۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۸
کد خبر: ۶۵۱۱۵۸

خدیجه(س) و مواسات تمدّن‌ساز

خدیجه(س) و مواسات تمدّن‌ساز
خدیجه(س) تمام هستی‌اش را فدای رسول خدا و رسالت الهی او کرد. شاید ابتدا مواسات مالی او جلوه‌گری کند که البته بسیار هم ارزشمند است اما معرفت انفاق‌کننده و کیفیت این انفاق، ارزیابی والاتری از اقدام این بانوی عظیم‌القدر ارائه می‌کند.

به گزارش خبرگزاري رسا، اقدام در زمانۀ غربت، و پیشگامی در دوران انزوا قطعاً قابل مقایسه با عصر گشایش یا حتّی وضعیت عادی نیست(1). أمّ‌المؤمنین خدیجه سلام‌الله‌علیها(2) در طول زندگانی 25 ساله‌اش با رسول‌الله(ص) نه آسایشی دید و نه فتح و ظفر پیامبر خدا را و نه تشکیل جامعه و تمدّن نبوی را. این در حالی بود که قبل از ازدواج با رسول خدا(ص)، ظاهراً همه‌چیز داشت.(3)

حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها تمام هستی‌اش را فدای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و رسالت الهی او کرد. شاید در ابتدا مواسات مالی او جلوه‌گری کند که البته بسیار هم ارزشمند است(4) اما معرفت انفاق‌کننده و کیفیت این انفاق، ارزیابی والاتری از اقدام این بانوی عظیم‌القدر ارائه می‌کند.(5) ایشان با این مواسات مالی، آبرو و اعتبار و منزلت اجتماعی‌اش را نیز فدا کرد، تا جایی که هنگام تولّد فرزندش زهرای اطهر(س) هیچ زنی حاضر نشد به بالین این گرانمایه‌بانو حاضر شود.(6)

انسان دوست دارد اثر تلاشش را با چشم خودش ببیند اما شأن این بانو وقتی بیشتر جلوه می‌کند که توجّه کنیم او وقتی از دنیا رفت که هنوز هیچ نشانه‌ای از عزّت اسلام و مسلمین نبود! یعنی در مواساتش حتّی توقّع رؤیت اثر هم ندارد!

مواسات حضرت خدیجه، امام علی، حضرت ابوطالب و فرزندانش(7)، جلوه‌های اعجاب‌انگیز ایمان و اخلاص حقیقی است. قطعاً همین اقدامات خالصانه و نیّات صادقه است که به تعبیر امام صادق علیه‌السلام زیربنای استقرار جامعه و تمدّن حقیقی اسلام می‌شود(8) و شکل‌گیری تمدّن اسلامی نبوی در مدینةالنّبی مرهون همین اقدامات خالصانه است.

امّا حضرت خدیجه با وجود اینگونه ایثار بی‌نظیر، نه‌تنها شأنی برای خودش قائل نمی‌شود بلکه هنگام رحلتش از رسول خدا(ص) عذرخواهی می‌کند و تنها وصیّتش مواظبت از فاطمه سلام‌الله‌علیها است!(9) او حتّی حیا می‌کند مستقیماً توشه‌ای برای قبر خودش بخواهد!(10) و البته خدای او در آخرین لحظات، با تحفه‌ای اختصاصی، دلش را شاد کرد:(11)

فَهَبَطَ الْأَمِینُ جَبْرَائِیلُ وَ قَالَ: یَا مُحَمَّدُ، رَبُّکَ یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَخُصُّک بِالتَّحِیَّهِ وَ الْإِکْرَامِ وَ یَقُولُ: إِنَّ رِدَاءَکَ لَکَ، وَ أَمَّا کَفَنَُ خَدِیجَهَ فَهُوَ عَلَیْنَا، لِأَنَّ لَهَا مَعَکَ حَقّاً عَظِیماً حَیْثُ أَنْفَقَت مَالَهَا فِی شَأْنِکَ؛

جبرائیل نازل می‌شود و می‌گوید ای محمد خدایت سلام می‌رساند و تو را مخصوص کرامت و تحیت قرار می‌دهد و می‌گوید: این ردای تو برای خود اما کفن خدیجه بر عهده ماست چرا که برای همراهی خدیجه با تو حق عظیمی است زمانی که مالش را برای تو بخشش کرد.

ثُمَّ إِنَّ جَبْرَئِیلَ غَابَ سَاعَهً، وَ أَتَی بِکَفَنٍ وَ حَنُوطٍ مِنَ الْجَنَّهِ. فَلَمَّا مَاتَتْ، کَفََّنَِهَا بِهِ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ دَفَّنَهَا بِیَدِهِ؛ سپس لحظاتی جبرئیل غایب شد و کفنی و حنوطی از بهشت آورد زمان رحلت حضرت خدیجه(س) پیامبر او را با آن کفن و با دست خودش خدیجه را دفن کرد./1360/

* علی خراسانی، پژوهشگر مطالعات دینی

---------------------------------------

  1. «لاَ یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُولٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ» (حدید: 10)
  2. «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ» (أحزاب: 6)
  3. «کانت ذات شرف و مال کثیر و تجارة؛ تبعث إلى الشام فیکون عیرها کعیر عامة قریش» (تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی، ص‌271)
  4. «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى‌اللَّهُ‌عَلَیْهِ‌وآلِهِ) قَالَ: مَا نَفَعَنِی مَالُ قَطُّ مِثْلَ مَا نَفَعَنِی مَالُ خَدِیجَةَ(عَلَیْهَاالسَّلَامُ)» (الأمالی (للطوسی)، ص‌ 468)
  5. قال(ص): «مَا أَبْدَلَنِیَ اللَّهُ خَیْراً مِنْهَا؛ صَدَّقَتْنِی إِذْ کَذَّبَنِیَ النَّاسُ وَ وَاسَتْنِی بِمَالِهَا إِذْ حَرَمَنِیَ النَّاس‏» (الإفصاح فی الإمامة (للمفید)، ص‌ 218)
  6. «قَالَ [الصادق(ع)]: إِنَّ خَدِیجَةَ لَمَّا تَزَوَّجَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ ص هَجَرَهَا نِسْوَةُ قُرَیْشٍ فَکُنَّ لَا یَدْخُلْنَ عَلَیْهَا وَ لَا یُسَلِّمْنَ عَلَیْهَا وَ لَا یَتْرُکْنَ امْرَأَةً تَدْخُلُ عَلَیْهَا... فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ ع کَانَتْ فَاطِمَةُ تُحَدِّثُهَا مِنْ بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا... فَلَمْ تَزَلْ خَدِیجَةُ عَلَى ذَلِکَ إِلَى أَنْ حَضَرَتْ وِلَادَتُهَا فَوَجَّهَتْ إِلَى نِسَاءِ قُرَیْشٍ أَنْ تَعَالَیْنَ لِتَلِینَ مِنِّی مَا تَلِی النِّسَاءُ مِنَ النِّسَاءِ فَأَرْسَلْنَ إِلَیْهَا عَصَیْتِینَا وَ لَمْ تَقْبَلِی قَوْلَنَا وَ تَزَوَّجْتِ مُحَمَّداً یَتِیمَ أَبِی طَالِبٍ فَقِیراً لَا مَالَ لَهُ فَلَسْنَا نَجِی‏ءُ وَ لَا نَلِی مِنْ أَمْرِکِ شَیْئا...» (الخرائج و الجرائح، القطب الراوندی، ج‏2، ص‌524)
  7. جلوه‌ای از مواسات با جان از سوی حضرت ابوطالب(ع) در محاصرۀ عجیب شعب: «کان أبوطالب إذا أخذ الناس مضاجعهم أمر رسول‌اللّه(صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) فاضطجع على فراشه حتى یرى ذلک من أراد مکرا به و اغتیاله، فإذا نوّم الناس أمر أحد بنیه أو إخوته أو بنی عمه فاضطجع على فراش رسول‌ اللّه(صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم)، و أمر رسول‌اللّه(صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) أن یأتی بعض فرشهم فینام علیه‏!» (دلائل النبوة، البیهقی، ج‏2، ص‌312)
  8. نک: https://tasnimnews.com/2253152
  9. «و إن کنتُ عملتُ فی حقکَ تقصیرا فعفوک و عطفک یکون کثیرا. و أوصیک یا رسول اللّه بابنتی فاطمة فأحسن إلیها.» (الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، ج‏21، ص‌395)
  10. «قالت: لی عندک حاجة عظیمة و أستحیی أن أقول لک بها مشافهة و أحبّ أن أقول لفاطمة(علیهاالسّلام) و هی تقول لک... فقالت لها: بنیة، ادنی منی. فدنت منها. فقالت لها: قولی لأبیک یمنّ علیّ بردائه الطاهر الشریف لأجعله لی کفنا، لعل اللّه یرحمنی ببرکاته. فمضت فاطمة(علیهاالسّلام) إلى أبیها و عرضت علیه ما قالت أمها. فلما سمع(صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله) ذلک بکى، ثم أعطاه فاطمة(علیهاالسّلام) و قال: خذیه لیطیّب قلبها.» (همان)
  11. همان، ص‌396
منبع: تسنیم
ارسال نظرات