۰۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۳
کد خبر: ۵۹۸۹۳۰
در نشست پیوند قدرت و عدالت سیاسی بررسی شد؛

عدالت سیاسی، لازمه و پیش شرط حاکم و مسؤول اسلامی

عدالت سیاسی، لازمه و پیش شرط حاکم و مسؤول اسلامی
حجت الاسلام سید باقری گفت: قدرت افراد را از سعه صدر دور می کند، شخص قدرتمند نباید بتواند به راحتی و بدون هرگونه محدودیتی از قدرت خود استفاده کند.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، نشست علمی «پیوند قدرت و عدالت سیاسی» عدالت سیاسی لازمه و پیش شرط حاکم و مسئول اسلامی دوشنبه 6 اسفند 97 با حضور حجت الاسلام سید کاظم سید باقری و حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی، و عبد الحسین پورفرد که هر سه از اعضای هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هستند، در سالن همایش‌های این پژوهشگاه برگزار شد.

عدالت سیاسی لازمه بنیادین قدرت

در ابتدای نشست حجت الاسلام سید باقری به ارائه مطالب خود پرداخت و اظهار داشت: وقتی از عدالت سیاسی صحبت می کنیم یک بحث بسیار مهم و بحث از قدرت است، چراکه در جوهره سیاست و عدالت، قدرت حضوری همیشگی دارد. وقتی از نوع ارتباط میان حق و قدرت صحبت می شود می توان گفت که کارکرد بنیادین قدرت در اندیشه سیاسی اسلام این است که باید در راستای عدالت باشد و هرگاه از عدالت دور بشود به دامن فساد غلتیده  و در آن فرو می رود.

وی ضمن تاکید بر این مطلب که تمام تلاش پیامبران الهی برای پرستش خداوند و دوری از طاغوت بوده است، گفت: لرد اکتون، می گوید« قدرت فساد آور است و قدرت مطلق فساد مطلق می آورد». در اندیشه دینی هم این مباحث وجود دارد. وقتی از قدرت مطلق صحبت می کند مصداق آن را طاغوت و فرعون می داند که در فساد و بی عدالتی فرو رفته است. و نیز قرآن بیان می کند که شما وقتی بحث از فساد قدرت می کنید به قدرت نامطلوب رسیده‌اید.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تبیین ویژگی طاغوت خاطرنشان کرد: طاغوت قدرت فراوان در اختیار دارد و قدرت فراوان به فساد می انجامد، «الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد». یا در آیاتی که در داستان حضرت سلیمان برای بیان اینکه بگوید سلیمان طاغوت و ظالم نیست به بیان ملکه سبا بیان می شود، ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوا اهلها و جعلوا اعزة اهلها . . . ، چون عزیز جامعه به راحتی در مقابل قدرت سر فرود نمی آورد نتیجه می‌گیریم که این قدرت باید قدرتی بسیار نیرومند باشد تا بتواند عزیز یک منطقه را ذلیل کند.

حجت الاسلام سید باقری در بخش دیگری از سخنان خود با طرح بحث قدرت و عدالت سیاسی در اندیشه دینی بیان داشت: در اندیشه دینی ما برخی از سازوکارهای مناسب برای این امر دیده شده است تا صاحب قدرت نتواند به هر گونه که می خواهد عمل کند اولین سازوکار آن درونی است و با ملکه عدالت و تقوا  عملی می شود. در طول تاریخ تعداد کمی از حاکمان پیدا می شوند که ملتزم به عدالت بوده باشند.

وی افزود: در ادبیات غرب هم این مطلب تا حدودی وجود دارد. برای مثال، هگل وقتی جامعه مدنی را مطرح می کند، می‌گوید برای اینکه قدرت عریان و آشکار نتواند شهروندان را مورد هجوم و بی مهری خود قرار بدهد باید جامعه مدنی شکل بگیرد که این جامعه مدنی محتویات و ملزوماتی از قبیل رسانه ها، گروه‌ها و . . . ، دارد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: جامعه مدنی ضربه‌گیر قدرت است. قدرت غالبا افراد را از سعه صدر دور می کند. امیر المومنین علی (ع) می فرماید ابزار ریاست سعه صدر است. شخص قدرتمند نباید بتواند به راحتی و بدون هرگونه محدودیتی از قدرت خود استفاده کند.  

عدالت سیاسی لازمه و پیش شرط حاکم و مسئول اسلامی

در ادامه نشست حجت الاسلام ایزدهی به نقد سخنان حجت الاسلام دکتر سیدباقری پرداخت و اظهار داشت: اولین مساله ای که باید مورد مداقه و کنکاش و بررسی قرار بگیرد این است که قدرت و عدالت سیاسی چگونه باهم پیوند دارند و نیز اینکه بالانس قدرت و عدالت سیاسی چگونه ایجاد می شود.

وی گفت: تعریف شما از قدرت و عدالت سیاسی چیست و اینکه این دو چه رابطه ای با یکدیگر دارند؟ آیا قدرت ابزار عدالت است؟ آیا بحث ما بر منبع مشروعیت و عدالت است؟ آیا قدرت و عدالت دو امر خیر است یا امر خیر و شر ذاتی؟ اگر تعیین تکلیف نکنیم مسیر را اشتباه می رویم.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه مباحث خود با تاکید بر لزوم تعیین جایگاه قدرت در اندیشه و کلام اسلامی بیان داشت: در اندیشه غرب، قدرت، شر لازم است، برخی می‌گویند خنثی است. در اندیشه اسلامی هم برخی مثل خوارج می‌گویند قدرت شر است. در اسلام اصیل مبنای اصلی این است که قدرت مطلق از آن خداوند است و خیر است، ولی این قدرت در مرتبه مادون خداوند به گونه ای است که می تواند به ابزاری برای شر هم تبدیل شود.

حجت الاسلام دکتر ایزدهی در ادامه مباحث خود، گفت: به ذهن می رسد که نظر شما پیرامون قدرت و عدالت سیاسی، پیش فرض غربی دارد که قدرت شر لازم است و بحث از محدود سازی آن می‌کنید. اما در اسلام قدرت و اختیار مطلق به حاکم می دهند اما از اساس عدالت پیش فرض رفتاری و وصفی حاکم است و تا شخص عادل نباشد نمی تواند به حاکمیت برسد. به بیان دیگر تا حاکم عدالت نداشته باشد حکومتش مشروعیت ندارد./998/د102/ب1

میثم صدیقیان
ارسال نظرات