بشر نمی تواند در سایه رفتار ظالمانه و اتّکای به قلدری و زور زندگی کند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب چشم انداز حرکت ملت ایران را دستیابی به تمدن اسلامی می دانند؛ برای دستیابی به این تمدن شناخت اصول حاکم بر فرهنگ کشور یک امر ضروری است و این شناخت سرعت حرکت جامعه را به سوی تمدن اسلامی بیشتر خواهد کرد.
در ذیل بخشی از کتاب «الزامات فرهنگی پیشرفت» به منظور شناخت اصول حاکم بر پیشرفت فرهنگی کشور در باب شناخت سیره معصومان(ع)از منظر رهبر معظم انقلاب آمده است که به خوانندگان خبرگزاری رسا تقدیم می شود.
هدف بعثت انبیا تحول درونی در انسان است
بشر نمیتواند در سایه بی عدالتی و رفتار ظالمانه و تجاوز و تعرّض و اتّکای به قلدری و زور زندگی کند. این، زندگی نمی شود. این، جهنّم است. انبیا آمدهاند تا از محیط زندگی، بهشتی بسازند. البته اگر به چشم دقیق نگاهکنیم، این دومی هم که هدف انبیا در قلمرو زندگی اجتماعی است، مقدّمهای برای رسیدن انسان به همان هدفی است که در قلمرو فردی وجود دارد. یعنی تحوّل درونی؛ درست شدن و انسانِ صحیح شدن. هر شیئی را شما در دنیا ملاحظه کنید، شکل صحیحش آن شکلی است که فایده مطلوب از آن عاید شود. انسان برای این نیامده است که به دیگران ضربه بزند، به دیگران حسادت ورزد، همهچیز را برای خود بخواهد، دیگران را محروم کند، از وجود او برای عالم و آدم شرّ صادر شود، به مسائل کوچک بچسبد و از کمال مطلوبها و آرمانها غافل گردد. برای اینها که انسان نیامدهاست! انسان آمدهاست تا خوب باشد، مفید باشد، حرکت کند و به سمت کمال برود. اگر چنین شد و به سمت کمال حرکتکرد و راه او برای خودش و دیگران مفید بود، آن انسان، تحوّلیافته و مزکّی است. همه انبیا و اولیا آمدند تا اخلاق انسان ها را عوض کنند؛ همه همت انبیا و اولیا و اوصیا و صالحین و صدیقین، این بوده است که انسان ، دشمن درونی خود را که نفس اماره اوست، کشف کند و از آن بپرهیزد. این، راز بزرگ دست یافتن به مقامات و مراتب معنوی و الهی است.
انبیا آمدند تا جامعه الهی و عادلانه به وجود آورند
پیغمبران همه آمدند تا جامعه ای را براساس ارزشهای الهی به وجود آورند؛ جامعه ای الهی... انبیا آمدند تا جامعه عادلانه درست کنند. همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچمِ توحید را در عالم به اهتزاز درآورند و روح توحید را در زندگی انسانها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانهها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بیعدالتی است. لذا شما میبینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسانهای والا در طول تاریخ در این راه تلاش نمودهاند و بشریت را روزبهروز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواستههای انسانی است، نزدیک کردهاند.
امامان شیعه وارثان انبیا هستند و حرکت عظیم نبوت را ادامه می دهند
همانطور که در دعای ندبه میخوانید، از «فبعض اسکنته جنّتک» - که حضرت آدم است - تا «الی ان انتهی الامر» - که رسیدن به خاتمالانبیاء (صلّیاللَّهعلیهواله) هست - و بعد مسألهی وصایت و اهل بیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان، همه، یک سلسلهی متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است. این، بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوتها، آن دعوت الهی بهوسیلهی پیامبران، در هیچ نقطهیی متوقف نشده است. بشر به پیامبر و به دعوت الهی و به داعیان الهی احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقی است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیا نزدیکتر شده است. امروز جامعهی بشری با پیشرفت فکر و مدنیت و معرفت، بسیاری از تعالیم انبیا را - که دهها قرن پیش از این، برای بشر قابل درک نبود - درک کرده است. انبیا و منادیان حق امروز زندهاند؛ زیرا فضایل و تکامل و هدفهایی که در بشر دنبال میکردند، با رفتن آنها نمرد و بتدریج هدفهاشان در واقعیت عالم و جریان تاریخ تحقق یافت. همین مسأله عدالت، مسأله آزادی، مسأله کرامت انسان ـ اسن حرف هایی که امروز در دنیا رایج است ـ حرف های انبیاست. ن داعیان الهی، امروز سلسلهشان قطع نشده است و وجود مقدس بقیةاللَّهالاعظم (ارواحنافداه) ادامهی سلسلهی داعیان الهی است، که در زیارت آل یاسین میخوانید: «السّلام علیک یا داعیاللَّه و ربّانی آیاته». یعنی شما امروز همان دعوت ابراهیم، همان دعوت موسی، همان دعوت عیسی، همان دعوت همهی پیغمبران و مصلحان الهی و دعوت پیامبر خاتم را در وجود حضرت بقیةاللَّه مجسم میبینید. این بزرگوار، وارث همهی آنهاست و دعوت و پرچم همهی آنها را در دست دارد و دنیا را به همان معارفی که انبیا در طول زمان آوردهاند و به بشر عرضه کردهاند، فرا میخواند.
مسأله اهل بیت(ع) یکی از مهمترین و بزرگترین مسائل اسلام است
مسأله اهل بیت(ع) یکی از مهمترین و بزرگترین مسائل اسلام و در ردیف مسائل درجه اول دین مقدس است. محبت اهل بیت، فریضه یی است که مسلمانان عالم از هر فرقه و وابسته به هر جریان و هر گروهی، آن را پذیرفته اند و به آن مباهات می کنند. ما که مفتخر به پیروی از فقه اهلبیت مکرّم هستیم و دین را - اصولاً و فروعاً - از آنها آموختهایم، نباید گمان کنیم که محبت اهلبیت، مخصوص ماست و نباید اشتباه کنیم و فکر کنیم که اهلبیت، فقط متعلق به ما هستند. اهلبیت متعلق به اسلامند؛ همچنان که جدشان نبیاکرم، متعلق به اسلام بود. اهلبیت متعلق به جهان و تاریخند؛ همچنان که جدشان نبىّاکرم(صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم)، متعلق به بشریت و تاریخ بود./874/ت303/س