دولتمردان در کنار تدبیر باید بر خداوند توکل می کردند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام والمسلمین سید مجتبی میردامادی در سخنرانی شب گذشته که در مسجد الغفور خیابان سروش برگزار شد، گفت: نباید قضا و قدر الهی را اشتباه معنا کنیم.
وی در تفسیر حکمت 459 نهج البلاغه که امیرمؤمنان(ع) در آن می فرمایند، از مقدرات الهی غافل نشوید چرا که تدبیرات شما را به هم می ریزد و ممکن است همان تدبیر، آفت کار شما شود، افزود: برخی فکر می کنند تدبیرشان می تواند امور را آن گونه که دوست دارند، پیش ببرد، به همین سبب از مقدرات الهی غافل می شوند و ضرر می کنند.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی با بیان اینکه برخی با بد تفسیر کردن مسأله قضا و قدر به خداوند تهمت می زنند، اظهار کرد: یکی از بحثهای فلسفی در اسلام، مبحث قضا و قدر است که خیلی از افراد از آن سوء استفاده می کنند چرا که اعمال خلافشان را بر ذمه خداوند می گذارند و می گویند خداوند خواسته است که ما فلان گناه را مرتکب شدیم و اگر او نمی خواست، ما چنین کار خلافی را انجام نمی دادیم.
امام جمعه موقت اصفهان با استناد به آیات قرآن، مسأله قضا و قدر را توضیح داد: قضا به معنای حُکم کردن روی چیزی است و قَدَر یکسری قوانین ثابت و لا یتغیر است، مثلاً خداوند مقدر کرده است که آتش سوزاننده باشد و آتش هم می سوزاند، یا مقدر کرده است زمین جاذبه داشته باشد و زمین هم اشیاء را به خودش جذب می کند.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: خداوند مقدر کرده است، انسانی که خمس مالش را پرداخت نکند به جای یک قسمت از پنج قسمتی که سهم امام معصوم(ع) است، دو قسمت از پنج قسمت مالش ضایع شود، همچنین مقدر کرده است، صله رحم کردن سبب افزایش طول عمر شود و ترک کردن صله رحم، از عمر انسان بکاهد.
وی گفت: مسأله مسلم این است که مقدرات الهی با تدبیرهای انسان تغییر نمی کند، امام معصوم(ع) می فرمایند، انسان تدبیر می کند و خداوند تقدیر می کند، این روایت یعنی تدبیر انسان اگر خلاف تقدیر الهی باشد، به نتیجه نمی رسد.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی با بیان داستانی، خاطرنشان کرد: امیرمؤمنان(ع) به همراه اصحابشان به مکانی رسیدند که سقفش در حال ریختن بود، به همین سبب با سرعت از زیر سقف عبور کردند، یکی از اصحابشان عرضه داشت، یا علی از مقدارت الهی می گریزید در حالی که می دانید راه فراری از مقدارت الهی نیست، امیرمؤمنان(ع) پاسخ دادند من از قضای الهی به قدر الهی پناه می برم؛ یعنی تقدیر الهی این است که سقف مخروبه غیر قابل اعتماد باشد به همین سبب من به حکم عقلم زیر چنین سقفی توقف نمی کنم.
امام جمعه موقت اصفهان با بیان اینکه قضا و قدر الهی سه پیام دارد، اظهار کرد: ما معتقد به توحید افعالی هستیم و می دانیم خداوند مسبب الاسباب است و اگر انسان همه قدرت و تدبیرش را برای انجام کاری به کار گیرد ولی خداوند نخواهد آن عمل صورت بپذیرد، مسلماً خواست خداوند محقق می شود.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: انسان باید با توکل بر خداوند همه تلاشش را به کار گیرد ولی اگر نتیجه ای که می خواست حاصل نشد، بداند حکمت الهی بالاتر از فهم او است و از خواست خداوند شکایت نکند.
وی با بیان روایتی از امیرمؤمنان(ع) بیان کرد: امام علی(ع) در روایتی می فرمایند، زمانی که تصمیم گرفتم و نشد، همت کردم و به نتیجه نرسیدم، متوجه شدم موجود دیگری کارها را اداره می کند و او خداوند است.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی افزود: دومین مسأله ای که از قضا و قدر الهی متوجه می شویم این است که باید متوکل باشیم و خودمان را هیچ کاره بدانیم، چرا که همه امور عالم با اراده الهی محقق می شود.
امام جمعه موقت اصفهان با اشاره به داستان حضرت ابراهیم(ع)، خاطرنشان کرد: تقدیر بود حضرت ابراهیم(ع) به واسطه آتش سوزانده شود ولی چون واسطه ها را کنار گذاشت و به خداوند توکل کرد، خداوند از او حمایت کرد و آتش را برای او سرد کرد.
استاد اخلاق حوزه علمیه خاطرنشان کرد: توکل امام خمینی(ره) نیز در حدّ بسیار بالایی بود، زمانی که آیت الله طالقانی خدمت امام عرضه داشت، امشب از جانب دشمن نقشه کودتای نظامی برنامه ریزی شده است و کمی کوتاه بیایید، امام فرمودند، من هرگز کوتاه نمی آیم و بر خداوند توکل می کنم.
وی اظهار کرد: گاهی افراد با شعار تدبیر روی کار می آیند ولی نمی دانند اصل کار توکل بر خداوند است و نمی شود به دشمن غاصب اعتماد کرد.
حجت الاسلام والمسلمین میردامادی با بیان اینکه تدبیر بدون توکل فایده ندارد، ابراز کرد: برخی گفتند اگر با دشمن به توافق برسیم هم نان داریم و هم آب داریم، الآن مشخص شده است که تدبیرشان کاملاً غلط بود.
امام جمعه موقت اصفهان در پایان بیان داشت: نباید به تدبیر خود مغرور شویم چرا که تدبیر ما تنها بخش کوچکی از کار است؛ شاه ملعون ایران اسلحه داشت، ارتش چندین هزار نفری داشت، آمریکا و اسرائیل پشتیبانش بودند ولی نتوانست در برابر یک پیرمرد سید که هیچ چیز به جز خداوند نداشت، کاری از پیش ببرد./867/201/ب2