همراه با مردی که نیم قرن است که روزنامه میفروشد
به گزارش خبرگزاری رسا، بنا به گواهی تاریخ گویا نخستین روزنامههای منتشر شده در دوره ناصرالدین شاه در ابتدا توسط افراد دولتی و پستچیها پخش میشدهاند که بعدها به وسایلی از قبیل دوچرخه مجهز شدند. اما با گذر زمان و پایان حکومت قاجاریه، اندک اندک روزنامهفروشان که شامل افرادی به غیر از پستچیها نیز میشدند به این نتیجه رسیدند که بهتر است روزنامه را بر روی میزهایی، در مکان رفت و آمد افراد قرار دهند تا از رفت و آمدهای خسته کننده نیز رها شوند.
اما با آغاز فصول سرد و بارانی برای جلوگیری از خیس شدن روزنامهها به این نتیجه رسیدند که بهتر است در آن مکان برای خود سرپناهی بسیار کوچک فراهم کنند، به نحوی که در اندک مدتی دکههایی تحت عنوان روزنامه فروشی در شهرهای بزرگ دایر شد.
نسلهای گذشته خاطراتشان را کنار دکههای مطبوعاتی و بین روزنامهها جستجو میکنند، از فرار شاه تا آمدن امام، قبولی کنکور، گلآقا و کیهان بچهها، زمان اعلام نتایج کنکور که میشد صفی از داوطلبان کنکور در مقابل دکههای مطبوعات تشکیل میشد تا از نتیجه کنکور خود آگاه شوند.
دکههای مطبوعاتی چند تا روزنامه و مجله بیشتر نداشت ولی همیشه هر ساعت روز که از کنارشان میگذشتی جلوی آنها شلوغ بود و عدهای بودند که به دنبال خرید و خواندن سر میزدند، اما امروز حال و هوایشان دلگیر و خلوت است.
دکههای روزنامهفروشی تبدیل به بقالیهای کوچک شدهاند
دکهها یا کیوسکهای روزنامهفروشی معمولاً به سفارش شهرداری در شهر تعبیه شده است. این باجهها محلی برای توزیع جراید و مطبوعات محلی، ملی است. از زمانهای قدیم دکههای روزنامهفروشی را به عنوان یکی از نیازهای مردم میشناختیم، چون افراد از این طریق اخبار روز را دنبال میکردند. اما در این روزگار با آمدن وسایل ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی مردم دیگر رغبتی به مطالعه روزنامهها و مجلات ندارند و بیشتر وقت خود را در فضای مجازی سپری میکنند، به همین دلیل کار این دکهها در شهر کمرنگ شده است.
دکههای روزنامهفروشی بخش ثابت خیابانهای شهر هستند، دکههایی که خلاف اسمشان تنها محلی برای فروش روزنامه و یا دیگر محصولات مطبوعاتی نیستند. در این دکهها از سیگار پیدا میشود تا آب معدنی و انواع کیک و بیسکوئیت. در حقیقت دکههای روزنامهفروشی تبدیل به بقالیهای کوچکی شدهاند که روزنامه هم در بساطشان پیدا میشود.
بسیاری از دکهداران سالها است که در این حرفه مشغول به کار هستند، حتی این شغل در خانواده برخی از آنها موروثی است. شاید زمانی که روزنامه تنها وسیله اطلاعرسانی بود، روزنامه فروشی شغلی مقرون به صرفه بود اما حالا که تمام کارشناسان مطبوعات تأکید دارند که مطبوعات کاغذی رو به نابودی هستند و هر روز هم شاهد تعطیل شدن یک مجله و روزنامه هستیم، فروش اقلام مطبوعاتی آن هم با این قیمتها کفاف زندگی یک خانواده را نمیدهد. به همین دلیل دکهداران در طول این سالها با کم شدن استقبال مردم از روزنامهها برای تأمین مخارج خود، اقلام غیرمطبوعاتی مثل خوراکیها را به اجناس خود اضافه کردهاند.
۷۰ سال از انتشار نخستین روزنامه در شهرضا میگذرد
از انتشار نخستین روزنامه در شهرضا بیش از ۷۰ سال میگذرد و این شهرستان در حوزه فعالیت رسانهای و مطبوعاتی جزو شهرهای پیشگام کشور در این حوزه خطیر به شمار میرود، در دوران محمد مصدق که انتشار جراید در ایران رواج گرفت در شهرضا هم چند نشریه مجوز انتشار یافتند. در ۷ دهه گذشته بیش از ۱۰ هفتهنامه و ماهنامه در شهرضا به صورت تخصصی مجوز انتشار گرفتهاند و تعدادی از این رسانهها به مرور زمان غیرفعال شدهاند.
نخستین روزنامهای که در شهرضا انتشار یافت «شهرضا» نام داشت. مرحوم تقوی در سال ۱۳۳۰ امتیاز انتشار روزنامه را به دست آورد و اولین شماره آن در ۱۴ شهریور ۱۳۳۰ به دست مردم رسید.
با این سابقه فرهنگی شهرستان شهرضا در چاپ و انتشار مطبوعات وجود دکههای مطبوعاتی در این شهرستان یک نیاز برای عرضه این بخش از فرهنگ است.
همراه با مردی که نیم قرن است که روزنامه میفروشد
نعمتاله خیرمند یکی از روزنامهفروشان با سابقه شهرضا است که کمتر کسی است که او را در شهرضا نشناسد، بیش از نیم قرن است که به فروش مطبوعات در این شهر مشغول است.
روزنامهفروشی را از مغازهای در میدان حر شهرضا آغاز کرد در روزگاری که مردم از دنیا و اخبار تنها از طریق روزنامه کسب اطلاع میکردند، این مغازه پایگاهی بود برای جوانان و افراد سالمند که روزنامهها و مجلات خود را تهیه کنند. ۴۵ سال در این مکان جوانی خود را صرف فروش روزنامه و مجله و اقلام فرهنگی کرد و در ادامه در مکانی دیگر با ایجاد یک دکه کار خود را تا به امروز ادامه داده است، حال ۵۵ سال است که همچنان روزنامه و مجله میفروشد.
با وجودی که از دخل و خرج این روزهای دکه خیلی راضی نیست، اما همچنان ادامه میدهد چرا که تنها شغلی است که با آن امرار معاش میکند. این دکهدار مدام در حرفهایش به کم رغبتی مشتریانش نسبت به روزنامه و نشریات اشاره میکرد و میگفت در حال حاضر با وجود تنوع روزنامهها شاهد هستیم که روزنامههای پرتیراژی چون همشهری و ایران هم بازگشت میخورند و کسی مثل سابق خریدار آنها نیست و باید در کنار روزنامه برای گذراندن امور زندگیاش تنقلات هم بفروشد. هر چند این کار برای او صرفه اقتصادی ندارد اما عشق به این کار او را همچنان در این کار نگه داشته است.
آغاز کار فروش مطبوعات با فروش مجلات ۲ و ۵ ریالی
نعمتاله خیرمند در گفتوگو با خبرنگار فارس با اشاره به پیشینه شغل خود گفت: حدود ۵۵ سال است که روزنامه و مجله میفروشم، کارم را در میدان حر با فروش روزنامه کیهان و اطلاعات و مجلات دنیای ورزش، کیهان ورزشی، کیهان بچهها آغاز کردم و تا به امروز ادامه دادهام.
این دکهدار مطبوعات در شهرضا استقبال مردم را تا چند سال پیش خوب میداند اما در حال حاضر که روزنامه گران شده، استقبال مردم کمتر شده است و میگوید: در حال حاضر با وجود تنوع روزنامهها روزنامههای پرتیراژی چون همشهری و ایران هم بازگشت میخورند و کسی مثل سابق خریدار آنها نیست.
وی ادامه میدهد که ادارات دولتی دیگر مشترک روزنامههای کثیرالانتشار و حتی هفتهنامههای محلی هم نیستند، زمانی که میدان حر مغازه داشتم بیش از ۵۰ اداره مشترک روزنامههای مختلف بودند و الان حتی یک اداره هم مشترک روزنامه نیست و بیشتر مشترک شخصی دارم.
خیرمند میگوید مردم کمتر روزنامه میخرند و بیشتر به سمت خرید مجلات میروند، قبلاً روزنامه اطلاعات را بیش از ۵۰ نسخه فروش داشتم اما الان ۴ تا میفروشم همشهری و ایران هم همین طور به خاطر گرانی کاغذ قیمت روزنامهها بالا رفته و به دلیل وضعیت اقتصادی مردم برای یک روزنامه ۴ یا ۵ هزار تومان نمیدهند.
کیهان و اطلاعات قدیمیترین نشریاتی که هنوز هم به فروش میرسد
این دکهدار مطبوعات در شهرضا به گذشته باز میگردد و با مرور روزنامهها و مجلاتی که آنها را میفروخته میگوید: قدیمیترین نشریهای که در دکه می فروختم کیهان، اطلاعات و مجلات دنیای ورزش، زن روز و اطلاعات هفتگی، کیهان بچهها و کیهان ورزشی است و هنوز هم این مجلات را میفروشم.
وی فروش نرفتن مجلات و کم شدن مشتری و گرانی را مهمترین مشکلات این شغل میداند و ادامه داد: پدرم حدود ۱۵ سال روزنامه میفروخت من هم در کنار پدرم بودم و شغل پدرم را ادامه دادم درآمدی ندارد اما عشق و علاقه به این کار دارم.
خیرمند با انتقاد از عدم حمایت شهرداری از دکههای مطبوعات میگوید: شهرداری هیچ حمایتی نمیکند، سال گذشته به خاطر کرونا نامهای نوشتم و به شهرداری بردم که یکی از چکهای اجارهبها را ببخشند، چک را قبول کردند اما در اسفند چک را به اجرا گذاشتند و آن را وصول کردند، ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان بابت محل دکه اجاره میدهم، اما دکه از خودم است.
این دکهدار مطبوعات در شهرضا از اوضاع کار و کاسبیاش گلایه میکند به ویژه که الان کرونا هم است. وی مجبور است در کنار روزنامه آبمیوه، کیک و پفک و تنقلات هم بفروشد تا امورات زندگیاش بگذرد.
وی اعتقاد دارد اگر روزنامه را با قیمت مناسب دست مردم بدهند و محتوایش را بیشتر کنند و کمی اطلاعرسانی کنند و جدول هم داشته باشد از آن استقبال میشود.
خیرمند از بیاطلاعی مردم از افزایش قیمت مجلات میگوید که مجله ۲۰ هزار تومانی را مردم به ریال حساب میکنند و فکر میکنند ۲ هزار تومان است و بارها شده که ۲ هزار تومان میخواهند برای یک مجله ۲۰ هزار تومانی پرداخت کنند.
این دکهدار مطبوعات در شهرضا از عدم تخصیص وام کرونا به وی گلایه میکند که ثبتنام را انجام داده حتی از دکهاش هم بازدید میکنند اما با دردسرهای زیادی روبه رو میشود و در آخر هم به او وام را نمیدهند.
شهرداری باید نگاه اقتصادی خود به دکهها را تبدیل به نگاه فرهنگی کند
وی گریزی میزند به مشکلات دکه روزنامهفروشیاش و از نامهربانیهای شهرداری میگوید از اینکه با ۵۵ سال سابقه فروش مطبوعات هر سال شهرداری دکهاش را به مزایده میگذارد و هر سال باید این نگرانی را داشته باشد که مبادا این دکه از دستش برود.
خیرمند ادامه میدهد که در اصفهان هر سال درصدی بر روی اجاره ماهیانه دکههای مطبوعات میگذارند و ۵ ساله اجاره میدهند اما اینجا هر سال باید موقع مزایده نگران باشم، باید هر سال با این سابقه، ضمانتنامه و چندین فرم پر کنم و پول به حساب سپرده واریز کنم.
این دکهدار مطبوعات در شهرضا میگوید شهرداری باید از ما حمایت کند، دکهام کانکس نیست که بتوانم در صورت عدم برنده شدن در مزایده آن را بفروشم، این مشکل بزرگی است و یکی از مهمترین دغدغههایم در این چند سال است.
وی اعتقاد دارد کسی که ۵۵ سال است که در این شغل فعالیت میکند و کار خود را با فروش مجلات ۲ ریالی آغاز کرده است، نباید امروز این وضعیتش باشد، دکههای مطبوعاتی را نباید به عنوان بنگاه اقتصادی دید، شهرداری باید نگاه اقتصادی خود به دکهها را تبدیل به نگاه فرهنگی کند.
کیوسکهای مطبوعاتی برای روی پا ماندن، نیاز به حمایت دارند
این مطالب درد دلهای یک روزنامه فروش بود، مردی که بیش از ۵ دهه فعالیت در کار فرهنگی-مطبوعاتی امروز با تمام سختیها و مشقتهای کار و زندگی، پای علاقه خود ایستاده که شاید کمتر مسؤول یا فردی بتواند این شرایط را در این مدت طولانی تحمل کند و پای علاقه و حرفه خود بماند.
واقعیت این است که با ورود رسانههای دیجیتال و فضای مجازی به عرصه اطلاعرسانی مردم دیگر رغبتی برای خرید روزنامه و نشریات کاغذی ندارند. حتی بسیاری از روزنامه نگاران ترجیح میدهند به جای خرید روزنامه با مراجعه به سایت روزنامهها مطالب مورد نظرشان را مطالعه کنند. اکنون به ندرت روزنامهها تمام میشوند و بسیاری از آنها در شمارگان بالا برگشت میخورند.
آنچه در بالا گفته شد، نشان میدهد که وضعیت مطبوعات و حمایت از دکهداران مطبوعاتی، چندان مطلوب نیست. رسانههای مکتوب و کیوسکهای مطبوعاتی برای روی پا ماندن، نیاز به حمایت دارند.
وضعیت روزنامهخوانی و مطبوعات در شهر از مواردی است که دکهداران بهتر از هر مقام مسؤولی میتوانند درباره آن اظهار نظر کنند. آنان در پایین آمدن سطح اقبال به مطبوعات از سوی مردم هم عقیدهاند اما بسیاری از آنان دلیل آن را نه در کم شدن علاقه مردم به مطبوعات بلکه در عدم آموزش عمومی و کاهش قدرت خرید مردم میدانند تا نتواند مجلات وزین چاپ شده را خریداری کنند.
هنوز هم ماهیت مطبوعات کاغذی برای مردم و مخاطبان آن ها موثقتر است ولی به دلیل وضعیت اقتصادی کشور، سبد فرهنگی و به تبع آن روزنامه را نیز از آن حذف میکنند.