حرمت نهادن به نان در سیره حسینی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، دنیایی که در آن زندگی میکنیم خانهای است که انسان میهمان اوست و میزبان و صاحبخانه آن خداوند است، تمام وسایل پذیرایی این میهمان را میزبان فراهم ساخته است، پیش از آن که میهمان وارد خانه شود نیز وسایل پذیرایی و تغذیه او را آماده کرده است.
وقتی کودک در رحم مادر است و هنوز به دنیا قدم نگذاشته غذای او ویتامینهای لازم و مناسب برای او در شیر مادر آماده است تا مدتی که دندان ندارد از این مایع مقوی تغذیه میکند و همین که دندان درآورد از نعمتهای دیگر و از جمله «نان» استفاده میکند و معلوم است که آنکه دندان دهد نان دهد.
نان در فرهنگ دینی
«نان» در اسلام و سخنان پیشوایان دین دارای احترام ویژهای است و آداب و دستورهای ویژهای برای نان از آنان به ما رسیده که شگفتانگیز است:
1- چیزی بر روی نان نگذارید و نان را در زیر چیزی قرار ندهید.
2- هنگامی که در سفره نان گذاشته شد منتظر چیز دیگری نباشید.
3- نان را بو نکنید و آن را با کارد یا چاقو جدا نکنید.
4- نان را گرامی بدارید که خداوند برای او برکات آسمانیاش را نازل کرده است.
5- نان عامل تقویت بنیه جسمی و انجام فرایض دینی است.
رسول خدا (ص) فرمود: «اللَّهُمَّ بَارِک لَنَا فِی الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَینَنَا وَ بَینَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّینَا وَ لَا اَدَّینَا فرایض رَبِّنَا؛ خدایا در نان ما برکت ده و بین ما و نان جدایی میفکن، اگر نان نباشد، روزه و نماز را نمیتوان انجام داد و دستورات دینی نیز ادا نخواهد شد.»[1]
از جمله آدابی که نسبت به نان سفارش شده آن است که اگر لقمهای و قطعهای از نان در مسیر افتاده است آن را بردار و شستشو ده و تناول کن و یا دستکم آن را به کناری بگذار، این نکته یکی از نکات اجتماعی و آداب و اخلاق مسلمانی است.
در سیره پیامبر اکرم (ص) نوشتهاند که وقتی به قطعه نانی رسید که نزدیک بود پایمال شود آن را برداشت و خورد. عایشه از این مسأله تعجب کرد. آن حضرت فرمود: «اَکرِمِی جِوَارَ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَیک فَاِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ عَنْ قَوْمٍ فَکادَتْ تَعُودُ اِلَیهِم؛ نعمتهای خداوند را گرامی بدارید که اگر از قومی برچیده شوند به زودی بهسوی آنها برنخواهند گشت.»[2]
حرمت نان در نگاه امام حسین (ع)
در سیره اخلاقی امام حسین (ع) نیز رعایت احترام به نان کاملاً مشهود و ملموس است. داستان زیر گویای این نکته اخلاقی و ادب اجتماعی آن حضرت است:
امام زینالعابدین (ع) از پدر بزرگوارش امام حسین (ع) نقل میکند که آن حضرت روزی به مقصدی میرفت در بین راه لقمه نانی را دید که افتاده است، آن را از زمین برداشت و به خدمتگزارش سپرد تا برگردد و آن را تناول کند. در این هنگام غلام و خدمتگزار حضرت آن لقمه را خورد، امام (ع) برگشت و آن لقمه را طلب کرد. غلام گفت: سرورم آن را خوردم. امام فرمود: «اَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّه؛ به پاس انجام این کار تو را در راه خدا آزاد کردم.»[3]
شخصی که این جریان را مشاهده میکرد به امام عرض کرد: آیا آن غلام را به واسطه این کار جزئی و کوچک آزاد کردی؟ امام حسین (ع) فرمود: آری. سپس از جدش رسولالله حدیثی را به این مضمون بیان فرمود که: «مَنْ وَجَدَ لُقْمَةً فَمَسَحَ مِنْهَا اَوْ غَسَلَ مِنْهَا ثُمَّ اَکلَهَا لَمْ تَسْتَقِرَّ فِی جَوْفِهِ اِلاَّ اَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ وَ لَمْ آکن اَسْتَعْبِدُ رَجُلًا اَعْتَقَهُ اللَّهُ مِنَ النَّار؛ کسی که لقمه نانی را بیابد و آن را پاک کند و یا شستشو دهد و بخورد خداوند به پاداش آن کارش او را از آتش رها میسازد و من هرگز فردی را که خداوند از آتش آزاد کرده است به بردگی و غلامی نمیگیرم.»[4]/9314/ی704/ب2
پینوشت:
[1]. بحارالانوار، ج 63، ص 270، باب 1.
[2]. بحارالانوار، ج 63، ص 430، باب 20.
[3]. بحارالانوار، ج 23، ص 384، باب 21.
[4]. بحارالانوار، ج 63، ص 433، باب 20.