۲۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۳
کد خبر: ۶۶۲۶۴۹
گزارشی از تلاش جهادگران در بازسازی سرپناه یک خانواده نیازمند؛

خشت به خشت از بهشت+تصاویر

خشت به خشت از بهشت+تصاویر
مادری به همراه دو فرزند، خانه شان در آتش می‌سوزد و از روی تنگ دستی چادری برای پناه از سرمای زمستان، سرپا می‌کند...!

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، با وقوع سیل در استان گلستان دل‌های مردم از سرتا سر ایران غمگین شد. بخشی از مردم در تعطیلات عید سال 98 خانه خود را از دست داده بودند و سرگردان از این حادثه طبیعی بودند.

فرزندان جوان امام روح الله با دیدن این ما جرا دست به کار شدند و گرد هم آمدند تا برای مردم آق قلا کاری کنند. این سر آغاز تشکیل گروه جهادی فرزندان امام روح الله شد.

گروه با کمک های مردمی توانست 100 میلیون تومان برای کمک به سیل گلستان جمع آوری کنند اما این قدم نخست بود و وقایع جدید در انتظار این گروه جهادی جدید بود.

برخی در دل برای سال جدید نگران بودند و با خود می گفتند سالی که با سیل آغاز شود باید تا آخر سال باید چشم انتظار وقایع دیگر بود. پس از ماجرای سیل آق قلا این بار زلزله بخش دیگری از ایران را در گیر خود کرده بود. گروه جهادی فرزندان امام روح الله راهی مناطق آسیب دیده می شود.

طلاب و دانشجویان گروه جهادی به مدت 18 روز به خدمت رسانی مشغول می شوند و 100 تن امکانات اولیه برای مردم زلزله زده جمع آوری می کنند.

رزمایش همدلی کمک مومنانه

با اعلام امام امت، رزمایش عمومی برای دستگیری از محرومان در کشورها آغاز می شود. کشور رنگ و بوی جهادی به خود می گیرد و محرومان در این ایام سخت چشم به در، انتظار کمک های نوع دوستان خود می کشند.

گروه جهادی فرزندان امام روح الله هر شب 1000 پرس غذا میان نیازمندان تقسیم می کردند. شبی به خانه ای می رسند که در حلبی دارد. همه از شدت فقر این خانه تعجب می کنند. از خانواده اجازه می خواهند تا نگاهی به خانه بیندازند اما هنگامی که وارد می شوند با کمال تعجب می بینند که خانه سوخته است و مادری به همراه دو فرزند خود از روی تنگ دستی در چادر زندگی می کنند. تمامی وسایل‌شان در آتش سوخته بود و عکس رهبر انقلاب نیم سوخته به دیوار بود.

خانواده ای نیازمند که هفت ماه بود در سرما و گرما و حتی زیر برف در چادر زندگی کرده اند. حسابی ذهن جوانان جهادی را که سن‌شان حدود بیست سال هست را با خود درگیر می کند. در نهایت تصمیم خود را می گیرند و در شب ولادت اما حسن مجتبی در حالی که تنها ده میلیون داشتند تصمیم به بازسازی خانه می گیرند. گروه جهادی فرزندان امام روح الله با دهان روزه آستین ها را بالا می زنند تا در ماه میهمانی خدا خدمتی خدا پسندانه انجام دهند.

کار به همت گروه جهادی آغاز می شود تا این بار، دو کودک که تنها سرپناه‌شان مادرشان است خوشحال شوند. جوانان جهادی بوی بهشت می دهند خشت به خشت بر روی هم می گذارند و با تلاشی وصف ناپذیر کار خود را ادامه می دهند.

کاری که برای خدا باشد ناتمام نمی ماند

بارها دست خدا در کار دیده می شود و کار تعطیل نمی شود. در میان کار سیمان تمام می شود گروه تعلل می کنند که کار را تعطیل کنند یا نه! اما در همین موقع فردی تماس می گیرد و می گوید تبلیغات گروه را در فضای مجازی دیده و می خواهد مبلغ 800 تومان فقط برای خرید سیمان هدیه کند!

پس از سه ماه تلاش خانه جدید آماد می گردد و لبخند را به آن خانواده بازمی گرداند اما امروز کسانی دیگر نیز خوشحال هستند، جوانانی که سه ماه از جوانانی خود را برای خدمت قرار دادند. حال مادر از تک تک جوانان گروه تشکر می کند و برای همه شان دعا می کند.

کار فرزندان امام روح الله به پایان نرسیده است و برای ایجاد لبخندهای دیگر آماده می شوند./1370/گ502/ف

 

ارسال نظرات