سبک زندگی مدنظر رهبر انقلاب را نباید به مدل و اسلوب تقلیل داد
به گزارش خبرگزاری رسا، نشست «الگوهای سبک زندگی در گام دوم انقلاب» از سلسله نشستهای تبیین گام دوم انقلاب اسلامی در مؤسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه(خوهران) برگزار شد.
فریبا علاسوند «عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده»، در این نشست، با بیان اینکه بحث سبک زندگی را که رهبر معظم انقلاب مطرح کردند، نباید به اسلوب و مدل تقلیل دهیم، اظهار داشت: مفاهیمی مانند مدرنیته، سبک زندگی و پیشرفت را نباید با سادهسازی به تلقی دیگری مبدل سازیم و تصور کنیم که آن را اسلامیسازی کردهایم.
وی گفت: حوزه و جریانات انقلابی باید با شکاکیت و بدبینی بیشتری به این مفاهیم به این سادهسازیها بپردازد؛ این نوع مواجهه ساده و فروکاهیدن تمدن غرب به واژگانی مانند توسعه و مدرنیته درست نیست.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه خواهران تصریح کرد: مدرنیته تنها امر جدید نیست، بلکه اصول، آرمان، ارزش و خانواده و سبک زندگی و... دارد یا وقتی در مورد توسعه حرف میزنیم، کاملاً دنبال تحقق تمدن مشخصی است؛ یعنی در یک چارچوب تعریف میشوند، بنابراین در مواجهه با آن نباید جامع نگری را از دست بدهیم.
وی با بیان اینکه مدرنیته در دنیای غرب هم منتقد دارد و بهتر از غربیها سبک زندگی آنان را نقد نکردهایم، افزود: کسانی مانند بوردیو و ... منتقد سبک زندگی آمریکایی هستند و در این زمینه کتاب نوشتهاند و مسلطتر از ما در این عرصه هستند.
علاسوند با بیان اینکه یکی از مفاهیم بنیادین این سبک زندگی، سرگرمی، هویت و سیالیت آن، رفتارهای هیجانی و ناگهانی و کار برای کار است، اظهار داشت: مصرفگرایی یکی از مفاهیم بنیادین تمدن غرب و مدرنیته است، البته مصرفکننده مصرف نمیکند که صرفاً مصرف کرده باشد، بلکه با نوع خرید خود و اینکه از کدام فروشگاه خرید میکند و با نوع سرگرمی، نوع گذراندن اوقاف فراغت و ... میخواهد نشان دهد که از قشر ممتاز و متفاوتی است و در واقع خود را با سایرین براین اساس، قشربندی میکند؛ در این نوع سبک زندگی، افراد زیادی وارد اقلیت سنتی، اخلاقی، مذهبی و ... و درجه دو میشوند.
وی گفت: اگر رهبر معظم انقلاب، سبک زندگی را طرح کرده است، نمیخواهند بحث ساده هزارسال گفته شده در روایات تکرار شود، بلکه سخن شان ناظر به این نوع مواجهه با غرب به مفهوم جامع آن است، زیرا این سبک(غربی) آن قدر مهم است که تقسیمبندی در دل جوامع ایجاد کرده و تمدن پدید آورده، لذا برای مقابله با آن باید طوری مواجه شویم که هم تمدن ایجاد کنیم.
استاد حوزه علمیه خواهران تصریح کرد: برای سبک زندگی ابتدا باید اصولی را ترتیب دهیم و به آن پایبند باشیم؛ زیرا سبک زندگی غربی هم اصولی دارد؛ در مانیفِست آنان اصول انسانگرایی مطرح و بر اساس آن ساختارسازی کردند؛ ما هم اگر بخواهیم قاعدهمند پیش برویم مهمترین اصول را باید تعیین و برآن اساس، ساختارسازی کنیم.
استاد حوزه خواهران با بیان اینکه مهمترین اصول ما در سبک زندگی اسلامی، اصل قناعت است که بر پایه آن انسان متفاوت، ساختار اقتصادی و فرهنگی و رسانه متفاوت شکل میگیرد، افزود: البته اگر شما سراغ بازاریان بروید ممکن است با اصل قناعت مخالف باشند؛ زیرا سبب کاهش تولید و سود برای آنان است و بنده هم برای این مسئله راهکاری ندارم و اقتصاددانان باید طرح بریزند، ولی آثار و برکات قناعت در وهله اول تربیتی، فرهنگی و روحی است و بعد به بُعد اقتصاد میرسد.
وی با اشاره به ویژگیهای انسان قانع تصریح کرد: قناعت، کنش درونی و روحانی مبتنی بر اعتقاد است؛ لذا روح فرد قانع، غنی است، نه اینکه چون نمیتواند خرج کند مجبور است قناعت کند. اگر بتوانیم چشم نعمتبین جوانان و نوجوانان را باز کنیم، روح قناعت در آنان بیدار میشود؛ زیرا انسان نعمتبین انسان شاکری است؛ افراد متوقع از همه ظرفیت خود بهره نمیبرند و همیشه سوژه متهم در کنار آنان است تا همه ناکامیها را به گردن او بیندازند.
علاسوند در مورد عواقب نداشتن قناعت اظهار داشت: اگر کل سیستم، مبتنی بر قناعت نباشد، دائماً حس کمبود و ناراحتی و نومیدی به مردم القاء میشود؛ لذا همواره با جامعه ناراضی مواجه خواهیم بود و جامعه ناراضی، پتانسیل عظیم برای اعتراضات مدنی و غیرمدنی دارد.
وی گفت: انسان مصرفگرا، اولین صدمه را به روح و معنویت خود میزند؛ انسانی که دائماً در پاساژگردی است، روح متمرکز و معنوی ندارد؛ کسی که دائماً چشمش به اقصی نقاط دنیا است، حتی دو رکعت نماز با تمرکز نمیتواند بخواند، لذا قناعت را تنها یک مسئله اخلاقی ندانیم، بلکه جزء اصول سبک زندگی اسلامی است.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران با بیان اینکه دومین اصل، پرهیز از حاکمیت لهو است، تصریح کرد: در اینکه انسان فراغت و کارهای تفریحی لازم دارد، تردیدی نیست و اگر با محور خانواده باشد، همافزا و دارای تأثیرات بسیار مثبت است و در روایات هم بر آن اشاره شده است (البته متأسفانه بلد نیستیم با خانواده و در خانواده سرگرم شویم)، ولی چیزی که زندگی غربی آن را جزء اصول اصلی میداند، حاکمیت لهو و سرگرمی است؛ لذا برای تأمین این اصل، قواعد اندک اخلاقی در هالیوود حاکم میشود و حتی شهری به نام لاس وگاس میسازند تا افراد هر نوع لهوی که دوست دارند انجام دهند.
وی افزود: جامعه اسلامی باید لهو را محدود و چارچوبمند کند، زیرا لهو بدون ضابطه، خروجی تربیتی انسان شناختی مدنظر اسلام را ندارد و افراد همواره زندگی را جدی نخواهند گرفت. انسان باید در مسیر درست صراط مستقیم قرار بگیرد و حرکت کند؛ لذا در این تفکر حاکمیت لهومعنا ندارد؛ انسان لهوی، فکور، منتقد و خلاق نیست و اسیر هیجانات زودگذر است و در این تفکر، کسی به کسی پاسخگو نیست، لذا مدنیتهای لهوی همیشه در حال انفجار هستند.
علاسوند با بیان این که تقسیمبندی درست حق و باطل از اصول مهم سبک زندگی اسلامی است، اظهار داشت: در فرهنگ غربی تأکید کردند که چیزی به نام درست و نادرست وجود ندارد، البته در غرب، آنارشی نیست و در آنجا به راحتی دروغ نمیگویند و کارهای خلاف قانون نمیکنند؛ مردم را از کودکی عادت دادهاند که دروغ نگویند و جنس بد تولید نکنند، زیرا اقتصاد از بین میرود، ولی در مسائل جنسی مرزی ندارند.
وی در خصوص اینکه سبک زندگی مبتنی بر حق و باطل است خاطرنشان کرد: سبک زندگی اسلامی کلاً مبتنی بر حق و باطل است؛ قرآن تفسیری از حق به معنای ثابت و باطل به عنوان غیر ثابت ارائه میدهد و اگر کسی بر مبنای حق و طهارت زندگی کرد، سبک زندگی او اسلامی میشود. در این تفکر حق و باطل، سَیالیت ندارند؛ لذا بر مبنای آن میتوان ساختارسازی کرد و سبک برای زندگی ارائه دهیم./ج