۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸
کد خبر: ۵۴۱۱۸۴
پدر شهید حججی:

حسرت می خورم که نتوانستم همراه شهید در اردوهای جهادی باشم

پدر شهید حججی با ذکر خاطره ای از از بیان احکام و توزیع کتاب میان اهالی مناطق محروم و ساخت مسجد از سوی ‏شهید، ‏گفت: اگر محسن را درک کرده بودم، همراهش در اردوها شرکت می‌کردم و امروز اینقدر حسرت نمی‌خوردم.‏
شهید حججی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، پدر شهید مدافع حرم محسن حججی، صبح امروز در جلسه ای که به میزبانی خانواده شهید و با حضور رییس و معاونان دفتر ‏تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، با نقل خاطره‌ای از عملکرد شهید در اردوهای جهادی، اظهار داشت: شهید در روستایی ‏به نام ‏‏«دورک» از توابع پشتکوه فریدون‌‌شهر خدمت می‌کرد، ما فقط می‌دانستیم که در اردوهای جهادی شرکت می‌کند و ‏اهمیت ‏نمی‌دادیم و امروز افسوس ما همین است، چون آن ها در اردوی جهادی خود در آن منطقه ساخت مسجدی را شروع ‏کرده و موفق ‏به اتمام آن نشده بودند و عمر شهید ما نیز کفاف نداد تا ساخت مسجد را ادامه دهد، امروز بنده این افتخار را ‏دارم تا به جای ‏شهید در اردوهای جهادی شرکت کنم.‏

وی افزود: هنگام ثبت‌نام برای شرکت در اردوی جهادی خاطره‌ای از شهید برایم تعریف کردند و گفتند زمانی که برای ‏شناسایی ‏منطقه به روستای دورک رفتیم ماه رمضان بود و به همراه بزرگ روستا و جمعی از اهالی آنجا در اتاقی جمع شدیم، ‏با وجود اینکه ‏روزه نبودیم اما به احترام اهالی درخواست کردیم چیزی برای پذیرایی نیاورند. ‏

پدر شهید حججی ادامه داد: گفتند هیچ اشکالی ندارد و چای آوردند و همه برداشتند و بعد از خوردن چای، سیگاری هم ‏‏آتش زدند، به بزرگ آن روستا گفتیم مگر ماه رمضان نیست و شما روزه نیستید، گفت مگر خوردن چای و کشیدن سیگار ‏روزه را ‏باطل می‌کند، معلوم بود که فرهنگ دینی آن روستا خیلی ضعیف است. ‏

بیان احکام و توزیع کتاب های دینی در میان اهالی مناطق محروم از سوی شهید حججی

وی ابراز داشت: زمانی که اهالی رفتند یکی از همراهان گفت اینها که نه نماز می‌خوانند و نه روزه می‌گیرند، پس ما برای ‏چه کسی ‏مسجد بسازیم، وقتی برای آماده کردن تجهیزات برگشتیم محسن یک‌سری کتاب احکام با خود آورد و طی بیست ‏روزی که در ‏منطقه بودیم کار او بیان احکام برای اهالی بود.‏

پدر شهید حججی ادامه داد: زمانی که من به آن روستا رفتم بزرگ روستا پیش من آمد و گفت اگر برگ درختان و ریگ‌های بیابان ‏‏بخواهند از فرزند شما تعریف کنند، نمی‌توانند، ما هرچه از احکام و دینداری و حتی بهداشت داریم همه را مدیون فرزند شما ‏‏هستیم و با اشک شوق از محسن تشکر کرد و این تشکر مخلوق است که رضایت خالق را به همراه دارد، من آنجا به حال ‏خودم ‏گریه کردم  که چگونه می‌شود ما پدر و مادرها فرزندان به این خوبی داشته باشیم و در کنار ما باشند، اما درکشان نکنیم ‏و همه ‏امورات ما صرف دنیا شود.‏

حسرت پدر شهید از همراهی نکردن فرزندش در اردوهای جهادی/ خلوص بالای شهید عامل تحول در این زمانه

وی افزود: اگر محسن را درک کرده بودم، شاید همراهش در اردوها شرکت می‌کردم و امروز اینقدر حسرت نمی‌خوردم، ‏توصیه من ‏به شما این است که در کنار کارهای بزرگی که انجام می‌دهید زمانی را نیز به شناخت فرزندان تان اختصاص ‏دهید و در کنارشان ‏زندگی کنید تا اگر روزی مانند محسن باعث سربلندی و سرافرازی خانواده و کشور و دین خود شدند، ‏حسرت نخورید.  ‏

پدر شهید حججی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: خداوند به شهید ما لطف ویژه داشت که آن نیز به برکت ‏‏شهدای دیگر بود، چنانکه رهبر معظم انقلاب فرمودند شهید به واسطه خلوص خود تحولی عظیم در زمانی خاص و ویژه به ‏وجود ‏آورد و همه این ها به خاطر مظلومیت شهدای مدافع حرم است. ‏

وی بیان داشت: زمانی که شهید در حرم امام رضا(ع) از مادر خود کسب رضایت کرد، مادرش گفت راضی‌ام به سوریه بروی، ‏ولی ‏راضی نیستم که شهید شوی، ولی وقتی خبر اسارتش را شنیدیم، مادرش گفت خدایا راضی‌ام که شهید شود، چون ‏می‌دانستیم ‏داعش او را تحویل نمی‌دهد و شکنجه می‌شود، آن روز برای ما خیلی سخت بود، مادرش نذر کرد شهید شود، حتی ‏به مزار شهدای ‏گمنام رفت و همان جا حاجت گرفت.‏

شهید دوست داشت مانند حضرت زهرا گمنام دفن شود

پدر شهید حججی اضافه کرد: ما از ابتدا منتظر آمدنش نبودیم و حتی زمانی که به ما گفتند اسیر شده و برای تبادلش دعا کنید ما گفتیم ‏‏منتظر مبادله و حتی پیکرش نیستیم، چون خود شهید دوست داشت مثل حضرت زهرا(س) گمنام باشد و خواسته‌اش اجابت ‏شد، ‏حالا چرا ما بخواهیم مخالفت کنیم، حتی زمانی که در سوریه بودیم، اعلام کردیم راضی نیستیم یک ریال برای مبادله ‏پیکر شهید، ‏به داعش پول پرداخت شود، منتها لطف خدا بود که بحث مبادله پیش آمد و من همه جا گفته‌ام که خداوند از دل ‏بنده خود ‏بیشتر آگاه است، قسمتی از پیکر شهید را به خاطر دل ما به ایران فرستاد و قسمت عمده‌اش را نیز به خاطر دل ‏خودش پیش ‏خود نگه داشت، زمانی که در خاک سوریه بودیم محسن را بیشتر احساس می‌کردیم و وقتی می‌خواستیم برگردیم ‏دنیایی از غم ‏وجودمان را فرا گرفت، اما نمی‌توانیم خلاف اراده الهی عمل کنیم و همواره خدا را شکر می‌کنیم.‏ ‏

شهید از کودکی و قبل از سن تکلیف نماز شب می خواند و روزه می گرفت/ می خواست مثل حضرت زهرا درد پهلو را ‏احساس کند

مادر شهید حججی نیز در این دیدار اظهار کرد: ما از کودکی راه و روش زندگی را به محسن نشان دادیم و کار ویژه دیگری انجام ‏نداده‌ایم، ‏محسن از کودکی به ائمه(ع) علاقه داشت و در بعضی از مراسمات زیارت عاشورا و حدیث کساء می‌خواند، به سن ‏تکلیف نرسیده ‏بود که روزه می‌گرفت، نماز شب می‌خواند و این‌گونه بود که خدا او را به این درجه و مقام رساند. به ائمه(ع) ‏خیلی متوسل می‌شد. ‏

وی افزود: شهید در وصیت‌نامه‌اش نوشته که می‌خواهم مثل حضرت زهرا(س) درد پهلو را احساس کنم و مثل امام حسین(ع) ‏و ‏علی‌اکبر(ع) شوم و به تمام این ها هم دست یافت، احترامی که به پدر و مادر می‌گذاشت باعث شد تا خدا این جایگاه را به ‏او ‏بدهد، نذر کتاب می‌کرد و کتاب می‌خرید و آنها را روی قبر شهدا می‌گذاشت تا مردم استفاده کنند، به شهدا علاقه زیادی ‏داشت، ‏همیشه می‌گفت یک شهید را انتخاب کرده و او را الگوی خود قرار دهیم، خودش شهید کاظمی را الگو قرار داده بود و ‏بیشتر ‏شب ‌های جمعه را به زیارت شهید می‌رفت.‏/869/پ201/ب1

ارسال نظرات