دو معیار زمانآگاهی روحانیت
به گزارش خبرگزاری رسا، آیت الله علیدوست در نشست «روحانیت و زمانآگاهی» به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار داشت: در تراث دینی ما انسانها خصوصاً علما به تقسیماتی منقسم شدند؛ از جمله انسان صالح و غیرصالح، سعید و شقی و …. از جمله تقسیماتی که ما داریم، تقسیم به انسان عالم به زمان، مالک زمان، صاحب زمان و انسانی که عبد زمان است. لذا زمانآگاهی که در عنوان صحبت من میبینید، متخذ از روایات است. زمانآگاهی یعنی «العالم بزمانه». حالا سراغ روایت معروفی میرویم که کلینی از امام صادق (ع) روایت میکند: «العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس». مشکلات اشتباهبرانگیز بر عالم به زمان هجوم نمیآورد. این روایت، مفهوم نقض دارد؛ یعنی اگر کسی عالم به زمان نباشد، دچار این مشکل میشود.
وی افزود: حدیث دیگری داریم که کمتر معروف است، ولی بسیار شنیدنی است. امیر حکمت و بیان میفرمایند عقل از آن روی بر هوا و هوس برتری داده شده که عقل تو را مالک زمان میکند، ولی هوا و هوس و بیخردی تو را بنده زمان میکند؛ یعنی اگر بخواهیم این حدیث را محور قرار دهیم، امام میخواهند بگویند انسانهایی داریم که مالک زمان هستند. مالک زمان یعنی چه؟ انسانهایی هم داریم که عبد زمان هستند. مالک چه خاصیتی دارد؟ مالک اختیار مملوک را دارد. بنده اگر مالک این ساعت هستم، چون اختیار این ساعت را دارم، لذا من مالک میشوم و این ساعت، مملوک میشود. حضرت میخواهند بفرمایند انسان عاقل مالک است و زمان مملوک اوست و در زمان تصرف میکند و به زمان شکل میدهد و در مقابل زمان فعال است. آن کسی که خرد ندارد، بنده زمان است. عالم به زمان کسی است که هجمهها و شبههها به او هجوم نمیآورد، مثل کسی که زره پوشیده و اگر حادثهای بیاید، آسیبی نمیبیند. این حدیث دوم میگوید عالم به زمان، زمان را در اختیار میگیرد و به زمان شکل میدهد. در واقع امام صادق (ع) میخواهند بفرمایند عالم به زمان تحت تأثیر زمان نیست، اما حدیث دوم میگوید عالم به زمان، زمان را شکل میدهد و جلوتر از زمان حرکت میکند.
آیت الله علیدوست گفت: ما در اوصاف امام زمان (عج) میگوئیم «صاحب الزمان». امام عصر صاحب زمان هستند و از اوصاف معروف ایشان صاحب زمان است. اینجا هم که امام میگویند عاقل، مالک الزمان است؛ یعنی صاحب الزمان است. امام زمان (عج)، صاحب الزمان ثبوتی است، همه چیز دست او است، ولی مالک الزمانی که حضرت امیر میفرمایند، یعنی مالک الزمان اثباتاً. معنایش این نیست که یک عالم میتواند در عالم تکوین اثرگذار باشد، اما میتواند مسلط بر زمان باشد. به هر حال علما تقسیم میشوند به عالمانی که زمانآگاه هستند، صاحبالزمان هستند و موثرند و در صحنه حضور دارند و عالمانی که آگاه به زمان نیستند.
رئیس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم ادامه داد: نکته دومی که میخواهم بیان کنم، این است که نشانه انسان زمانشناس چیست؟ یک فاضل حوزوی میخواهد بداند عالم به زمان هستند یا نه. ممکن است یک نشانههای ظاهری داشته باشد که چطور حرف میزند و … اما من دو نشانه مهم برای شما عرض میکنم که در طول تاریخ وقتی میخواهیم بگوییم یک شخصی عالم به زمان است، این دو نکته را میگفتیم.
وی اظهار داشت: اولین نشانه این است که عالم به زمان، مسائل معاصر خودش را خوب میشناسد و شبههشناس است و دغدغه حل آنها را دارد. عالم به زمان دنبال مسائل معاصر میرود و دغدغه حل آن را دارد و نمیگوید موسی به دین خودش، عیسی به دین خودش. شیخ طوسی هزار سال قبل زندگی میکرد. ایشان شنید یک طلبه نتوانسته مسئله تعارض روایات را حل کند، لذا کتاب تهذیب و استبصار را نوشت. شیخ طوسی یک مرجع علی الاطلاق بود، اما رفت مسئله را پیدا کرد، به فکر حل شبهه افتاد و قلم به دست گرفت. یک جای دیگر میبیند اهل سنت میگویند عالمان شیعه آمادهخور هستند و چیزی از خودشان ندارند. شیخ طوسی آمد کتاب مبسوط را نوشت. این کتاب محشر است و هنوز هم خیلی از مسائلش جدید است. تا میفهمید دارد یک هجمهای انجام میشود، دست به قلم میشد. در طول این هزار سال ما از اینطور عالمان که مسئلهشناس و شبههشناس باشند، زیاد داشتیم.
آیت الله علیدوست اضافه کرد: نکته دوم که به کار شما هم میآید، بحث روشی است؛ یعنی روش حل مسئله. یک وقت میبینید طرف مسئلهشناس است، شبههشناس است، ولی روشش غلط است. من نسبت به ورود برخی مسائل روز فقهی دغدغهمند هستم، ولی میبینم طرف وارد این فضاها شده ولی راهش غلط بوده است و چیزی از آن در نمیآید. لذا روش و متد کار خیلی مهم است. اگر انسان درست وارد نشود یا نتیجه مطلوب نمیگیرد یا نقض غرض است. ما چقدر افرادی داشتیم از چیزی دفاع کردند، ولی بد دفاع کردند. فردی میخواسته دفاع کند، ولی بد دفاع کرده است یا به مسئلهای ورود کرده، اما نتوانسته به نتیجه برسد؛ پس نکته دوم که بر آن اصرار دارم، روش و متد کار است. این هم نکته مهمی است.