۲۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۷
کد خبر: ۴۸۷۸۰۰
یادداشت؛

انتخاباتی به اهمیت ریاست جمهوری

آنچه در شورای اول اتفاق افتاد حاصل نگاه صرف سیاسی اعضای آن بدون توجه به انتظار از کار شوراها و ضرورت وجود تخصص در حوزه‌های مدیریت شهری در شکل‌گیری شوراها بود.
یادداشت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، «حسن رشوند» در این روزنامه نوشت:

بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده برای انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم و شوراهای اسلامی دوره پنجم، قرار است ثبت‌نام کاندیداهای شوراهای اسلامی شهر و روستا در آخرین روز اسفند ماه و تنها چند ساعت پیش از تحویل سال نو، صورت پذیرد و بار دیگر افراد شاخص در حوزه‌های تخصصی اداره شهر، خود را در محک انتخاب مردم در 29 اردیبهشت ماه قرار دهند و آنانی که چهار سال یا بیشتر بر این جایگاه تکیه زده بودند با ارائه طرح‌های جدید‌تر بار دیگر زمینه خدمت بیشتر را برای دوره جدید فعالیت خویش فراهم کنند و افراد جدید‌الورود نیز با برنامه‌های کاربردی‌تر، کمکی برای رفع مشکلات و معضلات شهری باشند. تاکنون مردم دو نوع مدیریت را در شورای شهر تجربه کرده‌اند؛ یک نوع مدیریت که عمری چهارساله داشته، اولین دستاورد دولت دوم خرداد بود که برای اولین بار یکی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال 1377 در کشور پیاده‌سازی شد و چهار سال اصلاح‌طلبان تقریباً در همه شهر‌های بزرگ کرسی شوراها را در اختیار داشتند.
 
سرنوشت آن نوع مدیریت، در کمتر از سه سال فعالیت شوراها در شهرهای بزرگی همچون پایتخت به تعطیلی جلسات شورا و کشمکش‌های سیاسی انجامید و نهایتاً شهر بزرگی مثل تهران یک سال آخر اولین دوره خود را بدون شورای شهر گذراند. بعدها مشخص شد آنچه در شورای اول اتفاق افتاد حاصل نگاه صرف سیاسی اعضای آن بدون توجه به انتظار از کار شوراها و ضرورت وجود تخصص در حوزه‌های مدیریت شهری در شکل‌گیری شوراها بود. در چرایی سرنوشت محکوم به شکست شورای اول اصلاح‌طلبان، عطریانفر، رئیس وقت شورای شهر تهران در جمع جوانان حزب منحله مشارکت قزوین در پاسخ به سؤال جوانی که در آن مقطع دلیل تعطیلی شورای شهر تهران را در دوره تصدی مسئولیت او پرسیده بود، چنین گفت: «وقتی شما 15 نهنگ (اعضای شورای شهر تهران در سال 1377، پانزده نفر بود) را در داخل یک آکواریوم می‌اندازید که نهنگ کوچک آنها من بودم، نباید انتظار داشته باشید که این نهنگ‌ها با فشار به بدنه آکواریوم، آن را نشکسته و به بیرون نیایند.» عطریانفر در این اعتراف واقعی به ناکارآمدی شورای شهر تهران در دوره اول فعالیت خود توسط عناصر سیاسی شاخص اشاره می‌کند و اذعان می‌دارد که اصلاح‌طلبان امروز و دوم خردادی‌های آن روز به‌جای بسترسازی برای ورود افراد شاخص کاری در حوزه‌های تخصصی مدیریت شهری، به‌دنبال آن بودند تا کسانی که به نوعی بستر ورود خاتمی را در ریاست جمهوری 1376 فراهم کرده بودند، سهم خود را از بخش‌های غیرسیاسی همچون شورای شهر دریافت کنند تا مبادا برای دولت اصلاحات ایجاد چالش نمایند.

عطریانفر درست می‌گفت کسانی مثل عبدالله نوری و دیگران که صرفاً کار سیاسی بلد بودند، اصلاً نیامده بودند که برای مردم در شهرها کار کنند و مشکلات و معضلات شهری آنها را حل کنند بلکه آمده بودند تا از پله شوراها به مجلس شورای اسلامی برسند و کرسی‌های قدرت را به اصطلاح خودشان فتح کنند. شورای شهر اول، یک تجربه بود و تجربه دیگر شورای دوم بود که در سال 1381، با ترکیب افراد متخصص در حوزه شهری و در قالب آبادگران ایران اسلامی شکل گرفت و دو دوره را بدون هیچ چالشی و حتی یک روز یا یک جلسه تعطیلی به فعالیت خود بی‌وقفه ادامه داد و تهران را به شهری توسعه‌یافته با زیرساخت‌های شهری مناسب تبدیل کرد.
 
دوره چهارم شوراها نیز با وجود بسیاری از شیطنت‌های برخی عناصر سیاسی و تلاش برای خارج کردن این شورا از ریل خدمت، با ترکیب بیشتر اصولگراها و مدیریت کلان آنها و با حضور افراد کمتر حاشیه‌ساز اصلاح‌طلب در همان راهی که در دو دوره دوم و سوم شوراها طراحی شده بود، طی طریق کرد. هر چند در برخی مقاطع عناصر پیوند خورده این شورا با عناصر سیاسی بیرون از شورا با دادن برخی اطلاعات ناصواب، قصد وقفه در خدمت رسانی شورای شهر تهران را داشتند که با درایت و مدیریت انقلابی دیگر اعضا این توطئه‌ها نقش برآب شد. اکنون مردم تجربه ناموفق دوره اول شوراها که توسط سیاسیون اصلاح‌طلب انجام شد در اختیار دارند و تجربه سه دوره مدیریت شورای شهر توسط جریان اصولگرای انقلابی و تشنه خدمت و کار را نیز رصد کرده‌اند.

بنابراین طبیعی است، کسانی که قصد دارند از روز دوشنبه‌ سی‌ام اسفند با ثبت نام خویش و محک زدن خود برای انتخاب توسط مردم اقدام کنند، نیم نگاهی هم باید به عملکرد این دوره‌ها داشته باشند و اگر همانند شورای اول شهر تهران می‌خواهند بیایند تا کار سیاسی کنند و به اصطلاح خودشان نردبانی برای تسخیر دیگر جایگاه‌های نظام پیدا کنند، باید از همین الان بدانند مردم این دو تجربه را در حافظه خویش ثبت کرده‌اند و معیار انتخاب را براساس تجربیات گذشته قرار می‌‌دهند اما نکته نگران‌کننده برخی سخنان و نگاه‌هایی است که از همین حالا به نوعی به جامعه توسط عناصر اصلاح‌طلب در رابطه با شورای شهر تهران و شهرهای بزرگی که از اعتبارات عمرانی قابل توجه برخوردارند، تزریق می‌شود.
 
اینکه فلان عضو شورای شهر تهران به دیگر عضو اصولگرای این شورا به صراحت می‌گوید: تهران در زمینه تأمین زیرساخت‌های شهری هر آنچه لازم بود را انجام داده است و امروز شهر تهران از لحاظ پل، بزرگراه، اماکن ورزشی و تفریحی، خطوط مترو و... اشباع شده است و دیگر هیچ فعالیت عمرانی مهمی نیست که ما بخواهیم انجام دهیم و وجود داشته باشد و از این پس ما با یک بودجه 18 هزار میلیارد تومانی شهر تهران مواجه هستیم و این همانند گوشت لخمی است که می‌توانیم برای فعالیت‌های سیاسی  و فرهنگی استفاده کنیم،» جای نگرانی جدی دارد. نگرانی از آن جهت که اولاً با این طمع که در دوره آینده مدیریت شهری تهران و حتی شهرهای بزرگ، پول کلانی وجود دارد که تقریباً بلامنازع و در دسترس خواهد بود، آدم‌های سیاسی از جنس دوره اول شوراها را به این سمت سوق دهد و 12 سال کار و تلاش بی‌وقفه آنان دستخوش فعالیت‌های سیاسی جهت‌داری شود، که نباید در این مسیر گام برداشت.
 
ثانیاً؛ وجود افراد سیاسی با اهداف دیگر فضای روانی و آرامش مردم را به هم بزند و مردم در کنار مشکلات خود شاهد رنج سیاسی‌کاری جریانات سیاسی هم باشند. امروز تهران دارای 320 هزار شهروندی است که برای تأمین نان شب خود دچار مشکل جدی هستند یا به تعبیر دیگر حتی قادر نیستند تنها قوت خود که صرفاً نان است را تأمین کنند و به همین نسبت دیگر شهرهای بزرگ و حاشیه‌نشین‌های آنها نیز گرفتار هستند، لذا باید کسانی که احساس می‌کنند می‌توانند در دوره جدید شوراها این حداقل‌ها را برای مردم تأمین کنند، وارد عرصه ثبت‌نام و انتخابات شوراها شوند و در غیر این صورت و نگاه صرف سیاسی داشتن به این عرصه، خیانت بزرگ به این مردم نجیب و قدرشناس خواهد بود./1325//102/خ

 

ارسال نظرات