بررسی آسیبهای درونی و بیرونی نهاد خانواده
اشاره: خانواده یکی از اساسی ترین نهادهای دین اسلام بوده و اهمیت آن برکسی پوشیده نیست تا جایی که در روایتی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم که ایشان می فرمایند: «هیچ بنایی در اسلام محبوب تر نزد خدا از ازدواج نیست» و رشد و نمو واقعی انسان در خانواده ای پاک و سالم شکل می گیرد.
خانواده سالم سکوی موفقیت هر انسانی است، فردی که همسر و فرزند دارد برای آینده خود بیشتر تلاش می کند، از زندگی خسته نمی شود و هر روز سعی می کند که زندگی بهتری را برای خود و خانواده اش فراهم کند.
اما همواره مشکلات زیادی سر راه جوانان برای تشکیل خانواده وجود داشته که از جمله آنها می توان به زیاد شدن هزینه ها، مهریه های سنگین، بالارفتن سطح توقعات و تبیلغات سوء شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی اشاره کرد و وجود همین مشکلات بسیاری از اوقات زمینه را برای جدایی و طلاق فراهم می کند.
دولت، مجلس و سایر نهادهای اساسی کشور باید استحکام نهاد خانواده را به عنوان یک ضرورت انکار ناپذیر پیش روی خود دیده و از هیچ تلاشی در این راه فروگذار نکنند، چراکه تضمین آینده یک کشور در گرو داشتن خانواده هایی سالم و محکم با داشتن فرزندانی سالم خواهد بود.
این که چرا آمار طلاق در کشور اسلامی ما این مقدار زیاد شده و هر روز نیز آمار خیره کننده ای از این مسأله به گوش می رسد، جای سؤال است و اگر این وضع ادامه پیدا کند باید به انتظار کشوری باشیم که فساد و بی بند و باری و فقر حرف اول را در آن بزند، اما می تواند با تدبیر و تفکر در این زمینه از بار مشکلات خانواده ها کم کرده و آینده کشور را تضمین کرد.
به جهت اهمیت مسأله خانواده، ازدواج و آسیب های پیش روی آن، خبرنگار خبرگزاری رسا، حضور یکی از متخصصان این حوزه حجت الاسلام عبدالمجید خرقانی کارشناس الگوی اسلامی پیشرفت و استاد حوزه علمیه تهران رسیده و گفتوگویی با ایشان ترتیب داده که متن این گفتوگو در ادامه تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.
رساـ با عرض سلام و ادب و احترام، تشکر از این که وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، به عنوان سؤال نخست بفرمایید چرا نهاد خانواده در دین اسلام این مورد اهمیت واقع شده است؟
من هم خدمت شما و همه عزیزان در خبرگزاری رسا عرض سلام و خسته نباشید دارم.
اواین نهادی که انسان در ابتدا زندگی خود، در آن پا میگذارد، خانواده است، او در این نهاد با تمامی مفاهیم خوب و بد آشنا میشود، انواع مهارتهای ابتدایی و سطحی را توسط پدر و مادر میآموزد، از منظر منطق و فکر اسلامی تنها نهادی که شخصیت انسان در آن شکل میگیرد،نهاد مقدس خانواده است.
در واقع باید اینگونه گفت که کمال، رشد و هدایت انسان وابسته به مساله تربیت است و تنها نهاد متکفّل امرتربیت نیز، خانواده است؛ در این کانون انسان مورد محبت و اکرام آنان قرار میگیرد و تمام خوبیها را درک میکند و هرگز این میل و محبت به سردی نمیگراید و از افراط و تفریط به دور است.
خانواده تکیه گاهی بسیار محکم
شاید در پارهای از مواقع ناراحتی و دلخوری در آن به وجود بیاید امّا هیچ خدشهای به اصل این بستر نورانی وارد نمیکند، گرمای آن را با هیچ لذّتی عوض نمیکند و برای افزایش حرارت آن تلاش میکند؛ روز به روز بر عمرش افزوده میشود و تعریفی که از خانواده در ذهنش داشت، متعالیتر شده و میفهمد که وجود خانواده چه گرمی و تکیه گاهی در زندگی اوست به همین دلیل خود برای تشکیل یک خانواده دیگر مانند قبل تلاش میکند و هنگامی که به کهنسالی رسید، ورق به ورق خاطرات آن را به نیکی یاد میکند.
درست است که انسان در این نهاد ویژه، مهارتهای گوناگونی را از بدو تولد تا سن بلوغ و یا بعد از آن فرا میگیرد اما اصلیترین شالکه خانواده را مساله معنویت شکل میدهد، این معنویت است که به رابطهها قوّت میدهد و رفق و مدارا را در آن نهادینه میکند؛ محور اصلی در خانواده که تمام رفتارها حول آن میچرخد، معنویت است.
خانواده برای انسان مانند بستر است؛ اگر کسی برای خواب در جای نامناسب بخوابد باعث ناآرامی او میشود همینطور اگر بستر زندگی او دارای آرامش و آسایش نباشد، طعم خوشبختی را در زندگی نخواهد چشید.
خانواده خوب داراری یک سری ویژگیهایی است که در کلام رهبر معظم انقلاب نیز طبق آیات و روایات به آن اشاره شده است: «خانواده خوب، یعنی زن و شوهری که که با هم مهربان باشند، باوفا و صمیمی میباشند و به یکدیگر وعشق و محبت بورزند، رعایت همدیگر را بکنند و مصالح همدیگر را گرامی بدارند، اولادی که در آن خانواده به وجود میآید، نسبت به او احساس مسؤولیت کنند و بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی، سالم بزرگ کنند».
زندگی بدون معنویت حیاتی حیوانی است
اگر قرار باشد در یک زندگی از معنویت خبری نباشد، زندگی ما با زندگی و حیوانات هیچ تفاوتی نخواهد داشت بلکه از آنان نیز پستتر خواهد بود، برکاتی که به سبب تشکیل خانواده نصیب اهل زمین میشود در کمتر جایی دیده میشود؛ در این باره رسول مکرم اسلام(ص) میفرمایند: يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ النِّكَاح، دربهای آسمان در چهار هنگام بر روی بندگان گشوده میشود: هنگام بارش باران، هنگام نگاه فرزند به چهره پدر و مادر(با محبت)، هنگام باز شدن دربهای کعبه، هنگام نکاح و تشکیل خانواده.
زیبایی نهاد خانواده یک امر فطری و بدیهی است و کسی نیست که اهمیت آن را در هر زمینهای که باشد نفی کند؛ مسأله خانواده فقط منحصر در مسائل جنسی نیست تا بخواهیم آن را مانند برخی از نویسندگان غربی، منحصر در رفع نیاز جنسی بدانیم.
رساـ به عقیده شما چه خطرات و آسیب هایی این نهاد مقدس را از درون تهدید می کند؟ راه رهایی از این مشکلات در چیست؟
همانطور که گفتید این نهادی که بهترین وسیله برای رشد مادی و معنوی انسان در عرصه زندگی او میباشد با خطرات گوناگونی مواجه است که در صورت عدم اقدام درست در راستای پیشگیری از آنها ممکن است که آسیبهای برزگ و جبرانناپذیری را به این نهاد وارد کند و امر تربیت و رشد را با مشکل مواجه کند.
این آفات و آسیبها به دو دسته کلی عوامل درونی و بیرونی تقسیم میشوند؛ نخست آسیبهای درونی که این دسته از عوامل در واقع آسیبها و ناهنجاریهایی هستند که برخاسته از اخلاق فردی و یا در رابطه با دیگر اعضاء خانواده رخ میدهد.
رذائل و بیماریها و صفات بد اخلاقی، همگی از این دسته هستند، هریک از اعضای خانواده به نوبه خود باید پایبند به مسائل اخلاقی خاصی باشند و از همه مهمتر اینکه جایگاه خود را به خوبی بشناسند و به وظایف خود به درستی عمل کنند.
ضرورت درمان صفات رذیله قبل از تشکیل خانواده
البته درمان صفات بد اخلاقی و یا تقویت ویژگی های خوب و پسندیده، باید تاحدودی قبل از تشکیل خانواده انجام شود؛ همانگونه که قبل از ازدواج در جامعه ما متأسفانه به مسائل مادی از قبیل شغل و میزان درآمد و مسکن و نوع مراسمها بسیار اهمیت داده میشود، در مقابل باید بر روی نوع اخلاق و روحیات شخصی چه در حوزه فردی و چه در رابطه با دیگران، کارهایی صورت بگیرد.
مفاهیم مهم و والایی مانند صبر، مدارا، ایثار و از خود گذشتی، سعه صدر، بخشیدن و چشم پوشی، امانت داری، کنار زدن خودخواهی و خودبینی، کنترل خشم و غضب، مهر و محبت، صدق و راستگویی، قناعت و دوری از اشرافیگیری و اسراف و در نهایت معیار دانستن رضایت خداوند متعال در تصمیمگیریها، همگی از اصولی هستند که پایههای زندگی سالم بر روی آنها قرار میگیرد.
بخشی از این اصول با تمرین در دوران قبل از تشکیل خانواده حاصل میشود و بعد از تشکیل آن نیز قوّت مییابد و برخی دیگر نیز در متن زندگی ایجاد میشود، بنابراین تحصیل این امور برای هرکسی که در زندگی به دنبال آسایش و آرامش است، واجب و ضروری است.
چنین خانوادهای محور اصلی را در سبک زندگی اسلامی تشکیل می دهد و اساسا جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی مانند عمود برای خیمه است، دلیل آن که در تمدن غرب و سبک زندگی غربی، خانواده در حال فروپاشی روزافزون است، عدم اعتناء به همین مسائل بنیادین، فطری و غیر قابل انفکاک است که باعث نیل بشر به سعادت شده است، الحمدلله امروزه در جامعه ما اقدامات مثبتی در این زمینه صورت گرفته است و می توان با رجوع به مشاورین دلسوز و امین و مطالعهی کتب مناسب، در این زمینه موفق بود.
معنویت زن و شوهر تضمین آینده فرزندان است
به هرحال اگر زن و شوهر توانستند در این جهت موفقیت کسب کنند، به اندازه موفقیتشان در راستای تربیت فرزند صالح، سربلند خواهند بود، دلیل این مهم آن است که، خواه و ناخواه والدین برای کودکان به عنوان الگو و سرمشق هستند و از طرفی فرزندان بیشتر از آنکه به سخنان والدین توجه داشته باشند، به رفتار و کردار والدین خود توجه میکنند؛ و آنجا که هر عملی دارای بار معنایی خاصی میباشد، فهم فرزندان مطابق همان معنی و مفهوم نهفته در درون عمل است.
به عنوان مثال اگر مادری در حضور دختران خود، همسرش را مورد اکرام و احترام قرار دهد و در هنگام ورود و خروج، او را بدرقه و استقبال کند، بدون شک دختران آن زن نیز در قبال شوهران خودشان چنین رویهای را در پیش خواهند گرفت و یا در مثال دیگر اگر پدر یک خانواده در نزد پسران، با نرمی و مهربانی با همسر خود رفتار کند و در کارها با او مشارکت کند، تأثیر بسزایی را به روی پسران خانه خواهد گذاشت.
علّت آن که در برخی از خانوادههای متدین، گاهی اوقات فزندان صالح تربیت نمیشوند، همین مسأله است، به این معنی که فرزندان در خانه از سوی والدین خود اعمال و مناسک دینی را مشاهده میکنند اما اخلاق دینی را نمییابند از این رو در عمل به والدین و اعتقادات آنان بیاعتماد و سست می شوند.
بنابراین برای آنکه بتوانیم هم خودمان و هم فرزندانمان زندگی زیبایی را تجربه کنیم و مصداق آیه شریفه «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» باشیم، باید اهتمام بیشتری نسبت به مسائل یاد شده داشته باشیم؛ مباحث مذکور بخشی از آسیبهای درونی خانواده و راه حلهای برون رفت از آنها بود.
رساـ به عقیده شما آیا عوامل خارجی هم می توانند در سست سازی و فروپاشی نهاد خانواده مؤثر باشند؟
نهاد خانواده، اصلیترین رکن جامعه و بستر پرورش و تربیت فرهنگهای گوناگون و زمینه ساز خوشبختی انسانها و جامعه است، از این رو دین مبین اسلام عنایت و توجه ویژهای به سلامت، رشد و پویایی این نهاد مقدس دارد؛ مسأله خانواده دارای سه محور اصلی و کلی است که عبارتند از: تشکیل خانواده، رشد و تداوم آن(تحکیم)، آسیب شناسی.
هرکدام از محورهای مذکور از دو جبهه عوامل داخلی و خارجی تأثیرپذیر هستند و به بیان دیگر دو دسته از عوامل داخلی و خارجی وجود دارند که هر کدام از یک جنبه میتوانند باعث رشد خانواده بشوند و از جنبه و بُعد دیگر، مانعی بر سر راه نهاد خانواده باشند.
ذکر این مطلب گذشت که ایجاد آمادگیهای روحی و اخلاقی در خود و شناخت روحیات ناپسند اخلاقی موجود و برطرف کردن آنها از جمله عوامل داخلی کمک کننده به تشکیل و حفظ نهاد خانواده است و و در مقابل بیاعتنایی نسبت به این مسائل اساسی و مؤثر بر روابط، باعث تزلزل این نهاد پاک و شریف می شود.
عوامل خارجی مؤثر بر نهاد خانواده
اما دستهای از عوامل تأثیر گذار بر نهاد خانواده به نام عوامل خارجی وجود دارند که در صورت جهت گیری آنها در راستای منافع خانواده، کمکهای شایانی را به این نهاد میکنند؛ در واقع عوامل بیرونی عواملی هستند که در عین این که از حیطه مسؤولیت های والدین خارج هستند اما بر خانواده و محیط آن اثر جدی و بسزایی دارند.
این دسته از عوامل توسط حکومت و دولتها طراحی و اجرای میشوند و مصداق بارز این عوامل، دستگاههای اداری واجرایی کشور مانند دولت، مجلس و نهادهای تصمیمگیری مختلف هستند، تمامی نهادهای اجرایی اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با تصمیمات خودشان میتوانند مسیر حرکت خانواده را تغییر بدهند.
البته تصمیمات مدیران اجرایی از دو حالت خارج نیست؛ یا به نفع نهاد خانواده و تقویت کننده آن است و یا آنکه باعث به چالش کشیده شدن این کانون خواهد بود، بنابراین دولت به وسیله تصویب قوانینی گوناگون هم می تواند به وظیفه و مسؤولیت خانواده یعنی کمک کند و هم در مقابل می تواند مانع و سدّی در مقابل ایفای نقش این نهاد باشد.
نگاه نیروی کار باید از خانواده برداشته شود
یکی از تفکراتی که در دوران معاصر در جامعه ما و جوامع غربی وجود دارد و به شدت عاملی برای تخریب خانواده شده آن است که نگاه به خانواده و و نگاه به اعضای جامعه از سوی دولت ها، به چشم نیروی کار باشد؛ در حال حاضر نیروهای توسعه گرا و روشن فکر ایران را در مسیر انقلاب صنعتی و توسعه یافتن می دانند از این رو بر اساس تعاریف موجود در الگوهای غربی، اعضای جامعه را نیروی کار و تولید برای توسعه یافتگی میدانند.
متأسفانه در این بین از مسأله حیاتی جامعه یعنی تربیت و هدایت غافل هستند، به عنوان مثال عنصر اساسی در مسأله تربیت، عنصری به نام مادر هست که اگر در انجام وظائف الهی و انسانی خود دچار اختلال بشود، جامعه انسانی به شدت از این امر ضربه خواهد دید، مع الأسف شاهد آن هستیم که نگاه اقتصادی و اکونومیک به زنان جامعه ما باعث شده است که این جایگاه والا در ایفای نقش خود با مشکل مواجه شده و امر تربیت بر روی زمین بماند.
رساـ نگاه شما به زن در جامعه چگونه است و آیا منظور شما از نگاه اکونومیک نداشتن به زن آن است که او نباید بیرون از خانه کار کند و فقط به وظیفه مادری و همسری خود بپردازد؟
نه حرف ما این نیست؛ ببینید نگاه مادی و اقتصادی به زن در جامعه سبب شده است که زنان و مادران بالاجبار ساعات طولانی را بیرون از محیط گرم خانواده سپری کنند و جایشان در خانه، چه به عنوان مادر و چه به عنوان همسر خالی بشود، بر خلاف سخنان و تفکرات نفاق گونه در داخل و خارج از کشور که جایگاه زن در جامه ایران پایین میدانند، اکرام و تکریم مقان زن زمانی به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا میکنند که زن در آن جایگاهی به ایفای نقش بپردازد که مطابق فطرت و روحیات اوست.
چندی پیش شاهد آن بودیم که دولت به شدت با مرخصی زنان کارمند در رابطه با زایمان، به مخالفت پرداخت و بعد از اصرار مجلس شورای اسلامی این مرخصی تا حد شش ماه تصویب نمود و آن هم به بخش خصوصی مربوط نبود، مع الأسف در سخنان آقای رئیس جمهور میبینیم که هنگامی در رابطه با زنان صحبت میکنند، بزرگترین معضل پیش روی بانان را مسأله بیکاری و اشتغال میدانند و تمامی محاسباتشان حول محور کار و اقتصاد میچرخد.
مخالف حضور زن در عرصه جامعه نیستیم
البته ما به هیچ عنوان مخالف حضور زن در عرصه جامعه نیستیم منتهی هر حضوری که بخواهد وجود داشته باشد به هیج نباید با شخصیت و وظایف فطری زن مخالف و یا آنکه مانع آن باشد. البته گفتنی ها در این رابطه زیاد است که تفکرات توسعه گرا در طول سالیان بعد از انقلاب چگونه به نهاد خانواده ضربه وارد کرده است.
میزان و معیار برای آنکه بگوییم که جامعه اسلامی است یا خیر، مسأله هدایت افراد است؛ و همچنین معیار اساسی سنجش هدایت، رشد خانواده به لحاظ روحی و معنوی است، از طرفی نیز اصلیترین نهاد متکفّل مسأله تربیت در جامعه، نهاد خانواده است و باید دانست که اگر خانواده در جامعه ما با چالش رو به رو شود علاوه بر ضربات معنوی به جامعه، دولت با مشکلات بزرگ اقتصادی هم در جامعه مواجه خواهد شد.
اجمالا باید توجه داشت که در حال حاضر هزینه های زیادی در بخش امنیت داخلی جامعه صرف می شود و مسأله پیشگیری بنیادین از جرم و جنایت یکی از دغدغههای مسؤولین نظام است که با رسیدگی به مسأله خانواده این معضل تا حدود خیلی زیادی رفع خواهد شد؛ خلاصه آنکه در یک جامعه انسانی آن هم مانند کشور ما خانواده رکن اساسی و حیاتی آن است که تحت هیچ شرایطی نباید لطمهای به آن وارد شود.
آیت الله امام خامنهای در این باره میفرمایند: «خانواده کلمهای طیّبه است، کلمه طیّبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی بوجود آمد مرتب از خود برکت و نیکی میتراود و به پیرامون خودش نفوذ میدهد؛ کلمه طیبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح به بشر اهدا کرده. اینها همه کلمه طیبه است؛ چه معنویات وچه مادّیات از این رو تمامی برنامه ریزی ها خرد وکلان کشور نیز باید در راستای تحقق مسأله رشد باشد».
رساـ جایگاه فرزند در خانواده را هم تبیین کرده و بفرمایید، دشمن برای تسخیر این عنصر حیاتی چه تلاش هایی کرده است؟
آنچه در ابتدا در دستور کار قدرتهای غربی برای کنار زدن ایران اسلامی قرار گرفت جنگ سخت و زور اسلحه بود اما دیری نپایید که ناکارآمدی این روش نمایان شد و به همگان اثبات شد که ایران اسلامی با فرهنگی غنی و کهن بیدی نیست که با این بادها به لرزه بیفتد، بنابراین به صورت رسمی و علنی جنگی همهجانبه به نام جنگ نرم از سوی این قدرتها معرفی و دروازههای آن به سوی ایران اسلامی گشوده شد.
در این جنگ پنهان، دشمنان افکار و نقشههای خود را همانند یک اسب تروا، وارد کشور میکنند و از این طریق سعی در نیل به اهداف خود دارند، این اهداف چیزی جز تغییر در نگرش و افکار افراد جامعه به سود این قدرتها نیست؛ بر کسی پوشیده نیست که انسان بر اساس ذهنیات، تفکرات و نگرشهای خود در زندگی تصمیم میگیرد و از آنجایی که انسان به صورت فطری مختار و آزاد آفریده شده است کسی نمیتواند او را به انجام کاری مجبور کند.
اما اگر در نگرشهای اساسی او تغییر ایجاد شود و جهتدهی آن تغییر پیدا کند، آن وقت است که به سمت هدف مورد نظر دیگران به راحتی سوق داده میشود. این همان مسئله اساسی در عرصه جنگ نرم است که دشمن با تمام توان خود درصدد دستیابی به آن است.
برنامه بلند مدت غرب برای نفوذ
غربیها برای نفوذ به جامعه ایرانی، برنامههای بلند مدت و همه جانبه را طراحی کردهاند که در آن برای هر طبقهای از جامعه در بخشهای مختلف خوابهای شومی دیدهاند، یکی از این طبقهها، قشر کودک و نوجوان است؛ این قشر به دلیل تازگی و طراوت شان به شدت آسیبپذیر هستند، دوران کودکی و نوجوانی به دوران شکلگیری شخصیت انسان معروف هست.
البته آغاز تربیت کودک به پیش از دوران تولد کودکان بازمیگردد اما در یک نگاه کلی، این دوران از زمانهای حساس در تربیت فرزندان به شمار میرود، به طوری که در روایات وارده از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بر آن تأکید بسیاری شده است؛ اگر به دنبال نسلی با ایمان و دینی هستیم باید از همان دوران کودکی برنامههای تربیتی کودکان را با محوریت هدایت، تنظیم کنیم. فرهنگ ایرانی اسلامی ما کاملاً غنی و کافی بوده و بیشک توانایی ظرفیتسازی در ذهن کودکان در جهت رشد و تعالی را دارد.
برخی انیمیشنها با اهداف مختلفی مانند ترویج خشونت در کودکان، انتقال سبک زندگی مورد نظر، برانگیختن احساسات شهوانی یا حتی نهادینهکردن برخی عقاید مذهبی و حزبی در کودکان ساخته میشود، نمونههای این انیمهها فراوان هستند.
دو انیمیشین با محتوای نامطلوب برای کودکان
انیمه Page master که از رسانه ملی ما پخش شد به خوبی مفاهیم مورد نظر خود را در قالب یک کارتون منتقل میکند، در ورای این انیمه، فرهنگ و تمدن غرب است که تبلیغ میشود؛ این کارتون با یک ارجاع تاریخی به ماجرای جنگهای صلیبی اشاره میکند و تمام سخن خود را میگوید، شخصیت ریچارد در انتهای مسیر تکامل فراماسونری خود، مانند یک شوالیه معبد به یک جنگجوی اسکلت شده (تاریخی) صلیبی میرسد و با یراق او که نماد مسلمانان است جنگیده و او را شکست میدهد.
«Cloudy with a chance of meatballs» هم که چندین بار از سوی سیما پخش شده است، به خوبی کلیدواژهای به نام امید به ظهور منجی (موعود گرایی) را به نمایش میگذارد اما آنچه مطرح است این منجیگرایی با نگاهی کاملاً غربی و فراماسونری است که در آن اشخاص سودجو و حریص با اشتباهات خودشان زمینه نابودی جزیره خود را فراهم میکنند اما در پایان فلینت به عنوان منجی، در مقابل دشمن دستساز خود میایستد و امید را به اهل جزیره بازمیگرداند.
این انیمه و دیگر انیمههای مشابه، موضوع جنگهای صلیبی و تقابل فرهنگ اسلام و مسیحیت و موعودگرایی (اعتقاد به امام دوازدهم) را به خوبی مطرح میکند. نمونههای این انیمهها بسیار فراوان است اما همگی آنها تنها یک هدف واحد را دنبال میکنند و آن، رخنه تمدن غرب در قلب جوانان است.
راهکار مقابله با جنگ نرم دشمن چیست؟
در مقابل این سؤال مطرح میشود که باید چه کار کنیم؟ باید دانست که پاسخ جنگ نرم با جنگ نرم است، ابزارهای فرهنگی باید در مقابل ابزارهای فرهنگی جبهه مقابل قرار بگیرند؛ اقداماتی که در این زمینه باید صورت بپذیرند عبارتند از: برنامهریزی نهادهای اجرایی مانند دولت و مجلس در راستای تقابل با فرهنگ و تخصیص بودجه و امکانات کافی و رفع موانع به وجود آمده از قبیل اشغال وقت خانوادهها و هدایت رسانه ملی و ساختن فیلم، بازی، انیمیشنهای مختلف و حتی موسیقی با محتوای دینی به عنوان خوراک فکری نوجوانان.
خوشبختانه در این عرصه اقدامات خوبی از سوی قشر هنرمند جوان صورت گرفته است که از آن جمله انیمیشن زیبای(شاهزاده رم) است که داستان زندگی و وقایع مربوط به حضرت نرجس خاتون(س) مادر بزرگوار حضرت صاحبالزمان(عج) است؛ این انیمیشن پر محتوا و انیمههای مشابه دیگر مانند(تصرف بیتالمقدس) گویای این سخن است که ایران اسلامی در عرصه ساخت انیمهها نه تنها در موضع انفعال قرار نمیگیرد بلکه میتواند دست برتر را در این پیکار داشته باشد، امیدواریم که در آینده پیش رو شاهد پیشرفت روزافزون این صنعت و هنر در راستای دستیابی به تمدن نوین اسلامی باشیم.
رساـ در پایان اگر نکته ای لازم می دانید بیان کنید، در خدمت هستیم
ببینید یک نکته خیلی مهم آن است که مدت طولانی است که دشمنان ما متوجه این موضوع شده اند که در جنگ تن به تن حریف ما نیستند، بنابراین در مبارزه با ما تدابیر دیگری را اندیشیده اند؛ آنها به خوبی به این نکته پی برده اند که برای تصرف یک سرزمین ابتدا باید سرزمین فکر و عقاید مردم آن جا را تصرف کرد؛ البته این شیوه مبارزه، مسأله جدیدی نیست، چرا که از اولین روز، شیطان رجیم به همین وسیله انسان ها را از خداوند متعال دور می کرد و دشمان ما که از سپاهیان ابلیس هستند، از روش های او استفاده می کنند.
در عصر حاضر ما با دشمنانی رو به رو هستیم که برای مبارزه با ما شیوه جنگ نرم را در پیش گرفته اند، جنگی که در آن، تغییر افکار مردم، هدف اصلی است و قلب و دل انسان همانند زمینی است که هر آنچه در آن کاشته شود، محصول نیز همان است؛ اگر چشمه ایمان در دل کسی بجوشد، بر تمام ابعاد زندگی او جاری خواهد شد و در مقابل اگر تخم شک و شبهه در دل کسی قرار بگیرد، سایه شوم آن تمام زندگی را فرا می گیرد.
دشمن در صدد تغییر در باورها و شناخت ها است
اگر کسي با ما دشمن باشد، چه کار می کند؟ دشمن می کوشد شناخت ما را عوض کند، يعني با تبديل معرفت حقيقي ما به يک شناخت بدلي، منافع خود را تأمين کند، بنابراين اگر ما منافع خود را درست بشناسيم و آن را تأمين کنيم، مانع می شود که او به اهداف خود برسد؛ براي اينکه منافع و مصالح ما تأمين نشود، دشمن می کوشد تا ما در فکر و فهم خود اشتباه کنيم، پس تمام سعی و کوشش خود را می کند تا ما در شناخت هدف، انتخاب آن و پیش روی به سوی آن دچار اشتباه شویم.
از اين رو، ريشه جنگ نرم به تصرف در فکر ديگران برمی گردد، به گونه ای که فکر آنان منحرف شود و به بيان ديگر، روح جنگ نرم، منحرف کردن افکار و کشاندن آنها به سوی معیارهای مورد انتخاب خودشان است؛ يعني آنچه را که بايد به صورت صحيح شناخته شود، به شکلي نادرست می شناسانند و جلوی شناسایی صحیح آن را می گیرند، ایجاد شبهات در عرصه های اعتقادی، دینی، فرهنگی، سیاسی و... همگی از این قبیل است که از طرق مختلف به اذهان مردم القاء می شود.
ضرورت دشمن شناسی در سبک زندگی اسلامی
اساساً در سبک زندگی اسلامی ، مسأله دشمن شناسی از جایگاه مهمی برخوردار است و دلیل آن این است که تا از موانع آسیب ها و خطرات موجود در مسیر زندگی اطلاع کافی نداشته باشیم تمیز میان حق و باطل به دشواری صورت می گیرد و در عمل نیز دچار تزلزل خواهیم بود و به قول معروف دیواری که از ابتدا کج باشد تا ثریا کج است. بنابراین باید هم دشمن را به خوبی شناخت و هم روش ها و دام های او را به خوبی شناسایی کرد تا ضریب اشتباه به حداقل برسد.
به عنوان مثال گاهی اوقات دیده می شود وسیله ای به نام ماهواره که یکی از سلاح های دشمن در عرصه جنگ نرم به شمار می آید، به راحتی در خانه اشخاصی که جز گروه متدین هستند یافت می شود، حتی برخی عمل خود را با سخنانی به ظاهر درست، توجیه می کنند؛ غافل از آنکه دشمن قسم خورده بشر، همیشه در کمین است تا فرصتی مناسب برای ضربه زدن پیدا کنند و برای رسیدن به هدف خود، قدم ها را به آرامی بر می دارد که گاهی اوقات تشخیص آن فقط از عهده انسان با بصیرت بر می آید.
رساـ از این که وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید از شما متشکریم.
بنده هم از شما و همه فعالان عرصه رسانه و خبر به ویژه اطلاع رسانی دینی و حوزوی تقدیر و تشکر دارم و آرزومند موفقیت روز افزون شما هستم./1330/گ۴۰۲/س
گفتوگو از داود جعفری