این عرفان خدا را عدم و شیطان را معلم انسان میداند/ تعارضات عرفان حلقه با اسلام/ بنیانگذار این عرفان دیپلم هم ندارد
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، چند صباحی است که در کشورمان صحبت از برگزاری مخفی کلاسهای عرفانی میشود که مدعی شفا بخشیدن بیماران صعب العلاج، ناعلاج و مادرزاد است. «محمدعلی طاهری» بنیانگذار عرفان حلقه یا کیهانی، این عرفان را برگرفته از عرفان کهن ایران میداند.
بنیانگذار این عرفان مدعی است شعور کیهانی عبارتست از مقولهای که انسان میتواند با ارتباط مستقیم با خداوند، صاحب لایه محافظی میشود که با استفاده از این لایه، افراد بیمار را درمان کند. هر چند این عرفانها جایگاهی در میان مردم کشور ما ندارند، ولی بعضا شاهد تبلیغات گسترده اعضای آن برای جذب افراد به ویژه جوانان از شهرهای مختلف هستیم که نباید از خطر آنها غفلت کرد.
خوشبختانه عدهای از روحانیان که کارشناسان عرفانهای انحرافی و شرقی هستند، کمر همت را بسته و وارد میدان برای مقابله با این عرفانهای کاذب از طریق گفتوگو و نقد شدهاند تا اجازه ندهند اشخاص ساده لوح و زودباوری به دام این شیادان عقیده و اخلاق افتاده و زمانی به خود بیایند که دیگر کسی نمیتواند برایشان کاری بکند.
در این زمینه کارشناسان «انجمن نجات از عرفان حلقه» پیش قدم بوده و به بیان پشت پردههای این عرفان شیطانی میپردازند. در اینباره گفتوگوی تفصیلی با یکی از کارشناسان عرفان حلقه داشتیم که به دلیل برخی مسائل از ذکر نام وی معذوریم.
علاقهمندان در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانند؛
رسا ـ لطفاً در ابتدا معرفی اجمالی از فرقه عرفان کیهانی و مؤسس آن داشته باشید.
عرفان حلقه که نام دیگرش عرفان کیهانی است، از اوایل دهه 80 در ایران با این عنوان بر سر زبانها افتاد و به برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی پرداخت. البته فعالیت فرقه یاد شده تقریباً از سال 77 با عنوان «تله انرژی» و در میان خانواده، دوستان و آشنایان برگزار میشده است.
شاید برای مخاطبان جالب باشد که اتصالاتی که بعداً فرادرمانی و اتصال به روح القدس و شعور کیهانی نامیده میشد، در این کلاسها با عنوان تمرکز و انرژی معرفی میشده است. مؤسس عرفان حلقه فردی به نام «محمد علی طاهری» است؛ فردی که علیرغم داشتن مدرک کمتر از دیپلم، پس از مطرح شدن، برای فریب دیگران و جذب حداکثری از عناوینی چون «مهندس» و «دکتر» استفاده کرده است.
شاید بعضاً شنیده باشید که افراد این فرقه برای علمی و معتبر نشان دادن فعالیتهای «طاهری» به کسب دکترای افتخاری، مدارک و جوایزی که در تأیید فرادرمانی از کشورهای مختلف دریافت کرده، تاکید فراوان دارند. بنده برای شفاف سازی اذهان مخاطبان، به بررسی یکی دو مورد از این مدارک جعلی میپردازم.
نخستین دروغ و فریب، بیان کسب دکتری افتخاری درمانگری و عرفان از دانشگاه ارمنستان است. به گفته پروفسور نامآور، موسس و رییس دانشکده علمی ـ تحقیقاتی طب سنتی و مکمل ارمنستان «طاهری» مدرک دکترای افتخاری فلسفه و عرفان و درمانگری را از مؤسسهی «اکو انرژی» کشور ارمنستان خریداری کرده است! جالب این جاست که اصلاً این موسسه در واقع یک مؤسسه تحقیقاتی نفت، گاز و محیط زیست است و هیچ ارتباطی با عرفان، فلسفه و پزشکی ندارد.
البته پروفسور نامآور که شاهد عینی این مطلب بوده است، میگوید: «بنده در آن زمان معاون امور بینالملل دانشگاه زبور بودم و شاهد خرید این مدرک! که البته پس از آن دانشگاه استعفا دادم و با اطلاع از خطرات این فرقه، مبارزه با این پدیده خطرناک را آغاز کردم.» به خاطر روشنگریهای پروفسور نامآور، چندی پیش ایشان مورد سوء قصد حلقهیها قرار گرفت که بحمدلله آسیب جدی ندید.
ادعای دیگر آقای «طاهری» تحصیل در دانشگاه «ارتادوغو» ترکیه است. اما با بررسیهای صورت گرفته از سوی مسؤولان ذیربط، نام ایشان اصلاً در آن دانشگاه ثبت نشده است و در ضمن هیچ مدرکی که نشان دهنده تحصیل وی در آن دانشگاه باشد وجود ندارد؛ بلکه به گفته خودش، پس از 3 سال و به سبب درگیری با استادان و مسؤولان دانشگاه به کشور بازگشته است.
رسا ـ آیا عرفان حلقه نماد خاصی هم دارد و این نماد نشانگر چیست؟
بله، نماد این فرقه مشابه نماد تائو است و از دو قطب سیاه و سفید تشکیل شده است. علیرغم تشابه بسیار بالای نماد حلقه با نماد تائو «آقای طاهری» در توضیح آن میگوید: «...من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را عیناً انتقال دادم. در این آرم یک سمت، سفید است و حالت لبخند دارد. یک سمتش سیاه است و حالت اخم دارد. این نماد البته مفاهیم مختلفی دارد؛ یکی اینکه به طور کلی عالم دو قطبی را میرساند. عالم تضاد را میرساند... .»
با این اوصاف به نظر بنده آقای «طاهری» برداشتی آگاهانه از نماد تائو داشته است؛ همانگونه در الهامات دیگری که در کتابهایش مطرح کرده، کپی برداریهایی از ادیان و فرق مختلف به وضوح به چشم میخورد.
رسا ـ مبنا و مقصد عرفان حلقه کجا است و چه انگیزهی فرد را جذب این فرقه میکند؟
پرسش بسیار خوبی فرمودید. این فرقه با داعیه رساندن فرد به کمال عرفان عملی و فرادرمانی، موفق به جذب دو طیف از هموطنانمان شده است؛ گروه نخست، افرادی که مشتاق مباحث عرفانی و به دنبال راهی ساده و آسان برای دستیابی به عرفان بودند. گروه دوم، افراد دردمندی که از درمانهای پزشکی ناامید شده و به هر شاخه خشکیدهای برای بهبودی چنگ میزنند.
ولی درباره قسمت دیگر پرسش شما، یعنی مبنا و مقصد ادعایی این فرقه کجاست؟ باید عرض کنم در ابتدا آقای «طاهری» بیان کرد که عرفان کیهانی یا عرفان حلقه یک عرفانی ایرانی ـ اسلامی است و هدف آن را اعتلای عرفان این مرز و بوم بیان کرد.
در اساسنامه این فرقه، اعتقادات افراد به دو بخش رو بنا و زیربنا تقسیم شده است؛ به این صورت که اعتقاد به شعور کیهانی یا هوشمندی حاکم بر جهان زیر بنا و اعتقادات و شرایع دینی روبنای فکری افراد را تشکیل میدهند.
چکیده تعالیم عرفان حلقه این است که حقیقتی به نام شعور کیهانی وجود دارد که برای عارف شدن باید به حلقههای آن متصل شد. عزیزان دقت داشته باشند که منظور از شعور کیهانی یا هوشمندی الهی در این فرقه «خدا» نیست؛ بلکه بر اساس کتابهای «طاهری» شعور کیهانی مخلوق خدا است! پس شما در اتصال به شعور کیهانی به خدا متصل نمیشوید. دقت شود!
باز در بند دیگری از اساسنامه، آقای «طاهری» بیان میکند «دریافت این اتصالات هیچ محدودیت و پیش شرطی ندارد و هر کس با هر دین و مذهب و حتی بیدینی، میتواند به این عرفان بپیوندد» و جالب اینکه گناهکاری و بیگناهی افراد هم در این اتصالات نقشی ندارند.
حالا این پرسش به ذهن میآید که این چه عرفان ایرانی ـ اسلامی است که هیچکدام از نشانههای مکتب صدرایی و اشراق را در خود ندارد؟! این چه عرفان اسلامی است که توحید و تقیّد به احکام الهی زیربنای آن نیست؟ بلکه اعتقادات روبنایی است که برای رسیدن به قلّههای ادعایی عرفان عملی حلقه حتی به آن نیازی هم نیست! هر چند با آن مخالفتی هم در ظاهر صورت نمیگیرد.
رسا ـ ماهیت شعور کیهانی به چه معنا است؟
البته در کتابهای عرفان حلقه نامهای مختلفی برای شعور کیهانی آورده شده است؛ همانند «یدالله»، «روح القدس»، «هوشمندی الهی» و همواره تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است. ولی در کتاب «انسان از منظری دیگر» طاهری میگوید «شبکه شعور کیهانی مجموع هوش، خرد و یا شعور حاکم بر هستی است که به آن آگاهی نیز گفته میشود و یکی از سه عنصر موجود در هستی است. سه عنصر مذکور عبارتند از «ماده»، «انرژی» و «آگاهی».
«طاهری» وجود شبکه شعور کیهانی را مطرح کرده، ولی با هیچ استدلالی آن را اثبات نمیکند و فرد باید تنها با استناد به ادعای و به وجود این شبکه ایمان بیاورد. در اتصال به حلقهها هم اثبات و استدلالهایی در بین نیست؛ بلکه فرد با حفظ شرط شاهد و تسلیم بودن باید تلقینها را بپذیرد و به وجود آن پیببرد.
رسا ـ آیا شعور کیهانی همان شعوری است که در اسلام برای موجودات بیان شده است؟
واقعا به نکته ظریفی اشاره کردید. شعور کیهانی مورد نظر عرفان حلقه عنصری در جهان مادی است که در کنار «ماده» و «انرژی» ساختار این جهان را تشکیل داده است. با این فرض، شعور اجزای مادی روی هم أثر میگذارند و بر اثر تشعشعاتی که ایجاد میشود، ارتباط بین آنها برقرار میشود و در نتیجه شعور کل جهان هستی از مجموعه شعور اجزا تشکیل شده است.
اما شعور جهان از نظر قرآن، حقیقتی ملکوتی است که به بعد الهی و فرافیزیکی اشیاء مربوط میشود و تمام هویت آن تسبیح و ستایش خداوند متعال است. بزرگترین تفاوت شعور کیهانی و شعور قرآنی در این است که شعور قرآنی حقیقتی معنوی است و همه انسانها با آن مرتبط نمیشوند و نجوای تسبیح موجودات را نمیشنوند. «ان من شیءٍ اِلّا یسبِّح بحمدهِ ولکن لا تفقهونَ تسبیحهم؛ هیچ چیز نیست، مگر این که تسبیح و ستایش او را میگوید. اما شما تسبیح آنها را نمیفهمید.»(اسرا ـ 44)
این حقیقت را فقط کسانی میفهمند که با تزکیه و تقوا مراحلی از معرفت را طی کنند و نور خدا در دلشان بتابد؛ در حالی که به گفته «طاهری» اتصال به شعور کیهانی برای همه، اعم از بیدین و دیندار ممکن است!
رسا ـ چگونه به حلقههای این شعور کیهانی متصل میشوند؛ آیا تزکیه و تهذیب نفس برای دریافت این اتصال لازم است؟
پیشتر عرض کردم هیچ پیش فرضی برای اتصال وجود ندارد. در قسمتهای پایانی کتاب «انسان از منظری دیگر» تصریح شده «داشتن ایمان و اعتقاد به هیچ وجه برای حضور در حلقه لازم نیست.» تنها شرط شاهد و تسلیم بودن در حلقه اتصال است!
برای اتصال دو راه را بیان میکنند؛
راه نخست، راه فردی که اشتیاق زایذ الوصفی میطلبد و برای هر کسی میسر نمیشود. راه دوم، راه اتصال جمعی است. در این نوع اتصال بیان میشود که وجود سه عضو یعنی «اتصال دهنده» یا همان مستر حلقه «اتصال گیرنده» یا درمانجو و «شبکه شعور کیهانی» کافی است و با تشکیل این حلقه، رحمت عام الهی جریان مییابد، اتصال صورت میگیرد و در این اتصال خدا عضو چهارم است! ببینید «خدا» عضو چهارم و در حاشیه است. وجودش نفی نمیشود تا مورد اعتراض دینداران واقع شود، ولی حضورش هم تأثیری در روند اتصال ندارد!
رسا ـ تعارضات عرفان حلقه با دین اسلام چیست؟
تعارضهای زیادی وجود دارد. از تعریف غیر دینی و نادرست از ذات مقدس پروردگار گرفته تا اعتقاد به تناسخ! «طاهری» خدا را عدم و هیچ قطبی میداند! در صورتی که خدا واجب الوجود است و همه ممکنات در هستی، وجودشان را از او میگیرند! آیا از عدم مفهومی «به غیر» از نیستی فهمیده میشود؟! و یا در آغاز کلاسها و جزوههایش به جای آیه مبارکه «بسمالله الرحمن الرحیم» از «به نام بینام او» را بیان میکند!
طاهری میگوید «چون خدا منزه است، نام و صفتی ندارد.» این هم خلاف صریح آیات قرآن است؛ چرا که خداوند خود را صاحب اسماء حسنی معرفی کرده است. آیات پایانی سوره حشر را ملاحظه کنید. خداوند خود را با نامهای «قدوس»، «سلام»، «عزیز»، «جبار» و... معرفی کرده است. در آیه پایانی همین سوره میفرماید «له الاسماء الحسنی.»
در جایی دیگر طاهری میگوید: «انسان به هیچ طریقی قادر به فهم خدا نیست و در حقیقت خدا عاشق انسان میشود و انسان معشوق میباشد و مشمول عشق الهی و انسان فقط میتواند عاشق تجلیات الهی یعنی مظاهر جهان هستی شود و پس از این مرحله است که مشمول عشق الهی میگردد.»
در حالیکه امیرمؤمنان(ع) در خطبه 49 نهج البلاغه میفرمایند: «عقول و خردها را بر کنه صفاتش آگاه نساخت و با این حال آنها را از میزان لازم معرفت و شناخت خود باز نداشته است.» یا خداوند متعال در آیه 165 سوره بقره میفرماید: «...والذین امنوا اشدُّ حبّاً لِله؛ آنها که ایمان دارند عشقو علاقهشان به خدا شدیدتر است.»
تعارض دیگر اینکه «طاهری» تقدس خاصی برای شیطان قائل است و از شیطان به عنوان «نخستین موحد عالم»، «معلم انسان»، «ملک کارگزار الهی» و «خالق جهان دو قطبی» یاد میکند. او معتقد است که خدا حرفهای درگوشی با شیطان داشته و از او خواسته که در برابر فرمان سجده به ملائک، سجده نکند! این اوهامات طاهری چیزی جز مخالفت صریح با معرفی شیطان در آیات قرآن است؟!
در صورتی که در قرآن میفرماید: «شیطان به خاطر کبرش به آدم سجده نکرد» نه این که نعوذبالله خدا او را فریب داده باشد و در جای جای قرآن، خداوند، شیطان را با نامهای «عدو المبین»، «رجیم»، «فاسق»، «عصیانگر» و «کافر» یاد کرده است.
تعارض دیگر سخنان «طاهری» در مورد انبیاء است که بیتأثیر از متون مسیحی ـ یهودی نبوده و عصمت پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) را زیر سؤال میبرد! تا جایی که مثلا درباره سلیمان نبی(ع) مسائلی چون بدعتگذار بودن، انحصار طلب بودن، قدرنشناسی در برابر نعمتها الهی و... را مطرح میکند!
در تقابل دیگر او با مقدسات دین، تفسیر به رأی قرآن «طاهری» است. او که خود در جایی اذعان داشته تا به حال یک دور هم قرآن را کامل نخوانده است، با استناد به آیه «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقیمُوا إِلَیْهِ» توسل و زیارت اهلبیت(ع) را کاری بیهوده دانسته و میگوید «هیچ واسطهای بین خود و خدا قرار ندهید و مستقیم به سمت خدا بروید!»
جالب اینجا است، کسی که آشنایی مختصری با ابواب فعل در زبان عربی داشته باشد، میداند که استقامت به معنای پایداری و ثبات قدم است، نه بیواسطه و مستقیم به سمت خدا رفتن! همانند آیه «فَاسْتَقِمْ کَمَآ آُمِرْتَ» که خداوند پیامبر(ص) را به پایداری دستور میدهد.
«طاهری» از طرفی هر گونه وساطتت و ارتباط با اهلبیت(ع) را در راه رسیدن به خدا رد میکند، ولی در یک تناقضگویی بزرگ، تنها راه ممکن برای دریافت حلقههای عرفان را اجازه و تفویض از مرکزیت عرفان حلقه که خودش باشد بیان میکند! در قدمی دیگر «قائل بودن به تناسخ» است. «طاهری» در ظاهر میگوید که اعتقادی به تناسخ ندارد، ولی در حقیقیت به شیوهای ابداعی و پیشرفتهتر از تناسخ معمول اعتقاد دارد. او معتقد است که علت بیماریها، نفوذ موجودات غیرارگانیک در وجود انسان است! او این موجودات را به دو دسته «جنیان»، «ارواح سرگردان» و «درگذشتگان» تقسیم میکند.
به زعم «طاهری» برخی ارواح درگذشتگان به بدن خویشاندانشان و یا افرادی که ناامید و افسرده هستند وارد میشوند و سبب بروز بعضی حالتهای روانی یا بیمارگونهای که خود داشتهاند، برای فرد مورد نظر میکنند. جالب اینجاست که از نظر حلقهای روح فرد در گذشته، میتواند به بدن چندین نفر وارد شود! و این واقعا جدیدترین نسخه ابداعی تناسخ از مؤسس عرفان دروغین حلقه است.
رسا ـ آیا ادعای درمانگری از سوی این فرقه صحت دارد؟
متأسفانه بر خلاف آن چه که ادعا میشود، درمان قطعی یا بیرون راندن موجودات غیرارگانیک، فریبی بیش نیست! افرادی که با امید درمان به این فرقه میآیند، نخست تنها مشکلشان بیماری جسمی است؛ ولی متأسفانه با اتصالهایی که ماهیت ناشناختهای دارند و در حقیقت با ارتباط با جنیان طرحریزی شدهاند، نه تنها از دست جنیانی که اصلا در وجودشان نبود و بر أثر تلقین عرفان دروغین حلقه آن را باور کرده بودند، رهایی نمییابند، بلکه متأسفانه تازه با اجازه اتصال و راه ورود آنها را به زندگیشان باز میکنند و متأسفانه آسیبهای روانی و جسمی این عرفان کاذب، از این مرحله به بعد خودنمایی میکند.
به صورت خلاصه و ساده، روند درمانی به واسطه اتصال را برایتان توضیح میدهم. فرد با شرط تسلیم بودن محض و اجازهای که به مستر حلقه یا همان درمانگر میدهد، به شعور کیهانی یا بهتر بگوییم «شعور شیطانی و جنیان» وصل شده و در ابتدا احساس سرخوشی، هیجانات شدید عاطفی، لرزش در بدن و بالا رفتن ضربان قلب را تجربه میکند.
علت این تغییرات، این است که جنیان از آتش و انرژی هستند و میتوانند با ایجاد بار الکتریکی بالا، در قسمتی از مغز هیجانات فرد را تحریک کنند؛ ولی همه چیز به اینجا ختم نمیشود. فرد پس از این اتصالات، دچار بیماریهای جسمی و روانی از جمله تشنج، ترسهای غیر عادی، بیماریهای نظیر اسکیزوفرنی و پارانویا میشود و وقتی سراسیمه به فرقه مراجعه میکند، آنها به او اطمینان میدهند که چیز مهمی نیست و او دچار برونریزی شده است و این در حقیقت بیماریهای نهفته درون او است که ظاهر شده است!
در صورتی که این از تبعات اتصال به جنیان است و از نشانههای ورود آنها به زندگی شخص است. گاها اتفاق افتاده که افرادی برای مدتی بعد از اتصال، احساس بهبودی داشتهاند؛ ولی در واقع بهبودی صورت نگرفته است؛ بیماری تنها از جایی به جای دیگر در بدن منتقل شده و یا این که چند مدتی آرام شده و با شدت بیشتری به شخص حملهور میشود. متأسفانه فعالیت این فرقه، افراد آسیب دیده جسمی و روانی بسیاری بر جای گذاشته است.
رسا ـ چه کارهایی برای جلوگیری از فعالیت این فرقه صورت گرفته است؟
بحمدلله مؤسس این فرقه دستگیر و با حکم سه تن از مراجع عالیقدر عظام، مرتد شناخته شده است و برپایی کلاسهای عرفان حلقه غیر قانونی اعلام شده است. جمعی از طلاب، محققان و پژوهشگران با چاپ کتب و راهاندازی سایتهای مختلف همانند نجات از حلقه، سایت اظهار ظهور کیهانی و همچنین نشستهای مناظرهای به طور عمومی با حضور اعضای عرفان حلقه، به روشنگری درباره این فرقه شوم و آسیبزا پرداختهاند.
رسا ـ آیا برگزاری این جلسات و راهاندازی سایتها، توفیقاتی هم درپی داشته و توانسته است کاری برای نجات فریب خوردگان و آسیب دیدگان انجام دهد؟
به فضل الهی عدهای از فریب خوردگان با نقدهای عالمانه و منصفانهای که در فرهنگسراها و جلسات صورت گرفت، از این مسیر برگشتهاند؛ حتی تعدادی از مسترها از این حلقه شیطانی جدا شده و به جبهه مبارزین با این فرقه پرداختهاند.
درباره افراد آسیب دیده هم با دستورالعملهایی که در رفع آسیب جنینان از منابع دینی استخراج شده و در اختیارشان گذاشته شده است، آسیبها اکثراً مرتفع شده است. البته این دستوالعملها در سایت نجات از حلقه هم برای استفاده عزیزان قرار داده شده است.
رسا ـ سخن پایانی شما چیست؟
در پایان باید عرض کنم هواداران عرفان شیطانی حلقه پس از اینکه نتوانستند در کرسیهای مناظره موفق شوند، از سر عجز به ترور شخصیتی فعالان در عرصه نقد عرفان حلقه روی آوردند و تقریبا تمام افراد محقق و ناقد حلقه را بازجو و شکنجهگر نامیدند. البته این دست و پا زدنها، نشان از نفسهای آخر این فرقه ضاله است؛ همانگونه که منافقان از این روش برای ضربه زدن به نیروهای مخلص انقلاب استفاده میکردند. در پایان باید گفت: «جَاء الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا.»
/993/402/ر