صدای جنگ نرم در دنیای مجازی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، چادرش را سر می کند و یک گل جلوی صورتش در دست می گیرد و دوربین سلفی را روشن می کند. جالب است، اسم پیجش دختر چادری است.
جمع بین دین و مدرنیته در فضای مجازی کاری دشوار به نظر می رسد. از یک طرف بایستی بایسته های دینی رعایت شود و از سوی دیگر زبان مدرنیته را بلد بود.
رصدی در اینستاگرام شما را به بازی ای دعوت می کند که این کارزار را حس کنی. دختران و پسران مذهبی که هم خود را موظف به ایستادگی در جنگ نرم می دانند و هم به حفظ خود.
آهنگ سخنان ره بَر، ولی فضای مجازی را جور دیگری شرح می دهد. انگار یک سرباز حتما و قطعا تا دوره ضمن خدمت نبیند نباید سلاح به دست شود.
اما این دوره با دوره های دیگر فرق می کند. جالب این است که آهنگ سخنان ره بَر، خبر از کارزاری می دهد که هم باید سوخت و هم ساخت.
ورود به جبهه فضای مجازی حداقل سه دوره آموزشی رزم احتیاج دارد. تمرین تقوا و عدم تاثیرپذیری، استفاده هوشمندانه از سلاح اینترنت و آموزش گردان محوری (تشکلی) عمل کردن.
وقتی حرف از آتش به اختیار به میان می آید، طبیعتا باید به درجه افسری رسیده باشی تا بتوانی عملیات کنی. در مقابل با تهاجم فرهنگی باید دست به سلاح مخصوص به خود شد. تفنگ او قلم است.
جریان مومن انقلابی را می توان به جدّ، صف اولی های مقابله در جنگ نرم دانست. هر زمانه ای سلاح خود را دارد و هر جنگی شانی!
شأن جنگیدن در میدان فرهنگ، با کار حداقلی حاصل نمی شود. در کارزار فرهنگی جواب حمله دشمن را باید با حمله پاسخ داد، با مقابله به مثل و تک او را باید با پاتک جواب داد.
بازدارندگی در نبرد فرهنگی یکی از مهمترین نیازهای اساسی امروز است. این قدرت در حقیقت آفند است نه پدافند. جمهوری اسلامی در زمینه فرهنگی هنوز در مرحله پدافند است و این عنصر جوان مومن حزب اللهی است که هر جا به میدان بیاید آن را تبدیل به آفند می کند.
رهبر انقلاب اسلامی از سال 95 تاکنون این جریان تاثیرگذار اجتماعی و انقلابی را به ساخت قدرت بازدارندگی در زمینه فرهنگ دستور داده اند. از لوازم بروز قدرتمند بازدارندگی فرهنگی، حضور هوشمندانه، گروهی و تیمی و عدم تاثیر پذیری از فضای مسموم است.
وقتی کسی در جمعی قرار می گیرد که در آنجا، غیبت شخصی می شود، عکس العمل شما چیست؟ یا صحنه را به نشانه اعتراض ترک کرده اید و یا در کنار آنان نشسته و گوش می دهید و یا حرف را عوض کرده و ذهن آن ها را به جای دیگری سوق می دهید.
در حالت اول شما در حالت دفاع هستید و عملا پدافند می کنید پس استفاده از سلاحتان به صورت حداکثری نیست، در حالت دوم شما کشته شده اید! و عملا از گردونه خارج شدید.
این حالت سوم است که روی حرف ما با آن است. عملیات آفندی و حمله به قلب ضد فرهنگ با تغییر مسیر و این یعنی بازدارندگی.
حال این موضوع را در فضای مجازی به عنوان پرکشته ترین کارزار جبهه نرم تطبیق می دهیم. شخصی که در اینستاگرام مشغول نبرد است اگر نتواند پارادایم مدرنیته را در این فضا بشناسد قطعا اگر شکست نخورد، تیر شلیک شده اش کمانه می کند و این یعنی تاثیرپذیری از جبهه مقابل.
جزیره ای عمل کردن و نداشتن خط واحد آتش یکی دیگر از نشانه های عدم توفیق کامل در این فضاست. وقتی تشتت در تولید و عدم هماهنگی در جبهه جوانان مسلمان رسوخ کرد، باید شاهد هزینه دادن باشیم تا نیروی خود را توجیه کنیم. تشکیل دسته و گروهان و گردان و تیپ و لشکر، یکی از ملزومات مهمی است که تشکیلات قوی در عملیات را نصیبمان می کند. در صدراسلام هیچ یک از جنگ های نبوی، بدون تشکیلات نبود، حتی تشکیلات سازمان وکالت که از زمان امام پنجم تا ایام غیبت ادامه داشت اگر نبود، معلوم نبود حال و روز انسجام شیعه به کجا می رسید.
هوشمندی یعنی اینکه عملی را انجام دهیم که مانند یک شطرنج باز ماهر، دو سه حرکت بعد را بدانیم. وقتی خوب از شناخت جبهه مقابل رصد اطلاعات کردیم و داشته هایمان را شناختیم آنگاه است که قلب دشمن سیبل گلوله ماست.
فضای مجازی را آنگونه که هست بشناسیم. چه بخواهیم یا نخواهیم زمین بازی دست دشمن است و اگر نتوانی خودی را از غیرخودی و تاکتیک را از دغل بازی جدا کنی باختی.
نتیجه آنکه فعالیت در اینستاگرام و توییتر و تلگرام، با همه خوبی هایشان، آن چیزی نیست که از جبهه انقلابی انتظار است. مطالبه گری برای اینترنت ملی، حمایت از محصولات ایرانی فضای مجازی و آموزش سواد رسانه ای، به مثابه نقشه عملیاتی می ماند که جهادگران آن عملیات، آن را نخوانده در حال جنگند!/829/ی703/س
محمدمهدی مرادی