نهادهای دینی فکری به حال سینمای راهبردی کردهاند؟
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، سینمای استراتژیک چه افقی را دنبال میکند و تعریف ما از این ساختار سینمایی چیست؟ چرا باید به سینمای استراتژیک توجه داشت، حوزه علمیه و اساسا دین در کجای این تعریف ایستاده است؟
اینها سوالات مهمی است که باید درباره آن کمی تامل نمود، مهترین وظیفه دانش استراتژی بقا است و فیلمی در قاب سینمای استراتژیک جای میگیرد که بقای جامعه یا تمدن را به تصویر بکشد. نگاه دیگری که میتوان به مقوله استراتژی کرد، نگاه کلان به موضوع است اما بی شک اندیشه راهبردی زمانی میتواند مسیرساز شود که بتواند از مسیر تصمیمسازی درست به فکر حسن تدبیری باشد تا دایره چاره را خالی نگذارد.
قهرمان سازی یا بازنمایی قهرمان
یکی دیگر از مولفههای مهم سینمای استراتژیک داشتن قهرمان یا سینمای پروتاگونیستی است. هالیوود تمام تلاش خود را برای ساختن قهرمان دارد و در این امر هم موفق بوده اما سینمای ایران تا چه اندازه در بازنمایی و نمایش چهرههای واقعی موفق بوده است؟
اگر از یک منتقد سینما بخواهید تا برای شما چند فیلم راهبردی در سینمای ایران را نام ببرد، به نظر شما به چند فیلم اشاره خواهد کرد؟ خلاء داستان، لمپنیسم و رفتن به سمت فیلمفارسی، مشکلاتی است که در ابعاد مختلف سینمای ما را درگیر کرده و ناتوان از جمع کردن قصه نتوانستیم به تعریف درستی از سینما برسیم.
منطقه پرواز ممنوع در طراز سینمای استراتژیک
منطقه پرواز ممنوع به کارگردانی امیرداسارگر و تهیه کنندگی حامد بامروت نژاد هم قهرمان شاخص دارد و هم نبرد برای بقا است. درگیری که میان شاگردان نوجوان مصطفی با جاسوسان محیط زیستی را به تصویر میکشد.
نحوه جاسوسی افرادی به نام محیط زیست از طرفی و تقابل سه نوجوان با این جاسوسها که تلاش کردند تا درباره سایت موشکی ایران اطلاعاتی را به دست بیاورند، اتفاقاتی را رقم میزند که برای مخاطب جذاب است و همین نقطه شروعی بر داستان میشود.
خلاقیت، اتکا به خود و تلاش
فصل نوجوانی یکی از دوران پرهیاهو و پر تنش است که والدین را با چالشهای زیادی مواجه میکنند. شیوه برخورد مصطفی با پسرش یکی از درسهایی است که هم نوجوان از آن استفاده میکند و هم به والدین درباره آداب برخورد هشدار میدهد.
تلاش سه نوجوان برای درامان نگهداشتن استراتژیکترین توان دفاعی کشور در حوزه موشک و پرتاب ماهواره از طرفی و ساخت چند باره هواپیما توسط این سه نفر پیامی را به مخاطب نوجوان میدهد که باید صبور بود، استقامت کرد و در مقابل سختیها تحمل داشت.
هر چند ناگفته نماند که کارگردان در انتخاب قهرمان داستان موفق نبود و در این فیلم پر امید، چهرهای عصبانی، خسته، غرغرو خیلی جذابیت ندارد، البته باید به این نکته هم توجه داشت که ویژگی دوران نوجوانی را به تصویر میکشد ولی در مجموع در استفاده از کارکتر در ابعاد مختلف داستان موفق نبوده و نقشها خام و دلزده نمایش داده میشدند.
فیلم سینمایی در قامت سریال
یکی دیگر از انتقادهایی به فیلم وارد است، حجم بسیار زیاد محتوایی است که در اثر ریخته شده و تلاش میکند تا آن را به مخاطب برساند. ساختن هواپیمای کوچک، پرتاب موشک ماهوارهبر، جاسوسان محیط زیستی، مدافعان حرم، فتح قدس و سبک زندگی ایرانی اسلامی همه چیزهایی است که کارگردان در یک فیلم سینمایی به تصویر کشیده است.
هر چند تا حدودی در کشش داستان موفق بوده و جذابیت ایجاد کرده است ولی در نهایت، کلی پیامی به مخاطب میرساند که میتوانست تمام اینها را در قالب یک سریال یا چند فیلم سینمایی به تصویر بکشد.
عجله کارگردان برای رسیدن به مطلوب
در دنیایی که سریالهای متعدد راهبردی با هزینههای سنگین تولید میشود و از طرفی با تولید سریال گاندو که با بیمهری و تقابل دولت مواجه شد، این دسته از کارگردانان که سبک خاصی را دنبال میکنند، با کمبود محتوا، کمبود منابع و بی مهریهای مختلف مواجه میشوند.
این آثار نوید آینده خوبی را به ما میدهد و باید این مسئله را مطرح کرد که وقتی کارگردانان زیادی برای تولید آثار باکیفیت و خوب تربیت شدند، نهادهای مذهبی و دینی تا چه اندازه فیلمنامه، کتاب، نمایشنامه، تولیدات مکتوب و سوژههای ناب را آماده کردهاند تا به تولید برسد؟/882/ 702/
سید محمد متکلم