۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۳
کد خبر: ۴۲۴۶۶۷
حجت‌الاسلام والمسلمین پارسانیا مطرح کرد:

ظرفیت‌های حکمت متعالیه و عرفان اسلامی برای گفتگوی بینافرهنگی

حجت‌الاسلام والمسلمین پارسانیا گفت‌: براساس حکمت متعالیه مدار گفت‌وگوهای بینافرهنگی همان حقیقت عقلی‌ای است که در باطن و نهان انسان‌ها نیز حضور دارد. بر اساس رویکرد عرفانی ارتباط عقلی انسان‌ها ریشه در گفتگوی آنها با خداوند سبحان دارد و این ارتباط عقلی مبنای یک گفتگوی بینا‌فرهنگی را به دست می‌دهد.
حمید پارسانیا

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا در همایش «فراگیری رحمت الهی مبدأ گفتگو بین ادیان در قرن بیست و یک» که در سن‌پترز بورگ روسیه بر گزار شد با اشاره به زمینه‌ها و ریشه‌های مساله‌ مربوط به گفت‌وگوهای بینا فرهنگی، به فلسفه کانت و نیچه و دیدگاه‌های نوکانتی و پست مدرن اشاره کرد و گفت: این دیدگاه‌ها با بی اعتبار دانستن عقل نظری و ارجاع آن به عقل عملی و یا اراده انسان، با سوبژکتیو کردن معرفت به سوی نظریه‌هایی پیش رفتند که معرفت و هویت فرد و عامل را به ساختارهای فرهنگی باز می‌گرداند. این امر علاوه بر آن که به مرگ سوژه منجر شد به نسبیت معرفت و حقیقت و به غلبه نوعی هرمونتیک مفسرمحور منجر شد؛ و به دنبال آن فهم و شناخت افراد از یکدیگر را به زمینه‌های فرهنگیِ مربوط به آن‌ها محدود و مقید ساخت و در نتیجه امکان مفاهمه و گفت‌وگوهای بینافرهنگی را مورد تردید قرار داد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با بررسی معنای رحمانیت رحمانیه خداوند سبحان به شمول رحمت رحمانیه نسبت به رحمت رحیمیه و دیگر اسماء و صفات الهی پرداخت و گفت: رحمت رحمانیه که نفس رحمانی، فیض منبسط، وجه الله و امر واحد الهی است. به دلیل اینکه با همه اشیا حضور داشته و به همه آنها از آنها نزدیک تر است. همان امری است که با ارتباط بی تکیف و بی قیاس با مخلوقات و از جمله با هریک از انسان‌ها، هویت و معرفت آنها را تعیین می کند. بگونه‌ای که هیچ موجودی بدون شناخت آن به شناخت خود و شناخت دیگر اشیا نمی‌رسد و هیچ موجودی نیز نمی‌تواند محروم از ارتباط با آن باشد.

وی در جمع‌بندی این بخش از سخنانش گفت: رحمت رحمانیه حقیقت واحدی است که از طریق آن، معرفت مشترک انسانها نسبت به حقیقت و نسبت به خود آنها و همچنین نسبت به یکدیگر پدید می آید.

پژوهشگر علوم اجتماعی، فلسفه و عرفان اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به راههای اثبات رحمت رحمانیه خداوند و مبادی هستی شناختی و معرفت شناختی مربوط به آن گفت: در این بخش ما می‌توانیم از سه راه نقل، عقل و وحی با ارجاع نقل به عقل و وحی بحث کنیم؛ اما بسیاری از فلسفه‌ها و هستی‌شناسی‌ها مانند فلسفه‌های ماتریالیستی و رویکردهای شکاکانه یا سوبژکتیوِ به معرفت انسانی امکان اثبات نفس رحمانی را ندارند.

وی با بررسی ظرفیت جریان های کلامی و فلسفی دنیای اسلام گفت: رویکردهای کلامی و یا فلسفی مشایی و اشراقی از اثبات برهانی نَفسِ رحمانی بگونه‌ای که عهده دار حل مساله گفت‌وگوهای بینافرهنگی باشد عاجز و ناتوان هستند؛ و تنها حکمت متعالیه و یا آثاری که در حوزه عرفان نظری شکل گرفته اند توان اثبات آن را دارند هرچند که رهاورد این دو نیز با یکدیگر تمایز دارد.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: در حکمت متعالیه، فیض منبسط و نَفسِ رحمانی که همان رحمت رحمانیه است مخلوق نخستین و عقل اول است، که در ردیف و شماره‌ با دیگر مخلوقات قرار نمی‌گیرد و با اقبال و ادبار خود همانگونه که مفاد روایات است، عوالم را پدید می‌آورد. لکن در عرفان نظری عقل ظهور رحمت رحمانیه در عالم خلق است که فیض مقدس نامیده می‌شود و سابق بر آن فیض اقدس است که واسطه ظهور اسما و صفات ذاتیه خداوند است.

وی در پایان با جمع‌بندی سخنانش گفت: براساس حکمت متعالیه مدار گفت‌وگوهای بینافرهنگی همان حقیقت عقلی‌ای است که در باطن و نهان انسان‌ها نیز حضور دارد. بر اساس رویکرد عرفانی ارتباط عقلی انسان‌ها ریشه در گفتگوی آنها با خداوند سبحان دارد و این ارتباط عقلی مبنای یک گفتگوی بینا‌فرهنگی را به دست می‌دهد./916/203/ع

ارسال نظرات