۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵
کد خبر: ۲۷۹۵۶۲

چندپارگی نیروهای انقلاب هدف تجدیدنظرطلبان

خبرگزاری رسا ـ «ایجاد درگیری میان گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف اصولگرایی» را باید یکی از اهداف کلان جماعت تجدیدنظرطلب در انتخابات پیش رو –مانند سایر انتخابات‌ها- عنوان کرد.
تفرقه

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «ایجاد درگیری میان گروه‌ها و شخصیت‌های مختلف اصولگرایی» را باید یکی از اهداف کلان جماعت تجدیدنظرطلب در انتخابات پیش رو –مانند سایر انتخابات‌ها- عنوان کرد؛ موضوعی که حجم انبوهی از مطالب روزانه روزنامه‌های زنجیره‌ای را به خود اختصاص می‌دهد و در آن تلاش می‌شود به بهانه‌های مختلف زد و خورد میان تعریف‌شدگان در جناح اصولگرایی سیر صعودی به خود بگیرد.


به عبارت بهتر بازی مدعیان اصلاح‌طلبی در این جهت دو رو دارد و تحقق یکی می‌تواند موفقیت روی دیگر بازی را هم به همراه داشته باشد به شکلی که ایجاد تنازع و در نتیجه چنددستگی اصولگرایان نه تنها چند لیسته شدن آنها در انتخابات اسفندماه را به دنبال خواهد داشت بلکه می‌تواند زمینه ائتلاف و همگرایی گروه‌های اصلاح‌طلبان با یکدیگر و همچنین اصلاح‌طلبان- دولت را هم با خود به همراه داشته باشد. بر این اساس روزنامه‌های زنجیره‌ای تلاش می‌کنند در قالب گزارش‌ها و مقالاتی نوید چنددستگی میان اصولگرایان را داده و احتمال وحدت یا حداقل ائتلاف میان گرو‌ه‌های منسوب به این طیف را زیر صفر نشان دهند.

 

تنوع در تاکتیک‌های تجدیدنظرطلبان
جماعت تجدیدنظرطلب برای آنکه بازگشت‌شان شکوهمندانه باشد، استراتژی‌های متفاوتی را مورد توجه قرار داده‌اند که یکی از جدیدترین آنها را می‌توان «تلقین چندپارگی اصولگرایان‌» عنوان کرد؛ طرحی که ماه‌هاست به شکل جدی دنبال می‌شود و به صورت دامنه‌داری از سوی رسانه‌های وابسته دنبال می‌شود. البته همانطور که در گزارش‌های «جوان» بارها تأکید شده، استراتژی‌های هواخواهان لیبرالیسم در داخل تنها به یک یا دو مورد خاص خلاصه نمی‌شود و آنقدر پرحجم و متنوع است که از «‌خودتطهیری پدرخوانده‌های دوم خرداد‌» گرفته تا طرح‌هایی نظیر «‌نفوذ نیروهای رده دوم و سوم به لایه‌های میانی دولت» یا «‌مواضع نرم و همسو با گفتمان انقلاب اسلامی از سوی شخصیت‌های برجسته این جریان‌» را در‌بر‌می‌گیرد و آخرین آن در طول هفته‌های اخیر تئوریزه کردن طرحی نو با نام «‌تلقین چنددستگی اصولگراها» وارد فاز اجرایی شده است. پدرخوانده‌های این جریان معتقدند که با این طرح می‌توانند جریان رقیب را به چالش کشانده و تا مرز شکست زودهنگام در آوردگاه انتخابات قرار دهند. اما مهم‌ترین اهداف طرح تجدیدنظرطلبان داخلی را می‌توان در موارد ذیل تقسیم‌بندی کرد.

ایجاد روحیه «ائتلاف شدنی نیست»
به باور تئوریسین‌های جبهه دگراندیشان داخلی، القای روانی – رسانه‌ای این نکته به جامعه که سطح تنازعات میان شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف جبهه اصولگرایی غیر قابل ترمیم است می‌تواند اختلافات سطحی آنها را به گسل تبدیل کرده و تأثیر منفی روانی روی رأس و بدنه اصولگرایان باقی بگذارد آنگونه که تلاش رهبران اصولگرا برای مرتفع کردن اختلافات سلیقه‌ای کمرنگ شده و جای خود را به یأس و ناامیدی از آینده بدهد.


دمیدن روحیه یأس و ناامیدی در رأس تا بدنه اصولگرایان و ایجاد روحیه «ائتلاف خودی‌ها شدنی نیست‌» را می‌توان در کلمات به کار رفته در گزارش‌های روزنامه‌های منسوب به این جناح جست‌وجو کرد. به عنوان نمونه شرق در یکی از ده‌ها مطلب خود در این باره می‌نویسد: «‌انتخابات پیش‌روی مجلس و تشتت آرا در میان اصولگرایان آنان را وادار کرده است تا مثل همیشه به فکر ایجاد وحدتی باشند که به آرزویی دست‌نیافتنی برای این جناح سیاسی کشور تبدیل شده است. روش اما یکی است؛ اصولگرایان در آستانه هر انتخاباتی دست‌ به‌ دامان ریش‌سفیدان خود می‌شوند تا با شیخوخیت بتوانند میان نحله‌های مختلف فکری این جریان وحدتی هرچند تاکتیکی برای رسیدن به یکی از ارکان‌ قدرت کسب کنند؛ تلاشی که دست‌کم از انتخابات نهم ریاست‌جمهوری به این‌سو نافرجام مانده است و دامنه اختلافات تا حدی زیاد شده که یا در مقطعی به قهر ریش‌سفیدان انجامیده... .»


ائتلاف قریب‌الوقوع لاریجانی با دولتی‌ها!
«دیوار مشترک در برابر تندروها» این عنوان تیتر نخست یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای در روز گذشته است که تلاش کرده احتمال ائتلاف سیاسی- انتخاباتی حامیان دولت با لاریجانی را در انتخابات پیش رو بسیار جدی و اساسی نشان دهد.


در بخشی از این گزارش آمده است: «حال در آستانه انتخابات مجلس دهم، هرچند دولت قرار نیست و نمی‌تواند به طور مستقیم وارد عرصه شود، اما قطعاً حامیان دولت برای مجلس برنامه ویژه‌ای دارند. به ویژه همراهی تجربه شده و موفق اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان باعث شده است که این دو طیف به دنبال تکرار آن در انتخابات آتی باشند. در این میان گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که شاید چهره‌های دیگری نیز به این همراهی بپیوندند. این چهره‌ها طیفی از علی مطهری – نماینده‌ای که از اصولگرایی به حضور مستقل در عرصه سیاسی رسیده است – تا داماد وی علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی را در‌بر‌می‌گیرد. در این میان احتمال ائتلاف لاریجانی با حامیان دولت موضوعی است که توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند، تا جایی که حتی برخی گمانه‌زنی‌ها از سرلیستی علی لاریجانی در لیست حامیان دولت خبر می‌دهند. علی لاریجانی در ماه‌های اخیر همراهی و همکاری قابل توجهی با دولت نشان داده است. از سوی دیگر هم لاریجانی و هم دولت با طیف مشترکی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ تندروهای اصولگرا.»


این روزنامه در پایان تلاش می‌کند تا ائتلاف علی لاریجانی با دولتی‌ها را موضوعی عنوان کند که مورد اقبال جریان تجدیدنظرطلب هم قرار دارد و احتمال به وقع پیوستن آن بسیار نزدیک است: شاید نتوان در استقبال طیف حامی دولت از حضور لاریجانی در یک ائتلاف مشترک چندان تردید کرد. نتیجه اینکه باید منتظر بود که علی لاریجانی تصمیم خود را در این زمینه بگیرد. باید دید آیا حمایت‌ها و همراهی‌های اخیر فیلسوف سیاستمدار با شیخ دیپلمات و دولتش، در مسیر یک ائتلاف حقیقی سیاسی است یا تنها همراهی با تفاهم تلقی می‌شود.»

حزب قالیباف در راه است!


«روزنامه اعتماد» هم به سراغ دیگر چهره اصولگرایان که به زعم آنها یکی از رقیب‌های احتمالی رئیس‌جمهور در انتخابات سال 96 است رفته و بدون ذکر منبع و مأخذی به بیان خبری پرداخته که صحت آن را هیچ منبع معتبری تأیید نکرده است- و شاید مانند هفته گذشته منجر به عذرخواهی از شهردار تهران نیز گردد- .


گزارش این روزنامه به موضوع فعالیت‌های آقای قالیباف پرداخته و با درج تیتر «قالیباف «حزب» می‌زند» می‌نویسد: «مردان سیاسی محمدباقر قالیباف به اذن و اراده او نیت کرده‌اند تا پیش از انتخابات مجلس دهم حزب تأسیس کنند. این خبری است که حسن بیادی، عضو سابق شورای شهر تهران و از چهره‌های نزدیک به شهردار پایتخت به «اعتماد» داده است، هر چند پیش از بیادی، اخباری درباره فعل و انفعالات اطرافیان باقر قالیباف گفته و شنیده می‌شد.»


در ادامه این گزارش تلاش می‌شود که افراد و گروه‌های مختلف اصولگرایی را دچار تشتت و چنددستگی نشان داده و احتمال به تفاهم رسیدن آنها برای ارائه یک لیست واحد را بعید القا کنند: «حالا به نظر می
‌آید جای خالی چارت سازمانی شبکه سیاسی قالیباف پر شده... گویی قالیبافی‌ها همچون هواداران علی لاریجانی فهمیده‌اند که ماشین اصولگرایی همان‌طور که محسن رضایی و محمدرضا باهنر هشدار داده بودند در حال سقوط و انهدام است و برای نجات خود باید برخیزند و طرحی نو دراندازند. طرح نو حامیان سیاسی شهردار تهران هم دقیقاً مشابه همان کاری است که لاریجانی‌ها کردند؛ «تأسیس حزب»، هرچند خبر راه‌اندازی حزب رهروان ولایت پرسروصدا‌تر بود و حرف و حدیث بیشتری داشت اما این‌بار کمتر کسی از کم و کیف حزب قالیباف خبر دارد و معلوم نیست این حزب در حال حاضر چه وضعیتی را پشت سر می‌گذارد. در خلسه خاکستری این بی‌خبری اما می‌شود گفت شهردار ٥٤ ساله طرقبه‌ای با ١٠ سال تجربه سیاست‌ورزی و در ولوله چه کنم‌های اصولگرایان برای مجلس دهم برنامه دارد. او می‌داند عصر عسرت گفتمان اصولگرایی آغاز شده. نشانه‌های این عصر جدید هم آنقدر واضح است که برای دیدنش نیازی به جست‌وجو‌گری ندارد.»


در ادامه این گزارش می‌خوانیم: «قالیباف همچون لاریجانی و دیگر مدیران نسل دوم جناح راست فهمیده که هیچ دستی نمی‌تواند گره‌های کور افتاده بر کلاف درهم تنیده اصولگرایان را باز کند. او صدای سازهای کوک و ناکوک را در سمفونی راست‌کیشان سیاسی ایران شنیده و می‌داند در همهمه این اصوات نخراشیده، نه می‌تواند نُتی به نُت‌های اصولگرایان بیفزاید و نه آنکه راهی برای غالب شدن صدای سازش در این ارکستر محافظه‌کاران وجود دارد. همین است که شهردار تهران همچون رئیس مجلس می‌خواهد با راه‌اندازی حزب، سرنوشت سیاسی‌اش را در هیاهوی فریادهای «انا رجل» اصولگرایان از آنان جدا کند.»

 

تاکتیک چند لیسته کردن نیروهای انقلاب همچنان استمرار خواهد داشت
جریان تجدیدنظرطلب نیازمند چندپاره کردن اصولگرایان بوده و درصدد است تا به هر طریق ممکن جریان نزدیک به گفتمان انقلاب اسلامی را در آستانه انتخابات دهم مجلس به سمت چند لیسته ‌شدن بکشاند و تأکید بر تشکیل حزب حامیان علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف و جداسازی آنها از اصولگرایان هم بر همین اساس صورت می‌گیرد.


به باور نظریه‌پردازان تجدیدنظرطلب، جداسازی لاریجانی و قالیباف از اصولگرایان و کشاندن وی و افراد نزدیک به وی به منازعات و درگیری‌های سیاسی می‌تواند بخش قابل‌توجهی از توان نیروهای اصولگرایی ـ به خصوص دو فراکسیون اصولگرا و رهروان ـ را به موضوعات مورد چالش معطوف کرده و از تحرکات رقیب غافل نماید. تئوریسین‌های این جناح به خوبی آگاهند که خوردن «برچسب براندازی» بر پیشانی مهره‌های اصلی این جریان و همچنین «نبود توان رأی‌آوری» در بین وابستگان که بخشی از بحران کنونی را به ‌وجود آورده است می‌تواند شکست دیگری در انتخابات آتی را به این طیف تحمیل کرده و پایانی باشد برای حیات سیاسی آنها. بر همین اساس لازم است شخصیت‌های جایگزینی که عملکرد و مواضع آنها طی سال‌های اخیر بخشی از اهداف دگراندیشان را پوشش داده است مورد حمایت قرار داده و از هم‌اکنون تبلیغات رسانه‌ای خود را برای رأی‌آوری آنها در انتخابات پیش رو متمرکز کنند. آنها معتقدند که اکثر نامزدهای مورد حمایت آنها در انتخابات دهم مجلس رد صلاحیت شده و به همین دلیل علی لاریجانی و افراد وابسته به وی می‌توانند اولویت‌های این جناح را در مجلس آتی - درصورتی که نتوانند کرسی‌های قابل توجهی را تصاحب کنند - پیش ببرند./1323/د102/س


منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات