انسان سالم در پرتو اسلامی سازی علوم انسانی و جامعه سازی تعریف می شود
به گزارش خبرگزاری رسا در مشهد، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحمید واسطی؛ عضو هیأت رئیسه موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام درنشستی با موضوع «جایگاه علوم انسانی در جامعهسازی» که در سالن آمفی تئاتر دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد، با طرح پرسشی مبنی بر اینکه چطور قرار است ما به تمدن سازی برسیم، به تبیین وضعیت علوم انسانی اسلامی و چگونگی استفاده از گزارههای دینی در جامعهسازی پرداخت.
وی درادامه با اشاره به جلسه تدوین پیشنویس قانون اساسی کشوردر سال 1358 که توسط حسن حبیبی تدوین شد، پرسش هایی در این پیشنویس ایجاد شد که چه بشود که ما می گوییم اسلام پیاده شده است، اظهارداشت: پاسخ این بود که اگر توضیح المسائل در جامعه پیاده شود ما میگوییم اسلام پیاده شده است.
برای مدیریت کلان اجتماعی نیاز به بسته تکمیلی است
نظریه پرداز تمدن اسلامی با اشاره به این مطلب که توضیح المسائل فردی برای پیاده شدن اسلام لازم است اما کافی نیست، خاطر نشان کرد: برای مدیریت کلان اجتماعی نیاز به بسته تکمیلی است که در بخش مبانی در فقاهت و روش درعلم اصول فقه نیاز به تکمله است تا در مقیاس کلان از آیات و روایات استنباط محتوا شود.
نویسنده کتاب «نگرش سیستمی به دین» درادامه با بیان اینکه در شرایط فعلی درزندگی جمعی در محیط رقابت یک فضای ناکارآمدی فعال شده است، تصریح کرد: در این وضعیت ایمان فردی وجود دارد ودر عین حال قدرت جامعه سازی که جامعه اسلامی شود و در رقابت با جوامع دیگر باشد فعال نیست که اگر فعال شود دوگانه سازی بحران اتفاق می افتد چراکه فرد مومن است اما در فضای سکولار نفس می کشد و سیستم های رسانه ای، آموزش، فرهنگ، بهداشت و درمان ودیگر سیستم ها نیز سکولار هستند.
استاد حوزه علمیه مشهد با طرح این پرسش که چگونه کارآمدی دین فعالسازی شود، اظهارکرد: روش ما این است تا بر اساس قواعد علمی و علم اصول فقه در اجتهاد بتوانیم از آیات و روایات یک معنای متناسب با جامعه سازی و تمدن سازی به دست بیاوریم.
بسته مبانی در تولید علم و جامعه سازی به اشباع رسیده است
حجتالاسلام والمسلمین واسطی با طرح این پرسش ها مبنی بر اینکه مسئله ما در این جلسه این است که چگونه دین، منابع دینی، مدارک و گزارههای دینی، فرآیندهای تمدنی تولید کنند؟ چگونه از گزارههای دین استنباط در مقیاس جامعه سازی صورت بگیرد؟ چگونه علوم انسانی اسلامی تولید شود؟ چگونه در مقیاس یک علم نه فقط یک تک گزاره بتوان از آیات و روایات استفاده کرد و دستگاه معرفتی تولید کرد، گفت: بسته مبانی ما در این چهار دهه به اشباع رسیده اما بسته روشی ما هنوز ناقص است.
وی درادامه درباره تعریف پارادیم علم دینی گفت: این بسته شامل زیرساخت فکری برای تولید علم از دین است که تولید شده است در عین حال برخی از طیف های متفکر دینی که در این فضا کار می کنند براین موضوع اعتقاد دارند که پارادایم علم دینی تولید نشده است و شاید منظورآنان این بوده است که کلمه پارادیم نیاز به یکسری واقعیت های اجتماعی برمی گردد که در این موضوع نیاز به همگرایی و اجماع احساس می شود.
نویسنده کتاب «نگرش سیستمی به دین» با بیان اینکه طیف های مختلف قالب علم دینی در مبانی،هستی شناسانه، جامعهشناسانه، انسان شناسانه و روش شناسانه مشترک هستند واشتراکات فراوانی دارند، تصریح کرد: در عین حال هسته اصلی مبتنی بر مثل حکمت متعالیه با تبیین و توصیفی که در حکمت متعالیه وجود دارد، شکل گرفته است.
حجتالاسلام والمسلمین واسطی درادامه با اشاره به این مطلب که حول مکتب صدرایی یک بسته هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، ارزششناسی شکل گرفته و قائلین به علم دینی حتی آنهایی که فلسفه صدرایی را قبول ندارند وقتی مقصود خود را از هستی انسان، معرفت، روش و ارزش را توضیح میدهند همگراییهای زیادی دیده میشود، گفت: اما اگر اکثر را در حول حکمت صدرایی جمع کنیم، در حول این مکتب، پارادایم علم دینی بدین معنا است که دستگاه تولید کننده گزاره ها روش استنتاج داشته باشد که مبتنی بر پارادیم شبکه ای است.
وی با بیان اینکه مقصود از شبکه هستی، کل موجودات با تعیین جایگاه و ارتباط آنها با یکدیگر است؛خاطرنشان کرد: تمام موجودات از خالق تا تمام لایههای مخلوقین هر کدام در چه موقعیتی با چه روابطی قرار دارند و در این میان انسان و اراده او در چه موقعیتی قرار دارد پرسشی است که مطرح می شود.
همه مباحث علوم انسانی، جامعه سازی و تمدن سازی به معادلات تغییر برمی گردد
نویسنده کتاب «نگرش سیستمی به دین» درادامه به چگونگی آفرینش انسان اشاره کرد و گفت: در واقع اصل کلان شبکه ارتباطی روح در بدن با محیط ارتباط همنوع برقرار می کند، اظهارداشت: در عین حال ارتباط به معنای اثرگذاری و اثرپذیری است.
عضو هیأت رئیسه موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام درادامه با اشاره به چگونگی حرکت انسان گفت: همه مباحث علوم انسانی، جامعه سازی و تمدن سازی و تمام بحثهای دین به معادلات تغییر برمیگردد.
وی در تعریف معادله تغییراظهارداشت: معادله تغییر به معنای تعیین کمیت و کیفیت و جهت اثرگذاری و اثرپذیری برای رسیدن به یک نتیجه و برآیند است چرا که در واقع کار معادلهها ایجاد تعادل در دو طرف است و در معادلهها کمیت و کیفیت، چقدر، چگونه، چه زمانی، چه مکانی، با چه اجزایی، با چه ضوابطی، با چه شرایطی، چه کسی، چه چیزی را، در چه زمانی و غیره تعریف می شوند.
حجت الاسلام والمسلمین واسطی با اشاره به این مطلب که پاسخ به فرآیندهای فوق، تلاشی در جهت حرکت به سمت خداوند است، تصریح کرد: در واقع براساس این تعریف از دین، معادلات حرکت انسان برای اتصال به خداوند است و معادله تغییربه این معنا است که تعیین شود که می خواهی جهت حرکت را عوض کنی و یا مشخص باشد که چه چیزهایی در شبکه هستی تغییر خواهد کرد.
هنر حکمت صدرایی این است که بین عقل و شهود و نقل جمع کرد
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در اینجا منظور از پارادایم تولید علم دینی بر اساس شبکه هستی است، اظهارکرد: در واقع هنر حکمت صدرایی این است که بین عقل و شهود و نقل را جمع کرد و از طرفی بین برهان و نقل و شهود را نیز جمع کرد تا ادله تبیین کننده جهت نقل باشد و برهان تبیین کننده جهت شهود و درعین حال برهان برای این اهداف استخدام شود.
وی با بیان اینکه در واقع هنر حکمت صدرایی این بود که قدرت فهم و کشف معنا و تبیین تغییرمعادلات را از آیات و روایات برای ما ایجاد کرد در عین حال ما باید در علوم انسانی اسلامی و علم دینی تمدن سازی اسلامی به سمت روش پیش برویم، خاطرنشان کرد: چرا که حکمت نظری موجود است و اشباع شده است و می خواهیم این موضوع را به حکمت عملی وصل کنیم.
این استاد حوزه دانشگاه درادامه با طرح این پرسش ها مبنی بر اینکه چگونه از آموزههای دینی به حکمت عملی برسیم، پل ارتباط بین حکمت نظری و مبانی هستی شناسانه با حکمت عمل( خوب و بد و بایدها ونبایدها و چگونگی ها) چطور است، تصریح کرد: در حکمت نظری راجع به چیستیها و چراییها صحبت میکنیم اما در حکمت عملی راجع به چگونگیها صحبت می شود.
مدل نیاز با اقتباس از روش اسلام پردازش شده است
وی با بیان اینکه مدل نیاز با اقتباس از روش اسلام پردازش شده است، تصریح کرد: ما می توانیم بگوییم براساس حکمت صدرایی و با مراجعه فقیهانه به آیات و روایات می توان این مدل نیاز را استخراج کرد.
نویسنده کتاب«نگرش سیستمی به دین» با طرح این پرسش که جامعه مطلوب، تمدن ایده آل، آرمانشهر رضوی، مدینه فاضله موعود و اتوپیای وعده داده شده، قرار است چه کاری انجام دهد، تصریح کرد: جامعه مطلوب به معنای تمدن و شبکه بههم پیوسته از سیستمهای کلانی که کلیه لایههای نیاز انسان را به نحو کارآمد برطرف میکند و به نحو برتر به این لایه ها پاسخ می دهد که جامعه مطلوب یک تمدن است .
وی در تعریف تمدن گفت: شبکه بهم پیوسته و ابرنظام هایی که به همه لایه های نیاز انسان می تواند پاسخ کارآمد داشته باشد و در محیط رقابت پاسخ برتر، سهولت در دسترس و پایداری در رفع نیازها با کمترین هزینه را دارا باشد که جزو شاخصه های اصلی تمدن است.
حجت الاسلام والمسلمین واسطی با طرح این پرسش که قرار است تمدن به نیاز انسان پاسخ بدهد پس این مدل نیازها چکونه است و مدل نیازها طبق نگرش اسلام چیست، گفت: در این مدل همه سطوح درونی انسان از جسم و فکر و روح و وزن و اولویت ها مشخص می شود.
این محقق و پژوهشگر حوزوی درادامه با اشاره به برنامه ششم توسعه بیان داشت: وقتی این برنامه را باز می کنید محورهای مختلف از جمله خانواده، توسعه، آموزش، اقتصاد و فرهنگ را مشاهده می کنید چرا که این موضوعات نیازها هستند و باید پوشش داده شوند.
وی با بیان اینکه در علوم انسانی موجود که براساس مدل حداقلی مزلو است درلایه های آن یک قسمت خودآگاهی و خود شکوفایی وجود دارد، گفت:در عین حال اگربرنامه ششم توسعه باید براساس این نظریه باشد اما پیش نویس هایی از این مدل در فضای کرسی های نظریه پردازی ما هنوز انجام نشده است .
این نویسنده کتاب با اشاره به این مطلب که در شرایطی که مدل نیازهای شبکه ای طراحی می شود اما این زمین هنوز خالی است، اظهارکرد: اگر این کار را انجام ندهیم قدم بعدی را در ارتقای حکمت نظری به حکمت عملی نمی توانیم برداریم.
انسان سالم در پرتو این اسلامی سازی علوم انسانی و جامعه سازی تعریف می شود
وی با اشاره به این مطلب که انسان سالم در پرتو این اسلامی سازی علوم انسانی و جامعه سازی تعریف می شود، خاطرنشان کرد: از طرفی فرهنگ مساوی با طرز رفتارها مبتنی بر بینش و احساس و خروجی این نگرش ها و احساسات است که فرهنگ اسلامی بشود بدین معنا که طرز رفتارهایی که در شبکه دین تعریف شده و از ما صادر می شود.
عضو هیأت رئیسه موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام با بیان اینکه علوم انسانی، علومی است که به کشف، توصیف و تبیین و تنظیم رفتارهای انسانی می پردازد، تصریح کرد: مقصود از این رفتار، مکتب رفتارگرایانه نیست بلکه همه آثاری است که از انسان صادر می شود و در واقع کار علوم انسانی ارائه معادلات تغییر است.
وی با بیان اینکه اگرارائه معادلات تغییر در مقیاس کلان اجتماعی صورت بگیرد، جامعه سازی می شود، خاطرنشان کرد: از طرفی اگر این معادله تغییر در فضای رقابت با جوامع دیگر قرار گرفت مقیاس تمدنی می شود چرا که جامعه مطلوب می خواهد انسان سالم نه ایده آل ارائه بدهد.
حجت الاسلام والمسلمین واسطی با اشاره به اینکه شاخص های انسان سالم براساس نگرش اسلام چیست؟ گفت: ما اشباع داده و اطلاعات در این باره نداریم واز طرفی مطالبی که در آن فقاهت ورزیده شده باشد، موجود نیست چرا که مراحل رشد انسان براساس نگرش اسلام خروجی رشد در نظام آموزش و پرورش و سنوات این نهاد قرار دارد و حتی فعالیت های رسانه ای نیز طبق این الگوی رشد تنظیم می شوند.
وی با بیان اینکه برای رسیدن به پاسخ به این پرسشها درباره شاخص های انسان سالم باید از قسمت مبانی و مباحث هستی شناسانه عبور کرد، بیان داشت: در واقع اصل چیستی و چراها لازم است اما باید یک قدم جلوتر برویم به این دلیل که بسته اولیه معرفتی شکل گرفته است و نیاز است تا در چگونگی ها، تغییر رقم بخورد.
در اتصال حکمت نظری به حکمت عملی، تصمیم نقطه اتصال است
این نویسنده کتاب با اشاره به این مطلب که همه بحث تغییر در انسان و جامعه بر روی نقطه تصمیم متمرکز است،اظهارکرد: در واقع در اینجا حکمت نظری می خواهد به حکمت عملی وصل شود که در آن وضعیت تصمیم نقطه اتصال است.
وی با بیان اینکه کار علوم انسانی تنظیم رفتارها است که این تنظیم رفتارها، خروجی آن تصمیم است، اظهارکرد: اگر قرار باشد یک قدم به جلو برداشته شود بایستی معادلات تصمیم افراد از ناخودآگاه به تصمیمی براساس محاسبات در مقیاس شبکه هستی بشود و حال این پرسش پیش می آید که این تصمیم چگونه است و چه تصمیمی از آن سبب رشد جسم است.
حجت الاسلام والمسلمین واسطی با اشاره به این مطلب که درعین حال رشد در ابعاد فکری، روحی و جامعه در مقیاس خانواده، شهر و بین الملل تعریف می شود، اظهارکرد: نمی توان تصمیمی گرفت که برای خود فرد خوشایند باشد در عین حال به دیگران ضرر برساند.
وی درادامه با طرح این پرسش که چگونه باید تصمیم گرفت که مطلوبیت های روحی و جامعه با هم حاصل شود، تصریح کرد: در واقع بین اتصال علوم انسانی که تنظیم رفتارها است و از طرفی جامعه سازی که تولید ساختارهای تنظیم کننده رفتار است نزاع هایی بوده است که بین ساختارها و عامل کنش گرا است.
اجتهاد فرآیندی هنوز حاصل نشده است
این استاد حوزه علمیه مشهد با تأکید بر این مطلب که جامعه سازی این است که ساختارهایی را تعریف کنیم که اراده انسان را در آن بتوان جاری کرد که منجر به تصمیمی نشود که سلامت و رشد و در عین حال این عدل شبکه ای که مولفه مناسب است حاصل نشود، گفت: مسئله اصلی که تا به امروز تولید نشده است که در علوم انسانی اسلامی و حتی در خود علوم انسانی حائز اهمیت است اجتهاد فرآیندی است که فهم و درک فرآیندها از آیات و روایات است.
اجتهاد فرآیندی در مقیاس کلان چطور است؟
وی با طرح این پرسش که اجتهاد فرآیندی در مقیاس کلان چطور است، تصریح کرد: دراین شرایط مبانی را داریم و حفره ما در چگونگی فرآیندها و ساختارهایی است که رفتارها را تنظیمی می کند که ما می خواهیم این موضوع را از اسلام به دست آوریم و در عین حال از آیات و روایات حاصل شود چرا که علوم انسانی در مقیاس کلان است و فرد مخاطب نیست بلکه ساختارها مخاطب هستند و با اجتهاد فرآیندی و سیستمی می توان به این هدف رسید.
نویسنده کتاب«نگرش سیستمی به دین» با اشاره به این مطلب که مراحل قدم به قدم این کارهمان الگوریتم اجتهاد است، بیان داشت: از طرفی این حرکت قدم به قدم روش مند است چرا که مراحل اجتهادی آن طبق اجتهاد جواهری است که مقیاس های آن را دارد و در حال تدوین شدن از سوی موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام است./934/د103/ب1