به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، شهادت محسن حججي به دست تروريستهاي داعش بيشتر از زواياي عاطفي، مذهبي و ملي ديده شد تا از ديدگاه ژئوپلتيك. كمتر پرسيده شد، محسن اساساً در خارج از ايران چه كار ميكرد و به دنبال چه هدفي بود، آن هم در بيابانهاي عراق و شام؟ درست است كه همه ميدانند او براي جنگ با داعش در آنجا بود، اما عده زيادي نميدانند داعش دقيقاً از كجا آمده و به دنبال چه هدفي بوده و چرا محسن مجبور شده براي مقابله با اين گروه تروريستي فرسنگها از بچه دو ساله خود دور شود و دردناكتر اينكه هنوز عدهاي ميگويند سوريه و عراق به ما ربطي ندارد و ما چرا بايد در اين كشورها بجنگيم.
براي اينكه بدانيم با خون شهيد حججي چگونه تاريخ ژئوپلتيك غرب آسيا را مينويسيم اجازه بدهيد از منطقهاي شروع كنيم كه وي در آنجا به شهادت رسيد. اين منطقه در نزديكي گذرگاه مرزي تنف واقع در مثلث سوريه، عراق و اردن قرار دارد. تنف درست بر سر مسيري قرار گرفته كه بغداد را به دمشق و سپس بيروت وصل ميكند به همين دليل از اهميت زيادي برخوردار است، اما به دليل اينكه در طول شش سال گذشته اولويت اصلي بازيگران حاضر در جنگ سوريه غرب اين كشور بود، كمتر نام گذرگاه تنف واقع در شرق سوريه در رسانهها شنيده ميشد.
در واقع، غرب سوريه به دليل اينكه بيشترين جمعيت و همچنين شهرهاي مهمي چون دمشق، حمص، حلب و لاذقيه را در خود جاي داده به «سوريه مفيد» معروف است و هدف اصلي دولت غربي بود. آنها براي رسيدن به اين هدف بار ديگر ابزار تروريسم وهابي را به كار گرفتند. اسناد و گزارشهاي زيادي وجود دارد كه نشان ميدهد امريكا در شكلگيري و قدرتيابي گروههاي تروريستي مانند القاعده و داعش نقش اساسي دارد.
اما زماني كه نيروهاي مقاومت موفق شدند يك سال قبل تمامي مناطق حلب را آزاد كنند، ضربه مرگباري به رؤياهاي ژئوپلتيك غرب وارد كردند. پس از اين پيروزي تاريخي و مشخص شدن پيروز و بازنده جنگ در غرب سوريه و متعاقب آن توافقات ديپلماتيك در «آستانه»، پايتخت قزاقستان، نگاه بازيگران به شرق سوريه متمركز شده؛ جايي كه عمدتاً بياباني است و جمعيت كمتري را در خود جاي داده، اما به دليل داشتن منابع نفتي و معدني از اهميت حياتي براي دمشق برخوردار است. عمده اين مناطق در درست تروريستهاي داعش قرار دارد، برعكس غرب سوريه كه عمدتاً در كنترل جبهه النصره (القاعده) و ساير گروههاي تروريستي تحت حمايت غرب قرار داشت.
امريكاييها كه به صورت غيرقانوني در سوريه حضور دارند، پس از اينكه به اين نتيجه رسيدند كه قادر نيستند دمشق و غرب سوريه را تحت نفوذ خود قرار دهند، حالا تلاش دارند زودتر از نيروهاي مقاومت و ارتش سوريه بر مناطق شرقي اين كشور مسلط شوند.
واشنگتن ميخواهد از طريق ايجاد شكاف در مرزهاي عراق و سوريه مانع از اتصال جغرافيايي اين دو كشور در يك گستره بزرگتر يعني محور مقاومت شود تا از اين طريق امنيت اسرائيل را تأمين كند.
دولت امريكا براي رسيدن به اين هدف دو عمليات موازي را در دستور كار خود قرار داد. در شمال شرقي سوريه امريكاييها كردها را به عنوان نيروي زميني خود به كار گرفتهاند و تلاش دارند شهر رقه، پايتخت خلافتخوانده داعش را به كنترل خود درآورند. در جنوب شرقي، امريكاييها پس از اينكه داعش نيروهاي خود را از تنف خارج كرد بر اين گذرگاه مسلط شدند. مابين تنف در جنوب و رقه در شمال، شهر ديرالزور قرار دارد، هدف امريكاييها اين بود كه از طريق پيشروي همزمان از تنف (به سمت شمال) و رقه (به سمت جنوب) بر ديرالزور مسلط شوند تا عراق را از سوريه جدا كنند اما اين هدف امريكا با هوشياري و جسارت مقاومت به در بسته خورد. در مرحله اول نيروهاي مقاومت در سمت سوري با دور زدن نيروهاي امريكايي در تنف به مرزهاي غربي عراق رسيدند. با اين موفقيت، مسير پيشروي گروههاي تحت حمايت امريكا به سمت ديرالزور علناً مسدود شد. با تسلط اخير نيروهاي مقاومت بر شهر السخنه واقع در 60 كيلومتري ديرالزور رؤياي امريكا براي تسلط بر اين شهر علناً ناكام مانده است.
همزمان با عمليات نيروي مقاومت در سمت سوري، عمليات مهم و گستردهاي در سمت عراق توسط حشدالشعبي شكل گرفت. در واقع نيروهاي مقاومت در دو سوي مرز عراق و سوريه عمليات هماهنگ و گستردهاي براي به عقب راندن داعش از مرزهاي عراق و سوريه آغاز كردند تا در مرزها به يكديگر برسند و همديگر را در آغوش گيرند و دست دهند. در همين راستا، نيروهاي حشدالشعبي موفق شدهاند با عقب راندن داعش بر بخش قابل توجهي از مرز عراق و سوريه مسلط شوند. شهيد محسن حججي درست در خط مقدم اين نيروها قرار داشت كه در حال پيشروي به گذرگاه تنف از سمت عراق هستند. حالا با ريخته شدن خون شهيد محسن حججي، طوفاني از عواطف مذهبي و ملي ايجاده شده و رهبران مقاومت را براي ادامه راه خود بيش از پيش مصممتر كرده است.
عزم مقاومت و روند تحولات ديپلماتيك و ميداني شكي باقي نگذاشته كه امريكا دير يا زود مجبور خواهد شد نيروهاي خود را از گذرگاه تنف خارج كند (بعضي گزارشها ميگويند امريكا علناً اين منطقه را خالي كرده و الان شبهنظاميان وابسته به ارتش آزاد كنترل گذرگاه را به دست دارند) عقبنشيني امريكا از تنف پيروزي بزرگي براي مقاومت خواهد بود و ميتوان آن را اتصال تاريخي محور مقاومت از غرب افغانستان تا سواحل مديترانه در سوريه و لبنان تعريف كرد؛ پديدهاي كه دشمنان آن را با نيتهاي فرقهگرايانه و تفرقهافكنانه «هلال شيعي» يا «امپراتوري شيعي» ميخوانند./۱۳۲۵//۱۰۲/خ