۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۶۳۵۳۹۷
یاداشت؛

این ماشه به سمت خود اروپا چکانده می‌شود!

این ماشه به سمت خود اروپا چکانده می‌شود!
فعال‌سازي مکانيسم ماشه توسط تروييکاي اروپايي، بار ديگر ماهيت بازيگران اروپايي و تبعيت مطلق آن‌ها از کاخ سفيد را در پروسه «بازي با توافق هسته‌اي»نشان داد.

به گزارش خبرگزاري رسا، فعال‌سازي مکانيسم ماشه توسط تروييکاي اروپايي، بار ديگر ماهيت بازيگران اروپايي و تبعيت مطلق آن‌ها از کاخ سفيد را در پروسه «بازي با توافق هسته‌اي»نشان داد. انگليس، آلمان و فرانسه با اين اقدام، نه‌تنها برجام را در آستانه مرگ و انهدام قرار داده‌اند بلکه وابستگي خود به کاخ سفيد را علني ساخته‌اند. تجميع دو رخداد اخير، يعني «فعال‌سازي مکانيسم ماشه از سوي اروپا» و مواضع اخير نخست‌وزير انگليس، نشان‌دهنده  پازل استراتژيک مشترکي است که واشنگتن و اروپاي واحد در تقابل با ايران طراحي کرده‌اند.نخست‌وزير انگليس، در تازه‌ترين اظهارات خود به نکات قابل‌توجهي در خصوص رخدادهاي تروريستي اخير در منطقه غرب آسيا و سرنوشت توافق هسته‌اي با ايران اشاره‌کرده است.بوريس جانسون در اين خصوص مي‌گويد:«خروج آمريکا از برجام علت اصلي تنش‌هاي اخير در خاورميانه است.

لندن به همراه متحدان اروپايي‌اش به آمريکا فهماند که آن‌ها خواهان تنش در منطقه نيستند. بهتر است با همکاري يکديگر، «توافق ترامپ» را جايگزين توافق برجام کنيم.» در خصوص آنچه ميان ايران و اروپا مي‌گذرد، نکاتي وجود دارد که نمي‌توان به‌سادگي از کنار آن‌ها گذشت : نخست اينکه ميان «مقدمه» و « نتيجه‌گيري» جانسون در اظهارات اخيرش، کمترين تناسبي وجود ندارد! اين‌يکي از خصائص بارز ديپلمات‌ها و مقامات انگليسي در طول تاريخ روابط بين‌الملل بوده است! اينکه ابتدا مقدمه‌اي را براي جذب افکار عمومي و اثبات تسلط خود بر واقعيت اوضاع بيان کرده و در ادامه، نتيجه‌گيري مطلوب خود را به مخاطبان القا مي‌کنند! در حال حاضر نيز بوريس جانسون ابتدا ريشه بحران‌هاي اخير در منطقه را خروج آمريکا از برجام دانسته و به‌گونه‌اي غيرمستقيم، ايالات‌متحده و دولت ترامپ را بابت اين موضوع مورد شماتتي نرم قرار مي‌دهد. شايد بابيان اين مقدمه، اهالي فکر و منطق انتظار داشته باشند که جانسون خواستار بازگشت همه‌جانبه آمريکا به توافق هسته‌اي  شود اما نخست‌وزير انگليس به فکر بازي مکارانه ديگري است!     

او پس از متهم کردن آمريکا ، اين‌گونه نتيجه مي‌گيرد که اکنون بايد کاملا مطابق ميل و ذائقه دونالد ترامپ رفتار کرد و توافق برجام با توافقي ديگر، که دربرگيرنده تمامي دغدغه‌ها و خواسته‌هاي ترامپ است، جايگزين شود.
دوم اينکه تروئيکاي اروپايي از ابتداي سال ۲۰۱۷ ميلادي تاکنون، در حال همکاري مستقيم با واشنگتن در خصوص اعمال محدوديت‌هاي بيشتر هسته‌اي، منطقه‌اي و موشکي عليه کشورمان هستند. اعمال محدوديت‌هاي فرازماني در برجام ( براي پس از سال ۲۰۲۵ ميلادي)،اعمال محدوديت‌هاي موشکي ايران بازرسي دائمي از اماکن نظامي ايران  و درنهايت، تحديد قدرت منطقه‌اي کشورمان اصلي‌ترين مواردي هستند که ترامپ خواستار اعمال آن‌ها در قالب يک توافق جديد يا همان «توافق جامع» بوده است. 

بنابراين، اظهارات نخست‌وزير انگليس ، نقطه آغاز بازي مستقيم اروپائيان در زمين کاخ سفيد ( در تقابل با کشورمان  و در ذيل استراتژي مهار ايران قدرتمند ) نيست، بلکه «نقطه آشکارساز» آن است. بدون شک در اينجا، ديگر جايي براي مانور طرفداران فرضيه «تفکيک اروپا از آمريکا» باقي نمي‌ماند!

نکته سوم اينکه دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان، هم‌اکنون مي‌بايست ضمن اخراج سفير انگليس از خاک ايرا ن ( که محصول نقض کنوانسيون وين از سوي او بوده است)، پيام آشکاري را به لندن و متعاقبا پاريس و برلين در خصوص «توافق جديد»مخابره کند: اينکه جمهوري اسلامي ايران نه‌تنها پذيراي توافقي جديد با غرب بر سر فعاليت‌هاي هسته‌اي ، موشکي و منطقه‌اي خود نيست، بلکه مسئوليت و تبعات هرگونه اقدام تروئيکاي اروپايي در همراهي استراتژيک و تاکتيکي با ايالات‌متحده را مترادف با اعلان‌جنگ اقتصادي ،امنيتي و  سياسي مشترک اروپا-آمريکا عليه ايران قلمداد خواهد کرد.

در اين صورت، سه کشور عهدشکن انگليس، فرانسه و آلمان قطعا قدرت مواجهه با عواقب و تبعات اقدامات تقابلي ايران در مصاف با اين نبرد اقتصادي و سياسي و امنيتي  را نخواهند داشت.در اين صورت، قطعا جايي براي گلايه مقامات اروپايي از ايران در آينده‌اي نزديک باقي نخواهد ماند.بهتر است سران اروپايي بدانند که اگر قرار باشد ماشه‌اي درنهايت چکانده شود، طرف مقتول نه ايران، بلکه اتحاديه اروپاست…/1360/

منبع: رسالت
ارسال نظرات