۲۰۳۰ و نشانه گرفتن فرهنگها/ آموزش، کلیدیترین صحنه نبرد بین ایران و غرب
حکیمه سقای بی ریا، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، سند 2030 را مطابق با مطامع استعمارگران بیان و ابراز کرد: سند 2030 گفتمان استعماری است.
وی اظهار کرد: یک روزی گفته می شد که برای پیشرفت باید متکی به کشورهای استعماری شویم، استعمار را امری ضروری برای کشورهای ضعیف تر جهان قلمداد می کردند، با وجود این که استعمار هزینه گزاف مادی و معنوی برای کشورهای ضعیف داشت اما با همه معایب استعمار آن را تنها راه پیشرفت برای کشورهای ضعیف بیان می کردند و مدعی بودند که برای پیشرفت باید این هزینه ها پرداخت شود.
استاد دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران افزود: با گذار جهان از دوران استعمار به واسطه ضعیف شدن قدرت های استعماری و از طرف دیگر قدرت گرفتن گفتمان مقاومت از سوی کشورهایی که از استعمار رنج می برند، گفتمان استعمار به مرور کمرنگ می شود و جای خود را به گفتمان توسعه می دهد.
سند 2030 دیدگاه پسا استعماری دارد
سقای بی ریا سند 2030 را نوعی دیگر از نفوذ کشورهای استعماری به درون کشورهای دیگر بیان و ابراز کرد: گروهی از کشورهای توسعه یافته به ویژه اروپا و آمریکا که خود را سردمدار ایجاد تغییرات در سطح جهانی قلمداد می کنند، با سند 2030 که در واقع همان گفتمان استعماری است، تمدن خود را به کشورهای دیگر تحمیل می کنند؛ گفتمان استعماری پوست انداخت و تبدیل به گفتمان توسعه شد و دوباره پوست انداخته و به گفتمان توسعه پایدار تبدیل شد و پوست مجدد انداخته و به شکل سند 2030 عرضه شد و از این منظر می توان این سند را مورد نقد قرار داد.
استاد دانشگاه تهران بیان داشت: منتقدان سند از منظر مطالعات پسا استعماری مطرح می کنند که این اسناد جهانی نیستند چون براساس تجمیع دیدگاه های جوامع مختلف برای پیشرفت نتظیم نشده است بلکه توسعه را تنها همان راهی معرفی می کند که قدرت های غربی رفته اند. تغییرات در سطح جهانی بر این اساس عنوان و عملیاتی شده است، بنابراین فلسفه ای پشت این اسناد است که باید به آن توجه شود.
سند 2030 فرهنگ کشورها را نشانه رفته است
وی با اشاره به بی توجهی سند 2030 به در به وجود آمد مشکلات جهانی، ابراز کرد: در این سند به چالش هایی که جهان با آن مواجه است، اشاره دارد از جمله در سند 2030 آمده است که ما در زمانی گرد هم آمده که توسعه پایدار با چالش هایی روبرو شده است، میلیاردها نفر از شهروندان ما همچنان در فقر به سر می برند و از زندگی با کرامت انسانی محروم هستند، نا برابری در درون و در کشورها در حال افزایش است، نابرابری فرصت ها ثروت و قدرت بسیار زیاد است و نابرابری جهانی چالش عظیمی است.
سقای بی ریا به سوال هایی که در مورد چالش های جهانی مطرح شده و سند 2030 در پاسخ سکوت کرده اشاره و بیان داشت: چه کسانی باید بار برون رفت از مشکلات را به دوش بکشند؟ آیا قدرت هژمونی که دیروز و امروز هیچ نقشی در وضعیت اسف بار در آفریقا و در کشورهای قاره های دیگر نداشته اند این بار را به دوش می کشند؟ چه تقسیمی برای حفظ حقوق بشر همه شهروندان جهان داشته باشیم؟ آیا استمرار وضعیت اسف بار جهانی تا حدودی نمایانگر ناکارامدی همان رویکرد توسعه محوری که حدود 70 سال است که جهان را با آن روبروست، نیستیم؟ این سوالهایی است که در مورد آن ها این سند سکوت کرده و بار مسؤولیت تغییر وضعیت موجود را بر دوش همان کشورهای ضعیف می گذارد که باید تغییر کنند و در واقع به نوعی فرهنگ و نوع زندگی کشورها را علت این مشکلات می داند که باید تغییر در فرهنگ و شیوه زندگی آن ها به وجود آید.
سند 2030 اجماع کاذب جهانی برای عدم مشروعیت گفتمان های رقیب در برابر گفتمان غربی است
استاد دانشگاه تهران سند 2030 را اجماع کاذب جهانی برای عدم مشروعیت گفتمان های رقیب در برابر گفتمان غربی دانست و گفت: در سند 2030 فضای کاذب اجماع جهانی وجود دارد تا گفتمان رقیب در برابر نظام فکری غربی مشروعیت نداشته باشد اما انقلاب اسلامی به دنبال منسوخ کردن این فکر است که تنها راه برای پیشرفت و توسعه را وابستگی به دیدگاه غربی و نسخه های غربی می دانند.
وی بیان داشت: ما در گام اول انقلاب موفق عمل کردیم اما نباید در گام دوم دچار انفعال شویم، اجرایی و عملیاتی کردن سند 2030 پشت پا زدن به یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب است چون انقلاب اسلامی ایران این ایده که کشورهای ضعیف برای پیشرفت راهی جز تبعیت از ایده های غربی در کشور خود ندارند را منسوخ کرده است حال در گام دوم این انفعال و توجه به ایده های غربی مانند سند 2030 معنا ندارد.
سند 2030 به عنوان ابراز تسلیحاتی غرب در برابر جمهوری اسلامی ایران و کشورهای دیگر است
سقای بی ریا آموزش را کلیدی ترین صحنه نبرد بین جمهوری اسلامی و کشورهای متخاصم بیان و اظهار کرد: آمریکا و دیگر کشورهای متخاصم از ابزار های المللی به عنوان سلاحی علیه انقلاب و پیشرفت های انقلاب استفاده می کنند پس ما باید حساس باشیم که اسنادی از قبیل سند 2030 می تواند به عنوان سلاح در اختیار قدرت های غربی به ویژه آمریکا قرار گرفته و از این راه پنجره نفود باز شده در آموزش تأثیرگذار باشد چون بحث فرهنگی عنصر کلیدی در انقلاب اسلامی است.
استاد دانشگاه با نقد ساختاری و زیربنایی به سند 2030، گفت: به نظر می رسد سند 2030 نقد کلان هم داشته باشد که آیا ماهیت اسناد به چه صورت است؟ به صورت ماهوی خطر ایجاد می کند؟ چه اهدافی پشت این نوع اسناد است؟ با این سوال ها این سند را به صورت ساختاری نقد می کنیم چون ساختار بین المللی ساختارهایی هستند که در طول سال ها براساس روابط قدرت نابرابر بین کشورهای با پیشینه استعماری شکل گرفته است حال با توجه به ساختار و زیربنای این سند به تأثیر آن بر کشورها و فرهنگ آن نگاه حساس تر داریم که کشورهای متخاصم جهان از این سند به عنوان ابراز بین المللی استفاده تسلیحاتی دارند.
وی سند 2030 را مغایر با فرهنگ اسلامی عنوان و ابراز کرد: دشمنان جمهوری اسلامی مثل آمریکا و دول غربی تلاش دارند تا با اسنادی مانند سند 2030 در ساختار فرهنگی ما و با اهداف سیاسی نفوذ کنند در حالی که این سند با ارزش ها و فرهنگ و دین ما مطابقت ندارد.
سقای بی ریا ابراز کرد: برخی از مسؤولان این رویکرد را مطرح کردند که ما حق تحفظ را داشته پس مفاد این سند را بررسی کنیم و ببینم چه مسائلی را مطرح و چه سیاست هایی را به وجود آورده و براساس آن تطابق بین آن چه در سند است و آن چه به عنوان باید و نباید در فرهنگ و دین داریم، انجام شود که در موقع امضا کردن سند نیز این مسأله مطرح بوده پس این تضاد از اول مطرح بوده است./864/ت301/ب1