۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۱
کد خبر: ۴۵۱۴۵۵
به مناسبت هفته دفاع مقدس؛

دفاع مقدس و همبستگی ملی

تاریخ بشر هیچ‌گاه به خوبی از جنگ یاد نمی­کند و روزهای جنگ را به عنوان روزهای سیاه خود نقاشی کرده است. البته در این بین حاکمان قدرت­طلب جنگ­افروز که منافع خویش را در جنگ و کشورگشایی می­دیدند از این داستان استثنا هستند.
دفاع مقدس

جنگ در طول تاریخ بشریت به عنوان یک عامل خانمان‌­سوز و بنیان­‌برافکن مطرح بوده است. چه خانه­‌ها و چه خانواده­‌هایی که بر اثر جنگ منهدم شد، چه بناها و چه بنیان­‌هایی که در جنگ ویران شد، چه کتاب­‌ها و کتابخانه­‌هایی که در جنگ به خاکستر تبدیل شد، چه عالمان و اندیشمندانی که به دنبال جنگ آواره یا کشته شدند. به این ترتیب جنگ در هر برهه تاریخ بشر تهدیدی برای سرمایه­‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشر بوده است. از این رو تاریخ بشر هیچ‌گاه به خوبی از جنگ یاد نمی­‌کند و روزهای جنگ را به عنوان روزهای سیاه خود نقاشی کرده است. البته در این بین حاکمان قدرت­‌طلب جنگ­‌افروز که منافع خویش را در جنگ و کشورگشایی می­‌دیدند از این داستان استثنا هستند. آنها جنگ را برای تحقق اهداف و مطامع خویش به راه انداختند و از این جهت از جنگ خوشحالند. حال و روز مردمان بی­گناه ستم­‌کشیده از جنگ برای آنها چندان مهم نیست؛ آنها فقط به فکر اهداف خود هستند.

تفاوت جنگ و دفاع

اما در این نوشتار قصد داریم از دیدی دیگر به جنگ بنگریم؛ وقتی به جنگ از زاویه کشورگشایی و طمع‌­ورزی حاکمان خودمحور جنگ‌­افروز نظر می­‌کنیم، صحنه­‌های غیرانسانی تمدن بشری رقم می­‌خورد ولی در مقابل این نگاه، مردان غیوری هستند که از وطن و عقیده خود دفاع می­‌کنند. آنها از جان خود می­‌گذرند ولی از آنچه به آن ایمان دارند و به آن عشق می­‌ورزند نمی­‌گذرند.

به هشت سال دفاع مقدس خودمان برگردیم؛ جنگ­‌افروزان استعمارگر که به هدف خاموش کردن نور شجره طیبه انقلاب، دولت صدام بعثی را برای حمله کشور ایران اجیر کردند، باید به تاریخ تمدن بشری پاسخگو باشند که چگونه این صحنه­‌های غیرانسانی را از خود به جای گذاشتند و چنین دولتی را به انواع سلاح­‌ها مجهز کردند تا ایران اسلامی نوپا را از پا در بیاورد. هر قدر این طرف سکه سیاه است، روی دیگر آن درخشان و نورانی است. از این جهت در این نوشتار قصد داریم از خوبی­‌ها و دستاوردهای آن بگوییم و از تخریب­‌ها و فقدان­‌ها دم برنیاوریم؛ همه سرمایه­‌های عزیز و عظیمی که ناجوانمردانه از دست دادیم.

دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس

یکی از مهم­ترین دستاورهای جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس، تقویت همگرایی و همبستگی بین نیروهای انقلاب بود که سبب تقویت بنیان‌­های انقلاب شد. یکی از آسیب‌­های بعد از انقلاب، به رخ کشیده شدن اختلاف نظرها و سلیقه‌­هاست که انقلاب را با خطر مواجه می­‌کند. جنگ تحمیلی همه نیروهای انقلاب را برای مقابله با دشمن مشترک متحد کرد و سبب شد اختلافات درونی کنار رود. البته رهبری داهیانه امام امت انقلاب را در مقابل آسیب­‌های مختلف بیمه می­‌کرد ولی جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از این جهت به انقلاب خدمت کرد.

دشمن مشترک، عامل همبستگی

انقلاب اسلامی برای تداوم و تحقق اهداف بلند مدت خود به وحدت و همدلی همه نیروهای انقلاب نیاز دارد. در این مسیر باید گرایش قومی و حزبی را کنار گذاشت و اسلام را محور جنبش و نهضت قرار داد. یکی از عواملی که سبب وحدت و تقویت انسجام جبهه داخلی می­‌شود، وجود دشمن مشترک است. دشمن مشترک سبب انسجام و یکپارچگی داخلی، هویت­‌بخشی به جمع درونی و انگیزه­ای برای تلاش و احساس در راه بودن است؛ زیرا بخشی از هویت، با ضدیت معنادار می­‌شود. بخشی از کیستی ما مرهون آن است که ما چه کسی نیستیم. بنابراین اصل هویت پیوسته با اصل ضدیت مقارن است.[2] ابن خلدون نیز وجود دشمن مشترک را در کنار رفتار منسجم تشکیلاتی از عوامل پایداری عصبیت و هم­بستگی خویشاوندی و قبیلگی می­‌داند.[3]

نیروهای انقلاب در جریان جنگ تحمیلی با دشمنی مشترک مواجه شدند که کیان انقلاب را هدف گرفته بود و همه را در کنار هم و در یک جبهه قرار داد.

جالب است بدانیم دشمنان انقلاب نیز همبستگی خود را در ذیل دشمن مشترک تعریف کردند.

اسرائیل برای ایجاد هویت در توده نامنسجم یهودی در فلسطین اشغالی، از ایده دشمن مشترک برای هویت­‌بخشی و انسجام اجتماعی استفاده می­‌کند. به عبارت دیگر هویت جامعه یهودی-اسرائیلی بر پایه یک اصل مشترک قرار گرفت و آن داشتن «دشمن مشترک» ضدیهودی است.[4]

در دوران معاصر نیز بسیاری از صف‌­آرایی­‌های بین­‌المللی و تمدنی از این رهگذر قابل تبیین است. در زمان جنگ سرد بسیاری از سیاست­‌ها و برنامه­‌های اقتصادی و بین­‌المللی آمریکا در تقابل با شوروی بود. پس از فروپاشی شوروی، غیبت دشمن مشترک آمریکا را دچار سردرگمی، بی‌هویتی، بی­‌معنایی و بی­‌هدفی در سیاست خارجی کرد به طوری که آمریکا برای توجیه رفتارها و هزینه­‌های نظامی خود تحت فشار بود؛ ولی اقدامات افرادی مثل صدام و القاعده بهانه بسیار خوبی برای آنها فراهم آورد تا با تقویت پدیده اسلام­‌هراسی نزد افکار عمومی، با شعار مبارزه با تروریسم، اسلام را به عنوان دشمن خود در عرصه بین الملل معرفی کنند.[5] پیدایش نظریه­‌های «پایان تاریخ» فوکویاما و یا «برخورد تمدن­‌ها»[6] از سوی هانتینگتون از همین روست.[7]

به این ترتیب انرژی که آمریکا قبلا در تقابل با شوروی هزینه می­‌کرد متوجه جهان اسلام شد. البته این تهدید در صورتی که مسلمانان را به هویت و عزم مشترک برای مقابله با این دشمن سوق دهد، کارکرد انسجام­‌بخشی دارد و می­‌تواند به یک فرصت تبدیل شود؛ ولی متاسفانه به دلیل فعالیت استعمارگرانه دشمنان اسلام، نگرانی امنیتی کشورهای اسلامی بیشتر از ناحیه دیگر کشورهای مسلمان­‌نشین است تا دشمنان خارجی.[8]

فایده وجود دشمن مشترک

وقتی بر چیزی عنوان دشمن بودن اطلاق شد، آن گاه از طرف آن احساس خطر و تهدید می­‌شود. به عبارت دیگر یکی از کارکردها و بروزات دشمن، تهدید است. «تهدید» کنش و فعلی اجتماعی است که گاهی در یک رفتار و گاهی در قالب کلمات بروز پیدا می­‌کند. تهدید لزوما عملی نمی‌شود؛ بلکه تهدیدکننده می­‌خواهد بر شخص تهدیدشونده سلطه یابد و «سلطه» برای رسیدن به اهداف استعماری تهدیدکننده است. در سوی دیگر تهدید، واکنش تهدیدشونده به تهدید وجود دارد که ممکن است به «مقاومت» و عدم تسلیم در مقابل خواست تهدیدکننده ختم شود.[9]

فعل تهدید از آنجا که برخاسته از یک «غیر» است، سبب می­‌شود در افراد تهدیدشونده هویت جمعی و وحدت و به دنبال آن عنصر مقاومت در جامعه به وجود آید. نکته مهم در اینجا این است که «ایستادگی، ایستادگی می­‌آفریند»[10]؛ یعنی قدرت و توان مردمی که به خاطر تهدید، تسلیم شده­‌اند، با دیدن نشانه­‌های پیروزی جریان «مقاومت» بالا می‌رود. افزون بر این تداوم جریان مقاومت، توانمندی­‌های جریان مقاومت را افزایش و توانمندی­‌های جریان تهدید را کاهش می­‌دهد. به عبارت دیگر زمان در رابطه بین مقاومت و تهدید عامل کاستن شدت تهدید و افزایش قوت مقاومت است. به این ترتیب عامل «شرایط» به نفع جریان مقاومت برخواهد گشت و به این نحو، جریان «مقاومت» می­‌تواند به جریان «سلطه» غلبه یابد.[11]

975/702/ر

 

[1] . دکتری مطالعات انقلاب اسلامی.

[2] .ر.ک: تغییرات اجتماعی, گی روشه, ترجمه منوچهر وثوقی, ص13, نشر نی, تهران.

[3] .ر.ک: مقدمه ابن­خلدون, ابن خلدون, ترجمه پروین گنابادی, ج1, ص334, انتشارات علمی و فرهنگی, تهران, 1362. همچنین ر.ک:تاریخ عرب قبل از اسلام, عبدالعزیز سالم, ترجمه باقر حیدری­نیا, ص311, انتشارات علمی و فرهنگی, تهران, 1380.

[4] .ر.ک: جامعه­شناسی سیاسی اسرائیل, اصغر افتخاری, ص137و138, مرکز پژوهش­های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه, تهران, 1380؛ "ابعاد اجتماعی برنامه امنیتی اسرائیل؛ دستور کای برای قرن بیست و یکم", اصغر افتخاری, ص5و6, فصلنامه مطالعات امنیتی, شماره 1, 1372.

[5] .ر.ک: "پدیده اسلام­ترسی", فادی اسماعی, ترجمه پرویز شریفی, ص33-40, ماهنامه اسلام و غرب, وزارت امور خارجه, سال اول, پیش شماره دوم, مرداد 1376؛ نه شرقی نه غربی (روابط خارجی ایران با آمریکا و شوروی), نیکی کدی, مارک گازیوروسکی, ترجه ابراهیم متقی و الهه کولایی, ص216, نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی, تهران, 1379.

[6] .ر.ک: رویارویی تمدن­ها, ساموئل هانتینگتون, ترجمه مجتبی امیری, مرکز چاپ و انتشارات امور خارجه, تهران, 1381.

[7] . حتی بیداری اسلامی از جهت تقویت ایده دشمن مشترک غرب به نوعی موردتایید و حمایت غرب است(ر.ک: تمدن برتر؛ نظریه تمدنی بیداری اسلامی و طرح عالم دینی, موسی نجفی, ص210-214)

[8] . ر.ک: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ بازبینی نظری و پارادایم ائتلاف, محمود سریع القلم, ص112و113, مرکز تحقیقات استراتژیک, تهران, 1379.

[9] . ر.ک: کالبدشکافی تهدید, اصغر افتخاری, ص94, دانشگاه امام حسین علیه السلام, تهران, 1385.

[10] . مقام معظم رهبری  این مسئله را به زیبایی در تاریخ صدر اسلام تبیین نموده­اند. ر.ک: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام به مناسبت میعث حضرت رسول اعظم (ص), 9/5/1387.

[11] . ر.ک:مقالات برگزیده همایش نظریه بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و آیت الله العظمی خامنه­ای, "تاثیر مقاومت بر بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت آیت الله العظمی خامنه­ای", کمیل خجسته, ص727-751.

محسن محمدی
ارسال نظرات