۲۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵
کد خبر: ۵۱۷۶۰۰
یادداشت؛

سناریوی خروج آمریکا از برجام

روندی که آمریکا از مداخله،‌ توطئه و حمله نظامی در جهان از گذشته تا به حال داشته و متأسفانه با سکوت مجامع به‌اصطلاح بین‌المللی همراه بوده، سیاستمداران آمریکایی را دچار این خطای استراتژیک کرده است که قادرند همان سناریوها و سیاست‌های نخ‌نما شده را در مورد ایران پیاده کنند.
برجام ۵+۱

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، این روزنامه در یادداشتی به قلم «محمدصالح جوکار» نوشت:

آخرین خبرها از تحرکات جدید «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر خروج از برجام به استناد گزارش تیم جدید رصد فعالیت‌های برجامی ایران در ماه اکتبر حکایت دارد. پس از آنکه ترامپ چندی پیش با اکراه، گزارش وزارت خارجه آمریکا را در خصوص عدم انحراف جمهوری اسلامی از توافق هسته‌ای تائید کرد، گروه ویژه‌ای را منصوب کرد تا مدارکی مبنی بر به‌اصطلاح فریبکاری ایران و نقض توافق هسته‌ای از سوی کشورمان جمع‌آوری کنند و بدین‌وسیله، مستمسکی برای خروج از برجام را دست‌وپا کند.

چندی پیش هم چند سناتور ارشد آمریکایی از جمله «باب کورکر»، سیگنال‌های این تصمیم کاخ سفید را ارسال کرده و تصمیم رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه پیشین این کشور در خصوص الزام به برجام را رویکردی در حوزه اختیارات شخصی اوباما تلقی کرده و به همان دلیل، استدلال کرده بودند که واشنگتن، تعهدی نسبت به توافق هسته‌ای ندارد و ترامپ می‌تواند نسبت به خروج از برجام اقدام کند. با توجه پایبندی کامل ایران به توافق هسته‌ای که در گزارش‌های هفت‌گانه «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» نسبت به آن تصریح‌شده و هیچ بهانه‌ای ازاین‌جهت در دست طرف آمریکایی نیست، این سؤال مطرح می‌شود که واشنگتن بر چه اساسی قصد دارد که ایران را ناقض توافق هسته‌ای جلوه دهد و با چه بهانه‌ای می‌کوشد تا از آن خارج شود؟

در پاسخ باید گفت که آنچه مسلم است، اینکه تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان پشت پرده آمریکا– چه در دولت گذشته و چه در دولت فعلی – جهت‌گیری این کشور در خصوص پذیرش و نقض برجام را مشخص می‌کنند و بر این اساس، هر رئیس‌جمهور دیگری غیر از ترامپ هم در رأس قدرت بود، مأموریت داشت که خروج از توافق هسته‌ای را در دستور کار خود قرار دهد. ازاین‌رو باید گفت که جوهره و مغز توافق هسته‌ای از نظر آمریکایی‌ها، مقدمه‌چینی برای امتیازگیری غیر از مسائل هسته‌ای است و گرچه قصد زیاده‌خواهی در موضوعات فنی برجام را داشته و دارند و با عنایت به تعهد کامل ایران به مفاد برجام، آنچه مدنظر کاخ سفید است، قطعاً فراتر از متن برجام و ناظر به «روح»‌ توافق هسته‌ای است.

به‌عنوان مثال، رئیس‌جمهور آمریکا جمعه هفته گذشته گفته بود که «آن‌ها (ایرانی‌ها) به این توافق پایبند نیستند و به‌طور یقین به روح توافق پایبند نمانده‌اند.» منظور ترامپ این است که انتظار داشتند جمهوری اسلامی در مسائل منطقه‌ای در چارچوب سیاست‌های آمریکا عمل کند و قرار نبوده که در موضوعات منطقه‌ای یا در مباحث دفاعی برخلاف خواسته کاخ سفید رفتار و منافع واشنگتن را با خطر جدی مواجه نماید. درستی این مدعا از آنجا معلوم می‌شود که «هنری کیسینجر»، سیاستمدار کهنه‌کار آمریکایی به کاخ سفید توصیه کرده است که برای جلوگیری از اقتدار یا به قول او امپراتوری ایران در غرب آسیا، داعش را در منطقه حفظ کند و نکته ظریف اینکه هم‌زمان با قریب‌الوقوع بودن سقوط داعش و تکفیری‌ها، آمریکایی‌ها به تکاپو و تقلا افتاده‌اند تا شاید از میزان خطر ایران اسلامی برای تروریسم تکفیری بکاهند.

سؤال دیگری که مطرح می‌شود اینکه آیا رابطه‌ای میان این اظهار نظر ترامپ که گفته بود: «من فکر می‌کنم که اگر آن‌ها به پایبندی رو نیاورند، شاهد خواهید بود که برخی اقدامات قاطع به وقوع خواهند پیوست» با ضربات پی‌درپی‌ محور مقاومت بر پیکره داعش وجود ندارد ؟ یادآوری این نکته نیز ضروری است که گرچه آمریکا ادعا می‌کند روسیه را به دلیل مداخله در انتخابات ریاست جمهوری اخیر این کشور تحریم کرده است اما شواهد و قرائن نشان می‌دهند که یکی از مهم‌ترین دلایل این اقدام آمریکا علیه روسیه‌ای که در دوران پویش‌های انتخاباتی ترامپ به کشور محبوب وی تبدیل شده بود، نقش‌آفرینی مسکو در پازل مورد نظر ایران، تضعیف هژمونی واشنگتن و تقویت کشورهای همسو با ایران بوده است.

جدای از مباحث منطقه‌ای، جمهوری اسلامی ایران، اختلافات عمیقی بر مسائل مهم دیگری همچون حقوق بشر و توان موشکی با آمریکا دارد و این اختلافات آن‌قدر بنیادین است که وزیر خارجه این کشور به صراحت از تغییر نظام ایران اسلامی و حمایت از گروه‌های خاص داخلی برای نیل به این توهم سخن به میان آورده است. روندی که آمریکا از مداخله،‌ توطئه و حمله نظامی در جهان از گذشته تا به حال داشته و متأسفانه با سکوت مجامع به‌اصطلاح بین‌المللی همراه بوده، سیاستمداران آمریکایی را دچار این خطای استراتژیک کرده است که قادرند همان سناریوها و سیاست‌های نخ‌نما شده را در مورد ایران پیاده کنند و با استفاده از الگوی برجام، به مطالبات نامشروع خود دست‌ یابند، درحالی‌که نظام اسلامی، زیر بار هیچ‌گونه زیاده‌خواهی نخواهد رفت و هرگونه تعهدی به‌جز توافق هسته‌ای را نخواهد پذیرفت.

از طرفی، اتحادیه اروپا هم نشان داد که در مواجهه با شکایت‌های ایران از آمریکا، یا سعی کرده که مشی بی‌طرفانه‌ای اتخاذ کند یا حق را به واشنگتن بدهد. مثلاً در جریان شکایت ایران از نقض عهد‌های مکرر آمریکا در کمیسیون‌های مشترک، واکنش آن‌ها چیزی جز دعوت طرفین به رعایت برجام نبوده و اخیراً در مورد پرتاپ موشک ماهواره‌بر «سیمرغ»، شاهد بودیم که سه کشور اروپایی با همراهی آمریکا، بیانیه‌ای دراین‌باره صادر کرده و آن را مغایر با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل توصیف کردند. بنابراین، موضع انفعالی یا جانب‌دارانه اتحادیه اروپا در خصوص سیاست‌های ضد ایرانی آمریکا، درنهایت به هدف ترامپ برای خروج کاخ سفید از برجام کمک کرده و به قول وزیر خارجه کشورمان باعث می‌شود که آمریکا با هزینه ایران، برجام را از بین ببرد.

افزون بر این، ژست طلبکارانه آمریکایی‌ها از ایران اسلامی از همان روزهای نخست توافق هسته‌ای آغاز شد و با تمدید و تصویب تحریم‌های پی‌درپی و بی‌سابقه نشان دادند که مطالبات نامشروع و غیرقانونی آن‌ها به روح برجام اشاره دارد که در دوره اوباما با احتیاط بیشتر به زبان آوردند و در حال حاضر با صراحت کامل از آن سخن می‌گویند. لازم به ذکر است که زیاده‌خواهی دشمن به این دلیل کلید خورد که متن توافق هسته‌ای دارای ابهامات و زوایایی نامشخص بود و به واسطه آن، بهانه‌‌جویی‌های حریف آغاز شد که از ابتدا نیز پیش‌بینی‌شده بود. از سوی دیگر، عدم واکنش متقابل و متناسب از سوی مسئولین ذی‌ربط، بر گستاخی آمریکا افزود؛ لذا بهترین شیوه در شرایط کنونی، عکس‌العمل قاطع و فوری و استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی و اقدامات پیشدستانه در خصوص نقض عهد فاحش و موضوع خروج آمریکا از برجام به بهانه‌های واهی است./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات