چرایی وجود جریانهای مختلف در حوزه علمیه
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی حجت الاسلام والمسلمین حسن غفاریفر در گفت وگویی در خصوص چرایی وجود جریانهای مختلف در حوزه علمیه و گاه متعارض با حرکت آن گفت: چه در محیط دینی و چه غیردینی در طول تاریخ وقتی یک پدیده به وجود میآید، به خاطر تفاوت دریافتها، زمینهها، علاقهها، عُلقهها، خودبهخود در مسیر زمان متشتّت میشود؛ یعنی یک عاملی، عامل وحدت میشود و یک عدهای را دورهم جمع میکند، بعد به آن نقطه اولیه که رسیدند پسازآن و در طول زمان برای استمرار متشتت میشوند.
وی افزود: وقتی قرآن میخواهد داستان حضرت نوح (ع) را توضیح دهد، پیامبری که ۹۵۰ سال پیامبری کرد، تلاش کرد و عدهای را دور خود جمع کرد، آنهم با امداد الهی نهایت پیروز شد، جمعیت خُلّصی را که گرفته بود و آورده بود و این انقلاب را شروع کرد، وقتی از کشتی پیاده شدند و مدتی گذشت، قرآن میگوید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا» یعنی آرام آرام دسته دسته شدند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در داستان حضرت موسی (ع) نیز میخوانیم، وقتی که حضرت موسی(ع) بعد از آن همه مبارزه فرعون را ساقط کرد؛ آن طرف که میروند یکدفعه مردم یادشان میافتد که ای کاش ما هم مثل اینها یک بُتی داشتیم.
وی بیان داشت: پس همیشه پدیدههای اجتماعی متنوّع میشوند؛ از داستان انبیاء (ع) که بیرون بیاییم، در محیط پیرامون خودمان که بیاییم، روز اول وقتی پدر و مادر که میخواهند شکل بگیرند، پسر و دختر با هم ازدواج میکنند که آن پسر، پدر خانواده و آن دختر هم، مادر خانواده است، با هم سه خانواده در کنار هم هستند: این خانواده تازه تاسیس، خانواده عروس و خانواده داماد؛ بعد آهسته آهسته اشتها عوض میشود و یا مایل به راست و یا چپ میشوند؛ یا پدرخانمی میشوند، یا پدرشوهری میشوند.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر اضافه کرد: این اساس است، علت چیست؟ علت این است که ما اراده و اختیار داریم، تنوّع دریافت داریم، تنوّع برداشت داریم، تنوّع خواهشها داریم، تنوّع تربیتی داریم؛ پس این مقدمه اول؛ کسی که بعداً میخواهد حرف ما را گوش کند، یکدفعه شُکّه نشود، همیشه پدیدهها هیچوقت به همان شکلی که به وجود آمدهاند باقی نخواهند ماند.
وی بیان داشت: انقلاب اسلامی یا جامعه روحانیت هم به همین شکل است؛ یعنی در هر دورهای از زمان انقلاب اسلامی را که نگاه کنید، همین مشکل را مشاهده میکنید.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) خاطرنشان کرد: فرض بفرمایید میگوییم دوره مرحوم وحید بهبهانی، دوره مرحوم شیخ انصاری، دوره شهید اول، دوره علامه حلی؛ یعنی یک نیازهایی موجب میشود، یک گُلهایی شکوفا شوند، ذیل آنها شاخههایی رشد کند و در مسیر زمان متنوع میشود.
* آیا پراکندگی و تشتّت در حوزه باعث از بین رفتن و اُفول حوزه نمیشود؟
وی در پاسخ به این سوال که آیا پراکندگی و تشتّت در حوزه باعث از بین رفتن و اُفول حوزه نمیشود؟ گفت: در حوزه مرتب همین اتفاق میافتد، اما وقتیکه تاریخ را مطالعه میکنیم، یک نخ مشترک هم میتوانیم پیدا کنیم. نخ تسبیح همه اینها را که نگاه میکنیم میبینیم که در چند محور این تفاوتها اتفاق میافتد.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر بیان داشت: یک سری تفاوتها به مرز عقیده بازمیگردد، یعنی یا در جهانشناسی متفاوت میشوند، یا در خداشناسی باهم متفاوت میشوند، یا در رابطه خلق با خدا از اینکه مستقیم یا غیرمستقیم هست متفاوت میشوند، یک سطح از تفاوتها از اینجاست، لذا شما میبینید که مثلاً در نحلههای اسلامی مُجسّمه کجا با دیگری درگیر میشود؟ خدا را به جسم تبدیل میکند؛ یعنی در توحید جدا میشود.
وی خاطرنشان کرد: یک عده در منبع باهم متفاوت میشوند، اخباری کجا جدا میشود؟ میگوید فقط به روایت نگاه میکنم، در همان محدوده الفاظش، افراطیترینش این است، یکی دیگر میگوید که من اینقدر افراطی نیستم ولی حتماً بایستی یک خبری از معصوم، حالا اگر سُنی باشد، از پیامبر(ص) و اصحاب؛ و اگر شیعه باشد اخبار از پیامبر(ص) و اهلبیت(ع). پس اینجا در منبع باهم اختلاف پیدا میکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: یک جای دیگر جریانات چطور دستهبندی میشوند؟ بر مبنای آن شاخصها و فرضهای مکتبهاست که دستهبندی میشوند. یا بر مبنای تفکر هستند، مانند معتزلی و اشعری، که تقسیم مکتب بر اساس مبنا و فکر میشود و یا یک موقع بر اساس اشخاص هستند، مثلا میگویند، حنفی، مالکی، شافعی.
وی خاطرنشان کرد: شما نگاه کنید، چهار مکتب فقهی بر محوریت اشخاص تقسیمشدهاند، دو مکتب عقیدتی بر مبنای اندیشه تقسیم میشوند، اعتزال یک نوع رفتار است، اشعری به یک شخص برمیگردد.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر گفت: همه اینها نشان میدهند که اولاً دستهبندی هست، ثانیاً دستهبندیها بر اساس معرفت است یا صاحبان معرفت، مثلاً در جهان امروز یا سوسیالیسم هست یا مارکسیسم، سوسیالیسم بر محور اندیشه است، مارکسیسم بر مبنای اندیشه مارکس است؛ یا مثلا پوپریسم یا لیبرالیسم دارید، یعنی دستهبندی یا بر مبنای اندیشه لیبرالی پوپر است یا مطلق لیبرالیسم است؛ در دنیای اسلام هم همین گونه است.
وی اضافه کرد: حال با این مقدمه میخواهیم بیاییم در انقلاب اسلامی، روحانیت در صدسال اخیر فراز و فرودهایی داشته است، ولی اوج آن از کجا شکل میگیرد؟
وی خاطرنشان کرد: از زمان رحلت مرحوم آقای بروجردی شکل میگیرد، یعنی تا زمان مرحوم آقای بروجردی، مسیر روحانیت یک مسیری است که برای خودش توضیحات خاصی میطلبد، از بعد از آیتالله بروجردی که آهستهآهسته سخنرانیهای امام خمینی (ره) شروع میشود، دیگر داستان متفاوت میشود.
استاد حوزه علمیه قم گفت: امام روی دو سه کلیدواژه تمرکز میکند و میایستد و سخنرانی و تبیین میکند: نخست «اسقاط حکومت و دستگاه طاغوت»، یعنی چیزی که اراده همه انبیاء بود، و آن اینکه میخواستند حکومت را دینی کنند؛ دوم «ترویج اسلام»، یعنی میخواست هم طاغوت را از بین ببرد (یکفر بالطاغوت) هم دین را تبلیغ و ترویج کند. (و یؤمن بالله)
* امام(ره) کُلیت سلطنت را با محوریت شاه زیر سؤال برد
وی خاطرنشان کرد: در بُعد نمادها امام (ره) بر سه چهار نماد مثبت و منفی ایستاد، در درون نظام، نماد منفی به لحاظ فرد روی شاه تمرکز کرد، روی حاشیه شاه کلیک نکرد، امام درگیر بهاییت بهعنوان یک جزء نشد؛ امام درگیر فلان رفتار خاص اشرف پهلوی و فلان شخص نشد، بلکه کُلیت سلطنت را با محوریت شاه زیر سؤال برد. در سطح جهانی هم دو کلیدواژه داشتند: یکی آمریکا و یکی صهیونیسم و اسرائیل، این نماد سلبی است.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر بیان داشت: در نماد ایجابی نیز در جهان اسلام روی بیتالمقدس و قدس کار کرد، اینها عامل وحدتی بود که خیلیها را دور امام جمع کرد؛ اینطور نبود که اینها همه صد در صد تابع امام بودند و در یک اندیشه با امام شریک بودند بلکه با امام گرم شدند، یک عده ضدیت با آمریکا برایشان موقعیت بود، یک عده ضدیت با اسرائیل برایشان موضوعیت دارد، یک عده دفاع از فلسطین برایشان موضوعیت داشت.
وی خاطرنشان کرد: یکی از چیزهای دیگری که امام روی آن کار کرد بحث محرومیتزدایی بود، یعنی بحث عدالت چه عدالت فرهنگی، چه عدالت سیاسی، چه عدالت اقتصادی که از جمله امام روی عدالت اقتصادی تأکید داشت، البته روی عدالت سیاسی و فرهنگی هم تأکید داشت؛ حالا انقلاب آهستهآهسته از سال ۴۰ تا ۵۷ میآید و پیروز میشود، بعد مطالبات یکییکی شروع میشود.
مدیر گروه تبلیغ موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع) گفت: به این عوامل، فرصتطلبان را نیز اضافه کن؛ یعنی اینها که تا حالا بیان کردم، عامل دستهبندی در جبهه خودی بود، یعنی هر کس از ظن خود شد یار ما، اینها حالا میخواهند چه کار کنند؟
وی بیان داشت: به اینها دو تیپ را اضافه کن، یکی معارضان و دوم منافقان؛ منافقان کسانی هستند که اهداف سیاسی، عقیدتی، مالی، قدرت یا ثروت دارند، اما تمام اهتمامشان این است که دو رو باشند، و آنهایی که انقلاب آنها را حذف کرد نیز میخواهند برگردند.
* آیا نشان دادن و توصیف پراکندگی موجود در حوزه علمیه مضر است؟
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر در پاسخ به این سؤال که آیا نشان دادن و توصیف پراکندگی موجود در حوزه علمیه مضر است و یا اینکه گامی در جهت اصلاح و پیشبرد اهداف آن است؟ گفت: سؤال میکنم: آیا اگر ما گفتیم در حوزه تشتّت هست و افرادی کارهایی در جهت عکس حرکت حوزه انجام میدهند، به حوزه توهین کردهایم؟ دروغ گفتهایم؟ تهمت زدهایم؟
وی افزود: این تشتت را خیلی منطقی در مورد تمام پدیدهها نشان دادیم، حوزه هم که از آنها خارج نیست. هیچ عالم متقی نمیگوید که هر که در حوزه آمده است پاک است؛ به همین دلیل شیعه از همان ابتدا نظریه عدالت صحابه را اساسش را زد. قرآن منافقان را از اصحاب پیامبر معرفی کرد، تازه گفت که بعضی از اینها اینقدر پیچیده هستند که پیامبر، شما هم آنان را نمیشناسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: پس ما قائل به نظریه عدالت صحابه نیستیم، و قائل نیستیم که هر کس آخوند شد و عبا و عمامه گذاشت سالم است، هر که پایش را در حوزه گذاشت سالم است؛ بخصوص وقتی نفاق را بینالمللی ببینیم. اگر قرار است که آمریکا ما را از بین ببرد، اگر قرار است که اسرائیل ما را در سطح جهان از بین ببرد، یعنی آنها که ما منافعشان را از بین بردیم، آنها با چه ابزاری بهتر از این به مقابله بیایند؟
وی خاطرنشان کرد: پس هم عوامل و هم انگیزه و داعیه هست؛ آنها داعیه دارند، یعنی چیزی که اینها را دعوت میکند که مهربانتر از مادر شوند، اینها از آن عوامل استفاده میکنند و هر کدام از طریقی ضربه میزنند. من همین دو سه روز پیش یک مقاله کوچکی در شبکههای اجتماعی گذاشتم با عنوان «مغازهداران دونبش را بیشتر بشناسید» که برای مثال یک نمونه میگویم.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر اظهارداشت: شخصی هم با طیف قمهزنِ مدّعی ولایتمداری و هم با طیف مدّعی تقریب که زیارت عاشورا، عصمت اهلبیت و علم لدنی را یک طوری میخواهد تخریب کند و زیر سؤال ببرد، این فرد با هر دو طیف، جور است؛ چطور با هر دو جور میشود؟ به تناسب تقریبی،(نه تقریبی شرعی)؛ مواد تهیه میکند و به تناسب این قمهزنها هم برای آنها مواد تهیه میکند.
*به حوزه بسیط نگاه نکنیم
وی بیان داشت: حالا با این حرفی که زدم گام اولی که برای مخاطب خودم برداشتم، انگیزه ایجاد کردم، برادران به حوزه بسیط نگاه نکنیم، خواهران روحانی و طلبه به حوزه بسیط نگاه نکنید؛ یعنی چه؟ یعنی اول ببینید که یک دنیا زمینه تنوع در حوزه هست، همانها که اسم بردم، مثبت، منفی آنها را هم اسم بردم، داعیه تشدید آنها را هم نگاه کنید و بعد نسبت به حوزه قضاوت کنید.
استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: آیا جریان سکولار هیومنیزم، یا انسانیزم، یا انسانخدایی که سیصد سال است توسط صهیونیستها در سطح جهان تبلیغ میشود، دست از سر حوزه برمیدارد؟ چون آخرین دینی که هنوز تسلیم نشده اسلام است، بخصوص با قرائت شیعه.
وی تصریح کرد: سوسیالیسم و مارکسیسم هم بر پایه اومانیسم بودند، اینطور نبود که آنها سوسیالیسم مسیحی باشند، بله میگویند که ما سوسیال دموکرات مسیحی هستیم اما همه این عناوین شوخی است، یعنی مسیحیت، حتی مسیحیت تحریفشده را اینها کنار گذاشتند، انسان را محور قراردادند، انسانی که در مقابل خدا هم مکلف نیست.
حجت الاسلام والمسلمین غفاریفر خاطرنشان کرد: بله خدا و قرآن هم انسان را محور قرار میدهد، «عَلّمَ الانسان» را قرآن دارد، «وَ القَلَم» را برای انسان اهمیت میدهد، «انّ اَکرمَکُم عِندَ الله»، تکریم کردن انسان را خدا مطرح میکند، خلیفه قرار دادن انسان را بیان میکند، اما کدام انسان؟ انسانی که «ما خَلقتُ الجِنَّ والاِنسَ الّا لِیَعبُدوُن»، انسانی که بنده خدا باشد؛ غیر از خدا بنده هیچکس نباشد، حُر باشد، اما در مقابل خدا بنده باشد. پس اینطور نیست که ما انسان را انکار کنیم، ما انسانِ بنده را کار داریم؛ اما آنها با انسانی کار دارند که خدا شود و بقیه، بنده او شوند، انسانخدا شوند؛ این را چطور باید وارد شوند و عملی کنند؟/822/ج