نظریه «داعویت»، تبیین کننده تعامل فقه و ارتباطات
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین علی نهاوندی، مدیرکل پژوهش های اسلامی رسانه، عصر امروز در نشست علمی فقه رسانه که در انجمن علمی حوزه های علمیه برگزار شد، اظهار داشت: مبانی مورد نیاز فقه ارتباطات و رسانه نیازمند نظریه پردازی است.
وی با طرح نظریه داعویت به مفهوم شناسی این نظریه پرداخت و گفت: واژه داعویت چند ویژگی دارد که اول این که خود داعویت به معنی مقام، جایگاه و منصب اجتماعی با رویکرد تکلیف گرا است؛ دوم این که می شود نگرش سیستمی را در این فضا مطرح کرد؛ سوم این که آگاهی طرفین در واژه داعویت نهفته است و چهارم این که مفهوم این واژه می تواند در محور ارتباطات در نظام اسلامی قرار گیرد.
حجت الاسلام والمسلمین نهاوندی دعوت کننده، دعوت شونده، متعلق دعوت و شرایط دعوت را از عناصر اصلی نظریه داعویت دانست و گفت: داعویت در شرایطی ایجاد می شود که یا انسان در معرض پیامی و شیئی قرار بگیرد، یا شناخت و تمایل نسبت به چیزی بر قرار شود، یا انسان احساس نیاز به آن مسأله داشته باشد، یا به وسیله عاملی بیرونی نسبت به آن شیئ تحریک شود، یا تهدید و اجبار در کار باشد و در نهایت زمانی که مصلحت مهمه ای در کار باشد.
وی با اشاره به نسبت میان ارتباط و داعویت از نسب اربعه اظهار داشت: اگر ما داعویت را در کل نظام هستی در نظر بگیریم نسبت بین آنها تساوی است و اگر در حوزه انسانی باشد نسبت بین آنها عام و خاص مطلق است؛ زیرا تمام انواع داعویت متفرع بر ارتباط است ولی برخی از ارتباطات برای انسان داعویت ندارند.
مدیرکل پژوهش های اسلامی رسانه با بیان این که داعویت به معنی فراخوان است، گفت: ما این را پذیرفتیم که گاهی اوقات دعوتی حاصل می شود و پاسخی به آن داده نمی شود که ما در مقام پاسخ به این نیستیم بلکه ما می خوهیم بدانیم آیا وقتی ارتباطی برقرار شود می شود که داعویتی وجود نداشت باشد یا خیر.
وی با بیان این که داعویت در چه شرایط ارتباطی حاصل می شود، ابراز داشت: مثلا اگر در معرض یک فرد دیوانه قرار بگیریم که به ما نگاه می کند او هیچ پیام و دعوتی برای ما ندارد ولی ما در ذهن خود خدا را شکر می کنیم که سالم هستیم این ارتباط به داعویت بر نمی گردد بلکه با تعقل به این نکته می رسیم.
حجت الاسلام والمسلمین نهاوندی افزود: در شریعت مکلف جایز نیست هر گونه ارتباطی را مگر بر اساس محوریت داعویت الهی بر قرار کند و بر همین اساس ما در شبکه تکوینی هستی محور را به داعویت می دهیم نه ارتباط و جایی که داعویت الهی باشد مکلف به برقراری ارتباط هستیم.
وی با بیان این که در هر ارتباطی داعویت وجود ندارد، اظهار داشت: به همین دلیل ما باید مجوز برقراری ارتباط داشته باشیم و به همین دلیل ما نباید خود را در ارتباط با کتب ضاله، غیبت، زنا و مجالس لهو قرار دهیم زیرا محور ارتباط بر اساس تعالیم دینی داعویت رحمانی است نه داعویت شیطانی.
مدیرکل پژوهش های اسلامی رسانه با بیان این که انسان در معرض هر چیزی که قرار بگیرد با او ارتباط بر قرار می کند، خاطرنشان کرد: می توان گفت تمام ارتباط هایی که انتقال معنا در آن صورت می گیرد لزوما داعویت ندارد؛ زیرا داعویت ذی شعور بودن طرفین را می خواهد.
وی با طرح این سؤال که امکان تعامل فقه با حوزه ارتباطات و رسانه چیست، اظهار داشت: ما در نگاه دین منطقة الفراق نداریم و فقه دستور العمل جامع زندگی در تمام ابعاد آن است و موضوعاتی مانند ارتباطات و رسانه هم داخل در دایره دین و فقه هستند.
حجت الاسلام والمسلمین نهاوندی به اشتراکات میان فقه و ارتباطات پرداخت و افزود: فقه و ارتباطات در موضوع با هم مشترک هستند زیرا موضوع هر دو انسان است و همچنین در قلمرو اشتراک دارند زیرا فقه دستور العمل زندگی مبتنی بر خواست الهی است و قلمرو ارتباطات و رسانه هم ابعاد وجودی انسان است؛ سومین اشتراک از جهت محتوا است که پیام فقه بایدها و نبایدهای تکلیفی در سطح رفتار، آموزش، علم و دیگر سطوح است و پیام ارتباطات و رسانه هم آموزه ها و فعالیت هایی است که در ابعاد وجودی انسان است.
وی افزود: اشتراک بعدی فقه و ارتباطات در غایات و اهداف است زیرا هدف فقه ارائه دستور العمل زندگی جهت نیل به سعادت و دعوت به تعالی در جامعه بشری است و هدف نهایی ارتباطات هدایت افکار عمومی است و غایت هر دو هدف تنظیم روابط فردی و اجتماعی است.
مدیرکل پژوهش های اسلامی رسانه پنجمین اشتراک را اشتراک در کاربرد دانست و گفت: کاربرد فقه در بُعد عملی شریعت است و ارتباطات هم به اندیشه، احساسات و رفتار جهت می دهد که آن هم بعد عملی است و جامعیت عملی شریعت در این سه حوزه اندیشه، احساسات و رفتار اثرگذار است.
وی با بیان این که در بعد عملی شریعت ما روایات زیادی داریم که انبیا(ع) نان جو می خوردند، تصریح کرد: ما وقتی می خواهیم در فقه حکومتی ورود پیدا کنیم استراتژی صنعتی ما با این پیامی که از زندگی انبیا(ع) به مارسیده است تغییر می کند و در نتیجه ارتباطات ما با سایر دول متحول می شود که نشان دهنده اشتراک فقه و ارتباطات در کاربرد است./843/201/ب3