۱۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۵:۵۰
کد خبر: ۶۴۲۱۴۴

ویروس احتکــــار

ویروس احتکــــار
با عبور از اطلاعات و آمار که هر لحظه به روز می‌شود سوالات و شبهات گوناگونی حول مدیریت بحران و اتفاقات در حال وقوع بعد از شیوع کرونا در کشور ایجاد شده است. شبهات و اتفاقاتی که هرکدام به نوبه خود سوای اثرگذاری بر پروسه سلامت و بهداشت عمومی، روان مردم را نیز با خود درگیر کرده است و از این حیث دارای اهمیت بالاتری هم هست.

به گزارش خبرگزاري رسا، سال 1398 شمسی، ایـــران. عید نوروز در این سال با سیلاب‌های سهمگین در استان‌های مختلف کشور و وارد آمدن خسارات و جان باختن تعدادی از هموطنان آغاز شد. مازندران، گلستان، لرستان، شیراز و خوزستان استان‌هایی بودند که از این سیلاب‌ها متاثر شدند و خسارات زیادی دیدند. شیوع آنفلوانزا، آلودگی هوا، گران شدن بنزین و اعتراضات مردمی، زلزله در برخی از استان‌ها، سیلاب در بلوچستان و درنهایت شیوع بیماری خطرناک کرونا در کشور و جان باختن تعداد زیادی از مردم ایران همه بخشی از اتفاقاتی بود که در این سال برای ایرانی‌ها رخ داد و البته همه آنها نیز در سخت‌ترین شرایط اقتصادی و تحریم‌های بین‌المللی به وقوع پیوست. این چند خط احتمالا سال‌های بعد و شاید دهه‌های بعد در کتاب‌های درسی در توصیف و تشریح اتفاقات افتاده در سال 98 در ایران مکتوب شود. به هر طریق بی‌توجه به آینده و سال‌های دور، ما دقیقا در روزهای پایانی همین سال 98 هستیم و احتمالا درگیر با آخرین خوان این سال عجیب و غریب.

برمدار اتفاقات چند روز اخیر دوباره مجبور به نوشتن از شیوع ویروس کرونا و اتفاقات حاصل از این بیماری مرموز هستیم. بنابر آخرین آمار اعلام شده، تا لحظه نوشتن این گزارش، بیش از 87 هزار نفر در دنیا مبتلا به کرونا شده‌اند که از این تعداد حدود سه هزار نفر جان‌شان را از دست داده و حدود 43 هزار نفر نیز از شر وجود این ویروس در بدن‌شان راحت شده و بهبود یافته‌اند. بعد از چین، کره‌جنوبی با حدود سه هزار و 700 مبتلا، ایتالیا با حدود هزار و 200 مبتلا و ایران با 978 نفر مبتلا کشورهای دارای بیشترین تعداد مبتلا به ویروس کرونا هستند. ایران البته با 54 جان باخته و 174 بهبودیافته بعد از چین دارای بیشترین تعداد جان باختگان و البته بهبودیافتگان است.

روز گذشته همچنین وزیر بهداشت در تشریح اقدامات وزارت بهداشت درخصوص کنترل و درمان بیماری کرونا با بیان اینکه طرح بسیج ملی شکست کرونا آغاز شده است، گفت: «ما در این حرکت به‌عنوان یکی از کشورهای پیشتاز منطقه شرق مدیترانه و برای اولین بار در جهان، به جای اینکه بنشینیم ویروس به سراغ ما بیاید ما به سراغ پیشگیری از ابتلا به این بیماری خواهیم رفت، این طرح با 300 هزار اکیپ درمانی و بهداشتی از امروز کار خود را آغاز خواهد کرد. تک‌تک منازل مردم را سر خواهیم زد و موارد مشکوک را در اسرع وقت شناسایی خواهیم کرد و اگر مورد مشکوکی شناسایی شود به مراکز درمانی ارجاع داده خواهد شد.»

  با عبور از این اطلاعات و آمار که هر لحظه به روز می‌شود سوالات و شبهات گوناگونی حول مدیریت بحران و اتفاقات در حال وقوع بعد از شیوع کرونا در کشور ایجاد شده است. شبهات و اتفاقاتی که هرکدام به نوبه خود سوای اثرگذاری بر پروسه سلامت و بهداشت عمومی، روان مردم را نیز با خود درگیر کرده است و از این حیث دارای اهمیت بالاتری هم هست. نامه وزیر بهداشت به رئیس‌جمهور البته با خطاب عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و گلایه‌گذاری‌های قابل تامل، ماجرای تلخ و تاسف برانگیز احتکار اقلام بهداشتی و مواد ضدعفونی‌کننده و... هرکدام به طرق مختلف جریانات رسانه‌ای، حواشی و واکنش‌هایی را هم در سطوح تصمیم‌گیر و هم از سوی مردم به دنبال داشت که پرداختن به آنها احتمالا بخش قابل توجهی از شبهات را برطرف خواهد کرد.

 

نامه وزیر بهداشت  به روحانی؛ شبکه فرصت‌طلب روبه‌روی مردم ایستاده‌اند

این روزها سرعت اخبار بالاست. همه اظهارنظر می‌کنند و هر کس از ظن و در حد وسع و فهم خودش در ارتباط با موضوعات مختلف پیرامون مساله اصلی یعنی کرونا حرف می‌زند. در همین بلبشوی خبری اما برخی اتفاقات و اخبار گل می‌کنند و بیشتر از سایر موضوعات توجهات را به خود جلب می‌کنند. تفاوتی هم نمی‌کند خبر مثبتی باشد یا منفی، ناقل و درصد اهمیت محتوای در حال انتشار مشخص می‌کند که چرا این اتفاق آنقدر دیده و شنیده شد. این که دست‌ها را روزی 20 بار به مدت 20 ثانیه بشوییم، اینکه به افراد مشکوک و دارای علائم کرونا نزدیک نشویم و مراوده‌ای نداشته باشیم، اینکه از خروج بی‌دلیل و غیرضروری از خانه‌ها پرهیز کنیم، اینکه وسایل شخصی خود را مرتب ضدعفونی کنیم، اینکه میزان کشندگی آنفلوانزا بیشتر از کروناست، اینکه ممکن است شیوع کرونا توطئه‌ای سیاسی و... باشد و خیلی دیگر از حرف‌ها و توصیه‌های این‌چنینی را بارها و بارها هم در رسانه‌های رسمی و هم در یک صفحه معمولی اینستاگرامی و تلگرامی دیده و شنیده‌ایم. پس جز رعایت آنها و تب و تاب روزهای نخست فهم روش‌های مراقبتی دیگر جذابیت خاصی ندارند. اما در مقابل برخی اتفاقات و اظهارات و نوشته‌ها عجیب اثر گذارند و در لحظه هم می‌توانند امیدآفرین باشند و هم بر شدت ناامیدی اضافه کنند.

دو روز پیش و لابه‌لای همین ترافیک خبری نامه سرگشاده‌ای از سوی سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خطاب به حسن روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی، انبوهی از واکنش‌ها و توجهات را به خود جلب کرد. در این نامه که متنی تلخ و گلایه‌آمیز داشت و به قلم وزیر بهداشت بود، آمده: «به استحضار می‌رسد با پیش‌بینی اینجانب از احتمال ورود ویروس کرونای جدید به کشور طی نامه‌ای به گمرکات کشور اعلام نمودم صادرات و خروج ماسک تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام شود و همکارانم را مامور کردم تا با قیمت مناسب تولیدات داخل را خریداری و جهت روز مبادا ذخیره کنند. متاسفانه علی‌رغم پیگیری فراوان مقدار اندکی خریداری و بقیه تولیدات کشور وارد بازار سیاه شد. متاسفانه پس از حدود ۱۰ روز فقط یک میلیون عدد ماسک تحویل و بقیه نمی‌دانم در کجا انباشته شده، همکاران اینجانب به دلیل اجبار شبانه‌روز در بازارهای مختلف و در نقش واسطه و دلال از قاچاقچیان با قیمت گزاف می‌خرند. سوال بنده این است که آیا در شرایطی که همکاران جان بر کف اینجانب در سخت‌ترین شرایط ممکن روز و شب در بخش‌های آلوده پروانه‌وار گرد مردم می‌گردند و خواب و آرامش و سلامتی را قربانی سلامت و راحتی مردم می‌کنند، در ایامی که احتمال آلودگی مردم به دلیل عدم وجود اقلام حفاظتی و پیشگیرانه در خطرست، این شبکه فرصت‌طلب بی‌انصاف از کجا خاطر جمعی دارد که این‌گونه جسورانه روبه‌روی مردم و مسئولان می‌ایستد و به راحتی اعلام می‌کند که 200 میلیون ماسک را می‌تواند ۲۴ ساعته با فلان قیمت در فلان جا عرضه کند؟ آیا رواست گروهی دل به دریای آلودگی جهت رهایی مردم بزنند و گروهی لباس و ماسک اینان و بیماران‌شان را در انبارها برای سودجویی صد برابری یا قاچاق به دیگر کشورها تلنبار کنند؟ اینجانب تردید ندارم اگر عزم دستگاه‌های کشور بر حل مشکلی به این سادگی باشد نباید اینقدر شرمسار مردم و همکارانمان در سراسر کشور باشیم.»

 به راستی وقتی از حدود دوماه قبل ویروس کرونا در چین شایع شد و تمامی مجامع بین‌المللی و کشورهای دنیا خطرات آن را گوشزد کرده بودند چرا سطح قابل قبولی از آمادگی در کشور ما ایجاد نشد؟ تهیه و توزیع منظم و کارآمد اقلام بهداشتی و عدم احساس کمبود در این حوزه از بدیهیات و ابتدائیات مقابله با این چنین وضع اضطراری بود که همان‌طور که از نامه وزیر بهداشت بر می‌آید و علی‌رغم پیش‌بینی‌ها تدابیر لازم در این راستا اندیشیده و اجرایی نشد تا این اتفاق و گله‌گذاری آن هم در شرایطی که جامعه نیازمند امیدبخشی و درک وحدت در همه سطوح است، دچار نوعی اضطراب و سردرگمی شود و بیش از گذشته دل به وعده‌های شنبه و... نبندد.

از همان ابتدای ورود ویروس به کشور و اعلام اخبار پیرامون این مساله بارها گفتیم و نوشتیم و نوشتند که یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین کنش‌ها در مواجهه با شیوع این بیماری خطرناک مدیریت واحد و تکصدایی در جریان این مدیریت بحران است. اتفاقی که شاید این روزها کمی روبه بهبود و اجرایی شدن رفته اما هنوز فاصله معناداری با شرایط ایده‌آل دارد و می‌بینیم که حتی در عالی‌ترین سطوح، وزیر بهداشت به‌عنوان فرمانده اصلی میدان مقابله، رئیس‌جمهور را با عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی مورد خطاب قرار می‌دهد و از وضعیت نابسامان ایجاد شده خصوصا در حوزه تامین و توزیع اقلام بهداشتی گلایه می‌کند، آن وقت چند ساعت و چند روز برنامه تلویزیونی و چندین صفحه محتوای مکتوب و... باید تولید شود تا بار منفی انتشار چنین نامه گلایه‌آمیزی از اذهان پاک شود و دوباره درباره امید و امیدبخشی سخن بگوییم؟ به هر طریق دود این اوضاع نابسامان مدیریتی بیش و پیش از همه به چشم مردمی می‌رود که سلامت و کیفیت‌گذران روزهای آینده عمرشان را به سیاست‌های سیاست‌گذاران گره زده‌اند و چشم امید به توان مدیریتی آنها دوخته‌اند.
 

همه نیستند، اما قدر آنهایی که هستند را بدانیم

جدال خیر و شر، امید و ناامیدی، سفیدی و سیاهی و خیلی دیگر از دوگانه‌های معنادار را این روزها می‌توان خیلی جاها دید. مثلا همین دیروز وقتی قبل از آمدن به روزنامه، سری به یکی از دوستان کاسب و مغازه‌‌دارم زدم و ناراحت و البته آگاه نسبت به وضعیت اقتصادی و کسب‌وکار بازاری‌ها از اوضاع و احوالش سوال کردم، گفت تنها شانسی که آورده این بود که صاحب مغازه‌اش برای همین کسادی بازار و نبود مشتری و به تبع آن درآمد پایین، این ماه اجاره مغازه نمی‌گیرد. از این مدل مثال‌ها را البته این روزها زیاد دیده و شنیده‌ایم، از توزیع ماسک رایگان بین مردم تا داوطلب‌شدن برای حضور در مراکز نگهداری از بیماران کرونایی و کمک‌کردن به پزشکان و کادر درمانی. اینها همه روی خوش ماجرایی هستند که این روزها خیلی از ما ترجیح می‌دهیم روی ناخوش آن را بیشتر ببینیم.

همین چند روز پیش که برای یک کار درمانی و انجام یک آزمایش به یکی از بیمارستان‌های تهران رفته بودم، صحنه عجیبی دیدم، بیمارستانی که همیشه مملو از پزشکان و پرستاران بود، این‌بار جز تعداد بالای مریض‌ها، خبری از پزشک و پرستار، شبیه به ایام قبل نبود و تعداد خیلی کمتری به نسبت گذشته، پزشکان در بیمارستان حاضر بودند. در ذهن سناریو‌های مختلفی را مرور می‌کردم تا اینکه بعد از انجام نصفه‌و‌نیمه کارم و تماس با تلفن همراه پزشکم و شنیدن حرف‌هایش حسابی ناامید شدم. پزشک پشت تلفن به من گفت به‌خاطر شیوع کرونا و احتمال ابتلا، به بیمارستان نمی‌آییم و جواب آزمایشت را برای من با فلان پیامرسان بفرست تا از خانه نتیجه را اعلام کنم. واقعا تعجب‌برانگیز بود و حتی وقتی به این فکر می‌کردم که این روزها خیلی از مردم به‌خاطر شیوع این ویروس لعنتی چینی، درگیر مریض‌خانه‌ها هستند و پزشکان سرکارشان نیستند، تاسف می‌خوردم و حسابی عصبی می‌شدم. اما خب همان‌جا و در همان بیمارستان و بعد‌ها با دیدن فیلم‌ها و تصاویر منتشر شده از سایر مراکز درمانی، مشخص شد که عیار همه آدم‌ها یکسان نیست. قصد ندارم شرایط کشور را به شرایط جنگی توصیف کنم، اما در همان ایام، روزهایی که دشمن به مرزهای کشور و خانه و ناموس خیلی از هموطنان حمله کرده بود، همه به جنگ نرفتند و عده‌ای خانه‌نشین بودند و عده‌ای فرار کردند و فقط بخشی از مردم کشور جان‌شان را کف دست گرفتند و به جنگ با دشمن رفتند. این روزها هم خیلی شبیه به آن ایام است و حتما برای ثبت در تاریخ به درد خواهد خورد. حالا خیلی از مساله پرت نمی‌شویم، بازخوانی و روایت بخشی از این ازخودگذشتگی پزشکان و پرستارانی که مجاهدانه در وسط میدان مقابله با ویروس کرونا و کمک به هموطنان‌شان هستند، خالی از لطف نیست و احتمالا نگاه همیشه منفی بین خیلی از ما مردم را اصلاح می‌کند.

مادرم گفت شیرم را حلالت نمی‌کنم

ویدئوی یکی از پرسنل بیمارستان امام‌خمینی(ره) تهران که روزهای شلوغ و پراسترسی را پشت سر می‌گذارند به‌سرعت در فضای مجازی در‌حال انتشار است. او در تشریح وضعیت این روزها می‌گوید: «یک حالت بحرانی در کشور ما به‌وجود آمده است که الان سنگر و جبهه ایران تغییر پیدا کرده است. در هشت سال دفاع مقدس، مردم در خرمشهر و جبهه‌ها دفاع می‌کردند و الان سلاح‌های ما تغییر کرده است. از توپ و تفنگ به آمپول و دارو و تلاش برای زنده نگه‌داشتن بیماران تغییر پیدا کرده است و الان جبهه ما در ایران، بیمارستان‌هاست و تلاش می‌کنیم تا از جان مردم ایران محافظت کنیم. از شنبه گذشته که بیمارستان ما مرکز امدادرسانی به بیماران کرونایی شده، ما در خدمت مردم هستیم. پدر من هم در سال‌های جنگ در جبهه‌ها حاضر بود و مادرم هم پرستار زمان جنگ بود و وقتی ما بچه و به پدر و مادر احتیاج داشتیم مدام در اهواز، خرمشهر، کردستان و... خدمت می‌کردند. اتفاقا به مادرم به شوخی گفتم می‌خواهم استعلاجی بگیرم که در خانه کنار شما بمانم که به من گفتند شیرم را حلالت نمی‌کنم و الان جبهه ایران، بیمارستان است و اگر محل خدمتت را ترک کنی، می‌شوی یک سرباز فراری و من هم یک سرباز فراری را در خانه راه نمی‌دهم.»  این البته نمونه‌ای از انبوه تصاویر و فیلم‌ها و اظهارنظرهای پزشکان و پرستارانی است که این روزها میدان خدمت به مردم را خالی نکرده‌اند و تمام هم‌و‌غم خود را برای مبارزه با کرونا گذاشته‌اند تا هرچه زودتر و بالاتر از هرخبری، از اعلام تعداد مبتلایان و بهبودیافتگان و جان‌باختگان، خبر از پایان گردنکشی و جولان کرونا در کشور را مخابره کنیم./1360/

ارسال نظرات