ارکستر شوم ضد ایرانی!
به گزارش خبرگزاري رسا، تروئیکای اروپایی پس از انتشار بیانیهای مشترک در روز سهشنبه که طی آن، خواستار پایبندی ایران به برجام و عدم اشاعه بهاصطلاح خشونت و تسلیحات هستهای شد، روز گذشته رسماً اعلام کرد «مکانیسم ماشه» را فعال کرده است. آلمان، انگلیس و فرانسه مدعی شدهاند که پس از اعلام ایران برای کاهش تعهداتش در برجام، تلاش کردند کشورمان را متقاعد کنند مسیر خود را تغییر دهد و به اجرای کامل تعهداتش بازگردد! «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس نیز بهطور جداگانه ایران را تهدید کرد که لندن پس از اجرای برگزیت، رژیم تحریمی جدیدی تعریف خواهد کرد تا بهوسیله آن بتواند تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کند. این ادعاها و تهدیدات در حالی مطرحشده که این سه کشور به نمایندگی از اروپای واحد، بیش از یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، فرصت داشتند تا تعهدات خود را عملیاتی کنند و حتی بار بدعهدی آمریکا را نیز به دوش بکشند ولی دریغ از یک اقدام و تحرک جدی.
به این منظور، ابتدا از ساز و کاری به نام «اس.پی.وی» رونمایی کردند که درنهایت، به شرکتی کوچک به نام «اینستکس» تغییر نام داد. اروپا با اینستکس بنا بود که از ایران نفت بخرد و در ازای آن، کشورمان بتواند هر نوع کالای موردنیاز خود را خریداری کند اما نهتنها نفتی از ایران خریداری نشد بلکه مشخص شد که این ساز و کار تنها برای خرید اقلام غیرتحریمی (غذا و دارو) کارایی دارد. استدلال جمهوری اسلامی این بود که اروپا بهعنوان شریک راهبردی آمریکا نمیتواند خود را از نقض عهدهای واشنگتن مبرا کرده و موظف است که تعهدات معوقه این کشور را با اینستکس جبران کند. با این حال اروپا، راه خود را رفت و مدعی شد که برای این مکانیسم مالی، «بهصورت خستگیناپذیر» تلاش کرده تا از این طریق از تجارت مشروع با ایران حمایت کند ولی خروجی این تقلا چیزی جز معادله نفت در برابر غذا نبود!
از این رو، با خروج آمریکا از توافق هستهای و مشاهده سریال تعللها و بدعهدیهای اروپا، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که برای ایجاد توازن در معادله برجام، تعهداتش را طبق بندهای 26 و 36 «برنامه جامع اقدام مشترک» کاهش دهد. طبق بند 36، در صورت عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات، «حق ایران» است که تعهداتش را بهصورت کلی یا جزئی متوقف کند. این کاهش پلکانی طی پنج مرحله صورت گرفت و به عدم پایبندی کامل ایران به محدودیتهای تعیینشده در فعالیتهای صلحآمیز هستهای منجر شد. با برداشتن گام آخر، کشورمان توانست موازنهای در برابر خروج آمریکا از برجام و تعلل عامدانه اروپا در انجام وظایفش برقرار کند. اکنون دادهها و ستاندههای ایران - هرچند با هزینههای هنگفتی همراه بود - به صفر رسیده و همانگونه که توافق با غرب هیچ آوردهای برای ایران نداشت، جمهوری اسلامی نیز بهجز پایبندی به نظارتهای معمول آژانس بینالمللی انرژی هستهای، حاضر به ارائه هیچ امتیازی به غرب نیست.
بیانیه روز گذشته سه کشور اروپایی اما نکته بسیار قابلتأمل دیگری نیز داشت که حاکی از هدف پشت پرده آنها در مهار جمهوری اسلامی است. وزیران تروئیکای اروپایی برجام ادعا دارند که «با این گفتمان که ایران از حق کاهش تعهداتش برخوردار است موافق نیستند»!! بندهای ذکرشده که ایران بر اساس آن برای کاهش الزاماتش به شکل کلی و جزئی محق است، کاملاً شفاف بوده و آنقدر روشن است که نیازمند تأویل و تفسیر نیست ولی اروپا آشکارا این مفاد را تفسیر به رأی کرده است. قاعدتاً از جزء بهکل میتوان رسید و از این رفتار غیرمنطقی میشود نتیجه گرفت که برداشت آنها از تکتک مفاد توافق هستهای با آنچه جمهوری اسلامی در نظر گرفته، مغایر است.
بهعنوان نمونه، در بیانیه تروئیکای اروپا آمده است که «ایران هرگز مکانیسم حل اختلاف را فعال نکرد و به لحاظ حقوقی، حق توقف اجرای مفاد این توافق را ندارد» اما سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به این ادعا اظهار کرد: «فرآیند حلوفصل اختلافات در برجام را جمهوری اسلامی ایران از یک سال و اندی پیش و با ارسال نامههای رسمی از سوی وزیر امور خارجه کشورمان به هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام آغاز کرده و لذا نه به لحاظ فرآیندی و نه به لحاظ عملی اتفاق جدیدی نیفتاده است.» وقتی طرف اروپایی رسماً ارسال نامه به مسئول هماهنگی کمیسیون مشترک برجام برای آغاز فرایند حل اختلاف را تکذیب میکند، نپذیرفتن نظر ایران در دیگر بندهای برجام، اتفاق جدیدی نخواهد بود.
ضمن اینکه همراهی اروپا با آمریکا برای محدود کردن فعالیتهای منطقهای و موشکی ایران و متهم کردن ایران به نقض «روح برجام»، ازجمله نکات بسیار حائز اهمیت است که قاره سبز با سوءاستفاده از توافق هستهای درصدد انجام آن بود. این در حالی است که اروپا با فعال کردن مکانیسم ماشه (Snap Back)، توازن موجود را برهم زده و ایران را قاعدتاً مجبور میکند که گامهای جدیدی بردارد. در مکانیسم ماشه، اگر یکی از اعضای گروه ۱+۵ بر اساس بند ۳۶ و ۳۷ برجام، ادعا کند که ایران در حال نقض توافق هستهای است و موضوع در مدت ۷۵ روز در نشست معاونان وزرای گروه ۱+۵، نشست وزرا، جلسه شورای سه نفره شامل ایران، کشور مدعی و یک عضو مستقل خارج از برجام حلنشده و قطعنامهای مبنی بر لغو یا تعلیق تحریمها دوباره صادر نشود، همه تحریمهای گذشته شورای امنیت سازمان ملل بازخواهند گشت. به گفته سید عباس موسوی «چنانچه اروپاییها – که در بیانیه خود مدعی هستند این اقدام را با حسن نیت و با هدف حفظ برجام صورت دادهاند- بهجای تلاش برای ایفای تعهدات خود و بهرهمند کردن ایران از آثار لغو تحریمها وفق پیوست دو برجام، به تداوم مسیر وادادگی در برابر آمریکا ادامه دهند و یا بخواهند از فرآیند حلوفصل اختلافات در کمیسیون مشترک برجام سوءاستفاده کنند، باید خود را برای پذیرش تبعات آن نیز آماده کنند که این تبعات قبلاً به آنان از طرق مقتضی گوشزد شده است.» تبعاتی که جمهوری اسلامی به اروپا یادآوری کرده، از دو حوزه «خروج از ان.پی.تی» و «کاهش سطح دسترسیهای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی» خارج نیست و گزینه آخر نیز خروج کامل از برجام خواهد بود.
علاوه بر این، تحریمهای شورای امنیت علیه ایران با قطعنامه 2231 لغو شدند و ذیل آن پنج مورد اساسی شامل «خارج شدن از فصل هفتم منشور سازمان ملل بهصورت کلی»، «ضمانت اجرایی توافق وین»، «ممانعت از تخلفات احتمالی طرفهای توافق»، «به رسمیت شناختن غنیسازی ایران بهصورت اختصاصی» و «از بین بردن اساس رژیم تحریمها» از سوی گروه 1+5 تضمین شد. قطعاً تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و اعاده آنها، سنگینتر از تحریمهای پیدرپی و وحشیانه آمریکا علیه کشورمان نیست، چراکه قریب بهاتفاق شرکتها و مؤسساتی که با ایران همکاری داشتند، ایران را به دلیل مجازاتهای کاخ سفید تنها گذاشته و چمدانهای خود را برای خروج از کشورمان بستند.
از این رو، باید گفت که فعال کردن مکانیسم ماشه تأثیر چندانی بر افزایش حجم تحریمهای ظالمانه نخواهد گذاشت ولی مهر تأیید دوبارهای بر غیرقابلاعتماد بودن غرب خواهد بود. نکته پایانی اینکه ارکستر شوم ضد ایرانی اروپا بدون تردید با هماهنگی آمریکا در حال اجراست. اروپا اساساً هویتی مستقل و منهای آمریکا ندارد، همچنان که در سیر تحولات برجام نیز این حقیقت به عینه مشاهده شد. قاره سبز چنانچه خواهان استقلال از واشنگتن است، باید به معاهدات بینالمللی و تعهداتش در برابر ایران پایبند باشد، معوقات خود را به جمهوری اسلامی بپردازد، دست از تهدید مقتدرترین کشور منطقه بردارد و از موضع برابر با کشورمان سخن بگوید، در غیر این صورت باید خود را مهیای مواجهه با ایران و پرداخت هزینههای بیشتر برای همکاری با قدرت غرب آسیا کند./1360/