گزارش نیویورکتایمز از وحشت جنگ با ایران در آمریکا +عکس
به گزارش خبرگزاري رسا، دولت آمریکا سالهای سال است که مردم این کشور را از ایران میترساند. چه با دروغپردازی درباره «تهدید ایران» و چه با نمایش حقیقت درباره «قدرت موشکی ایران»، دولتمردان و کارشناسان آمریکایی افکار عمومی این کشور را از جنگ با ایران به وحشت انداختهاند. اگرچه احتمال وقوع چنین جنگی تا زمانی که آمریکا در خاورمیانه منافع، پایگاه و متحدی مانند رژیم صهیونیستی دارد، تقریباً صفر مطلق است، اما وحشت از جنگ با ایران پس از اقدام تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سپهبد سلیمانی، آمریکا را فرا گرفته است. حالا هفتهها پس از این ترور کور، نیروهای آمریکایی یک روز آرام به خود ندیدهاند و هر روز سامانهای جدید را برای حفاظت از جان نظامیان خود در مناطقی مستقر میکنند یا از این پایگاه به آن کمپ نظامی، نقل مکان میکنند.
در میان مردم آمریکا، نوجوانانی که تازه پا به سن بلوغ گذاشتهاند، بیش از همه وحشتزده هستند. روزنامه نیویورکتایمز آمریکا در گزارشی به همین وحشت اشاره کرده و بخشی از واکنشها به احتمال وقوع جنگ میان ایران و آمریکا در داخل این کشور را به تصویر کشیده است. آنچه در ادامه میخوانید، متن گزارش نیویورکتایمز تحت این عنوان است: «برای نسل پسا۱۱سپتامبر، جنگ جدید نیست، اما ترس از یک جنگ دیگر، جدید است [۱] ».
محل شهادت شهید سلیمانی مقابل فرودگاه بینالمللی بغداد (+)
این وحشتناکترین درک نوجوانان آمریکایی از جنگ است
نوجوانان دور میزهای ناهار در دبیرستان درباره جنگ جهانی سوم صحبت میکنند و وقتی به خانه برمیگردند، غرق اشک از پدر و مادرهایشان میپرسند که آیا آنها هم [برای جنگ علیه ایرانیها] فراخوان خواهند شد یا نه. [گزارش دیگر نیویورکتایمز نشان میدهد طی روزهای گذشته و پس از ترور شهید سلیمانی، سایتهای دولتی مربوط به موضوع اعزام به خدمت از شدت مراجعه، با اختلال مواجه شدهاند [۲] .] شبکههای اجتماعی از پیشبینیهای مختلف درباره اقدام نظامی [احتمالی آمریکا علیه ایران] و اشارههای کنایهآمیز به پایان تاریخ منفجر شدهاند.
در حالی که دولت آمریکا هفته گذشته با کشتن [به شهادت رساندن] سپهبد قاسم سلیمانی [۳] ، یکی از فرماندهان قدرتمند ایران، تنشها با تهران را تشدید کرد، آمریکاییها تقلا میکنند تا بفهمند در صورت وقوع یک درگیری طولانیمدت، چه اتفاقی برای مردان و زنانی رخ خواهد داد که ممکن است زندگیشان از این رو به آن رو شود.
در حال حاضر، هنوز برای اظهارنظر در اینباره زود است [۴] . [دلیل ترس نوجوانان آمریکایی این است که] در تمام مدتی که عمر نوجوانان کنونی آمریکا به درک آن قد میدهد، جنگهای آمریکا در خاورمیانه، طولانی و پر از لحظات پُرتنش و ترسناک بودهاند، اما برای نسل جوانی که پس از حملات [حوادث] ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به دنیا آمدهاند، یا در آن زمان آنقدر بزرگ نبودهاند که بتوانند اهمیت آن حوادث را درک کنند، حوادث هفته گذشته، حکم اضطراریترین و شاید ترسناکترین تنش نظامی در حافظهشان را دارد.
نسل آمریکاییهایی که حوادث ۱۱ سپتامبر را به خاطر ندارند، بزرگترین ترسشان اکنون جنگ با ایران است (+)
نگرانی نوجوانان از اعزام به جنگ با ایران
«آدریان فلین» یک ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر به دنیا آمد و ماه اکتبر سال گذشته اندکی پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی، در «سامانه خدمت اختیاری [۵] » ثبتنام کرد؛ تمام مردان بین ۱۸ تا ۲۵ سال موظفند این کار را انجام بدهند. تا پیش از روز جمعه گذشته، زمانی که یک حمله پهپادی به دستور پرزیدنت ترامپ، ژنرال سلیمانی را به قتل رساند [شهید کرد] و ایران وعده داد انتقام او را خواهد گرفت، آدریان و دوستانش در دبیرستانشان در منهتن خیلی به این فکر نکرده بودند که ثبتنام در سامانه خدمت اختیاری واقعاً به چه معناست. اما فلین که سال آخر دبیرستان را میگذراند و اخیراً در دانشگاه هم پذیرفته شده، میگوید: «الآن طوری شده است که از خودمان میپرسیم، دقیقاً پای چه سندی را امضا کردهایم؟»
در کافهتریاهای سراسر کشور، جوانها درباره اینکه آیا به خارج از کشور اعزام خواهند شد یا نه گمانهزنی میکنند؛ این در حالی است که مقامات آمریکایی بارها گفتهاند به دنبال جنگ با ایران نیستند، و اینکه اعزام اجباری جوانان به خدمت نیاز به تأیید کنگره خواهد داشت.
واقعیت این است که در حال حاضر، ثبتنام در سامانه خدمت اختیاری تأثیر چندانی بر احتمال فراخوان و اعزام فرد به عنوان نیروی نظامی ندارد. اما این واقعیت نتوانسته است بسیاری از جوانانی را آرام کند که اغلب هنگام ثبتنام در دانشگاه و به عنوان پیشنیاز برای دریافت کمکهزینههای فدرال در این سامانه نام خود را ثبت کردهاند. برخی از ایالتها حتی هنگام درخواست گواهینامه رانندگی هم مردان جوان را ملزم به ثبتنام در این سامانه میکنند.
تعداد نیروهای آمریکایی در کشورهای همسایه و زیر چتر بُرد موشکهای ایران (+)
اختلال استرس پیش از واقعه؟
روز جمعه [همان روزی که شهید سلیمانی ترور شد] وقتی خانم «مالی پترسون» دختر ۱۷ سالهاش را از مدرسهای در حومه شهر دیترویت سوار کرد تا به خانه برگرداند، شوکه شد؛ دخترش بلافاصله پس از سوار شدن از او پرسیده بود آیا دوستپسرش مجبور خواهد شد به ارتش اعزام شود یا نه. صبح روز بعد، خانم پترسون متوجه شد که پسر ۱۴ سالهاش هم شب قبل تا ساعت ۳ صبح بیدار بوده است. این پسربچه بعد از خواندن مطالبی درباره احتمال جنگ و ارسال پیامکهایی به عمویش درباره اینکه آیا ممکن است به جنگ اعزام شود یا نه، دچار استرس شده بود.
خانم پترسون حتی به احتمال اعزام اجباری نوجوانان آمریکایی به جنگ هم فکر نکرده بود، اما دخترش میگفت تنها موضوعی که دانشآموزان مدرسهشان الآن درباره آن با هم حرف میزنند همین اعزام به جنگ است، و اینکه بسیاری از دانشآموزان حتی آخرین اخبار درباره حمله پهپادی [آمریکا و شهادت سردار سلیمانی] را که ۱۰,۰۰۰ کیلومتر آنطرفتر رخ داده، روی گوشی خود دریافت میکنند.
خانم پترسون همان روز شنبه تلاش برای آرام کردن فرزندانش را آغاز کرد. وی میگوید: «ما صبح همان روز همگی درباره این موضوع صحبت کردیم و من سعی کردم آنها را آرام کنم و گفتم که قرار نیست جنگی رخ بدهد. دوست دارم با فرزندانم بسیار بسیار صادق باشم، اما نمیخواهم آنها نگران این مسئله باشند. این موضوع در حال حاضر به عهده بزرگسالان است. مدیریت چنین نگرانیای برای یک بچه بیش از حد سخت است.»
هشدار سید حسن نصرالله به آمریکاییها در سخنرانی به مناسبت شهادت سردار سلیمانی: نظامیانتان را عمودی به منطقه میفرستید، اما افقی تحویل میگیرید (+)
بیش از ۸۰ تظاهرات در آمریکا برای محکوم کردن اقدام ترامپ
برخی از نوجوانانِ بزرگتر، روز شنبه در میان هزاران معترض ضدجنگی بودند که در بیش از ۸۰ تظاهرات برای محکوم کردن [۶] حمله بغداد و کشتن [به شهادت رساندن] ژنرال سلیمانی شرکت کردند. «لوکاس ایلا» ی ۱۹ ساله در یکی از این تظاهراتها در سیاتل گفت خیلی نگران اعزام خودش به جنگ نیست، بلکه نگران تأثیر جنگ بر دیگران است، از جمله نیروهای نظامیای که اهل خانوادههای فقیرتر هستند. وی البته همچنین گفت که غیرنظامیان در ایران بیشتر از مردم آمریکا در معرض خطر جنگ هستند: «ما به اندازه ایرانیها تحت تأثیر یک جنگ احتمالی قرار نخواهیم گرفت.»
«سیتلالی پرز» ۱۸ ساله، اهل شیکاگو، پیشاپیش شروع به برنامهریزی کرده تا اگر کار به جایی رسید که لازم بود، بتواند مردم را برای مقابله با یک جنگ طولانیمدت دیگر بسیج کند. خانم پرز که دانشجوی سال اول دانشگاه «دوپال» است و در فعالیتهای ضدجنگ شرکت دارد، میگوید: «بزرگترین احساسی که الآن دارم، ترس است، اما همچنین میخواهم کاری در اینباره انجام بدهم و از بروز این خطر جلوگیری کنم.»
پرز میگوید از زمان انتشار اخبار حمله آمریکا به فرودگاه بغداد، ترکیبی از ترس و انگیزه ضدجنگ را تجربه کرده است. همچنین میگوید شوخیهای گسترده در فضای مجازی درباره اعزام به خدمت یا جنگ جهانی سوم را دیده است.
تظاهرات روز شنبه در نیویورک علیه اقدام ترامپ، یکی از دهها تظاهرات ضدجنگ در سراسر آمریکا بود (+)
از نگرانی ذهنی تا ترس از جان
برخی افراد این شوخیها را نابجا میدانند و معتقدند اینگونه شوخیها قبح مسئلهای را میشکند که تا همینجا هم یک درگیری مرگبار بوده است. این در حالی است که برخی دیگر، این شوخیها را راهی را برای خندیدن و کاهش ترسشان میدانند. به هر حال، انتشار سریع این شوخیها نشانه روشنی است از اینکه موضوع حمله پهپادی در عراق تا چه اندازه ذهن جوانها را به خود مشغول کرده و این سؤال مهم که در آینده چه اتفاقاتی پیش خواهد آمد.
برای اکثر جوانها، اعزام به جنگ هنوز در حد یک خطر روی کاغذ باقی مانده است؛ شاید یک دغدغه عصبی باشد، اما یک تهدید قریبالوقوع نیست. این در حالی است که برای برخی دیگر از مردان و زنان جوان، این خطر اکنون یک واقعیت عینی است؛ از جمله برای ۳۵۰۰ سربازی که در قالب یکی از بزرگترین موجهای اعزام سریع نیرو طی سالهای اخیر، از پایگاه «فورت براگ» در کارولینای شمالی به خاورمیانه اعزام شدند [۷] .
«دیا اسمیت» ۲۱ ساله حتی قبل از حمله هوایی عراق هم برای همسرش که عضو ارتش است، نگران بود؛ اولین روز از سال نو به همسرش گفته بودند که به عراق اعزام خواهد شد. افزایش تنشهای سیاسی از آن زمان تا کنون نگرانی اسمیت را بیشتر هم کرده است.
۳۵۰۰ نیرو اخیراً از پایگاه «فورت براگ» در ایالت کارولینای شمالی به خاورمیانه اعزام شدند (+)
کابوسهای ویتنام در صورت جنگ با ایران دوباره زنده خواهد شد
میگوید پدربزرگش در ارتش خدمت کرده و پس از بازگشت آنقدر اختلالات روانی داشته که خانوادهاش نمیتوانستهاند زندگی با او را تحمل کنند. اکنون اسمیت نگران بود که دوستان یا حتی همسر او هم پس از بازگشت از اعزام به همان سرنوشت دچار شود.
اسمیت در پایگاه فورت براگ درباره نگرانیاش توضیح میدهد: «وقتی بچه بودیم و داشتیم بزرگ میشدیم، درباره جنگ ویتنام و آن ماجراهایی میشنیدیم که برای من بسیار کابوسمانند بودند، تا الآن که خودم در وضعیتی قرار گرفتهام که میگویم: «این یکی دیگر واقعی است.» الآن در این سنی که هستم [آنقدر تجربه دارم که] دیگر میتوانم ببینم این اتفاق [اعزام همسرم به خاورمیانه] واقعاً میتواند بقیه زندگی من را تحت تأثیر قرار بدهد، صرفاً به همین خاطر که او به خاورمیانه اعزام شده است.»
خود اسمیت عضو گارد ملی است و میگوید پیوستنش به این نیرو برای فاصله گرفتن از شهر مونتگومری ایالت آلاسکا بوده است، جایی که دوران دبیرستان را سپری کرده بود. او که در زمینه کلاهگیس کار میکند، هر ماه برای دریافت آموزشهای مربوط به پایگاه فورت براگ مراجعه میکند. طی روزهای اخیر خود او هم به این فکر کرده که ممکن است اعضای گارد ملی نفرات بعدی در صف اعزام باشند. میگوید: «من برای خودم هم انتظار چنین دستوری را میکشم، اگرچه که امیدوارم کار به آنجا نکشد.»
[۱] For a Post-۹/۱۱ Generation, War Isn’t New but Fears of Another One Are
[۲] Will There Be a Draft? Young People Worry After Military Strike
[۳] U.S. Strike in Iraq Kills Qassim Suleimani, Commander of Iranian Forces
[۴] Is There a Risk of Wider War With Iran?
[۵] Selective Service System
[۶] Antiwar Protesters Across U.S. Condemn Killing of Suleimani
[۷] Tensions Abroad Stir a Whirlwind at Fort Bragg as Soldiers Deploy
/1360/
منبع:مشرق