امین امام، امید مردم
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، خداوند میفرماید: «إِنَّ اللهَ یأْمُرُکمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا...؛ (1)؛ خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبان آن برسانید ... .»
در شأن نزول آیه شریفه آمده است: زمانی که پیامبر اکرم (ص) شهر مکه را فتح کرد، کلید را از کلیددار خانه کعبه «عثمان بن طلحه» گرفت تا درون کعبه را از وجود بتها پاک سازد. عباس عموی پیامبر (ص) پس از انجام کار، تقاضا کرد که پیامبر(ص) کلید را به او بسپارد تا به مقام کلیدداری خانه خدا مفتخر شود؛ اما پیامبر (ص) چنین نکرد و کلید را پس از تطهیر بیت به «عثمان بن طلحه» تحویل داد. این در حالی بود که آیه فوق را تلاوت میکرد. (2)
از آیه و شأن نزول آن به چند نکته بنیادی میتوان دست یافت:
1- امانت معنای گستردهای دارد و هرگونه سرمایه مادی و معنوی را شامل میشود.
2- ادای امانت یک وظیفه انسانی است و ویژه مسلمانان نیست.
3- در سپردن امانت باید «اهل» آن را پیدا کرد.
4- امانت و صداقت به عنوان دو شاخصه بنیادی برای اعتماد شناخته میشود.
5- در سپردن امانت، شایستگی ملاک است نه روابط دوستی و فامیلی.
نگاهی دیگر به آیه شریفه:
همانگونه که «کلیدداری» کعبه به عنوان مرکز «ام القرای» اسلام جایگاهی ویژه و حساسی است و کلید آن را به هرکس نمیتوان داد و باید امانتداری و صداقت به اثبات رسیده باشد. رهبری امت را نیز نمیتوان به هرکس سپرد، چون امانت و رهبری در جامعه دینی یعنی «کلیددار» بودن امت اسلام.
این معنا را میتوان از فرمایش امام باقر (ع) نتیجه گرفت که اسلام را بر پنج پایه استوار میداند و در پاسخ به برتری و فضیلت ارکان آن، «ولایت» را نام میبرد و میفرماید: «... لِاَنَّهَا مِفتَاحهُنَّ وَ الدَّلِیل عَلَیهِنَّ»(3)
به دیگر سخن، در نظام ارزشی اسلام، به دو عنوان اساسی باید توجه کرد؛
الف- ارزشهای کلیدی؛
ب- کلید ارزشها.
ولایت و رهبری دینی نقش «کلید» را دارد که مردم و امت را بهسوی ارزشها هدایت میکند و درِ ارزشها را میگشاید «مفتاح» و درِ ضد ارزشها را میبندد «مِغلاق».
نقش کلیدی رهبری در جامعه دینی بر کسی پوشیده نیست؛ ازاینرو در آموزههای دینی و سیره نبوی همراه با اعلام اصل اسلام به عنوان یک مکتب انسانساز و جامعه پرداز، موضوع «وصایت» و تداوم رهبری مطرح شد؛ یعنی ولایت مولود و همزمان با بعثت است.
با توجه به جایگاه کلیدی رهبری امت در اسلام و با توجه به تجربه عینی و واقعی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و نقش رهبری داهیانه آن بزرگوار در تأسیس و تثبیت انقلاب، آنچه دغدغه مهم مردم را تشکیل میداد موضوع رهبری و تداوم آن پس از امام راحل بود.
تجربه تلخ برکناری قائممقام رهبری از یکسو و امید استکبار جهانی به مقطع خلأ وجودی امام (ره) از سوی دیگر باعث شده بود که مردم در فضایی آکنده از تردید و ابهام به سر برند و دشمنان نیز در انتظار لحظهای سرنوشتساز برای ضربه زدن به حرکت بیداری اسلامی در ایران انقلابی، همواره مترصد رخت بربستن امام (ره) بودند.
در این فضای ملتهب و شرایط حساس، امداد غیبی به کمک این نظام الهی آمد و از باب «اللهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ.»(4) خبرگان امت را به تصمیمی استوار و نظری صائب و ثاقب هدایت کرد.
انتخاب مقام معظم رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به عنوان رهبر امت و جانشین امام (ره) امیدها را در دل دوستان و یأس را در دل دشمنان افکند و آیه شریفه: «الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن دِینِکمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ.»(5) بار دیگر عینیت و تحقق یافت.
بار سنگین رهبری امت بر دوش مردی از تبار راستقامتان تاریخ گذاشته شد. همان مردی که از دوردستترین نقطهها تا مرکزیترین جایگاه را تجربه کرده بود، از زلزله طبس و سیل قوچان، مردم از او خاطرهها داشتند، از ایرانشهر و چابهار که مردم با او انس ویژه گرفته بودند، در جلسات خصوصی و عمومی مشهد که در دوران طاغوت برگزار میشد و آن مرد به کادرسازی و تربیت نیرو بهگونهای حسابشده و برنامهریزی شده مشغول بود و شاگردان از آن سخنها گفتهاند.
و بالاخره از زندان و شکنجهها، تهدیدها و تجربههای تلخ دلنشین. اینچنین مردی که منادی تبعیت از موسای زمان بود و به تعبیر قرآن: «وَجَاء مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یسْعَی قَالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ، اتَّبِعُوا مَن لاَّ یسْأَلُکمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ.»(6) به رهبری نظام اسلامی برگزیده شد.
او ویژگیهایی داشت و دارد، و هم اینک به جایگاه رهبری نظام دینی زینت و افتخار داده است؛
1- عبور از خود.
2- سادهزیست.
3- ژرفنگر و تیزبین.
4- کادرساز و نخبه پرور.
5- فروتن و با اخلاص.
6- همه سو نگر و جامع.
7- آیندهنگر.
8- فقیه آگاه به زمان.
9- مفسر ژرفاندیش.
10- معلم اخلاق.
11- مدیر و مدبر در بحرانها.
12- امین و مرید امام (ره).
13- امید و مراد مردم.
14- فرصت ساز و تهدید سوز
15- پیری پخته و همراه با کولهباری از تجربه.
16- استادی برجسته و ادیبی فرزانه.
17- تحلیلگر ژرفاندیش در امور سیاسی.
18- هنرشناسی فرهیخته.
19- قامت بلند اندیشه و تفکر.
20- پرورش یافته مکتب امام خمینی (ره).
حدود سه دهه است که این اَبَرمردِ اَبَر صفت، مواعظ و نصایح و رهنمودهایش به عنوان دلیل راه و روشنگر تاریکیها و برطرفکننده شک و ریبها، بر این امت میبارد، با قوت و قدرت نظام اسلامی را به پیش میبرد، امید دشمنان را به یأس مبدل ساخته و فروغ امید به آیندهای بهتر را در دل دوستان افکنده است.
آیتاللهالعظمی خامنهای در تاریخ انقلاب و رخدادهای سیاسی و اجتماعی، حضور پررنگ و نقش اول را داشته و بحرانهای گوناگون به وجود آمده از سوی تبهکاران و فتنهگران را یکی پس از دیگری مدیریت و مهار کرده است.
با تمام وجود، باید گفت که آن بزرگوار به رهبری نظام اسلامی زینت بخشیده و مایه سربلندی و مباهات شیعه و حزبالله در سراسر جهان شده است. بزرگ شده و دستپرورده امام (ره)، پس از رحلت او این کشتی را به شایستگی از امواج عبور داده و به سمت ساحل نجات به پیش میبرد. «چه غم دیوار امت را که باشد نوح کشتیبان».
گرچه شناخت کامل و رسیدن به قله وجودی آن بزرگوار کار آسانی نیست؛ لکن در دامنههای آن قله سربلند میتوان گشت و گذاری کرد و به اندازه ظرفیت از آن بهره گرفت و این شعر حافظ را زمزمه کرد:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد/ وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست/ به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست/ که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی/ رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد/ مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند/ بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی/ که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد./9314/ی۷۰۳/س
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد
پینوشتها:
1- نساء، 58.
2- تفسیر نمونه، ج 3، ص 430.
3- وسائل الشیعه، ج 1.
4- انعام، 124.
5- مائده، 3.
6 –یس، آیه 21-20.