شماره 44 فصلنامه «فلسفه دین» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چهل و چهارمین فصلنامه علمی ـ پژوهشی «فلسفه دین» به صاحب امتیازی پردیس فارابی دانشگاه تهران با مدیر مسؤولی علیرضا محمدرضائی و سردبیری محمد محمدرضایی ویژه پاییز 98 منتشر شد.
این فصلنامه در 8 مقاله و در 542 صفحه منتشر شده که عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات مذکور به شرح ذیل است:
وحدت در ابنعربی و ارتباط آن با مسئله «دیگری»
حامده راستایی و محمدرضا اسدی
چکیده: هر چند موضوع «دیگری»، در بین اندیشمندان مسلمان بهعنوان یک مسئله مستقل مطرح نبوده است لکن ظرفیت طرح این بحث بین همه نحلههای فکری در جهان اسلام، بهویژه در عرفان وجود دارد. بر این اساس میتوان برای نمونه پرسش از «دیگری» را به آثار ابنعربی بهعنوان نماینده عرفان اسلامی عرضه و مبانی فکری او را در این زمینه جستوجو کرد. وحدت وجود بهعنوان مهمترین مبنای جهانبینی ابنعربی در جایجای نظام عرفانی او به چشم میخورد و از مهمترین اصول تعیینکننده راهبرد رفتاری او در قبال «دیگری» است. در مباحث مربوط به هستیشناسی، حق و خلق، حقیقتی واحدند که چنانچه جهت وحدت آن لحاظ شود، حق است و اگر به جنبه کثرت آن توجه شود، خلق است؛ لکن جامعترین نگاه به عالم هستی، ملاحظه هر دو جهت وحدت و کثرت است. نگاه جامعی که با وجود پذیرش کثرت، با ملاحظه وحدتی ورای کثرات، زمینه را برای پذیرش «دیگری»، با همۀ تضادها و اختلافها فراهم میکند. این نگرش با تسری یافتن به حوزۀ معرفتشناسی، رویکرد ویژه ابنعربی در مواجهه با تقابلهای معرفتی را نیز روشن خواهد کرد.
تأملی بر چیستی اختیار از منظر سازگارباوری
رضا گندمی نصرآبادی و محمدرضا زارع بیدکی
چکیده: در حالیکه بعضی از فیلسوفان به عدم امکان اختیاری بودن افعال موجب معتقدند، عده دیگری چنین امری را ممکن میدانند. گروه اول ناسازگارباور و گروه دوم سازگارباور نامیده میشوند. سازگارباوران باید بتوانند علاوه بر رد ادلهای که بر ناسازگاری ارائه شده است، نظریهای در مورد چیستی اختیار ارائه بدهند که با موجبیت سازگار باشد. آنها معیارهای مختلفی برای اختیاری بودن فعل ارائه دادهاند. نگارنده در این مقاله بر آن است تا پس از تعیین مراد خود از اختیار و موجبیت، این معیارها را در قالب شش عنوان دستهبندی و ارزیابی کند. داشتن قابلیت و نبود مانع، توانایی خودارزیابی تأملی، قابلیت انتخاب بر طبق نظام ارزشگذاری خود، قابلیت درک حقیقت و خیر، دارا بودن کنترل رهنمودی و داشتن تاریخچه مناسب، معیارهایی هستند که در این مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت. در نهایت نتیجه این شد که تنها نظریهای که شامل همه این معیارها باشد، شاید نظریه مناسبی در مورد اختیار از منظر سازگارباوری محسوب شود.
پژوهشی در مسئله تصور و تصدیق خدا
سیدمجتبی میردامادی
چکیده: از لحاظ نظری لاادریگرایان مدعی هستند که هیچ تصوری از خدا نداریم بمانند آنچه منون فیلسوف قرون وسطی در مناظرهاش با سقراط گفته است، انسان راجع به آنچه دانایی و تصوری از آن ندارد، نمیتواند تحقیق یا جستوجو کند و اگر هم یافت، معلوم نیست همانی باشد که بهدنبالش بوده است، لذا بنا بر قضیه مقبول و بدیهی «اگر چیزی غیرقابل تصور تلقی گردد، بیتردید تصدیق آن غیرممکن خواهد بود» نتیجه گرفتهاند که خدایِ تصورناپذیر، قابلِ تصدیق و اثبات نیست. در این جستار با واکاوی و بررسی مفهوم تصور و تصدیق و تعریف به رسم برای خدا با صفات ثبوتیهای که لازم ذات است، تصور و سپس تصدیق خدا بهواسطه علم حصولی بررسی و اثبات خواهد شد.
تأملی بر نقش معنویت در حل بحران محیط زیست از دیدگاه سیدحسین نصر و ارزیابی آن
سیدحمیدرضا میرعظیمی، ماریه سیدقریشی و علی احمدپور
چکیده: نقشی که معنویت در حل بحران زیستمحیطی ایفا میکند، یکی از مهمترین مسائلی است که سنتگرایان و از جمله سید حسین نصر بر آن تأکید کردهاند. پرسش اصلی تحقیق این است که از دیدگاه نصر، معنویت چه نقشی در حل بحران محیط زیست دارد؟ هدف اصلی این پژوهش، تبیین مدعای فوق و پاسخ به آن بوده که با روش تحلیل محتوا در تبیین دادهها صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه نصر، بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب، محصول عقلگرایی، علمگرایی محض و انسان مداری مطلق است. برای حل این بحران، چارهای جز رجوع به دین، معنویت و تدوین اصول اخلاقی در چارچوب دین درباره محیط زیست نیست و توجه انسان به خلیفه بودنش از طرف خدا و مسئول بودن در قبال طبیعت، نقش اساسی در حل این بحران دارد.
واکاوی معرفتشناسانه اسکان حضرت آدم(ع) در بهشت برزخی و هبوط از آن، از منظر حکمای نوصدرایی
محمدعلی اکبری و نفیسه فیاضبخش
چکیده: این پژوهش به بررسی آرا و آثار حکمای نوصدرایی مبتنی بر نصوص دینی در خصوص«ضرورت اسکان اولیه آدم(ع) در بهشت» اختصاص دارد. پژوهش از نوع استنادی و شیوه آن تحلیل و تبیین محتواست. دیدگاه این حکما چنین بوده که آدمیت باید سیر خود را از مقام برزخ نزولی آغاز و لزوماً با عبور از کثرت عالم ماده، زندگی تکاملی و حرکت صعودی را با اراده و اختیار خود بهسوی وحدت عالم عقل آغاز کند لذا طبق بیان قرآن، حضرت آدم(ع) سیر زمینی شدن خود را از بهشت برزخی آغاز کرد، در آن موقف بهشتی؛ تعلیمات اولیه از قبیل اسمای الهی، حقیقت مقام خلیفهاللهی و مسجود فرشتگان شدن را برای زندگی زمینی آموخت؛ همچنین با وساوس شیطانی و دشمنی سرسخت ابلیس با مقام انسانیت آشنا شد؛ آنگاه با این آموختگی و دارایی به زمین هبوط داده شد. پس حضور آدم در بهشت، بنا به مصلحتی کمالی و عظیم است که باید در موطن ملکوت این عالم مستقر و سپس هبوط داده شود. این حکایت، چیزی جز تفسیر مقام انسانیت نیست و آن شامل مقام آدمیت و لازمه انسانیت در تمام انسانهاست، نه شخص حضرت آدم(ع) و بهشت برای آدم نوعی خودیابی بوده و تنزل از آن، قرار گرفتن در ریل تکامل است، چرا که لازمه هر صعودی، هبوط خواهد بود.
تجربه زندگی از منظر ملاصدرا و دیلتای
علی صادقینژاد و مهدی منفرد
چکیده: دیلتای یکی از فیلسوفان زندگی است که متن حیات را بررسی کرده است. نگاه وی به «تجربه زندگی» قرابتهای بسیاری با اندیشه حیات و زندگی در حکمت متعالیه ملاصدرا دارد. مقصود این نوشتار از «تجربه زندگی» اصطلاح «تجربه زیسته» در فلسفه دیلتای نیست، بلکه مقصود هر نوع نگاه زمانی به زندگی است که فعالیتهای انسان را در طول زمان بررسی میکند. بررسی اهداف و سیر کلی این دو فیلسوف و ویژگیهای تجربه زندگی، نشاندهنده نوعی قرابت و همداستانی در این مسئله است که میتوان میان اندیشه این دو متفکر، تطبیق کرد. تاریخ و زمانمندی، احساس، تجربه و نحوه ادراک، اموری هستند که در این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد. سیلان زندگی، درک فعالانه، مشترک و بیواسطه از زندگی، مهمترین نقاط همسویی این دو فیلسوف شناخته میشوند؛ یعنی نفس در طی حرکت و سیلان در زندگی، با نوعی سرشاری از ارزشها همراه است که با عمل ارادی خود، برای تکامل خود را تعیین و بدن مثالی خود را متعین میکند.
از وحدت عددی تا وحدت حقه حقیقیه خداوند متعال
مهدی عبداللهی
چکیده: در این مقاله پس از مفهومشناسی وحدت، توحید و اشاره به اقسام واحد، دیدگاه فیلسوفان اسلامی و مفاد متون دینی درباره توحید ذاتی را تبیین خواهیم کرد. همه فیلسوفان اسلامی واجب بالذات را منحصر در یک مصداق میدانند و معتقدند مصداق دیگری برای واجبالوجود ممکن نیست. اما دیدگاه ایشان درباره مصادیق فرضی واجب تطور داشته و از وحدت عددی واجب به وحدت حقه حقیقیه رسیدهاند و به اینترتیب به وحدت شخصی عرفانی نزدیک شدهاند. در روایات اسلامی نیز وحدت عددی خداوند، بهصراحت نفی شده است. قرآن کریم نیز با توصیف وحدت خداوند متعال به قهاریت، بیان میکند که وحدت خداوند متعال بهگونهای است که مجالی برای فرض غیر باقی نمیگذارد.
بررسی رابطه اختیار و تقدیر در هستی از منظر علامه طباطبایی
محمدحسین مروی و حوران اکبرزاده
چکیده: باور به «اختیارمندی انسان از سویی؛ و حاکمیت قضا و قدر بر زندگی انسان از سوی دیگر» متعارض یا متناقضنما بهنظر میرسد. لذا ظاهراً یا باید با حاکمیت ضرورت تقدیر، از قدرت اختیار آدمی چشمپوشی کنیم یا با در نظر گرفتن اراده برای انسان در عالم امکان، مخالف هرگونه ضرورتی در هستی شویم. برای رفع تعارض فوق، تبیین و تحلیل معنای تقدیر، ضرورت و قاعدهمندی و ارتباط آن با بحث عالم امر و مسئله علم حقتعالی نسبت به افعال و اختیاراتِ انسان از سویی؛ و معنای آزادی، اختیار و انتخاب آدمی نسبت به سعادت و شقاوت، و بررسی بحث طینت و سرشت انسان از سوی دیگر، ضروری بهنظر میرسد و نقش اساسی در فهم و درک پرسش مذکور دارد. علامه طباطبایی با نگرش هستیشناسانه و انسانشناسانهاش، معتقد است که از یک منظر، آدمی در ظرف دنیا و عالم خلق، از روی اختیار مرتکب اعمالِ خیر یا شر شده و با حرکت جوهریِ نفس، هویت و شاکله خویش را رقم میزند و از منظر دیگر، خداوند در عالم امر که عالم ثبات و فعلیت محض است، به علم ازلی (علم فرازمانی و سرمدی) از قضا و حکم زندگی سعادتآمیز یا شقاوتآمیز انسانها آگاه بوده، اما در تقدیر عالم، انسان را مختار مقدر کرده است. این سخن، بهظاهر تناقضآمیزمیآید، اما تلاش نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است که با توجه به آثار علامه بزرگوار، این معضل را گشوده و تناقض ظاهری را رفع کند. /۸۲۲/ن ۶۰۲/ش