۲۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۸
کد خبر: ۴۹۱۶۸۶
چهار رویداد ضدایرانی و یک نتیجه؛

برجام نتوانست و نمی‌‌تواند مشکل‌‌گشا باشد

بارها گفته شد که برجام نه‌‌تنها نتوانسته مشکلات را حل کند، بلکه خود به یک ابزار فشار در تحریم‌‌های اخیر نیز تبدیل شده است.
برجام

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از برهان، مردم کم‌‌کم متوجه می‌‌شوند که برجام و حل مشکلات اقتصاد هیچ ربطی به هم نداشتند. این گزاره در پس اتفاقاتی قابل تحلیل است که طی چند روز اخیر در فضای بین‌‌المللی علیه ایران در حال صورت‌‌بندی است. آمریکایی‌‌ها تمام‌‌قد در حال تلاش برای ایجاد موج جدیدی از تحریم‌‌ها علیه ایران به بهانه‌‌های جدید هستند. آن‌‌ها با متهم کردن ایران به ایجاد بی‌‌ثباتی در منطقه‌‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا، قائل به وضع تحریم‌‌های جدید علیه ایران به‌‌منظور مهار و کنترل تهران هستند. در دیگر سو، اتحادیه‌‌ی اروپا تحریم‌‌های حقوق بشری خود را یک سال دیگر تمدید کرد. در زیر به برخی از این رویدادهای جدید اشاره خواهد شد.

1. نیکی هیلی، نماینده‌‌ی آمریکا در سازمان ملل، روز یک‌‌شنبه در بخشی از مصاحبه‌‌ی خود با شبکه‌‌ی «سی‌‌ان‌‌ان» تصریح کرد که دونالد ترامپ رئیس‌‌جمهور آمریکا و دولت وی در حال بررسی احتمال معرفی تحریم‌‌هایی علیه روسیه و ایران به‌‌دلیل آنچه حمایت از دولت سوریه خواندند، هستند. وی تصریح کرد که ترامپ با اعضای دولت خود درباره‌‌ی احتمال معرفی تحریم‌‌ها علیه ایران و روسیه در حال بحث و گفت‌‌وگوست.[1]
 
از این نوع سخن آمریکایی‌‌ها برمی‌‌آید که برجام دست آمریکا را برای تحریم ایران نبسته است و آن‌‌ها در اعمال تحریم‌‌های جدید علیه ایران آزاد هستند. البته آن‌‌ها با گنجاندن قیدهایی شبیه به تحریم‌‌ها علیه برنامه‌‌ی موشکی ایران، مسائل حقوق بشر در ایران و بهانه‌‌هایی شبیه به نقش بی‌‌ثبات‌‌کننده‌‌ی تهران، استدلال می‌‌کنند که تحریم‌‌ها علیه ایران، تحریم‌‌های هسته‌‌ای نیست و نقض توافق برنامه‌‌ی جامع اقدام مشترک محسوب نمی‌‌شود. سخنان نیکی هیلی درخصوص اینکه آمریکا در حال بررسی تحریم‌‌های جدید در کابینه‌‌ی ترامپ است نشئت‌‌گرفته از همین ایده‌‌ی آن‌‌ها درخصوص امکان تحریم علیه ایران است.
 
2. معمار تحریم‌‌های ایران در وزارت خزانه‌‌داری آمریکا بیان می‌‌دارد برجام حق و توان آمریکا برای تحریم ایران را مسلوب نکرده است. ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره‌‌کننده‌‌ی هسته‌‌ای آمریکا، که به‌‌دلیل نقشش در طراحی تحریم‌‌ها ضد ایران به «معمار تحریم‌‌های ایران» معروف شده، در مقاله‌‌ای پیشنهادهایی برای وضع تحریم‌‌های جدید علیه ایران هم‌‌زمان با اجرای برجام (توافق هسته‌‌ای ایران و گروه 1+5) ارائه کرده است. نفیو دراین یادداشتدر پایگاه «هیل» تصریح کرده که به‌‌عنوان یکی از مدافعان توافق هسته‌‌ای ایران و گروه 1+5 مخالفتی با اعمال تحریم‌‌های جدید علیه ایران ندارد. وی که تا فوریه‌‌ی سال 2013، ریاست معاونت سیاست‌‌های تحریمی در وزارت خارجه‌‌ی آمریکا را به‌‌عهده داشته می‌‌نویسد: «آمریکا در برجام نه تمام اهرم فشار خود علیه ایران را از دست داده و نه حق و توانایی برای اعمال اقدامات هدفمند علیه این کشور به‌‌دلیل اقدامات ناسازگار با برجام یا خارج از حیطه‌‌ی آن را.» نفیو همچنین ادعا کرده که ایرانی‌‌ها در توافق هسته‌‌ای این موضوع را پذیرفته‌‌اند که در صورت پابرجا ماندن «نگرانی‌‌ها بر سر تروریسم، حقوق بشر و مسائل دیگر» پیوستن دوباره‌‌ی کشورشان به اقتصاد جهانی با مشکل مواجه خواهد شد. «ایرانی‌‌ها این موضوع را پذیرفتند که پابرجایی نگرانی‌‌ها بر سر مسائل تروریسم، حقوق بشر و موارد دیگر، ظهور مجدد ایران در عرصه‌‌ی اقتصاد جهانی را با مشکل مواجه خواهد کرد.»
 
نفیو به‌‌علاوه مدعی شده که مذاکره‌‌کنندگان هسته‌‌ای ایران درباره‌‌ی اینکه واشنگتن حق اعمال تحریم‌‌ها را حفظ خواهد کرد نیز آگاهی داشته‌‌اند. او نوشته است: «آن‌‌ها (مذاکره‌‌کنندگان ایرانی) می‌‌دانستند که ایالات‌‌متحده حق استفاده از تحریم‌‌ها، البته به‌‌شکل محدودتر آن قبل از برجام را حفظ خواهد کرد.»[2] این اظهارات نفیو و عدم تکذیب آن‌‌ها توسط مذاکره‌‌کنندگان هسته‌‌ای ایران، همان چیزی است که به آمریکایی‌‌ها جسارت اعلام و اعمال مواضع ضدایرانی صریح را داده است. تحصیل توافق به هر قیمتی سبب شده است تا آمریکایی‌‌ها تصور کنند ایران شدیداً محتاج هرگونه توافقی برای برون‌‌رفت از مشکلات اقتصادی‌‌ای است که احتمالاً و به‌‌زودی تمام جامعه را دچار فروپاشی خواهد کرد. اظهار ضعف در برابر آمریکایی‌‌ها موضعی بوده است که سبب دادن امتیازات زیادی توسط طرف ایرانی به طرف غربی شده است. تصور آمریکایی‌‌ها و در سطحی فراتر غربی‌‌ها از ایران به‌‌مثابه‌‌ی یک کشور فقیر است که شدیداً نیازمند اعانه‌‌ی کشورهای غربی است و در این خصوص به توافق هسته‌‌ای به‌‌مثابه‌‌ی چنین مقوله‌‌ای می‌‌نگرند.
 
3. کمیته‌‌ی «نظارت و اصلاحات دولتی» مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه نشستی با موضوع «ارزیابی توافق هسته‌‌ای ایران» برگزار کرد. مایکل باربرو، از اعضای هیئت رئیسه‌‌ی گروه «اتحاد علیه ایران هسته‌‌ای»، دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه‌‌ی علوم و امنیت بین‌‌الملل، مارک دابوویترز، عضو ارشد مؤسسه‌‌ی بنیاد دفاع از دموکراسی، ری تکیه، عضو ارشد اندیشکده‌‌ی شورای روابط خارجی و جیم والش، اندیشکده‌‌ی مطالعات امنیتی، مهمانان این نشست بودند.
 
ری تکیه مدعی شد که ایران در بن‌‌بست قرار گرفته است. وی در ادامه گفت که دولت ترامپ در چنین شرایطی بایستی سیاستی مشابه با رونالد ریگان، رئیس‌‌جمهور اسبق آمریکا، در برابر شوروی سابق را پیش بگیرد. ری تکیه در توضیح گفت که ریگان برای دستیابی به یک توافق تسلیحاتی بهتر با شوروی سابق وارد مذاکره‌‌ی مجدد شد، اما در همان حال سیاستی جامع برای تضعیف حاکمیت شوروی به کار گفت. تکیه گفت که وضع تحریم‌‌های اقتصادی بایستی یکی از جنبه‌‌های مهم هرگونه سیاست برای اعمال فشار بر ایران باشد. وی ادعا کرد که تجربه‌‌ی سال‌‌های گذشته نشان می‌‌دهد که آمریکا از ظرفیتی واقعی برای کشاندن اقتصاد ایران به لبه‌‌ی پرتگاه برخوردار است.[3]
 
باقی سخنرانانی که در این نشست حضور داشتند نیز سخنان ضدایرانی مشابهی را بر زبان آوردند. اما اینکه ری تکیه پیشنهاد می‌‌کند مدل مذاکره با شوروی در عین تلاش برای تغییر حاکمیت، شبیه آنچه در دوران ریگان نسبت‌‌به شوروی صورت گرفته، درخصوص ایران نیز ترتیب داده شود، مسئله‌‌ای است که با توجه به محاسبه‌‌ی آمریکایی‌‌ها بر روی فضای انتخابات در ایران و اعلام حمایت صریح از آنچه در سال 88 اتفاق افتاد، موضوع را امنیتی‌‌تر می‌‌کند. آمریکایی‌‌ها که تمام تلاش خود را می‌‌کنند با استمساک به تئوری تغییر رژیم، ایران را در سطح بین‌‌المللی و منطقه‌‌ای مهار کنند، این رویه‌‌ی خود را در دوره‌‌ی اوباما به تغییر رفتار ایران تبدیل کردند. آن‌‌ها برآن‌‌اند که ایران تنها چالش آمریکا در سطح بین‌‌المللی است. سخنان ری تکیه نشان می‌‌دهد دولت در فضای مذاکرات هسته‌‌ای حتی نتوانسته است آنچه نسبت‌‌به آمریکایی‌‌ها تصور می‌‌کرده را نیز عملیاتی کند و حالا بعد از توافق هسته‌‌ای و این سطح از نزدیکی دولت به آمریکایی‌‌ها، آن‌‌ها به‌‌صورت صریح سخن از تغییر رژیم در ایران سر می‌‌دهند.
 
4. شورای اتحادیه‌‌ی اروپا، تحریم‌‌های اعمال‌‌شده علیه ایران به بهانه‌‌های ادعایی حقوق بشر را به‌‌مدت یک سال دیگر تمدید کرد. در بیانیه‌‌ی شورای اتحادیه‌‌ی اروپا آمده که این تحریم‌‌ها منع سفر و مسدود شدن دارایی‌‌های 82 فرد و یک مؤسسه را شامل می‌‌شود. تحریم‌‌های اتحادیه‌‌ی اروپا، به‌‌علاوه منع صادرات تجهیزاتی را شامل می‌‌شود که به ادعای این اتحادیه برای «سرکوب داخلی و نظارت بر ابزارهای ارتباطی» به کار گرفته می‌‌شوند.
 
شورای اتحادیه اروپا در این بیانیه خاطرنشان کرده که این تحریم‌‌ها برای اولین‌‌بار در سال 2011 اعمال شده و از آن پس هرباره تمدید شده‌‌اند. تصمیم جدید در ژورنال رسمی اتحادیه‌‌ی اروپا، در تاریخ 12 آوریل 2017 به چاپ خواهد رسید و از 13 آوریل سال جدید تا همین تاریخ در سال آینده‌‌ی میلادی لازم‌‌الاجرا خواهد بود.[4]
 
این اقدام اتحادیه‌‌ی اروپا در شرایطی که گفت‌‌وگوهای مفصلی نیز با ایران داشته است، خود نشان‌‌دهنده‌‌ی این است که اعتمادسازی که برخی از افراد در سطح داخلی از آن سخن می‌‌گفتند، نه‌‌تنها جامه‌‌ی عمل نپوشیده است، بلکه حالا تبدیل به نقطه‌‌ضعف ایران نیز شده است. چراکه به‌‌واسطه‌‌ی همین تمنای گفت‌‌وگوست که اطراف دیگر تصور می‌‌کنند ایران در ردیف متهم بایستی پاسخ‌‌گوی شرایط داخلی خود باشد.
 
چهار اتفاق و یک تحلیل
 
برجام و آنچه از آن انتظار می‌‌رفت، نشان می‌‌دهد که قرار گرفتن در ردیف متهم ردیف اول، آن‌‌هم در برخی از مسائلی که صد درصد جلوه‌‌ی داخلی و مربوط به تمامیت ارضی یک کشور است، نه‌‌تنها اشتباه استراتژیک یک کشور محسوب می‌‌شود، بلکه منافع حیاتی را نیز در درازمدت تحت‌‌الشعاع خود قرار می‌‌دهد. هیچ کشوری منافع ملی و حیاتی خود را موضوع گفت‌‌وگو با کشورهای خصم خود قرار نمی‌‌دهد که ایران این کار را انجام دهد. در همین روزها و هفته‌‌ها، کشور ایتالیا صحنه‌‌ی برگزاری نشست‌‌های گروه هفت است و مردم از اقشار مختلف در ایتالیا اعتراض‌‌هایی علیه این اقدامات داشته‌‌اند و بیان کرده‌‌اند که چرا در شرایط سخت معیشتی مردم ایتالیا دولت این کشور هزینه‌‌های گزاف صرف می‌‌کند. در مقابل پلیس نیز اقدامات تنبیهی علیه مردم اتخاذ کرده است. آیا ایران به این اقدامات ایتالیا علیه مردمش اعتراضی داشته و او را متهم به نقض حقوق بشر کرده است؟
 
شبیه مورد ایتالیا هر روز در کشورهای اروپایی اتفاق می‌‌افتد و تبعاً از ناحیه‌‌ی ایران اعتراضی صورت نمی‌‌گیرد. آیا ایتالیا و سایر کشورهای غربی در موضع اتهام هستند یا طلبکارانه با ایران برخورد می‌‌کنند؟ حال چگونه است که ایران برای کاری که انجام نشده و اقدامی که اساساً وجود خارجی ندارد و مخلوق تصورات گزارشگران سویه‌‌دار حقوق بشر است، باید متهم ردیف اول باشد؟
 
از دیگر سو، این چند خبر را در کنار آنچه از برجام انتظار می‌‌رفت، قرار دهید. قرار بود برجام نه‌‌تنها سبب از بین رفتن تحریم‌‌ها به‌‌طور کلی شود، بلکه انتظار می‌‌رفت حسن‌‌نیت طرف مقابل را نیز دربرداشته باشد و زمینه‌‌ی همکاری فی‌‌مابین را نیز به وجود آورد. این تصور دولت و تیم مذاکره‌‌کننده و القای این تصور به سطح عمومی جامعه بود که فضای ساختگی برجسته‌‌سازی برجام توسط تیم دولت را برای مردم به وجود آورد.
 
اما همان‌‌طور که تحریم‌‌ها و تهدیدها نشان می‌‌دهد، ظاهراً چیز خاصی درخصوص ایران تغییر نکرده و مردم نباید امید چندانی به حل و رفع مسائل مربوط به تحریم‌‌ها و متعاقباً حل مشکلات اقتصادی به‌‌واسطه‌‌ی حل‌‌المسائلی بودن این سند هسته‌‌ای داشته باشند؛ چراکه این سند نه‌‌تنها نتوانسته مشکلات را برطرف کند، بلکه درعین‌‌حال بر مشکلات ایران نیز افزوده است و خود تبدیل به یک معضل و عامل فشار علیه ایران نیز شده است. لذا در این فضا نمی‌‌توان انتظار داشت که برجام رویکردی مشکل‌‌گشا داشته باشند. البته این موضوعی است که دیر به مردم منعکس شد و حتی در شرایط فعلی نیز به‌‌صورت وارونه به مردم گفته می‌‌شود و هم ازاین‌‌رو مردم و کشور هزینه‌‌های زیادی بابت آن پرداخت کرده‌‌اند. این بعد قضیه را رئیس‌‌جمهور در مصاحبه‌‌ی مطبوعاتی خود در روز دوشنبه مطرح کردند و بیان داشتند که مشکلات اقتصادی نه‌‌تنها در چهل سال، بلکه در صد سال نیز حل نخواهد شد. برای مردمی که حق مسلم آن‌‌ها برای تقریباً هیچ‌‌چیز وجه‌‌المصالحه قرار گرفته است، این موضوع چندان امیدوارکننده نبوده و نیست و صرفاً سبب سرخوردگی آن‌‌ها نسبت‌‌به شرایط کشور می‌‌شود.
 
دولت با فهم ناصحیح از تحولات مربوط به مشکلات کشور و پیوند دادن آن با برجام از یک سو و فهم نادقیق از میزان عملیاتی شدن و دامنه‌‌ی نفوذ برجامی که توسط آمریکایی‌‌ها طراحی شده بود و دستاورد چندانی را نیز برای ایران تصویر نکرده بود، از دیگر سو، خسارتی را در این خصوص به مردم روا داشت که جبران آن به این نزدیکی هم ممکن نخواهد بود.
 
فرجام سخن
 
تحریم‌‌های اتحادیه‌‌ی اروپا، اظهارات نیکی هیلی، نشست‌‌های ضدایرانی در آمریکا برای آنچه تغییر حاکمیت ایران خوانده و قلمداد می‌‌شود و... در کنار بی‌‌عملی دولت در ارائه‌‌ی یک پاسخ متناسب و متقابل و همچنین اظهار این مواضع که «برجام قرار نبود مشکلات را حل کند»، این نتیجه را در ذهن تداعی می‌‌کند که برجام نتوانسته و به احتمال قوی نمی‌‌تواند رویکردی مشکل‌‌گشا نسبت‌‌به مشکلات اقتصادی کشور داشته باشد؛ موضوعی که انگیزه‌‌ی ایجاد این سند به‌‌عنوان برطرف‌‌کننده‌‌ی تحریم‌‌ها بوده است. به‌‌عبارتی برجام و موانع پیشرفت اقتصادی نه‌‌تنها در جهان واقعیت هیچ ارتباطی به هم نداشتند، بلکه برجام یکی از آسیب‌‌های کشور نیز بوده است. اما موضوعی که بایستی به آن اشاره کرد و احتمالاً خسران‌‌آفرین خواهد بود، اعتماد مردم و هزینه‌‌هایی بوده که آن‌‌ها در این‌‌ خصوص پرداخت کرده‌‌اند.
 
پی نوشت ها:
[1]. http://www.farsnews.com/13960121000247
[2]. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960120000024
[3]. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960116001757
[4]. http://fa.alalam.ir/news/1951583
 
/۱۳۲۵//۱۰۲/خ
ارسال نظرات