وهابیون؛ خوارج معاصر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، وهابیون در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری (۳۱ فروردین ۱۳۰۴ هـ. ش) پس از اشغال مکه، به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود به مدینه منوره یورش آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال و مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبرستان بقیع بهویژه قبور ائمه اطهار علیهمالسلام پرداختند.
حضرت امام خامنهای درباره جریان وهابیت میفرمایند: «از تلخیهایی که وجود دارد، این است که در میان مجموعهٔ مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقبمانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهرههای نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است... رفتن سر قبر یک انسانی و طلب رحمت کردن برای او از خدای متعال و طلب رحمت کردن برای خود در آن فضای معنوی و روحانی، شرک است؟ شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاستهای اینتلیجنس انگلیس و سی.آی.ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غم دار کند، آزرده کند. اینها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمیدانند، احترام به بزرگان را شرک میدانند! خود این، یک مصیبتی است. جریان تکفیری خبیث که امروز در دنیای اسلام به برکت برخی از منابع مادی، متأسفانه پول و امکانات هم در اختیار دارند، یکی از مصائب اسلام است.»(1)
ضرورت بصیرت دینی
به فرمایش پیامبر اسلام که فرمودند: «لَیسَ الأعمی مَن یَعْمَی بَصرُهُ، إنَّما الأعمی مَن تَعْمَی بَصیرتُهُ؛ نابینای حقیقی، کسی نیست که چشم ندارد، بلکه کسی است که بصیرت نداشته باشد»(2) «بصیرت» به عنوان ضروریترین نیاز جامعه اسلامی، یعنی آگاهی و فهم عمیق و همهجانبه به همراه باور قلبی که از احاطه علمی و معرفتی، اشراف خبری و اطلاعاتی، تجربه و عبرت تاریخی، هوشیاری و عاقبتاندیشی سرچشمه میگیرد و ثمره آن تشخیص حق از باطل در هر شرایطی و عمل به هنگام به آن است.
ازاینرو هرکس بخواهد در صراط مستقیم الهی گام بردارد و با زندگی خداپسندانه و به تعبیر قرآن «حیات طیبه»(3) به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت نائل آید، حتماً باید اهل بصیرت باشد و با محوریت بصیرت دینی، خود را از هرگونه انحراف و التقاط و گمراهی مصون بدارد و این مهم جز با تجهیز و تخلّق خود به عوامل ایجاد و تقویت بصیرت و احتراز از موانع آن و با الگوگیری از اهل بصیرت و عبرتآموزی از بیبصیرتهای تاریخ امکانپذیر نخواهد بود.
خوارج؛ مصادیق بیبصیرتی دینی در تاریخ اسلام
یکی از بارزترین مصادیق بیبصیرتی در تاریخ اسلام، خوارج هستند. شهید مطهری در معرفی این گروه میفرماید: «خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی. مردمی نادان و فاقد بصیرت بودند. خوارج مردمی بودند ظاهربین، مردمی بودند که اساساً عمق را نمیدیدند، از بارزترین ممیّزات خوارج جهالت و نادانیشان بود. از مظاهر جهالتشان، عدم تفکیک میان ظاهر یعنی خط و جلد قرآن و معنی قرآن بود. لذا فریب نیرنگ ساده معاویه و عمرو عاص را خوردند.»
آلت دست بودن دشمنان؛ بزرگترین آسیب خوارج برای جهان اسلام
با استناد به فرمایشی از امیرالمؤمنین (ع)، خوارج از این جهت بسیار خطرناکاند که این گروه به دلیل بیبصیرتی، همواره عامل دست منافقین و سیاهی لشگر شیاطین قرار گرفته و میگیرند. «علی (ع) درباره خوارج اینطور میفرماید: «ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاس» شما بدترین مردم هستید. به این مقدسمآبها میگوید: شما بدترین مردم هستید... چرا علی (ع) میگوید شما بدترین مردم هستید؟ جمله بعدش این است: «وَ مَنْ رَمی بِهِ الشَیْطانُ مَرامِیَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تیهَهُ.»(4) شما به این دلیل بسیار مردم بدی هستید که تیرهایی هستید در دست شیطانها؛ شیطان شما را به منزله تیر قرار میدهد، در کمان خودش میگذارد و هدف خود را میکوبد. علی (ع) میگوید: شما ابزار بسیار قاطعی هستید در دست شیطانها.» بهطور کلی «آنجا که علم و معرفت نیست، ایمانِ «مؤمنان نادان» وسیلهای میشود در دست «منافقان زیرک» که نمونهاش را در خوارج صدر اسلام و در دورههای بعد به اشکال مختلف دیده و میبینیم.»
خوارج معاصر
«تنگنظری مذهبی از خصیصههای خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی میبینیم... خوارج شعارشان از بین رفته و مُرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشکمغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند... خوارج چون جاهل بودند، تنگنظر بودند و چون تنگنظر بودند زود تکفیر و تفسیق میکردند تا آنجا که اسلام و مسلمانی را منحصر به خود دانستند و سایر مسلمانان را که اصول عقاید آنها را نمیپذیرفتند کافر میخواندند.»
«خوارج مظهر جمود فکری در عصر خودشان بودند.» و امتداد رویکرد جمود و قشریگرایی خوارج، در مکتب اشعری بروز و ظهور یافته است، «نحله اشعری، مظهر جمود فوقالعاده است.» این مکتب که بزرگترین ضربه به تعقل مسلمین در تاریخ اسلام است در امتداد زمان، مولود شومتری را در دامان جهان اسلام گذاشت و آن، مکتب ضد عقلانیت و تکفیری «احمد حنبل» و شاگرد منحرفش «ابن تیمیّه» است و از بطن مکتب ضد عقل و تعقل حَنبلیه، شومترین نحله ظاهرپرستی و قشری گرایی یعنی «وهابیت» متولد شده است.
خوارج؛ فرقه تمامنشدنی همیشه شکستخورده
نکته بسیار مهم و قابلتوجه این است که خوارج جریانی تاریخی و تمامشده نیست بلکه قابل تکرارند و همواره طرفداران جاهل این تفکر متحجرانه به عنوان خطری جدی برای جامعه اسلامی، بهترین آلت دست برای منافقین و دشمنان اسلام و مسلمین هستند. به تعبیر شهید مطهری: «هماکنون «نهروانی» های فراوانی وجود دارند و مانند عصر و عهد علی (ع) خطرناکترین دشمن داخلی اسلام همینها هستند، همچنان که معاویهها و عمرو عاصها نیز همواره وجود داشته و وجود دارند و از وجود «نهروانی» ها... به موقع استفاده میکنند. طبقه زیرک منافق همیشه از این خشکهمقدسها به عنوان یک تیر برای زدن هدفهای خودشان استفاده میکردند و این جریان همیشه در دنیا ادامه دارد.»
دو بشارت بزرگ در رابطه با جهاد با وارثان خوارج
این تحلیل به خوبی از فرمایش امیرالمؤمنین (ع) خطاب به خوارج معاصر خود مشهود است: «گواهی میدهم که پیامبر راستگو از روحالامین و او از پروردگار جهانیان، مرا خبر داد که تا روز قیامت، هیچ گروهی از شما خوارج، خواه کم شمار و خواه پرشمار، بر ما نمیشورد، مگر آنکه خداوند خونش را به دست ما بریزد. همانا جهاد با شما، برترین جهاد است و والاترینِ شهیدان، شهیدان در پیکار با شما و برترینِ مجاهدان، پیکارگران با شما هستند»
«أشهَدُ لَقَد أخبَرَنِی النَّبِیُّ الصّادِقُ عَنِ الروحالامین عَن رَبِّ العالَمینَ أنَّهُ لا یَخرُجُ عَلَینا مِنکُم فِرقَةٌ - قَلَّت أو کَثُرَت إلی یَومِ القِیامَةِ - إلّا جَعَلَ اللّهُ حَتفَها عَلی أیدینا، وَ أنَّ أفضَلَ الجِهادِ جِهادُکُم، وَ أفضَلَ الشُّهَداءِ مَن قَتَلتُموهُ، وَ أفضَلَ المُجاهِدینَ مَن قَتَلَکُم...»(5).
این فرمایش نورانی علاوه بر اینکه جریان تکفیر را بزرگترین خطر مستمر و نهفته در مقابل اسلام ناب معرفی میکند و ضرورت تداوم هوشیاری جبهه حق در برابر این جریان را یادآور میشود، حاوی دو بشارت بزرگ است:
یکی اینکه این جریان هیچگاه به اهداف شوم و شیطانی خود نخواهد رسید و مبارزه با این فتنه آخرالزمانی، یک فتح از پیش مقدرشده الهی است.
بشارت دوم آنکه توفیق جهاد با این گروه از جنود الشیطان، ارزشمندترین عیار جهاد فی سبیل الله بوده و تنها نصیب مؤمنین راستین میگردد و لا غیر. به تصریح حضرت، شهدای مدافع حرم با فضیلتترین شهیدان تاریخاند./9314/ی404/ب1
هادی رحیمی
منابع:
1- (16/ 02/ 1392)
2- البرهان فی تفسیر القرآن/ ج 3/ ص 914.
3- نحل/ 97.
4- نهج البلاغة، خطبه 127.
5- دعائم الإسلام/ ج 1/ ص 393.