۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۲
کد خبر: ۵۱۳۳۰۴
حدیث اخلاقی بزرگان(۵۰)

راه های تحصیل حضور قلب در نماز از منظر امام خمینی

شما متوقع نباشید که در اول امر بتوانید در تمام نماز حفظ طایر خیال کنید، البته این امری است نشدنی و محال و شاید آنها که مدّعی استحاله شدند این توقّع را داشتند.
امام خمینی (ره)

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، امام خمینی در کتاب آداب الصلوة به بیان راه های تحصیل حضور قلب در نماز و دوری از خیال گردی می پردازد.

آنچه که می خوانید بخشی از راه های بیان شده از سوی امام خمینی برای دست یابی به حضور قلب در نماز است:

در بیان دواء نافع برای علاج هرزه گردی و فرّار بودن خیال که از آن تحصیل حضور قلب نیز شود.
بدان که هر یک از قوای ظاهره و باطنه نفس قابل تربیت و تعلیم است با ارتیاض مخصوص. مثلًا، چشم انسان قادر نیست که به یک نقطه معیّنه یا در نور شدید، مثل نور عین شمس، مدّتی طولانی نگاه کند بدون به هم خوردن پلک های آن؛ ولی اگر انسان چشم را تربیت کند، چنانچه بعضی از اصحاب ریاضات باطله برای مقاصدی عمل می کنند، ممکن است چند ساعت متمادی در قرص آفتاب نظر را بدوزد بدون آن که چشم به هم خورد یا خستگی پیدا کند و همین طور به نقطه معیّنی نظر را بدوزد چندین ساعت بدون حرکت؛ و همین طور سایر قوا حتّی حبس نَفَس که- علی المحکیّ- در اصحاب ریاضات باطله کسانی هستند که حبس نَفَس خود کنند مدّت های زائد بر متعارف نوع.

از قوایی که قابل تربیت است قوّه خیال و قوّه واهمه است که قبل از تربیتْ این قوی چون طایری سخت فرّار و بی اندازه متحرّک از شاخه ای به شاخه ای و از چیزی به چیزی هستند، به طوری که انسان اگر یک دقیقه حساب آنها را نگه دارد می بیند که چندین انتقال متسلسل با تناسبات بسیار ضعیف ناهنجار پیدا نموده؛ حتّی بسیاری گمان می کنند که حفظ طایر خیال و رام نمودن آن از حیّز امکان خارج و ملحق به محالات عادیّه است؛ ولی این طور نیست و با ریاضت و تربیت و صرف وقت آن را می توان رام نمود و طایر خیال را می توان به دست آورد، به طوری که در تحت اختیار و اراده حرکت کند که هر وقت بخواهد آن را در مقصدی یا مطلبی حبس کند که چند ساعت در همان مقصد حبس شود.
طریق عمده رام نمودن آن عمل نمودن به خلاف است و آن چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهیّا کند که حفظ خیال در نماز کند و آن را حبس در عمل نماید و به مجرّد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند آن را استرجاع نماید؛ و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز ملتفت حال آن باشد و از حال آن تفتیش نماید و نگذارد سرخود باشد. و این در اوّل امر کاری صعب به نظر می آید، ولی پس از مدّتی عمل و دقّت و علاج حتماً رام می شود و ارتیاض پیدا می کند.

 شما متوقع نباشید که در اول امر بتوانید در تمام نماز حفظ طایر خیال کنید، البته این امری است نشدنی و محال و شاید آنها که مدّعی استحاله شدند این توقّع را داشتند؛ ولی این امر باید با کمال تدریج و تأنّی و صبر و توانی انجام بگیرد. ممکن است در ابتدای امر در عشر نماز یا کمتر آن حبس خیال شده حضور قلب حاصل شود؛ و کم کم انسان اگر در فکر باشد و خود را محتاج به آن ببیند، نتیجه بیشتر حاصل کند و اندک اندک غلبه بر شیطانِ وهم و طایر خیال پیدا کند که در بیشتر نماز زمام اختیار آنها را در دست گیرد. و هیچ گاه نباید انسان مأیوس شود، که یأس سرچشمه همه سستی ها و ناتوانی ها است و برق امید انسان را به کمال سعادت خویش می رساند.

ولی عمده در این باب حسّ احتیاج است که آن در ما کمتر است؛ قلب ما باور نکرده که سرمایه سعادت عالم آخرت و وسیله زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است. ما نماز را سربار زندگانی خود می شماریم و تحمیل و تکلیف می دانیم. حبّ به شی ء از ادراک نتایج آن پیدا می شود؛ ما که حبّ به دنیا داریم برای آنست که نتیجه آن را دریافتیم و قلب به آن ایمان دارد و لهذا در کسب آن محتاج به دعوت خواهی و وعظ و اتّعاظ نمی باشیم/1324/.ت۳۰۳

ارسال نظرات