به چه کسانی نباید رأی داد!
به گزارش خبرگزاري رسا، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت : این نکته که برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی به چه کسانی نباید رای داد، میتواند ملاک و معیار موثر و قابل قبولی برای انتخاب کسانی باشد که از شایستگی لازم برای حضور در خانه ملت برخوردارند و یا دستکم، میتواند از ورود افراد نالایق به مجلس که قرار است در «رأس امور» و «عصاره فضیلتهای ملت» باشد، جلوگیری کند.
امیرالمومنین علیهالسلام در نامهای خطاب به مردم مصر (نامه 62 در نهجالبلاغه) از چهار خصلت یاد میفرمایند که اگر در مسئولان نظام وجود داشته باشد، نظام را به تباهی کشیده و مردم را با سختی و عواقب فاجعهبار روبهرو خواهند کرد. اگر نقش نمایندگان مجلس را در اداره امور کشور، نقشی برجسته و سرنوشتساز بدانیم که چنین است، بیتردید آنها نیز مصداق و موضوع هشدار حضرت امیر(ع) هستند.
امیرالمومنین علیهالسلام در بخشی از نامه مورد اشاره آوردهاند؛ «وَ لَکِنَّنِی آسَى أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً... اما تأسّفم از این است که حکومت این امت به دست بىخردان و تبهکاران افتد، کسانی که بیتالمال را در میان خود دست به دست کنند، و بندگان خدا را به بردگى میگیرند، و با افراد صالح به جنگ و ستیز بر میخیزند و با فاسقان همدست {و هم حزبی} میشوند».
گروهها و احزاب سیاسی کشور طی چند سال اخیر مواضع و عملکرد آشکار و شناخته شدهای داشتهاند که به آسانی برای همگان قابل شناسایی بوده و در دسترس است. چه کسانی بیتالمال مسلمین را در میان خود و همحزبیهایشان دست به دست کردهاند؟! چه کسانی و از کدام حزب و جریان سیاسی، در حالی که مردم با سختی معیشت دست بهگریبان بودند، بیتوجه به مشکلات معیشتی مردم برای خود و همحزبیهایشان حقوقهای نجومی تدارک دیده بودند؟! چه کسانی مردم را با گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات تنها گذاشته و در حالی که وظیفه نظارت بر امور را به عهده داشتند و برای انجام آن سوگند یاد کرده بودند، در مقابل این پدیده پلشت و خانمانسوز دست به هیچ اقدامی نزدند؟! کدام جریان سیاسی صنایع موشکی را مانع مذاکره میدانستند؟! کدام طیف سیاسی در حالی که خود را متخصص مذاکره و دیپلماسی میدانست، همه امکانات و ظرفیتهای کشور را برای مذاکره با آمریکا هزینه کرد و به جای لغو تحریمها، دهها تحریم دیگر هم به تحریمهای قبلی اضافه نمود؟! کدام جماعت سیاسی از یک سو شعار زندهباد منتقد ما سر میدادند و در همان حال نه فقط به هیچیک از هشدارهای مستند منتقدان توجهی نکردند بلکه آنها را به باد انواع تهمتها و ناسزاها نیز گرفتند. کدام جریان سیاسی دهها، بلکه صدها وعده به ملت داد و تقریباً به هیچیک از آنها عمل نکرد؟! کدام حزب و گروه سیاسی به دروغگویی و سپس به انکار دروغهایی که تحویل ملت داده است شهرت دارد؟! و...
یک بار دیگر کلام حضرت امیر علیهالسلام را بخوانید. نگرانی حضرتش از کسانی است که بیتالمال را در میان خود، دست به دست میکنند (مَالَ اللهِ دُوَلًا )، برای مردم اهمیتی قائل نیستند (عِبَادَهُ خَوَلًا)، با افراد صالح در ستیزند (الصَّالِحِینَ حَرْباً) و با فاسقان همدست و همحزبی هستند (الْفَاسِقِینَ حِزْباً)...
حالا باید کلاه خود را قاضی کرد و نتیجه گرفت که آیا میتوان نامزدهای وابسته به این جبهه سیاسی و احزاب و جریانات حامی آن را شایسته حضور در خانه ملت دانست؟! این طیف از نامزدها چنانچه با وجود اطلاع از مواضع و عملکرد جبهه مورد اشاره، از آن حمایت میکردهاند که در جرم و گناه آنان سهیم هستند و چنانچه از مواضع و عملکرد این جبهه بیخبر بودهاند -که محال به نظر میرسد- از ابتداییترین فهم و درک سیاسی و اجتماعی برخوردار نبودهاند و به همین علت شایسته حضور در خانه ملت نیستند و نباید به تابلوهایی که در ایام انتخابات روی دست بلند میکنند اعتماد کرد./1360/
ما از مشرک هم اگر سخن درستی را بگوید در صورتی که عاقل باشیم قبول میکنیم و سخن و عنل باطل را نیز حتی اگر حکیم بگوید باید نپذ یریم . این هم کلام مبارک مولی امیر المؤمنین علیه الصلوة والسلام است که حق را اگر مشرک بگوید بپذیرید و رسول خدا نیز میفرماید حق را اگر کودک بگوید بپذیریم و اگر باطلی را حکیم یبگوید نپذیریم .پس قبلا باید حق شناس باشیم تا در تشخیص و تمیز آن از باطل اشتباه نکنیم تا بعد از آن نوبت برسد به قبول کردن یا رد کردنش .
مطلب دیگر این که اگر در یک دین حق افرادی غیرعامل و فاسد یا مفسد پیدا شوند دلیل بر مردود دانستن آن دین نیست بلکه باید حساب آن بد ها را از دین حق جدا کرد . پس هیچ عاقلی نخواهد گفت چون یک عده از کسانی که خود شان را از معتقدین به آن دین میدانند اهل فساد وترویج و اشاعه ی آنند بنابر این آن دین را باید کنار گذاشت یا همه ی افراد معتقد به آن دین را باید طرد کرد . این را از آن جهت عرض میکنم که ما مهمتر از دین اسلام اساسنامه و آئین نامه ای را نمی شناسیم . آری دینداران اهل عمل به آن دین را باید حفظ کرد نه آن که بخاطر اشتباه یک عده تر و خشک را به بهانه ی آتش که گرفت تر و خشک را با هم میسوزاند طرد کنیم . آتش عقل و اختیار و توان انتخاب و اختیار ندارد .اما انسان دارای عقل است که هم میتواند تشخیص بده دو هم میتواند تمیز بدهد .
در مورد حزب ها و گروه ها و دسته ها نیز مطلب از این قرار است که اگر اساسنامه ی آنان درست و قانونی است ولی تعدادی از آنان بر اساس موازین عمل نمی کنند همان تعداد را باید یا کنار گذاشت یا اگر اصلاح پذیرند اصلاح کرد و اگر مجازات باید بشوند طبق قوانین باید مجازات بشوند . نه آن که با یک چوب خوب وبد را باهم برانیم . افراد خوب و لایق ودرستکار را باید ارج نهاد و قدر دانست . و گر نه در حکومت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز افراد کج اندیش و منافق بودند و افراد صالح هم همه در یک درجه نبودند . حتی سلمان و ابوذر هم در یک رتبه نبودند . کل نفس بما کسبت رهینه. هر کسی در گرو عمل خودش است . پس اگر اساس اعتقادی یک حزب درست است حساب خوبان آنان را از حساب افراد نا درستشان باید جدا کرد .سخن زیاد است اما بهمین مقدار بسنده میکنیم . به امید آن که خداوند همه ی مارا از خدمتگزاران اسلام ومسلمین قرار دهد . والسلام علیکم و رحمةالله و برکاتة.