کار به دنبال اهدافی خبیثانهای همانند «بدبین کردن مردم نسبت به صاحب الزمان(عج)» و «جلوگیری از گرایش دیگران به تشیع» و دهها مورد دیگر هستند.
سالروز ولادت صاحب الزمان(عج) فرصت بسیار مناسبی بود تا با یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم که از متخصصان عرصه مهدویت نیز به شمار میآیند گفتوگوی تفصیلی داشته باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین نجمالدین طبسی متولد 1334 هجری شمسی شهر نجف اشرف هستند که در سال 1391 هجری قمری وارد حوزه علمیه این شهر میشود. ایشان در دوره مقدمات، سطح و خارج از محضر اساتید برجستهای همانند حضرات آیات وحید خراسانی، میرزا جواد تبریزی، فاضل لنکرانی، کوکبی، سید محمدرضا گلپایگانی، جوادی آملی، نوری همدانی، جعفر سبحانی محمدرضا طبسی نجفی، مدرس افغانی، شیخ علیپناه اشتهاردی، فاضل هرندی، سید علی محقق داماد و حرم پناهی و شیخ یحیی انصاری بهره میبرد.
تخصص در فقه، اصول، تفسیر، کلام، حدیث تطبیقی و تدریس در مراکز و مدارس دینی و دانشگاههای مختلف در سطوح گوناگون تنها بخشی از فعالیتهای علمی و پژوهشی استاد است.
خبرگزاری رسا ـ استاد به عنوان نخستین پرسش دیدگاه ادیان مختلف درباره منجی چیست؟
مسأله منجی نقطه اشتراک میان همه ادیان و مذاهب است، این موضوع اختصاص به شیعه ندارد، ولی تشیع به نوعی نظرها را بسیار پررنگ متوجه هدف یعنی «مهدویت» کرده است. مهدویت تشیع پر رنگ و بدون غبار و مه آلودی و است.
در جلد نخست کتاب «معجم المهدی» قریب به 100 صفحه مطلب درباره بشارات ادیان و کتب آسمانی ـ عهد عتیق و جدید ـ درباره منجی بیان شده است. حتی در این کتاب مطالبی از کتابهای هندوها و زرتشتیان نیز درباره منجی بیان شده است. برای نمونه در قسمتی از کتاب «معجم المهدی» به نقل از کتاب زرتشت آمده است «فردی از سرزمین تازی (عرب) و از فرزندان هاشم با نیروهای بسیار قیام میکند که بر دین جدش است، سپس به سمت ایران حرکت میکند، آنجا را آباد میکند و زمین پر از عدلوداد میکند. از نمونههای عدلش این است که گرگ و میش در کنار یکدیگر آب میخورند ـ یعنی امنیت فراهم میشود ـ جمعیت در دنیا زیاد میشود، عمرها طولانی میشود، به گونهای که یک فرد بلاواسطه از نسل خود 50 دختر و پسر را میبیند.» نظیر مطالب کتاب زرتشتیان در کتب عهد عتیق و جدید و کتاب هندوها نیز بیان شده است.
البته ما نمیخواهیم عقیده خودمان را مرتبط با اینها(یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و هندوها) کنیم. اینها چه بگویند و چه نگویند مهدویت از نظر ما یکی از اصول اعتقادی است، اگر اینها مطلبی را میگویند به عنوان حجت برای خودشان است، ولی اگر نگویند نیز چیزی از اعتقادات و باورهای ما کم نمیشود.
رسا ـ دیدگاه مذاهب مختلف به ویژه اهلسنت درباره مهدویت چیست؟
در مذاهب مختلف ـ مذهب اهلسنت ـ به ویژه مذهب اهل حدیث روایات فراوانی درباره مهدویت بیان شده است، در جلد هفت کتاب «معجم الاحادیث» روایات مربوط به امام زمان(عج) بیان شده که بسیاری از آنها به نقل از کتابهای قدیمی اهلسنت همانند کتاب «فتن بن حماد ـ متوفای 299 ه.ق»، «مصنف بن ابیشعیب ـ متوفای 234 ه.ق»، «ابوداوود متوفای 279 ه.ق»، «مسند احمد متوفای 240 ه.ق» است. برخی از این کتابها پیش از ولادت حضرت حجت(عج) تألیف و نویسندگان آن درباره حضرت مهدی(عج) قلم فرسایی کردهاند.
به طور کلی اعتقاد به مهدویت نقطه اشتراک میان تمام مذاهب و منجی نقطه اشتراک میان تمام ادیان است. ولی باز هم تأکید میکنم پذیرش آنها چیزی بر اعتقادات ما نمیافزاید و عدم پذیرش آنها نیز چیزی از اعتقادات ما کم نمیکند؛ چرا که ما منابع و مصادق خاص خود را داریم، پذیرش آنها حجت برخودشان است.
رسا ـ اختلاف میان مذاهب مختلف درباره مهدویت چیست؟
نقطه اختلاف مسأله ولادت ایشان است. اختلاف میان پیروان مکتب اهلبیت(ع) و پیروان مکتب خلفا بر سر این موضوع است که حضرت ولیعصر(عج) پیش از ظهور به دنیا میآیند و یا دفعتا ظاهر میشوند. عقیده تمام شیعه این است که امام زمان(عج) اکنون در قید حیات هستند، چرا که بر اساس روایت خود اهل سنت زمین از حجت خدا خالی نمیشود. روایتی که میفرماید «مَنْ ماتَ وَلَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً؛ هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»، پس باید امام زمانی باشد تا اگر فرد او را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده باشد.
حال پرسش این است که آیا این امام زمان ملک سلمان جلاد و آدمکش که در ماه حرام هزاران مسلمان را قتل عام میکند است؟ آیا ابوبکر البغدادی است که میگوید من کاری به یهود ندارم و مسؤولیت من کشتار مسلمانان است. آیا صدام، قذافی و یا حاکمان کشورهای خلیج فارس هستند. اینها که حتی در حد یک کارمند نیز نیستند، آیا اگر فرد اینها را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟ اینها خود جاهل هستند و در جهالت به سر میبرند. مصادیق تام جاهلیت مدرنی که رهبر معظم انقلاب فرمودند خود این افراد هستند، حال اگر ما اینها را نشناسیم به مرگ جاهلیت مردهایم؟! مسلما اینگونه نیست. پس باید انسان کامل و «داعی الی الله» باشد که اگر فرد او را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده باشد و آن انسان کامل فردی جز امام زمان(عج) نیست.
در روایت آمده «اِنی تارِکٌ فیکُمُ الثَقَلَین،کِتابَ اللهِ و عِترَتی (اهلِ بَیتی) وَ اِنَّهما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا علَیَّ الحَوض؛ همانا من بین شما دو چیز گرانبها از خود برجای میگذارم، کتاب خدا و اهل بیت خود را و همانا این دو هرگز از هم جدا نمیگردند تا در کنار حوض (چشمه کوثر) بر من وارد شوند.» باید امام زمانی باشد که «لن یفترقا» صدق کند، چرا که اگر امام زمان نباشد باید بگوییم «افترقا».
رسا ـ آیا همه اهلسنت به متولد نشدن امام زمان(عج) اعتقاد دارند؟ دلایل شیعه برای به دنیا آمدن حضرت حجت(عج) چیست؟
شیعه با دلیل اثبات میکند که امام زمان(عج) به دنیا آمده و هم اکنون نیز در قید حیات هستند. حتی در این مسأله عدهای از اهلسنت با ما هم عقیده هستند، یعنی به گونهای نیست که همه اهلسنت ولادت امام زمان(عج) را منکر باشند، بلکه عده زیادی از آنها ولادت ولیعصر(عج) را قبول دارند. برای نمونه گنجی شافعی صاحب کتاب «البیان» که فردی سنی است و در سال 658 ه.ق قمری به دست سلفیها کشته شد، در باب بیست و پنجم(فی اثبات أن المهدی حی) کتابش به همراه ادله تصریح میکند «امام زمان زنده هستند»، در مقدمه کتاب نیز نام 100 تن از اساتید خود را بیان میکند که حتی یک نفرشان شیعه نیستند.
به گونهای نیست که بگوییم هر فردی ولادت امام زمان(عج) را قبول دارد، شیعه است؛ البته سلفیها میخواهند چنین القای را به وجود آورند و بگویند ناقل فضایل اهلبیت(ع) و معتقد به ولادت مهدی(عج) تنها شیعیان هستند. اینها گویی تنها سنی را مغرض اهلبیت(ع) میدانند؛ در حالی که اینگونه نیست و خودشان مغرض هستند. افرادی از اهل سنت «رد شمس»، «ایمان آوردن امیرمؤمنان(ع) به عنوان نخستین مسلمان و برتری ایشان نسبت به سایرین» و «به دنیا آمدن امام زمان(عج)» را قبول دارند.
رسا ـ استاد علمای اهلسنت معتقد به ولادت امام زمان(عج) چند تن هستند؟
آقای نوری ـ متوفای 1320 ه.ق ـ در کتاب «کشف الاستار» لیستی از علمای اهل سنت معتقد به ولادت امام زمان(عج) را بیان میکند که شمار آنها به 40 نفر میرسد، مرحوم پدر ما نیز در کتاب «الشیعه و الرجعة» اسامی 20 نفر از علما را بر این تعداد میافزاید.
آقای نصیبی قرشی صاحب کتاب « مطالب السئول» ـ متوفای 582 ه.ق ـ اعتراف به ولادت حضرت ولی عصر(عج) کرده و اشعاری در مدح حضرت حجت(عج) نقل میکند. آقای محمد بن یوسف در کتاب «فصول المهمه»، شعرانی در کتاب «یواقیت»، جامعی در کتاب «شرح الکافیه» و تعداد دیگری از علمای اهل سنت در کتابهای خود به ولادت امام زمان(عج) اعتراف میکنند.
آقای سید جمال محدث صاحب کتاب «روضه الاحباب» که فردی سنی است در ابیاتی درباره امام زمان(عج) میگوید «بیا ای امام هدایت شعار، که بگذشت از حد غم انتظار؛ ز روی همایون برافکن نقاب، بیان ساز رخصار چون آفتاب؛ برون آی از منزل اختفاء، نمایان کن آثار مهر و وفا».
این موارد نشان میدهد که بسیاری از اهلسنت ولادت حضرت(عج) را قبول دارند؛ باید هم قبول داشته باشند، چون وقتی میفرماید «مهدی فرزند بلاواسطه امام حسن عسکری» است، این فرزند بلاواسطه بودن جز با ولادت ایشان(امام زمان(عج)) نمیسازد.
حتی افراد منکر ولادت امام زمان(عج) باید دورانی را بپذیرند که در آن دوران حضرت(عج) به دنیا آمده ولی ناشناخته هستند. چون امام زمان(عج) در آخرالزمان «خلق الساعه» مگر به دنیا میآیند؟! ایشان بشر هستند، پس باید متولد شوند و به سِنی برسند تا خدا نیز همانند پیامبران به ایشان مأموریت دهد. شما(اهل سنت) که میگویید امام زمان(عج) در آخرالزمان میآیند، آیا این آمدن ایشان «خلق الساعه» است؟! یعنی در یک لحظه خلق و برای مأموریت و اجرای عدالت مبعوث میشوند؟ یا مدتی در میان مردم خواهند بود که افراد ایشان را نمیشناسند؟ پس شما نیز میپذیرید که حضرت مهدی(عج) در دورانی باید «حی» باشند هر چند ما نشناسیم.
رسا ـ استاد مسائلی که از طریق ماهوارههای وهابی درباره امام زمان(عج) بیان میشود به چه میزان قابل استناد است و آیا اساسا مباحث آنها از منابع تاریخی شیعه بیان میشود؟
مطالبی که آنها بیان میکنند جوسازی است. این افراد پادو، مزدور و از عوان و اقشار شجره معلونه وهابیت هستند که از طریق تبلیغات در ماهواره علیه اعتقادات شیعه فعالیت و سیاهنمایی میکنند. برای نمونه مدعی میشوند که شیعه گفته است «مهدی(عج) در سرداب غیبت کردهاند، در آنجا نیز زندگی کرده و ظهور میکنند». بیان این مسائل در حقیقت پاک کردن صورت مسأله و هوچیگری است، هیچ فردی از شیعه نگفته که امام زمان(عج) در سرداب غیبت کردهاند، آنجا زندگی کرده و ظهور میکنند. بنده در کتاب «تا ظهور» این موضوع را مفصل مورد بحث قرار دادهام.
سرداب به سبب ولادت امام زمان(عج) و زندگی امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) مقدس است، همانگونه که مقام حضرت ابراهیم(ع) به سبب جای پای ایشان تقدس دارد. وگرنه وقوع غیبت حضرت مهدی(عج) یا زندگی و ظهور ایشان در سرداب دروغی است که وهابیت بیان میکند و خودشان باید جوابگو باشند.
وهابیون به هر میزان از این سخنان بگویند بیشتر بیسوادی خود را برملاء میکنند. اینها مردم را ساده میپندارند و خیال میکنند مردم اهل مطالعه نیستند. میگویند چیزی در ماهواره میگوییم و افراد اهل تحقیق نیستند که راستی یا دروغ بودن آن را بفهمند؛ در حالی که اینها خود انگیزهای برای تحقیق میشود. وقتی افراد میبینند که علمای شیعه از سید جلیل قزوینی صاحب «الانذر» تا اربیلی و معاصرین همانند نوری، سید محسن امین، الغدیر، عسکری غایب شدن صاحب الزمان(عج) در سرداب را تکذیب میکنند، به دروغگویی وهابیها پی میبرند.
رسا ـ استاد وهابیون بسیار تأکید میکنند که امام زمان(عج) مساجد را ویران میکنند و حتی دین و قرآن جدید میآورند؟ آیا چنین موضوعی از نظر منابع روایی صحت دارد؟
وهابیون انسانهای بی منطقی هستند که تنها میخواهند همانند دیگر سخنانشان درباره امام زمان(عج) جوسازی کنند. برای نمونه میگویند: امام زمان شیعه کعبه را ویران میکند، در حالی که امام ششم خودشان یعنی یزید کعبه را ویران کرد و آتش زد.
در کدام روایت آمده امام زمان(عج) کعبه را ویران میکنند؟ حتی در روایتی که اگر درست باشد آمده «ایشان کعبه را توسعه میدهند»، پیامبر(ص) نیز میخواستند این کار را انجام دهند. در بخاری آمده، حضرت محمد(ص) به عایشه میفرمایند «از قومت میترسم، اینها تازه مسلمان هستند، اگر اینگونه نبود این کار(توسعه کعبه) را انجام میدادم.» پس بحث تخریب کعبه نیست.
قریب به 10 سال پیش نیز آلسعود قسمتی از کعبه را برای کارهای مرمت و تعمیرات ویران کرد. امام زمان(عج) نیز ـ در صورت درست بودن روایت ـ کعبه را ویران نمیکنند، بلکه همان کعبهای دوران انبیا را توسعه میدهند.
همچنین وهابیون میگویند «امام زمان شیعه مساجد را ویران میکنند و دل ما برای مساجد میسوزد» پرسش این است که چه فردی اکنون در مساجد شیعه و سنی بمبگذاری میکند؟ چه کسی اکنون به مسجد و نمازگزار رحم نمیکند؟ اینها اکنون خودشان مساجد را ویران میکنند. چه کسانی چندی پیش در دمام و قطیف و چندین سال پیش در بحرین مساجد را ویران کردند؟! کاری که وهابیون میکنند یهود نیز انجام نداد، چه شده است که شعار میدهند و برای مساجد دلسوزی میکنند. گویی دیروز یزید ـ امام ششم وهابیت ـ به مدینه حمله نکرد؟ 10 هزار نفر را در مدینه به قتل نرساند؟ تجاوز نامؤسی انجام نداد؟ چه شده است که اینها به فکر مساجد افتادهاند و میگویند که امام زمان شیعه مساجد را ویران میکنند؟! شیعه در روایتی ندارد که امام زمان(عج) مساجد را ویران میکنند.
البته چهار مسجد ملعونه در کوفه وجود دارد، اینها مساجدی هستند که زمان امیرمؤمنان(ع) از سوی چهار منافق ساخته شد تا مردم در تجمعات حضرت امیر(ع) حضور نداشته باشند، امیرمؤمنان(ع) نیز در آن زمان موضع گرفته و مردم را از حضور در این مساجد نهی کردند. همین کار را نیز پیامبر(ص) نسبت به مسجد «ضرار» انجام داده و آن را تخریب کردند، البته حضرت امیر(ع) مساجد را تخریب نکردند، ولی اکنون اثری از آنها وجود ندارد و ممکن است بعدها تجدد بنا شوند.
مردم به سبب موضعگیری امیرمؤمنان(ع) نسبت به این مساجد توجه زیادی نمیکردند و این موضوع تا زمان شهادت امام حسین(ع) وجود داشت. ولی دوباره این مساجد به شکرانه شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) از سوی منافقان آباد شدند و امام زمان(عج) این چهار مسجد را تخریب میکنند، ایشان کار جدید نمیکنند، بلکه همانند نبیاکرم(ص) مساجد نفاق را ویران میکنند.
حال پرسشی که باقی میماند این است، آیا قتل امام حسین(ع) شکرگذاری و بنای مسجد دارد؟ این افراد به چه میزان باید ملحد باشند که برای شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) خوشحالی کرده و مسجد بسازند. این موضوع با کدام منطق سازگار است؟ آیا نبیاکرم(ص) برای شهادت امام حسین(ع) شادی کرده و مسجد میساختند؟
اکنون فریادهای که وهابیون بر سر روایات ما میکشند و میگویند «چرا امام زمان شیعه مساجد را ویران میکند» باید سر آنهایی بکشند که چرا این مساجد را بنا کردند. اینها بر سر مختار نیز فریاد میکشند که چرا قتله حسین را کشته است، در حالی که باید بر سر قتله حسین فریاد کشید که چرا فرزند رسولالله(ص) را کشتند. این مسائل نشان میدهد که نَفس اموری و ناصبی است.
به جای اینکه بر سر سازندگان این مساجد تفرقه افکن فریاد بکشند، بر سر روایات شیعه فریاد میکشند، این مساجد همانند مسجد «ضرار» هستند که برای تفرقه ساخته شدهاند نه برای تقوای الهی. امروز خود وهابیون مساجد «علی التقوی» را تخریب میکنند. ولی برای تخریب چهار مسجد که برای نفاق و تفرقه ساخته شدهاند موضع میگیرند.
حتی میگویند امام زمان شیعه دین و قرآن جدید میآورد، بنده نمیدانم که اینها چرا همانند کبک سر خود را در برف کرده و خیال میکنند کسی آنها را نمیبیند، درست است که شما(وهابیون) افراد را نمیبینید، ولی آنها شما را میبینند، درباره این سخن که امام زمان شیعه قرآن و دین جدید میآورد، آیا میتوانید نصف روایت بیاورید؟ دین جدید را شما وهابیها و عبدالوهاب آوردهاید که خون همه افراد جز یهود را مباح میدانید.
شماها دین جدید آوردید، در هیچ روایتی نداریم که امام زمان(عج) دین و قرآن جدید میآورند؛ بلکه مردم را به احیای قرآن و سنت نبیاکرم(ص) دعوت میکنند، این مسائلی است که باید نسبت به آنها بحث شود، شما وهابیها تا کی میخواهید شیعه را متهم کنید و بر طبل تفرقه بکوبید؟ آیا کارهای شما در راستای دفاع از سنت رسولالله(ص) است؟ اگر رسولالله(ص) بودند به شما اجازه میدادند که اموال مسلمانان را غارت کنید؟
رسا ـ در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید؟
به وهابیها باید گفت آیا احتمال نمیدهید که شیطان بزرگ ـ آمریکا ـ در صدد ساقط کردن مسلمانان از هستی بدون خرج کردن حتی یک ریال از جیب خودش است؟ آیا احتمال نمیدهید که اینها میخواهند به دست شما کشورهای اسلامی را تخریب کنند؟ شماها (غربیها و برخی از حکام عرب به ویژه آل سعود) دیروز افغانستان را تخریب کردید، سپس در عراق 1 میلیون نفر را کشتید، در سوریه 12 میلیون نفر را آواره کردید و امروز یمن را از غزه بدتر کردهاید.
البته بنده وهابیون را کمتر از آن میدانم که بخواهند با یمن و مسلمانان درگیر شوند، اینها عقل چنین کارهای را ندارند؛ بلکه عامل اجرایی هستند، ولی توصیه میکنم سر عقل بیایند، به این موضوع فکر کنند که چرا در کشورهای مستکبر سگ و گربه باید در امنیت باشد، ولی در کشورهای اسلامی مسلمانان، نوامیس، تجمعات و نماز جماعتها در امنیت نباشند؟ چرا باید اماکن فسق و فجور در کشورهای کفر در امان باشد، ولی مساجد مسلمانان در امان نباشد؟
آیا وهابیون احتمال نمیدهند کفار بخواهند به وسیله آنها برای بدنام کردن چهره اسلام در کشورهای دیگر ناامنی به وجود آورند؛ آیا احتمال نمیدهند کفار میخواهند مجریان جنگ با اسلام را خود مسلمانان قرار دهند، به وهابیها توصیه میکنیم پیش از اینکه شماها نیز به عنوان مجرمان، سفاکان و خونریزان تاریخ در ردیف فرعون، صدام، قذافی و چنگیز قرار گیرید، فکری به حال خود کنید و دست از این جنایات بردارید. به طور قطع این بساط ادامه پیدا نمیکند و منجی خواهد رسید، البته بنده نمیگویم امروز یا فردا و تعیین وقت نمیکنم، ولی «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا».
رسا ـ استاد از وقتی که در اختیار ما قرار دادید کمال تشکر را داریم.
بنده نیز از شما تشکر میکنم. إن شاءالله موفق باشید.
/402/993/م
ارسال نظرات