چرایی نابسامانیهای اقتصادی و مدیریتی
به گزارش خبرگزاری رسا، حامد حاجیحیدری عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی به بررسی دلیل نابسامانیهای اقتصادی و مدیریتی در برهه کنونی پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
رئیس جمهور و معاون اول و سایر اعضای گروه اقتصادی دولت، از زمان وقوع نابسامانیهای ابتدای امسال، کمتر در انظار ظاهر شدهاند، و اگر هم ظاهر شدند، توضیح روشنی در مورد روند اوضاع و آیندهای که پیش رو داریم، به مردم ارائه نکردهاند، یا بدتر، اگر هم جناب معاون اول، چیزهایی گفتند، اغلب ناامید کننده بود؛ چیزهایی که اگر یک سال قبل میگفتند، مطلقاً رأیی در کار نبود.
در همین اوضاع، سخنگوی دولت نیز کناره گرفت و دولت، در دنیایی که دولتهایش چندتا چندتا سخنگو دارند، همان یک سخنگو را هم مرخص کرد، و همچنان هم سخنگو ندارد؛ به ناگاه دولتی که در تبلیغات انتخاباتی بسیار میگفت و حتی چیزهای بدی هم از سنخ تهمت تفکیک پیادهروها میگفت، به سکوت فرو رفت.
بیگمان، بخش مهمی از نابسامانی اوضاع، منحصراً حاصل همین سکوت بوده است؛ و حتی برخی مکرراً در شبکه به زبان آمدند و گفتند که دولت از این آشفتگی منتفع میشود! ماجرا از این قرار بود؛ با سکوت نامتعارف دولت، وقتی مصرفکنندگان گمان بردند که دولت کنترلی بر اوضاع ندارد، برای تأمین مصارف بالقوه خود دست به کار شدند و بازار را با کم و کسری مواجه کردند؛ اگر رئیس جمهور در همان حضور کمرنگ بر صفحه تلویزیون، مردم را از کنترل بر اوضاع مطمئن میکرد، جلوی بسیاری از نابسامانیها گرفته میشد.
این سکوت یا بیان لغزان، بسیاری، از جمله چهرههای مهم و پر نفوذ موسوم به سلبریتی را برآشفت، تا جایی که زمزمههای عدم کفایت دولت به فریاد بدل شد، و در متن شبکه، رفته رفته افراد از یکدیگر میپرسیدند که واقعاً عدم کفایت دولت چه شکلی است، اگر بدین شکل نیست؟!
ولی، ...، اما، در آینده که تاریخ امروز جهان را بخوانند، تصدیق خواهند کرد که بویژه از زمان آشوب دنیای سیاست پس از یازدهم سپتامبر سال 2003، آنچه میتوان به عنوان خصلت و ویژگی سیاست ایران نام گذاشت، «حرکت مینیاتوری سیاست ایران» است. در متن این سیاست، صبر و طمأنینه جایگاه ویژهای دارد؛ سخن از تغییر یکباره تقریباً هیچ چیزی نیست، بلکه قوه عاقله هادی سیاست استراتژیک ایران، اغلب، در عین قاطعیت، به مدد امام عصر (عج)، حساب شده و مو به مو عمل کرده است.
سخن این است که هر چند دولت، در شرایط فعلی نامتعارف عمل میکند و در تبلیغات انتخاباتی گذشته نیز عملکرد صحیح و موقری که موجد وحدت ملی باشد نداشته است، ولی موضوع، از رقابتهای میان جناحهای قدرت فراتر است. در پیوستار «انقلاب-نظام-دولت-مردم-تمدن»، موضوع، «اقدام در مقیاس تمدن اسلامی» است؛ پس، باید دید در این مقیاس وسیعتر، و در معاد و آتیهای که در زمینه «تمدن اسلامی» تعریف میشود، چه نحو تغییرات سیاسی میتواند مثمر ثمر واقع گردد.
موضوع، مطلقاً ریخت و صورت کدهای حقوقی نیست، که آیا فیالحال دولت سر و شکل یک دولت افتاده از کفایت را دارد یا خیر؟ سخن این است که معاد و مآل اعلام عدم کفایت دولت در شرایط فعلی چه میتواند باشد و تا چه اندازه ما را به نقطه هدف در تحقق «تمدن اسلامی» نزدیک خواهد کرد. این، نحوی عملگرایی و مآلاندیشی مقید به چهارچوب مرجع دینی و اخلاقی است، و عنوان دقیقتر آن «معادنگری» است.
وفق این معادنگری، در سطح مقصود حقوقی و سیاسی از تصریح عدم کفایت دولت، فعالان انقلابی گمان نمیبرند که در این شرایط چیز چندانی عاید مجموعه کشور کند.
پرسش اصلی برای چنین تصمیمی این است که آیا میشود با جایگزین کردن دولت، به قدر مطلق اجماع بزرگتری برای پیشبرد امور دست یافت؟ آیا هزینههای چنین اقدام حقوقی، در قیاس با عواید واقعی و انضمامی آن به قدر مشهودی کمتر هست؟ در زمان ابوالحسن بنیصدر چنین بود، ولی آیا اکنون هم چنین است؟ به نظر میرسد که خیر. لااقل، تا کنون خیر.
در سطح دوم، یعنی سطح عمل و تصمیم سیاسی نیروها، نکته مهم این است که باید ظرفیتها و منابع در سطوح وسیع تمدنی ملاحظه و بسیج شوند؛ ایران در حال حاضر، فعالانه در مرکز یک دامنه وسیعتر قرار دارد که با به رسمیت شناختن محو مرزهای ملی در عصر رسانه و مبادلات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی محقق شده است.
حال، پرسش این است که با این دامنه وسیع عملیاتی، تصور تحریم و محاصره ایران، تا چه حد میتواند واقعبینانه باشد؟ به یک نمونه توجه کنید؛ این که گروه حقیری مانند داعش با در اختیار گرفتن بخشهایی از عراق و سوریه، تا صادرات نفت خام پیش رفت؛
حال، سخن از یک قدرت منطقهای غیرقابل قیاس است که در دامنهای بسیار وسیعتر از این گروه مهجور، توش و توان نفوذ واقعی و عملیاتی دارد؛ آیا میشود ایران را محاصره کرد؟ آیا واقعاً میشود؟ با قدری معادنگری و آتیهبینی و اهمیت دادن به فرجام امور، تعیین و تدبیر سیاستها میتواند بلندنظرانهتر و مؤثرتر از طرح عدم کفایت رئیس جمهور صورت بپذیرد.
تجربه عملکرد ایران طی این سالها نشان میدهد که ایران واقعاً در راستای بصیرتی بلندنظر عمل میکند، و با طمأنینه از همه «ظرفیت»هایش بهره میبرد.
نهایتاً در سطح سوم، یعنی رده انجام وظیفه کنشگران، یا اصطلاحاً سطح خرد، نکته مهم، «دوران گذار» است. ایران، در شرایط فعلی، لاجرم از یک حضور فرامرزی فرهنگی و سپس نظامی، وارد نگاه عملیاتی سیاسی و اقتصادی به قلمرو تمدنی خود شده است.
این که مردم و فعالان اجتماعی و سیاسی کشور، خود را در متن چنین دامنه عملیاتی محاسبه کنند، و ظرفیتهای این دامنه را به اشتراک بگذارند، نه یکباره که به مرور، اتفاق خواهد افتاد. این مرور، مستلزم یک «دوران گذار» است. فعالیت اجتماعی و سیاسی در این دوره گذار مستلزم چهار مؤلفه «انعطافپذیری»، «تحرک بالا»، «خیرخواهی»، و «نوعدوستی» است.
ما نیاز داریم تا میراث هستههای مقاومت را در همه حیطهها احیا کنیم و گسترش دهیم؛ باید همکاریهای میان مردم و نهادهای واسط بومی و ریشهدار مانند مسجدها و هیأتها را فعالتر کنیم، تا کمکرسانیها، حساستر و معنادارتر شوند. محدود کردن کمکرسانی به اقشار آسیبپذیر، به کمیته امداد و بهزیستی، در شرایط چنین «گذار» درشتی، منطقی نیست.
باید نهادهای واسط عمیق محلی را فعال کنیم. در ماه محرم قرار داریم؛ و محرم، کارآمدترین آموزشگاه تاریخی خیرخواهی و نوعدوستی فراگیر ماست. همکاری و مساعدتها و ارتباطاتی که در این ماه میان مردم بر سر همسفرگیهای نذری آغاز میشوند، باید برای استمرار تعاون دستمایه شوند. ان شاءا... ./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: فارس