۲۲ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۰
کد خبر: ۶۳۴۹۴۹

از جمعیت حداکثری مردم در مراسم "حاج قاسم" تا حضور حداقلی در سینما

از جمعیت حداکثری مردم در مراسم
جمعیت به ثبت رسیده در عکس‌های هوایی از مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی، قطب‌نمای خوبی برای بررسی نسبت مردم با سینمای روز کشور است.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، سینما در مدار سنت‌های موجود این دنیا، جهان تخیلی خودش را برای ما خلق می‌کند. من فیلمی را نمی‌شناسم در تاریخ سینما که عالمی 100 درصد منفک از جهان کنونی را توانسته باشد ایجاد کند. هر چه قدر هم فضا و شخصیت‌ها متفاوت از عالم پیرامونی ما باشند، ارزش‌های موجود در جهان انتزاعی آن فیلم، نشأت گرفته از زندگی پیرامونی ما است و سینما در عین تلاش فراوان در خلق جهانی دیده نشده در بعد فیزیک و طبیعیات (در فیلم های تخیلی منظور است)، لاجرم راه گریزی برای عدم بهره بردن از سنت‌های معنوی موجودِ این جهان فعلی را ندارد.

 

از جمعیت حداکثری مردم در مراسم

نمایی از تماشای فیلم در سال‌های آغازین سینما

 

یعنی آنکه در فیلم‌های تخیلی ما نیز، ظلم بد و سخاوت خوب، رشادت قابل تحسین و بزدلی منفور است؛ دیگر حساب فیلم‌های به اصطلاح رئال ( واقعی، طبیعی، غیر تخیلی) که مشخص است. این یکسانی در ارزش‌ها، جبری است برای فیلم‌‌ساز، و الا ارتباطی بین فیلم و مخاطب برقرار نمی‌شود و افراد تماشاگر سینمایی را که تمام فهمشان از خوب، بد و ارزش‌ها را کنار بزند پس خواهند زد.

با این اوصاف، سینما در ادامه زندگی روزمره ما خلق می شود؛ اما نه لزوماً پایبند به واقعیت‌های موجود آن. شاید واقعیت موجود «ترس» باشد اما سینما «شجاعت» را قاب ببندد. این در ادامه بودن، به معنای همان مشترکات معنوی است که بیشتر به ارزش‌های رسوب کرده و جا افتاده‎‌ اکثریت اشاره دارد.

2) مردم در سینما از آن چیزی لذت خواهند برد که در عالم واقع لذت می‌برند، و چیزی‌هایی مردم را در سینما به وجد می‌آورد که در دنیای بیرونی آن را جست و جو می‌کنند. جمعیت به ثبت رسیده در عکس‌های هوایی از مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی، میناگین ابراز احساسات مردم ایران در این روزها در فضای مجازی، و هر آنچه که به چشم شما می‌آید و در این یادداشت اشاره نشد، قطب‌نمای خوبی برای فهم آن است که مغناطیس احساسات و علایق و ارزش‌های مردم به چه سویی گرایش دارد.

با این راه‌نما به سراغ سالن‌های سینما و میز مدیران سینمایی و شوراهای فیلمنامه و کلاس‌های دانشکده‌های هنر بروید. مخاطب حداقلی سینمای ایران به نسبت کل جمعیت موجود در کشور، ماحصل ندیدن این جنس راه‌نما‌ها و نداشتن تعلق خاطری با آن مغناطیس‌ها است.

 

از جمعیت حداکثری مردم در مراسم


این عکس ها به ما می‌وید که مردم در واقعیت افراد شجاع، مصمم، اهل یقین، استوار، از خود گذشته و قابل اتکا را جستجو می‌کنند و سینمای ایران در میانگین اکثریت داشته‌هایش در حال تلاش برای قاب گرفتن از افراد مردد است، شخصیت‌هایی که یقینی برایشان حاصل نیست و قدمی از مخاطب خود جلوتر نیستند تا زبان تماشاگر را به ستایش نسبت به خود باز و یا انگیزه‌ای برای تغییر ایجاد کند.

سینمای ایران در این چند سال اخیر نیز توجیه‌گر و گاه مدافع بزهکاران بی‌اراده و ضعیفی است که همیشه مغلوب هوای‌نفس و واقیت تلخ گذشته خود بوده‌اند؛ افرادی که واقعیت بر اراده آنها سوار است و نه آنها بر واقیت تلخ زندگی‌‌شان غالب.

3) کلمه‌ای که این روزها در کنار نام سردار سلیمانی در پوستر و یا گزارش و ابراز احساسات مردم دیده می‌شد، واژه «پدر» بود. میلی برای طولانی شدن یادداشت نیست. صرفاً «پدر»های ساخته و پرداخته سینمای ایران را مروری کنید...

در آخر:
در مراسم تشییع، مردم در سیلی از جمعیت، بی اعتنا از سینماهای موجود در خیابان انقلاب، ستایشگرانه پشت سر قهرمان خود راه می‌رفتند، اتفاقی که در واقعیت روال روزمره هم شاهد آن هستیم. /882/ 101/

محمدحسین تیرآور
منبع: تسنیم
ارسال نظرات