چراغ بصیرت افزایی درتربیت افسران جنگ نرم
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اکنون در موضوع جوانان، یک جنگ نرمِ زیرپوستی و فراگیر میان جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و آمریکا و صهیونیستها و دنبالهروهای آنها از طرف دیگر، در جریان است.
در این جنگ نرم، میتوان دو افسر با دو هویت متفاوت متصور شد که نتیجه این جنگ براساس هویت افسران متفاوت خواهد بود. اگر در قرارگاه و سنگرها، افسرانی متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار داشته باشیم، میتوان نتیجه گرفتن در این نبرد را حدس زد؛ اما اگر در این جنگ نرم، افسرانی تسلیمپذیر، فریب خور، اعتمادکننده به لبخند دشمن، بیانگیزه، بیفکر، بیاعتنا به سرنوشت خود و دیگران و سرگرم غرایض، در قرارگاه و سنگرها باشند، نتیجه نبرد کاملاً مشخص است.بنابراین در جنگ نرم، دو افسر با دو هویت متفاوت میتواند وجود داشته باشد؛ یک افسر که مورد پسند جمهوری اسلامی است و یک افسر که مورد پسند جبهه استکبار است و حضور هریک از این دو نوع افسر میتواند سرنوشت نبرد را تغییر دهد. باید در مدارس علاوه بر اهتمام بر امور درسیِ دانشآموزان، با برنامهریزی صحیح، فرصت پرداختن آنان به کارهای انقلابی نیز فراهم شود، تا نسل جوان، نسلی انقلابی به بار آید... شنیده شده است در برخی مدارس با کارهای انقلابی مخالفت میشود که آموزش و پرورش باید با این رویکرد برخورد کند. (دیدار اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان با مقام معظم رهبری 1/2/۵۹)
معلم همیشه سر منشا دگرگونیها و ساختن بوده است. خیلی از ما آنچه را که امروز داریم، مدیون تشویقها و راهنماییهای معلمی هستیم که در دوران تحصیلی بیش از همه بر ما و زندگیمان تاثیر گذار بوده است.
معلم، مدرس هر رشتهای و کتاب درسی باشد، باز هم در اخلاق، رفتار ومنش برای دانشآموزان خود الگویی بیبدیل محسوب میشود تا آنجا که برخی روانشناسان تربیتی معلم را والدین ثانی دانشآموز معرفی کرده و نقش تربیتی هر معلمی را پیشتر از نقشهای دیگر وی در کلاس درس قرار میدهند. بنابراین رابطه دو جانبه معلم و دانشآموز باید رابطهای براساس احترام محض و در حد رابطه فرزند و والدین باشد. از سوی دیگر با توجه به جنگ نرمی که دشمنان علیه جوانان ما به صورت زیر پوستی دنبال میکند،نیازمند نیروهای متعهد، انقلابی و متخصص از دل قشر جوان هستیم که در تحقق این مهم تاکیدات و سفارش های رهبرمعظم انقلاب میتواند چراغی فرا راه تلاشها و موفقیتهایمان در این زمینه قرار گیرد.
الگویی همه جانبه پیش روی دانشآموزان
فرشته امیری دبیر شیمی مقطع متوسطه دوم دارای مدرک کارشناسی ارشد با بیست و یک سال سابقه تدریس از کرمانشاه با بیان اینکه با روشهای نوین تدریس به خوبی آشنایی دارم و با توجه به دانشآموزان و پایههای مختلف روش تدریس متفاوتی اتخاذ میکنم، به گزارشگر کیهان میگوید: «آشنایی با این روشها از طریق کلاسهای ضمن خدمت، مجلات رشد وکتب مختلف صورت میگیرد؛ البته تجربه سالها تدریس هم بیتاثیر نبوده در ضمن من در تمام این مدت تنها شیمی تدریس کردهام.»
این فرهنگی صاحب تجربه با ورق زدن دفتر خاطراتِ سنوات تدریس خود با بیان یکی از این خاطرات سعی میکند نقش تربیتی معلم بهویژه تربیت مذهبی و انقلابی دانشآموزان را به خوبی برایمان تبیین کند.
خانم امیری میگوید: «در مورد خاطرهای تربیتی باید بگویم تمام لحظات کاری من برایم خاطره است، چون به صحبتهای دانشآموزان توجه میکنم. گاهی اوقات به جای تدریس شیمی به نکات مهمتر تربیتی میپردازم. یک روز سر کلاس دیدم بچهها خیلی ناراحت هستند. وقتی علتش را پرسیدم؛ فهمیدم که معاون مدرسه از آنها خواسته در زیر مقنعه کلاه مشکی بپوشند تا موهایشان بیرون نباشد و آنها هم خیلی ناراحت بودند که قیافههای ما زشت میشود و موهای ما خراب میشود و... آن روز کل زنگ شیمی را درباره اینکه چرا زنان باید حجاب داشته باشند و این حجاب چه مصونیتهایی برایشان ایجاد میکند و دیدگاه جامعه درمورد افراد بد حجاب و... صحبت کردم. برایم جالب بود که خیلی از آنان فلسفه حجاب را نمیدانستند. فردای آن روز در کمال تعجب دیدم عدهای از اولیاء دانشآموزان به مدرسه آمده بودند تا از من تشکر کنند، چون صحبتهایم بر روی فرزندانشان بسیار تاثیر گذاشته بود.»
دانشآموزان را فرزندان خود بدانیم
از خانم امیری سوال میکنم: «رابطه متقابل بین معلمین و شاگردان را چطور ارزیابی میکنید و برای ارتقای کیفیت این ارتباط دو جانبه چه پیشنهاداتی دارید؟»
وی پاسخ میدهد: «رابطه میان دانش آموز و معلم رابطهای دو سویه است.هنگامی که با دانشآموزان محترمانه صحبت شود، هم تاثیر کلاممان بیشتر است و هم دانشآموزان محترمانه پاسخ میدهند. این مسئله بارها در مدرسه دیده شده که رفتار دانشآموزان با دبیران مختلف کاملاً متفاوت است. برای ارتقاء کیفیت این رابطه باید معلمین، دانشآموزان خود را همانند فرزندان خود بدانند و با تمام وجود در پرورش آنها بکوشند چون هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.»
در سوال دیگری از این دبیر شیمی میپرسم: «جاذبه و دافعه معلم باید چگونه باشد که دانشآموز زندگی اش متحول شده و نیرویی موثر برای جامعهاش تربیت شود؟»
وی پاسخ میدهد: «نقش اصلی یک معلم تربیت دانشآموزان در زمینههای مختلف علمی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی است. پرورش تک قطبی دانشآموزان تنها در زمینه علمی مانند پرورش یک درخت تنها در جهت یک شاخه است.این درخت تعادل نداشته و ثمره مناسبی نخواهد داد. علم بدون اخلاقیات بسیار خطرناک است، به همین دلیل باید سعی کنیم که دانشآموزان را در زمینههای مختلف هدایت کنیم و به رشد متعادل آنها توجه داشته باشیم.این امر مهم را نمیتوان تنها بر عهده معلم تربیتی گذاشت.تنها چند ساعت در هفته کافی نیست، لذا تمام دبیران مسئول میباشند که در این زمینه تمام تلاش خود را به کار ببرند.هرگاه خود معلمین اخلاق و رفتاری پسندیده داشته باشند و با مهربانی و دلسوزی در کار خود بکوشند و از لحاظ علمی به روز باشند، ناخودآگاه به عنوان الگو مورد توجه قرار میگیرند.»
معجزه سپردن مسئولیت به دانشآموز
مرضیه جمالی معلم بازنشسته پایه اول ابتدایی که افتخار خدمت در آموزش و پرورش منطقه 5 تهران را داشته و 10سالی میشود به افتخار بازنشستگی نائل آمده است،خودش میگوید: «از 30 سال خدمتم 26 سال را در پایه اول دبستان تدریس کردهام.» وی در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره میزان آشناییاش با شیوههای جدید تدریس و تربیتی میگوید: «من پیش از بازنشستگی با روش تدریس نظام جدید آشنا شدم. حالا هم با مطالعه کتابهای تازه تالیف و تازه نشر موسسات فرهنگی و آموزشی مختلف همچنین ارتباط و مشاوره با دوستان و همکاران شاغل خودم در مدارس، سعی دارم دانش تدریسم به روز باشد؛ حتی اگر به خاطر بازنشستگی چندان مورد استفاده قرار نگیرد.»
وی با مرور خاطرات ذهنی اش برایمان میگوید: «پایه اول ابتدایی همیشه پر از خاطرات خوب و به یادماندنی برایم بوده از جمله چندسال پیش از بازنشستگی، روز اول مهر دانشآموزی در صف صبحگاهی ایستاده بود که اشکهایش بند نمیآمد! مدام گریه میکرد و آرام نمیشد.نزدیکش رفتم و لیست کلاسم را به او دادم و خواستم برایم نگهش دارد. اینکار گویا اعتمادش را به مدرسه جلب کرد، ترسش ریخت و آرام شد. کاغذها را محکم بهخودش چسبانده بود و با دقت مراقبت میکرد و گریه اش هم تمام شده بود.»
این فرهنگی با تجربه در مورد چگونگی رابطه معلم و دانش آموز توضیح میدهد:«مشخص است که این دو رابطه مستقیم با هم دارند. خوشبختانه نظام آموزشی فعلی مشکلات قدیم را کم کرده و معلم میتواند مثل یک دوست به شاگردش نزدیک شود. معلم باید آنقدر از نظر حسی به دانشآموزانش نزدیک باشد که بانگاه کردن به صورت شان بفهمد درچه حالی هستند، ناراحتند یا خوشحال، حواسشان به کلاس و درس هست یا نه؟»
جمالی در تکمیل صحبت هایش میگوید: «همانطور که مدرسه خانه دوم دانش آموز است، معلمان هم والدین دوم آنها به حساب میآیند.نمیتوان همه نقش تربیت را به گروهی خاص از معلمان یا بعضی مربیان تربیتی سپرد، چون مربیان تربیتی کمترین زمان ارتباط با دانش آموز را در طول یک هفته دارند واین نقش شاید به یک یا دو ساعت تدریس در طول یک هفته منحصر شود. به نظرم تشویق به موقع و تذکر به موقع بدون استفاده از تنبیه میتواند در این زمینه راهگشا باشد.»
وقت شناسی در کلاس درس
احمد بزرگی یک فرهنگی و پژوهشگر در زمینه علوم تربیتی یکی از خصیصههای لاینفک معلمی را زود سر کلاس درس حاضر شدن و دیرتر از همه کلاس را ترک کردن توصیف کرده و میگوید: «استاد مطهری پشتکار عجیبی در تدریس داشت. یکی از شاگردان وی نقل میکند: تنها استادی که در مدرسه مروی سراغ داشتم که قبل از اذان صبح به مدرسه میآمد و نماز صبح را در مدرسه میخواند، استاد مطهری بود. با وجود آنکه در خیابان آبشار منزل داشت از آنجا قبل از اذان صبح حرکت میکرد و میآمد و یک استکان چای میخورد و نماز صبح را ادا میکرد و مینشست، درسش را شروع میکرد و این درس همینطور شاید تا ساعت 8 یا 9 ادامه داشت.»
این فرهنگی با بیان اینکه یکی از خصایص بارز شهید مطهری وقت شناسی در سر کلاس درس بود، ادامه میدهد: «ایشان همواره اولین نفر وارد کلاس درس میشدند و آخرین نفری بودند که کلاس درس را ترک میکردند.»
وی در تکمیل صحبت هایش میگوید:«این معلم بزرگ تنها به تدریس نپرداخته و همواره به موازات تدریس در فعالیتهای فرهنگی شرکت فعال داشتند.استاد چند سخنرانی در سلسله کنفرانسهای علمی درباره عرفان و حکمت حافظ در دانشکده الهیات و معارف اسلامی ایراد کرد که با عنوان عرفان حافظ به چاپ رسیده است. به مرور سخنرانیهای استاد اوج گرفت و بیشتر دانشگاهها و مراکز علمی سراسر کشور را زیر پوشش خود قرار داد و استاد به عنوان خطیبی بلندآوازه، فیلسوفی صاحب نظر، اسلام شناسی متبحر و عالمی جامع در علوم منقول و معقول ظاهر شد و به تبلیغ دین و دفاع از اصول اسلام و هدایت جوانان پرداخت. استاد مطهری همچنان که در تألیف و آثار خود دقتهای لازم و وقت کافی میگذاشت و مطالبی منسجم، متقن و محکم ارائه میداد،.برای مطالعه سخنرانیهای خود نیز وقت کافی در نظر میگرفت و با مطالعات جامع و لازم به مباحث خویش عمق و غنا میبخشید و مطالبی نو و بدیع ارائه مینمود. یکی از دوستان استاد مطهری نقل میکند که یک بار استاد مطهری را برای سخنرانی دعوت کردند و او با تواضع و صراحت تمام گفت: آمادگی لازم را برای این سخنرانی نیافتهام، من برای هر سخنرانی، حداقل 20 ساعت مطالعه نیاز دارم.»
ضرورت تربیت دانش آموز طراز جامعه اسلامی
معلمی شغل انبیاست. این جمله را بارها و بارها شنیدهایم. محمد صادقیان یک فرهنگی در تبیین این رسالت خطیر برایمان میگوید: «وقتی معلمی را در ظرف شغل انبیا قرار میدهیم برای معلم واقعی بودن باید بررسی کرد که پیامبران در تربیت انسان چه تلاشهایی و چگونه عملکردی داشتهاند. آنچه که از روایات بر میآید این است که پیامبران اغلب در عمل خود و با پرهیز از مستقیم گویی و نصحیت یارانشان را تربیت میکردند. بنابراین معلم باید در جایگاه الگو هم خود بهترین عمل را دارا باشد و هم با برقراری یک رابطه مودت آمیز قانونمند سعی کند پرورش و آموزش را همچون دو بال با هم به جلو ببرد.»
وی با ابراز تاسف از خانوادههایی که تنها خواستهشان از یک مدرسه خوب کارنامه پر از بیست فرزندشان است، میگوید: «نباید پرورش و تربیت اخلاقی را نادیده گرفت. جامعه اسلامی که الگویی برای سایر جوامع است، امروز نیاز به شهروندانی قانونمند با اخلاق اسلامی دارد. هرگز سرمایهگذاری در بخش تربیت را بیثمر و اتلاف امکانات تلقی نکنیم. تربیت دانش آموز طراز جمهوری اسلامی ایران را بها داده و به این مهم ایمان داشته باشیم.»/998/102/ب3
منبع: روزنامه کیهان