روحیه جهادی و فرهنگ نهادی رمز اثرگذاری فرهنگی در کشور است
به گزارش خبرگزاری رسا، به مناسبت فرارسیدن ایامالله دهه فجر و چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین سید محمد حسین هاشمیان مسئول مرکز برنامهریزی و نظارت مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران انجام دادیم که متن کامل این گفتوگو تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
متن این گفتوگو به شرح زیر است:
در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی قرار داریم، پیرامون دستاوردهای حوزه علمیه خواهران که خود یکی از برکات نظام جمهوری اسلامی است توضیحاتی ارائه دهید.
چهلمین بهار انقلاب اسلامی را به همه مردم ایران تبریک میگویم و امیدوارم که حوزههای علمیه همانگونه که نقش بسیار تأثیرگذاری در دستاوردهای این نظام اسلامی داشتند در ادامه نیز بتوانند به دستاوردها و نقشآفرینیهای بیشتری داشته باشند.
حوزههای علمیه خواهران از برکات و ثمرات انقلاب اسلامی بوده و در تاریخ تمدن اسلامی نهادی با این عظمت و گستردگی برای آموزش دینی و سازماندهیهای عظیم برای بانوان وجود نداشته است، درگذشته تجاربی در این زمینه وجود داشته اما این فعالیتها بیشتر بهصورت فردی صورت گرفته است و در طول تاریخ تمدن اسلامی بانوان بزرگی با نقشآفرینیهای مهم دیده میشوند.
بخشی از کتاب کارنامه اسلام دکتر زرینکوب پیرامون کارنامه زنان در تاریخ اسلام نوشتهشده است، بانوان نقشهایی در حوزههای مختلف علمی تمدن اسلامی از قبیل فقه، اصول، حدیث عرفان و غیره ایفا کردند اما تربیت و پرورش بانوان در تاریخ اسلام هیچگاه بهصورت یکنهاد و سازمان وجود نداشته و به وجود آمدن چنین نهادی به برکت جمهوری اسلامی ایران بوده است.
انقلاب اسلامی نهادهای زیادی مانند کمیته امداد در عرصه اقتصادی، و جهاد سازندگی در عرصههای اقتصادی و اجتماعی و حوزه علمیه خواهران کشور و غیره را ایجاد کرد که منشأ خیرات و برکات بسیار زیادی برای این کشور بوده است.
برخی از نهادهای انقلاب اسلامی در طول حرکت خود تبدیل به سازمان و اداره شدند و از حالت نهادی خود خارج شدند، در ادبیات جامعهشناسی تفاوتی میان نهاد و سازمان و اداره قائل هستیم، نهاد نظام و مجموعهای است که دغدغه آن پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی است درحالیکه دغدغه اصلی سازمانها رفعورجوع دغدغههای داخلی سازمان است.
انقلاب اسلامی وارث یک مجموعهای از سازمانها بود و هست و خیلی از وزارتخانههای کشور پیش از انقلاب اسلامی ایجادشده و فرهنگ مدیریتی و سازمانی خاص خود را داشتند، اما انتظار ما این بود که نهادهایی که پس از انقلاب اسلامی تأسیس شدند و مؤسس آنها امام خمینی(ره) بود فرهنگ اداری سازمانهای فرهنگی که از قبل به ارث رسیده بود را تحتالشعاع قرار دهد که این کار در برخی زمینهها اتفاق افتاد اما در بسیاری از مواضع، نهادهای شده توسط انقلاب اسلامی تحت تأثیر سازمانهای پیش از انقلاب قرارگرفته و از حالت نهادی خارج و تبدیل به سازمان شدند.
حوزههای علمیه خواهران از مجموعههای انقلاب اسلامی است که همچنان نگاه نهادی خود را زنده و پویا نگهداشته است، بنده به خاطر مشغلات علمی خود با سازمانهای علمی و فرهنگی کشور تعامل دارم و به نظر بنده حوزههای علمیه خواهران یک شاخص برای روحیه جهادی و نهادی و از نهادهای برتر علمی و فرهنگی کشور است.
چه مصادیقی برای روحیه جهادی و پیشرفت حوزه علمیه خواهران وجود دارد؟
نیروهای انسانی شریف، مؤمن، متدین و دلسوز حوزههای علمیه خواهران از مصادیق روحیه نهادی و غیرسازمانی حوزههای علمیه خواهران است، بهعنوان مثال در مدارس علمیه خواهران با مشکلات زیاد مالی فعالیتهای علمی، پژوهشی و فرهنگی بسیار خوبی انجام میشود.
سخن گفتن پیرامون مدیریت جهادی آسان اما مصداق پیدا کردن برای آن مشکل است و معمولاً برای مثال زدن به تاریخ صدر اسلام و دوران دفاع مقدس بازمیگردیم، اما در مدارس علمیه خواهران مدیریت جهادی بهصورت کامل قابلمشاهده است، زیرا مدیران و مسئولان و کارکنان علمی مدارس علمیه خواهران زحمتهای زیادی برای رشد حوزههای علمیه خواهران میکشند و خداوند متعال نیز ارزش و برکت افزایندهای به این کار میدهد.
سبک رهبری و مدیریت حوزههای علمیه خواهران از دیگر مصادیق روحیه جهادی و نهادی در این مجموعه است، مدیران، معاونان و کادر علمی این مجموعه واقعاً دلسوز و دغدغهمند هستند و این دغدغه به طلاب نیز منتقلشده و سبب میشود تا طلاب نیز دغدغه فرهنگی و اجتماعی بیشتری داشته باشند، این در حالی است که مدیران و کادر اجرایی برخی از سازمانهای فرهنگی کشور تنها تبدیل به نیروهای اداری شدند.
وقتی کسی تنها به خاطر حقوق و مسائل مادی فعالیت فرهنگی انجام دهد نمیتواند اثرگذاری مناسبی بر روی مخاطبان خود داشته باشد و برای همین باید دغدغهمندی و اخلاص در فعالیتها وجود داشته باشد.
چهلمین سالگرد جمهوری اسلامی باید این روحیه نهادی در حوزه علمیه خواهران حفظ شود و اگر برنامههایی که ما مسئولان حوزههای علمیه مینویسیم در راستای این فرهنگ جهادی و روحیه نهادی نباشد باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگو باشیم، زیرا اگر این روحیه از بین برود با بودجهها و هزینههای مالی نیز نمیتوانیم اثرگذاری مناسبی در حوزه فرهنگ داشته باشیم.
باید بتوانیم مدارس علمیه خواهران و مدیران و کارکنان آنها را بهخوبی تقویت کنیم تا همانگونه که درگذشته با این روحیه جهادی فعالیت میکردند در ادامه نیز بتوانند با همین روحیه به پیشبرد اهداف مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران کمک کنند.
امروز حوزه علمیه خواهران باید بهعنوان الگو و اسوه در بسیاری از عرصهها در کشور معرفی شود، مشکل ما عدم معرفی است، ما نتوانستیم مراکز و مراجعی که باید از ظرفیتهای ما آگاه باشند را نسبت به این ظرفیتها آگاه کنیم.
تحول فرهنگی مبتنی بر سه رکن رسانه، زن و سبک زندگی رقم میخورد و این در تمام عرصههای فرهنگی کشور قابلمشاهده است، یعنی فرهنگ مدرن از طریق رسانهها سبک زندگی زن را تغیر داده و سپس در سایر اعضای خانواده و در سطح جامعه اثرگذاری خود را ادامه میدهد.
وقتی سبک زندگی تغیر پیدا کرد، نظامهای اخلاقی و ارزشی و نظام اعتقادی و فکری مردم عوض میشود، بنابراین مسائل مربوط به زنان بسیار مهم است و اینکه نظام جمهوری اسلامی در تمدن سازی خود باید از ظرفیتهای حوزه علمیه خواهران حتی استفاده کند تنها یک شعار نیست، به عقیده بنده در این عرصه به مجموعه حوزه خواهران باید حتی بیش از حوزه علمیه برادران توجه شود، زیرا فرهنگ و تمدن بر پایه ظرفیتهای زنان پیریزی میشود.
ما باید دو نکته دیگر تحول فرهنگی را نیز جدی بگیریم، مسئله رسانه و تعاملات اجتماعی و رصد این تحولات برای رقم زدن این نقش و تمرکز به چالشها و مسائلی که در محیط زندگی ما و در محیطهای دیگر درزمینهٔ سبک زندگی رقم میخورد بسیار مهم است.
ما باید با توجه به قول خداوند متعال که میفرماید «قوا أنفسكم وأهليكم نارا» تلاشهای خودی درزمینهٔ تحول فرهنگی را پیریزی کرده و برای تهذیب نفس از خود و اطرافیان خود شروع کنیم و با غنای معرفتی حوزههای علمیه خواهران بتوانیم ظرفیت علمی را در اختیار جریان تمدن ساز انقلاب اسلامی قرار دهیم، زیرا تمدن سازی بدون تحقق ظرفیتهای علمی محقق نمیشود.
تنها یکی از ظرفیتهای علمی جدی حوزههای علمیه خواهران ۱۰۰ هزار طلبه خواهر در سراسر کشور هستند که به فعالیتهای علمی، پژوهشی و فرهنگی میپردازند و ما باید از این ظرفیتها با برنامهریزیها و راهبردهای درست در عرصههای مختلف علمی و تربیتی استفاده کنیم.
مرکز برنامهریزی و نظارت مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران چه دستاوردها و فعالیتهایی داشته؟ برنامهریزیهای صورت گرفته در این مرکز تا چه اندازه محقق شده است؟
ما افق امسال خود را «مدرسه محوری، رفع موانع و کاستیها» قرار دادیم و اولویتدهی به مدرسه بهعنوان جریان علمی و تربیتی ما موضوعی بود که با دستور مدیر مرکز حوزههای علمیه خواهران سرلوحه تمام برنامهریزیهای ما قرار گرفت.
برای رفع موانع و کاستیها درزمینهٔ مدرسه محوری زیرساختها و ساختارهایی نیاز داشتیم که اقدامات بسیار خوب و مبارکی صورت گرفت که شاید به خاطر وجود بروکراسیهای سخت از عهده مجموعه و سازمان غیر نهادی برنمیآمد، اما با نگاه نهادی و همراهی که همکاران ما در حوزههای علمیه خواهران داشتند توانستیم تحولات خوبی در این زمینه رقم بزنیم.
اولین مسئله ما پیرامون ابلاغ و تأسیس کمیسیونها توسعه و برنامهریزی در مدیریتهای استانی حوزههای علمیه خواهران بود، یعنی به یک نوع تمرکززدایی دست زدیم و بنا شد برنامهریزیهای ما بهصورت منطقهای انجام شود، تفاوت برنامهریزی منطقهای با برنامهریزیهای کلان و کلی در این است که برنامهریزی به کسی سپرده میشود که نسبت به نیازها آگاهی بیشتری دارد.
قطعاً باید یکپارچگی در برنامهریزیها و سیاستهای کلان خود داشته باشیم که توسط مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران لحاظ میشود اما این کمیسیونهای توسعه و برنامهریزی که تا امروز در شش استان قزوین، یزد، فارس، کهگیلویه، همدان و اصفهان ایجاد شده برنامهریزیهای مربوط به منطقه را با توجه به نیازهای این مناطق انجام میدهند.
کار این کمیسیونها این است که با توجه به تعداد مدارس سطح استان، مدیران مدارس علمیه خواهران عضو کمیسیون باشند و در برنامهریزیهای ما مشارکت کنند و نیازهای واقعی را در حوزه رصد و برنامهریزیهای راهبردی به ما منتقل کنند، ما به دنبال این هستیم که چشماندازهای توسعه استانی داشته باشیم، یعنی بدانیم توسعه حوزههای علمیه خواهران در هر استان باید چگونه باشد و این کار باید مبتنی بر رصدهای کلان و منطقهای صورت گیرد، البته رصدهای منطقهای نیز نباید کلی و انتزاعی باشند.
ما شعار و راهبرد «هر طلبه یک دیدهبان فرهنگی» را مد نظر خود قراردادیم، زیرا جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیازمند دیدهبانهای فرهنگی است و هر طلبه و کارکنان علمی و اجرایی ما باید یک دیدهبان باشد تا نسبت به وضعیت استانهای مختلف آگاهی و سپس برنامهریزی و فعالیتهای مناسبتری صورت گیرد.
باید از ظرفیت علمی و مطالعاتی و مدیریتی و اجرایی حوزههای علمیه خواهران در همه استانها بهخوبی استفاده کنیم تا بتوانیم برنامهریزیهای کارآمدی داشته باشیم، اگر برنامههای ما در عرصههای مختلف آموزش، پژوهش، تبلیغ و تربیت کارآمد بوده و مسائل عینی و اولویتدار را پوشش دهد با موفقیت روبرو میشود.
بزرگترین تحولی که در حوزه ساختاری حوزههای علمیه خواهران انجام دادیم ایجاد کمیسیونهای توسعه و برنامهریزی حوزههای علمیه خواهران در استانها بوده است و من از همکاری مدیران استانی و مدارس علمیه خواهران در تشکیل این کمیسیونها تشکر میکنم و از سایر استانها درخواست میکنم که تلاش خود را برای استقرار این کمیسیونها انجام دهند.
اختیارات بسیار زیادی به کمیسیونهای توسعه و برنامهریزی حوزههای علمیه خواهران داده شده است، علاوه بر حوزههای رصد و مشارکت در برنامهریزیهای حوزههای علمیه خواهران، حوزههای عمرانی نیز به این کمیسیونها سپرده شده که مسئله بسیار مهمی است، ما پیشازاین فعالیتهای عمرانی خود را بهصورت متمرکز انجام میدادیم اما این فعالیتها استانی میشود، یعنی انتخاب پیمانکار و نظارتها توسط این کمیسیونها انجام میشود.
مسئله منابع پایدار نیز به کمیسیونهای توسعه و برنامهریزی حوزههای علمیه خواهران سپرده میشود، چالشهای بودجهای که برای ما به وجود آمده بسیار جدی است و یکی از موفقیتهای فوقالعاده ما که به نگاه نهادی ما برمیگردد این است که باوجود بحرانهای مالی بدون مشکل و استرس فعالیتهای خود را انجام دادیم.
نسبت به بودجه حوزه علمیه خواهران که در فضای مجازی نیز مسائلی پیرامون آن مطرح شد توضیحاتی ارائه دهید.
تا امروز تنها حدود چهل درصد از سهم بودجه حوزه علمیه خواهران دریافت شده است و ما با تنها با چهل درصد از بودجه خود به این دستاوردهای مهم دست پیداکردهایم و اگر در یک مجموعه سازمانی این اتفاق رخ میداد با تعدیلها و تعطیل شدن برنامههای زیادی روبرو میشد.
بنده اطلاع موثق دارم که تقریباً صد درصد بودجه دانشگاهها در این سالها ارائهشده است که البته اتفاق بسیار خوبی است که دانشگاهها تقویت شود، اما عدم ارائه بودجه کامل به ما خلاف انصاف و آرمان عدالتخواهی است، برای نظر دادن نسبت به بودجه باید ورودی و خروجیهای یک مجموعه موردتوجه قرار گیرد، ورودی بودجه ما تنها چهل درصد بود اما خروجیهای این نهاد برای انقلاب اسلامی و نظام کاهش نیافته است.
در سال آینده باید بتوانیم استقلال مالی و اقتصادی برای مدارس علمیه خواهران کشور رقم بزنیم و رکن این کار مدیران مدارس هستند، مسئله منابع پایدار باید از مدارس علمیه خواهران شروع شود و باید از ظرفیتهای مؤمنینی که دغدغهمندی فرهنگی دارند استفاده کنیم.
سومین مأموریت کمیسیونهای توسعه و برنامهریزی حوزههای علمیه خواهران بودجههای صندوقی بوده که اقدام بسیار مبارکی است، درگذشته بسیاری از بودجههای ما در سرفصلهای پژوهشی، آموزشی، فرهنگی و غیره بهصورت متمرکز بود اما امروزه این بودجهها صندوقی شده و در اختیار استانها و مدارس قرار گرفته است، یکی از مهمترین فعالیتهای کمیسیون توسعه و برنامهریزی این است که بلافاصله پس از تشکیل کمیسیون به پشتیبانی فعالیتهای مدارس علمیه خواهران بپردازد و از مدارس حمایتهای مالی کند./829/د101/ج