حکمت پوشش اسلامی دفع آزار از زنان است
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “بررسی نظریه پوشش اسلامی با رویکرد تنزیلی“ با حضور حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور به عنوان ارائه دهنده بحث، حجج اسلام والمسلمین سعید داودی و محمد عشایری به عنوان ناقدان و خانم مدملی به عنوان دبیر علمی در سالن اجتماعات مؤسسه آموزش عالی معصومیه خواهران برگزار شد.
حجتالاسلام بهجتپور به عنوان ارائهدهنده در سخنانی، گفت: در قرآن آیاتی در مورد عفاف و حجاب وجود دارد؛ عفاف مطلبی و حجاب مطلبی دیگر است و دو موضوع مجزا و جدا هستند که متأسفانه در غالب نوشتهها و رویکردهای فرهنگی حاکم به این جدابودگی، توجه کافی صورت نمیگیرد و تصور میشود اینهمانی دارند.
وی افزود: به نظر بنده باید برای عفاف در جامعه پرونده جدا از پوشش بسازیم، زیرا اینها دو جریان موازی و در عین حال در برخی نقاط مرتبط با یکدیگر هستند. مسئله حجاب در قرآن فقط در یک آیه مطرح است و عفاف در آیات نسبتا زیادی مطرح شده است؛ آیات عفاف از سوره قمر در ترتیب نزول یعنی سوره ۳۷ در داستان قوم لوط آغاز میشود؛ البته قبل از آن در آیه ۳۲ سوره نجم یعنی سوره ۲۳ قرآن «الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ…»، برخی از فواحش را بر چند گناه زشت از جمله جنسی تطبیق دانستهاند که البته تصریحی ندارد.
صاحب تفسیر تنزیلی همگام با وحی اظهار کرد: برای اثبات پوشش سر به صورت خاص باید از سوره احزاب یعنی نودمین سوره نازله استفاده کنیم و چون ۸۶ سوره در مکه و ۲۸ سوره در مدینه نازل شده است. بنابراین آیه پوشش در مدینه نازل شده است: آیه ۵۹ احزاب «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا». در هیچ یک از آیاتی که به مسئله عفاف توجه شده، توصیه پوشش سر نشده است؛ یعنی از مجموعه آیات پرشمار در مورد عفاف در قرآن، مسئله پوشش سر به طور خاص مورد تصریح نیست، البته برخی با استناد به روایتی سست از امام رضا(ع) پوشش سر را واجب میدانند.
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه با بیان اینکه در هیچ یک از آیات عفاف از پوشیدگی موی سر دختران و زنان به منظور ایجاد فضای عفاف در جامعه تعبیری نیامده است، افزود: تأمل در آیه پوشش اسلامی زنان (احزاب ۵۹) روشن میکند که پوشش معرف شخصیت زنان و اجتماع مومنی است که زنان وابسته به آنها هستند. ثمره معرفتی که از راه پوشش به دیگران منتقل میشود، منتهی به آن است که مورد آزار کلامی دیگران قرار نمیگیرند. بنابر این آیه، پوشش زنان تأمین کننده عفاف ایشان نیست؛ بلکه معرف شخصیت عفیفه زنان مؤمن است، به گونهای که با این پوشش، به عفت شناخته شده و طمع هرزگان از ایشان بریده میشود: «ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ».
حجتالاسلام بهجتپور تصریح کرد: خطاب آیه که پیامبر(ص) را مأمور میکند تا به زنان و دختران خود و زنان وابسته به مومنین، دستور به پوشش اسلامی دهد، کاشف دیگری است که پوشش اسلامی تأمینکننده عفت اجتماعی نیست، در غیر این صورت، چه بسا که خطاب به همه زنان از هر عقیدهای یا برده و آزاد، چنین تعبیری آورده میشد. در این صورت، زنانی که در جامعه اسلامی زندگی میکنند، حتی اگر اهل جزیه باشند، باید پوشش سر کنند تا عفت جامعه یا خود را حفظ کنند.
حرمت پوشش در موردی خاص
وی اضافه کرد: نزول آیه پوشش اسلامی در سوره احزاب که از سور مدنی و در ترتیب نزول نودمین سوره نازل شده است، کاشف از این حقیقت است که امر پوشش اسلامی مصالحی داشته که نیاز به گذر زمان و ایجاد فرصت و زمینههایی دارد. دقت در تعبیر آیه «ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» روشن میکند که این حکم مخصوص جوامع و یا شرائطی است که شناخته شدن زن مسلمان، خانواده و اجتماع وابسته به او موجبات آزار و اذیت وی را فراهم نکند. لذا یا جامعه باید به این فرهیختگی و آزادی رسیده باشد که مسلمان بودن جرم قلمداد نشود و آزادی دین در آن جریان داشته باشد به گونهای که شناخته شدن افراد و خانواده های مسلمان موجب آزار ایشان نشود و یا جامعه اسلامی خود چنان قوی و مستقر شده باشد که انتساب زن به اجتماع مومنان و گفتمان حاکم، برای وی مصونیت ایجاد کرده باشد. بنا بر این پوشش اسلامی در غیر این دو وضعیت مصلحت ملازمهای ندارد. بر این اساس شاید بتوان گفت در صورتی که شناخته شدن موجب توجه ضرر به مومنان و وابستگانشان باشد، حرام یا مکروه است.
صاحب تفسیر راهنما اظهار کرد: نزول آیه در نودمین سوره قرآن میرساند که برای صدور حکم پوشش اسلامی، زمانی لازم است تا برخی از ویژگیهای هویتساز جامعه اسلامی تبدیل به شخصیت زنان و جامعه وابسته به آنها شده باشد. یعنی اگر پوشش معرف این شخصیت نباشد، حکمی برای پوشش نیست. این شخصیت در طول حدود ۲۰ سال در اجتماع مومن پیرو پیامبراکرم(ص) شکل گرفت. به گونهای که مؤمنان به برخی ویژگیها شناخته میشدند. مانند اینکه الان وقتی به کسی شیعه دوازده امامی اطلاق میشود، به اموری مثل اعتقاد به وصایت بلافصل مولای متقیان علی(ع)، رجعت اهل بیت، انتظار مهدی شخصی(عج)، قول به عصمت اهل بیت و نظائر آن شناخته میشود.
حجتالاسلام بهجتپور با بیان اینکه سوره احزاب نودمین سوره است، لذا باید ببینیم که قبل از نزول این سوره، چه ویژگیهایی برای مؤمنان در سور دیگر ذکر شده است، گفت: یک راه بررسی ۸۹ سوره ماقبل به ترتیب نزول و راه دیگر کشف ویژگی مؤمنان با برشهای معنادار الهی در سیر نزول است؛ به خصوص در اولین برشی که قبل از آیه پوشش رخ میدهد، یعنی مهندسی معکوس در آیات قبل این سوره.
استاد حوزه ادامه داد: راه دیگر آنکه به آخرین تعریفی که از مؤمنان پیش از آیه پوشش اسلامی زنان در سوره احزاب پرداخته شده، رجوع کرد. در آیه ۳۵، شخصیت مومنان با ده ویژگی معرفی شده است: «إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظیماً» این ویژگیها نصاب مطمئنی از شخصیت است که جامعه اسلامی به آن شناخته شود.
وظیفه مربیان و معلمان در زمینه پوشش اسلامی
حجتالاسلام بهجتپور بیان کرد: وظیفه تربیتی مربیان و مدیران اجتماع اسلامی این است که برای گسترش و استقرار فرهنگ پوشش از راه تعلیم و تربیت تازه مسلمانان و نوباوگان به ابعاد هویتی فوق جامعه را برای تداوم بین نسلی پوشش اسلامی ترغیب کنند. و میزان توفیق در ماندگاری امر پوشش به شادابی حفظ این هویت اجتماعی بستگی تام دارد.
وی اظهار کرد: شخصیت گفته شده، شخصیت عمومی اجتماع مؤمنان است. از این رو نباید بهانه شود تا افرادی که تازه به جرگه اسلام پیوستهاند یا افرادی که تازه به بلوغ تکلیف رسیدهاند، شانه از زیر چتر پوشش اسلامی خالی کنند. پذیرش اسلام و آغاز تکلیف شرعی، فرد را تابع آداب اسلامی شرعی آن جامعه میکند، هرچند هنوز به معرفت کافی درباره آن دست نیافته باشد. نظیر زنانی که از محیط شرک خارج شده و به مدینه میآمدند که وظیفه داشتند که بعد از بیعت با رسول اکرم(ص) به تمام آداب اسلامی و دستورات آن حضرت پایبند باشند: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلى أَنْ لا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أَوْلادَهُنَّ وَ لا یَأْتینَ بِبُهْتانٍ یَفْتَرینَهُ بَیْنَ أَیْدیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصینَکَ فی مَعْرُوفٍ فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (ممتحنه، نزول ۹۱ /آیه ۱۲).
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: بر این اساس، حتی منافقان، بیماردلان و کمدانایان جامعه دینی نیز مکلف به پوشش اسلامی هستند. از این رو در جامعهای که شخصیت اسلامی شکل بگیرد، پوشش اسلامی فرض عمومی است و در صورت تخلف باید نهی از منکر کرد.
وی در ادامه با بیان اینکه در فهم مراد از جلباب، گفتگوی زیادی شده است و از مقنعه تا چادر سراسری، مصداق این کلمه دانسته شده است، اضافه کرد: یکی از برداشتهایی که برخی از این کلمه کردهاند، این است که باید صورت زن نیز پوشیده شده باشد! اما به نظر میرسد توجه به ترتیب نزول سوره احزاب (نزول ۹۰) با سوره نور (نزول ۱۰۳ ) تا حدودی راهگشا باشد؛ در سوره نور که بعد از سوره احزاب نازل شده از زنان مؤمن میخواهد که روسریهای خود را به گریبان خود الصاق کنند و زینتهای خود را مخفی کنند: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ ….»(نور/۳۱).پ
وی تأکید کرد: تعاقب نزول این دو سوره نشان میدهد که جلباب، پوشش سراسری یا مقنعهای بوده که از جلو باز بوده است و صورت افراد را لباس داخلی ایشان را که احیانا همراه با زیورآلات و زینتهایی بود، از جلو آشکار میکرد. از این رو خدای متعال دستور میدهد تا زنان مسلمان برای رعایت عفت عمومی جامعه اسلامی این زینتها را پوشانده و مانع به هم خوردن عفت عمومی جامعه شوند. بنابراین، پوشش صورت در حکم پوشش اسلامی شرط نیست. بلکه حتی اگر پوشش صورت همراه با نوعی زینتهای معمول زنانه باشد، مانعی از کشف آنها نیست: «الا ما ظهر منها». به عبارت دیگر پوشش اسلامی نمایاننده عفت درونی زن مسلمان است، اما پوشش درخواست شده برای رعایت عفت اجتماعی است. عفتی که در طول سالیان دراز در جامعه ایجاد شده است.
آزاردیدن دلیلی برای بیحجابی نیست
در ادامه حجتالاسلام سعید داودی، عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه به عنوان ناقد، گفت: اینکه ایشان گفتهاند تا جامعه اسلامی به وضع اسلامی نرسیده، پوشش لزومی ندارد، دارای ابهام است؛ اینکه آیا اصلا پوشش سر برای زنان واجب است یا خیر؟ یعنی اگر در جامعه نداشتن حجاب برای زنان آزاری ندارد، پوشش واجب نیست. یا اگر در جامعهای حجاب باعث انزوا شود، واجب نیست. این سخن برخی روشنفکران است و این شائبه در اینجا وجود دارد.
وی افزود: برخی میگویند مردمی که در محیط کمونیستی و مارکسیستی رشد کردهاند،، برای دعوت ایشان به اسلام ابتدا باید از عفت و محکمات و نماز و روزه و عبادات فطری برا آنها شروع کنیم و حجاب را در فرایندی با تأخیر بگذاریم؛ ولی سؤال این است که در کشور ما چه باید کرد؛ کشوری که مردم قبل از انقلاب هم مسلمان بودند و حجاب داشتند. یعنی جامعه مانند دوره صدر اسلام نیست که بسیاری از احکام در مکه وجود نداشت و طبیعتاً باید در مدینه و با تشکیل حکومت احکام تمام و کمال بیان شود.
داودی تصریح کرد: بنابراین نکته اساسی این است که برای کشور خودمان چه کنیم که آمار بدحجابی رو به رشد است؛ مسئله دیگر اینکه رابطه میان پوشش و عفت وجود دارد یا خیر؟ به گفته شما نسبت آنها تساوی و تباین نیست. آیا قبول ندارید که پوشش در فرایند عفتمندی شخص و جامعه وجود دارد؟.
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه اظهار کرد: این سخن که در جامعه اسلامی اگر پوشش اسلامی ضروری دین شناخته نشود، یعنی برخی زنان بیحجاب هم عفیفه هستند، آیا از نگاه مردان که تفاوت مزاج با زنان دارند هم چنین نگاهی صادق است؟ آیا جوانی که نتوانسته ازدواج کند، میتواند خود را کنترل کند؛ ما نمیگوییم هر زن بدحجابی عفیف نیست، ولی آیا بدحجابی او به عفت جامعه آسیب نمیزند؟ اینکه گفته شود باید فرهنگسازی کنیم آیا کفایت دارد؟ مثلاً وقتی واکسن کرونا نیامده، آیا نباید فاصله اجتماعی را رعایت کنیم؟.
داودی با بیان اینکه در طول ۲۵۰ سال حضور ائمه بدحجابی، تصریح کرد: چرا هیچ روایت و حدیثی برای حد و مجازات اینها نداریم، یعنی نهایتاً نهی از منکر بوده است؛ یعنی در وضع امروز جامعه ما هم نهایتا نهی از منکر میتواند لسانی باشد؛ به تعبیری اگر حکومت میتواند تعزیر و مجازاتی داشته باشد، پس چرا هیچ روایتی در تأیید آن نداریم؟
ارتباط میان عفاف و حجاب
حجتالاسلام محمد عشائری، عضو هیأت علمی جامعهالمصطفی هم در نقد سخنان ارائهدهنده گفت: اینکه گفته شود پوشش ربطی به عفاف ندارد، یعنی حکم این پوشش الزامی ندارد، همچنین اینکه فرمودید قبل از رسیدن زن به مرحله ایمانی، پوشش برای زن لزومی نداشته، زیرا مصلحت ملزمهای ندارد، نمیتواند درست باشد.
وی تأکید کرد: در این نظریه، رخنهها و ضعفهایی وجود دارد؛ از جمله اختصاص حکم به جامعه قوی یا آزاد دلیل معتبر میخواهد؛ اینکه ایذاء را دلیل پوشش بدانیم، ظهور قوی ندارد و اگر از روایات شأن نزول آیه جلباب استفاده شود، به شدت مورد مناقشه است، زیرا اتصال به عصر صحابه ندارد.
حجتالاسلام عشائری بیان کرد: کراهت یا حرمت در فرض ضرر باید تبیین روشنتری داشته باشد. نظریه این مسئله را مسکوت گذاشته و فضای روشنفکری علیه حجاب میتواند از این مسئله استفاده سوء زیادی داشته باشد. ابهام دیگر نظریه آن است که گزاره «پوشش معرف شخصیت دینی زن است» تعبدی است یا عقلائی؟ چه تناسبی میان شاخصههای دهگانه زن مؤمنه و حجاب وجود دارد.
وی افزود: ابهام دیگر اینکه عدم لزوم پوشش در ۲۰ سال اول نزول وحی برای جامعهای که نقص ایمانی داشته است، با عدم لزوم پوشش برای جامعهای که بعد از اکمال دین وجود دارد، یکی و بدیهی دانسته شده است؛ یعنی ۲۰ سال به خاطر نقص در ایمان جامعه، حکم حجاب نیامده و بعد از اکمال دین هم که دین در آن ناقص است، این حکم جاری است؟
حجتالاسلام عشائری افزود: مسئله دیگر اینکه برای وجوب پوشش، ده شاخصه برای زنان ایمانی وضع شده یعنی تا فرد به آن مرحله نرسیده، نباید حجاب داشته باشد؟ ابهام دیگر آن است که ده صفت شاخص ثبوتاً بیان شده، ولی شاخصههای اثباتی آن برای زنان، جامعه، مربیان و حاکمیت معلوم نیست، یعنی اینکه چه زمانی حکومت میتواند بر لزوم وجوب پوشش تأکید کند، دارای معیار و ملاک نیست.
بازی حجاب اجباری مخالفت صریح با قرآن است
حجتالاسلام بهجتپور در سخنان مجدد گفت: در مورد شخصیت ایمانی و اینکه پوشش تکلیف است، قاعدتاً نظر بنده این است که جامعه وقتی به تراز خاص اجتماعی برسد، مکلف به پوشش میشود؛ اینکه برخی با مسئله پوشش بازی کرده و پوشش اجباری را مطرح میکنند، مخالفت صریح با حکم شرعی و الهی است؛ ما حجاب را تکلیف و گام رو به جلو برای ابراز شعائر اسلامی میدانیم و تا جامعه در این مستوا هست، این حکم پابرجاست و اگر پس رفت هم هست، به خاطر افول ده شاخصه گفته شده برای جامعه ایمانی است.
وی با بیان اینکه چون عفاف و عمل به مناسکی چون صبوری و نماز و روزه افول کرده، باید منتظر بدحجابی هم باشیم، افزود: در ایران ما باید نوجوانان و جوانان را تربیت قرآنی کنیم، یعنی ده شاخص را دائماً شاداب نگه داریم تا پوشش تقویت شود؛ اینکه ما قرنها با فرهنگ اسلامی زندگی میکنیم، درست است، ولی آیا تربیت هر نسلی اقتضائات خود را ندارد؟ ما باید تربیت را به شیوه قرآنی برای هر نسل شروع کنیم. فایده ترتیب نزول هم روش فرهنگسازی براساس روش قرآن است.
عضو هیأت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه بیان کرد: مسئله دیگر لزوم آسیبشناسی جامعه ایران است؛ برای اینکه به جایی برسیم که همه حامی پوشش باشند، باید آسیبشناسی کنیم که چه اتفاقی رخ داده که این مسئله رو به ضعف است؛ ما از کجا باید شروع کنیم؟.
حجتالاسلام بهجتپور بیان کرد: جامعه باید به سمت عفاف و پاکدامنی برود و حکم پوشش به عنوان یک تکلیف واجب است. وظیفه حکومت هم این هست؛ اینکه برخی با عنوان روشنفکری شوخی با حجاب میکنند، درست نیست، زیرا وقتی مؤمنان مکنت و قدرت یافتند، برای رعایت احکام اسلامی وظیفه دارند، ولی زیرساختها یعنی شرایط ده گانه هم باید اصلاح و ایجاد شود، یعنی فقط با امر به معروف جواب نمیگیریم.
وی تأکید کرد: معتقدم زن باید از فرق سر تا پا پوشیده باشد، ولی پوشیدگی هر بخشی کارکرد متفاوت دارد؛ پوشش سر، علامت مسلمانی است و بین جامعه مؤمن با غیر مؤمن تفاوت میگذارد، نه علامت فرد فرد زن مسلمان، لذا حتی کنیزان را هم شامل میشود، مگر اینکه دلیل خاصی برای آن بیاوریم./1350/