سلطان و راوی نیم قرن وحشت در سینمای هالیوود کیست؟
به گزارش خبرگزاري رسا، هیچ کدام از داستان نویسان به اندازه استیون کینگ نتوانستهاند آثار خود را راهی پرده نقرهای بکنند؛ یا لاقال در گونه ترسناک این استیون کینگ است که باید او را سلطان وحشت خواند.
اگر رمانهای وی از نیمه دوم میانه قرن بیستم مورد توجه کارگردانان قرار گرفته باشد و این سیر تا چند سال دیگر ادامه پیدا کند باید وی را صاحب بیشترین آثار اقتباسی برای نزدیک به یک قرن خواند.
علت فروش و قدرت بالای داستانهای این نویسنده فانتزی و ترنساک را در ترسیم هرچه عجیبتر دنیای وحشت خواند. او در باریک کردن مرز میان وهم و واقعیت و وارونگی این دو به گونهای که ملاکهای عقلی و منطقی تشخیص راست از دروغ بهم بخورد تبحر دارد.
رمانهای کینگ از این نظر جزو آثار پست مدرن است که به خوبی هم در فرم و هم در محتوا وفادار به جنبش ادبی قرن بیستم است.
دریافت نشان ملی کینگ از اوباما
وی در آثارش وجه تاریک و جن زده عالم و انسان را تبیین میکند. انسانهایی که منسوخ شیطان و توهمات دخانی شدهاند و در ماپیچ این جن زدگی و اسارت توهمات غیر رحمانی بیمار روانی میشوند.
ما به ازای تصویری چنین آثاری باعث شده است تا رمان های او ظرفیت بسیار خوبی برای سینما پیدا کنند.
از رمانهای وی سینماییهای زیادی ساخته شده است که البته سه تای آن با مشورت و نظر او تبدیل به فیلمهای درامی درخشان شدهاند که در فهرست برترینهای سینمایی برای همیشه قرار گرفتهاند. موارد مذکور شامل سه گانه فرانک دارابونت یعنی رهایی از شاوشنگ، میسر سبز و مجستیک میشود.
پوستر رهایی از شاوشنگ با رتبه نخست در فهرست 250 imdb
یکی دیگر از بهرتین فیلمهای سینمایی اقتباسی از آثار او فیلم «درخشش» ساخته استنلی کوبریک است. اگرچه برخی از منتقدین این اقتباس را بسیار وفادار به متن رمان نخواندهاند، این فیلم کماکان جزو برتین آثار سینمای وحشت است که درون خود رمز و رموز زیادی را برای تحلیلگران عرصه سینما و هنر به جا گذاشته است که مهمترین آن اشاره به دروغ سفر به کره ماه فضانوردان آمریکایی است که به صورت رمزی در فیلم قرار داشت و بعدها رمزگشایی شد.
رز قرمز، پنجره، مه، ارواح، میزری، 1408 و «آن» از دیگر فیلمهای اقتباسی اویند. آخرین اثری که در حال حاضر از رمانهای او ساخته شده است آن است. فیلمی البته طولانی و در دو قسمت که نتوانسته است به طور جدی علاقه مندان سینما را به خود جلب کند.
کینگ همراه با پوستر فیلم «آن»
اسطوره زایی و بهره گیری از المانهای تاریخی و ادبی در آثار او مایه ادبی کارش را قویتر کرده است. رمان های کینگ بیش از حد اومانیستی و در خدمت توهمات انسانی است. تأکید او بر قدرت شیطان و عوالم منحوس و تقابل زندگی انسان با آنان و مبارزه برای پیروزی جهانی سراسر شرک و الحاد را آفریده است که در آن انسان بدون ربّ و خدایی سرگردان و گم شده گرفتار و متکلف و آواره دنیایی است که برای خود ساخته است.
از این نظر کینگ یک ابتکار کرده است: او به نگاهی به وضعیت بشر در قرن معاصر آشفته حالی او را با زبان ترس و از زاویه دید منحصر به فرد خود (توهمات و جهان جنّی) نشان داده است.
باید گفت او از این جهت فقط نیمی از راه را به منظور صرف خبر دادن از یک واقعیت تلخ پیموده است و مستأصل و گرفتار در کنجی گریان نشسته است و مانند کاراکترهای کودک فیلم آن پدر و مادر خود را گم کرده است. دقیقاً المان گم شدن و افتادن در هزارتوهای پرپیچ و خم نشان از همین حقیقت دارد که او بشر را پریشان و گریان و گم شده در وانفسای روزگار خود میداند.
کینگ و برخی از کاراکترهای او
او مانند نویسندگان اگزیستانسیالیست سراغ دلشورگی و گزافگی جهان نرفته است و همه چیر آنقدر هویت دارد که برای زندگی معنا داشته باشد، اما ماجرا این است که که عدم قدرت معنوی و ترس غلبه کرده بر وی باعث شده است که کار از این سخنان بگذرد و معنای زندگی و کارکرد جهان فراموش شود و همه چیز معطوف غلبه بر ترس ناشی از حمله توهمات و شیاطین شود.
کینگ به راستی یک شبه از هیچ به همه چیز رسید و آثارش دنیایی است که او خود تجربه کرده است. او که ناامید از همهجا بعد از بیکاری اولین داستانش را به صورت اتفاقی پشت برگههای مقوایی آشغال نوشت و توانست نظر ناشر را به خود جلب کند، تجربه پرت شدن در جهانی بدون خدا و أمر متعالی را در نظام سرمایهداری و آشوب زده قرن بیستم داشت که در آن شیطان در حال جان گرفتن بود و هر روز بر قدرت آن اضافه میشد.
بنابراین کینگ راوی دنیای وحشت پشت پرده جهان کنونی است که سنتها، زیباییها و ریشهها در حال خشکیدن است و البته انسان بدون سرنوشت نهایی و روشن در افق هستی تنها در حال پرسه زدن است؛ پرسهای بیسرانجام و نهیلیستی./1360/